۱۵ بازی دست کم گرفتهشده سال ۲۰۲۱
درحالی که همه میدانیم به خاطر چالشهای توسعه در طول همهگیری کرونا، بازیهای متعددی به تأخیر افتادندو به وضوح کیفیت بازیهای دیگر را تحت تأثیر قرار گرفت، برخی سال ۲۰۲۱ را سالی نچسب برای بازیهای ...
درحالی که همه میدانیم به خاطر چالشهای توسعه در طول همهگیری کرونا، بازیهای متعددی به تأخیر افتادندو به وضوح کیفیت بازیهای دیگر را تحت تأثیر قرار گرفت، برخی سال ۲۰۲۱ را سالی نچسب برای بازیهای ویدیویی نامیدهاند. اما نگاهی سریع به تعداد زیادی از بازیهای دستکم گرفتهشده که در سال جاری موفق به جلب کردن توجه مخاطبین شدند، نشان میدهد که صنعت مدرن بازی واقعاً چقدر عمیق است.
در حالی که قابل درک است که گیمرهای معمولی تقریباً زمان یا پول کافی برای بازی کردن هر عنوانی که ممکن است حتی در طول یک سال به اندازه کافی از آن لذت ببرند را ندارند، اما در مورد این ایده که بازیهایی وجود دارند که ممکن است آنها را در خود غرق کند، چیز غمانگیزی وجود دارد و آن هم این است که این گونه عناوین تحویل گرفته نشده و با گذر زمان به فراموشی سپرده میشوند.
دهها بازی از این دست وجود دارد که سزاوار توجه بیشتر از آن چه در نهایت به دست آوردهاند، هستند. اما در این مقاله ۱۵ بازی که قابل توجهترین عناوین هستند که به نظر من امسال به سرعت نادیده گرفته شدند به شما معرفی میکنیم. با ویجیاتو همراه باشید.
- 1 ۱۵- The Medium
- 2 ۱۴- The Ascent
- 3 ۱۳- Steel Assault
- 4 ۱۲- Cozy Grove
- 5 ۱۱- No More Heroes 3
- 6 ۱۰- TOEM
- 7 ۹- Tormented Souls
- 8 ۸- Oddworld: Soulstorm
- 9 ۷- Astalon: Tears of the Earth
- 10 ۶- Dodgeball Academia
- 11 ۵- The Artful Escape
- 12 ۴- Overboard
- 13 ۳- Bonfire Peaks
- 14 ۲- Cyber Shadow
- 15 ۱- Mundaun
۱۵- The Medium
The Medium یکی از آن بازیهای ترسناک مدرنی است که مسلماً به نفع خود کمی بیش از حد جاهطلبانه است و احتمالاً به خاطر نادیده گرفتن نقصهای ناچیز (مانند داستان ناهموار) به عنوانی به یادماندنی تبدیل میشود. اما مطمئناً در The Medium عظمتی وجود دارد. این بازگشت دوباره به یک عنوان ترسناک روانشناختی، زیبا، غافلگیرکننده و اغلب واقعاً ترسناک است. طرفداران سبک ترسناکی که از بزرگترینهای ژانر ترسناک امسال مانند جدیدترین نسخه رزیدنت اویل به اندازه کافی لذت نبردهاند، باید سراغ این عنوان بروند.
۱۴- The Ascent
من امیدوار بودم که روز اول عرضه The Ascent در سرویس گیم پس به این عنوان کمک کند تا مخاطبان بیشتری را جذب کند. اما به نظر میرسد که این عنوان قرار است به یک کلاسیک کالت تبدیل شود. The Ascent موفق شده است فرمول اصلی عنوان Diablo را به یک تجربه تیراندازی ایزومتریک بیش از حد جذاب تبدیل کند. البته جذابیت این تجربه توسط یک جهان و خط داستانی شگفتانگیز متقاعدکننده تقویت میشود. مطمئناً بازی در مسائل حاشیهای کاستیهایی دارد اما در کل خوب عمل میکند.
۱۳- Steel Assault
ما طبق گفتههای اول مقاله قصد داریم تا چند بازی که در موردشان کم لطفی شده را در این لیست برجسته کنیم. در حالی که فکر میکنم بازی دیگری که تا حدودی به آن خواهیم رسید کمی بهتر است. Steel Assault سزاوار اعتبار زیاد و ادای احترام به آن است. Steel Assault یک عنوان اکشن ۱۶ بیتی نفسگیر است که دارای مجموعهای باورنکردنی از موسیقی متن شگفتانگیز و تعداد شگفتانگیزی از نوآوریهای کوچک است. همچنین به بهترین شکل ممکن بسیار دشوار است.
۱۲- Cozy Grove
به عنوان یک بازی که در مورد یک کمپینگ تنها که در حال کاوش در یک جزیره خالی از سکنه است، در نگاه اول فکر میکنید که Cozy Grove نوعی بازی ترسناک است که کمی ته مایه کنایه آمیز دارد. با این حال، این رویکرد بازی در واقع این عنوان را به یکی از جذابترین بازیهای سال تبدیل کرده است. درحالی که Cozy Grove به سطح برخی از عناوینی که به وضوح از آنها الهام گرفته بود نمیرسد. این تجربه جالب از بازی به طرز شگفتآوری آرامش بخش و غیرقابل انکار دوست داشتنی است. همچنین این بازی برای مدتها میتواند سرگرم کننده باشد. بنابراین کسانی که تحت تاثیر این بازی قرار میگیرند، مطمئناً از آن سود زیادی خواهند برد.
۱۱- No More Heroes 3
سری No More Heroes همیشه به طرفداران بازیهای عجیب و غریب توصیه میشود و No More Heroes 3 قطعاً از این سنت خاص پیروی میکند. در یک کلام این یک بازی فوقالعاده عجیب است. با این حال، من همچنین استدلال میکنم که برخی از اصلاحات گیمپلی No More Heroes 3 آن را به در دسترسترین ورودی در این فرنچایز تبدیل کرده است. No More Heroes 3 تمام ایدههای جدید خود را کاملاً به ارمغان نمیآورد. اما باز هم این بازی واقعاً یکی از جذابترین و منحصربه فردترین دیدگاههای خلاقانه سال است.
۱۰- TOEM
در حالی که New Pokémon Snap یکی از شگفتانگیزترین بازیهای سال بود. بدون شک TOEM بهترین بازی ۲۰۲۱ درباره عکاسی و احتمالاً بهترین نمونه از بازیهای عجیب و غریبی است که تاکنون ساخته شده است. این بازی معمایی مطمئناً شما را جذب میکند. بازیهای فکری مبتنی بر عکاسی و بازیگران فوقالعادهای ازشخصیتها دلایلی هستند که این بازی را به یکی از نشاطآورترین و شگفتانگیزترین بازیهای سال تبدیل میکنند.
۹- Tormented Souls
با توجه به اینکه چقدر دیدهام و میشنوم مردم برای تجربه عناوین ترسناک کلاسیک ترسناک یقه پاره میکنند، واقعا شوکه شدم که Tormented Souls امسال تقریباً هیچ سر و صدای واقعی ایجاد نکرد. علیرغم این که به صورت زیبایی به Resident Evil، Alone in the Dark و Silent Hill شباهت داشت اما اصلا نتوانست نظر عموم را جلب کند. Tormented Souls ممکن است الهامات خود را در آستین داشته باشد. اما این شیوه بازی است که در برگیرنده جلوههای تصویری مدرن و پیشرفته است که به آن کمک میکند تا در کنار برخی از عناوین معروف ژانر وحشت بایستد.
۸- Oddworld: Soulstorm
ببینید، دروغ است اگر به شما بگویم که Soulstorm: Oddworld بازیای است که بهتر از بازیهای قبلی خود است. راستش را بخواهید، ممکن است این بازی فقط برای کسانی جذاب باشد که از قبل این فرنچایز را میشناختند و دوست دارند و بیشتر مایلند برخی از موجودات چروکیده این عنوان را تحمل کنند تا گیمپلی جذابی را تجربه کنند. با این حال، هر کسی که عاشق تجربههای معمایی واقعاً دشوار است و دوست دارد که تمام جنبهها را به هم ربط دهد، باید کمی به این بازی فرصت بدهد. البته همیشه شگفتانگیز است که ایدهای به این عجیب و غریبی در وهله اول تبدیل به یک فرنچایز شد. در کل این بازی به ما یادآوری میکند که صنعت گیم دنیایی است که ظرفیت پذیرش ایدههای عجیب و غریب را دارد.
۷- Astalon: Tears of the Earth
من شنیدهام که برخی از طرفداران استدلال میکنند که Astalon در واقع بهترین بازی مترویدونیا در سال ۲۰۲۱ است. در حالی که نمیدانم با توجه به برخی رقابتها در آن دسته خاص در سال جاری (که شامل یک متروید واقعی می شود) آیا مایلم تا این حد زیادی در این بازی پیش بروم یا خیر. البته من میگویم که Astalon به سادگی یک نمونه درخشان از یک بازی همه چیز تمام است.
Astalon یک بازی مترویدونیا با عناصر سرکش و مکانیک تعویض شخصیت است که تنوع شگفت انگیزی از گیم پلی را ارائه میدهد. البته با دیدن گرافیک پیکسلی آن ناامید نشوید. Astalon یک تکامل درخشان از مفهوم مترویدونیا است که برای طرفداران سبک هاردکور و تازهواردان متعهد به یک اندازه جذاب خواهد بود.
۶- Dodgeball Academia
در مورد این بازی به عنوان یک نقشآفرینی ورزشی، باید اعتراف کنم که به نظر میرسد Dodgeball Academia ممکن است برای جذب جذابیتهایی ساخته شده باشد که حتی من تا قبل از بازی کردن این بازی نمیدانستم به ظاهر از آن برخوردار هستم. درحالی که Dodgeball Academia به اندازه Golf Story از یک تجربه نقشآفرینی ورزشی برخوردار نیست. اما جذابیت غیرقابل انکاری در این بازی وجود دارد که باعث میشود به راحتی از لبههای گیم پلی خشن آن چشم پوشی کنید. هر کسی که به طور مبهم به ژانر نقشآفرینی ورزشی علاقهمند باشد، تقریباً به طور قطع عاشق این بازی خواهد شد.
۵- The Artful Escape
The Artful Escape سزاوار عشق بیشتری نسبت به شخصیتهایش است که تاکنون به دست آورده است (کجای دنیا میتوانید لنا هدی، جیسون شوارتزمن، مارک استرانگ و کارل ودرز را پیدا کنید که با هم کار میکنند؟). اما گذشته از این حرفها، این بازی واقعاً میتواند که یکی از بهترین عناوین پلتفرمر باشد. در حالی که ضعف آشکار گیمپلی The Artful Escape قطعاً بسیاری از طرفداران بالقوه را از خود دور میکند، اما کیفیت تصاویر، داستان، موسیقی و شخصیتهای این عنوان زبانزد است و انکار کردنی نیست. در کل این عنوان فقط یک بازی زیبا است که باید در خلوت خودتان آن را تجربه کنید.
۴- Overboard
Overboard شما را در شخصیت یک زن جوان قرار میدهد که به تازگی شوهرش را در یک کشتی لوکس دهه ۱۹۳۰ کشته است. اکنون شما وظیفه دارید تا برای پوشاندن ردها و نشانههای قتل خودتا زمان رسیدن به شهر نیویورک اقدام کنید. گیمپلی منحصر به فرد بصری Overboard مطمئناً برای همه مناسب نخواهد بود. اما پیشفرض هوشمندانه این بازی و روشهایی که پیچ و خمهای مختلف آن به شما آزادی شگفتانگیزی در چنین بازی بهظاهر کوچکی میدهد، شایسته تجلیل است.
۳- Bonfire Peaks
درحالی که من عاشق بازیهای ماجراجویی مبتنی بر پازل و معما هستم که کل دنیا را به بازیهای فکری پیچیده تبدیل میکند. اعتراف میکنم که مواقعی وجود دارد که حتی برخی از بهترین بازیها در این سبک هم به نفع خودشان کمی بیش از حد هوشمندانه عمل میکنند. وارد شدن به بازی که نمیدانید در لحظه شروع باید چه کاری انجام دهید، واقعا سخت است. به همین دلیل است که Bonfire Peaks بسیار درخشان است. مطمئناً این بازی چالشبرانگیز است. اما فقط وجود در دنیای این بازی و کشف آهسته اسرارآن لذتی دارد که به شما کمک میکند تا مطمئن شوید که به ندرت آن قدر ناامید میشوید که حاضر نیستید یک بار دیگر سر خود را به دیوار بکوبید تا آن راه حل را پیدا کنید.
۲- Cyber Shadow
به راحتی میتوان به Cyber Shadow نگاه کرد و ادای احترام به بازیهای اکشن ۸ بیتی قدیمی مانند Castlevania و Ninja Gaiden را دید. حقیقت را بگویم، این بازی تقریباً همان چیزی که باید باشد، هست. با این حال، Cyber Shadow میتواند حس آن بازیها را به گونهای تثبیت کند که بسیاری از عناوین ۸ بیتی دیگر نمیتوانند انجام نمیدهند. این عنوان یک بازی کوچک فریبنده و هوشمندانه است که (مثل ریبوت Doom در سال ۲۰۱۶) به نوعی به خلوص این ژانر میپردازد. البته در عین حال تجربهای را ارائه میدهد که به بهترین شکل احساس میشود.
۱- Mundaun
این یک بازی ترسناک خالص است که شما را مجبور میکند تا از عقل خود برای غلبه بر برخی چالشهای چشمگیر استفاده کنید. درحالی که گاهی اوقات من را به یاد برخی از بازیهای ماجراجویی با نقطه و کلیک در اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ میاندازد. این عنوان حتی زمانی که ازعناصر عناوین کلاسیک استفاده میکند، باز هم میتواند ویژگی خودش را حفظ کند. عنوان Mundaun خیلی عجیب و غریب و خیلی پیچیده است. مسلماً هم گاهی اوقات آن قدر غیرقابل پیش بینی است که نمیتواند به یک موفقیت بزرگ تبدیل شود. البته این بازی آن قدر محافظه کارانه پیش میرود که در نهایت باعث میشود این بازی واقعا دست کم گرفته شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
Oddworld: Soulstorm،The Ascent
واقعا به حقشون نرسیدن درسته یه سری مشکلات داشتن ولی باگ هاشون از سایپر پانک کمتر بود?
Solar ash هم میتونست باشه
solar ash فکر کنم تازه یکی دو روزه اومده نمیشه گفت دست کم گرفته شده ولی بازم درست میگی بازی نیازمند توجه بیشتره
من برگشتم
مدیوم خیلی دست کم گرفته شده نیستا
یه سوال مدیوم زده بودین تا امید کننده تربت بازی سال بعد الان بازیدستک گرفته شد
سلام و درود
اون مقاله ناامید کننده ترین، بیشتر نظر شخصی نویسنده بود تا نظر مجموعه.
کلا بعضی نقطه نظر ها از سر ایکسباکس بودن ناشر منفی میشن فقط
وقتی بتلفید و کالاف به خاطر اسم ناشر روی غلتک تکرار میافتند و مخاطب در تکاپوی اینکه همه به فکر پولند سرگرم است جا واسه کسایی که گاهی پول برای بازاریابی ندارند یا با فرهنگ مقایسه غلط درگیر میشن خیلی تنگ میشود .
bumutant هم بین این عناوین بود که توسط 20 نفر ساخته شد و خوشبختانه به لطف بازاریابی THQ بیشتر از یک ملیون نسخه فروخت وگرنه با مثلا منتقدایی که بتستدا و راکس استار رو مثل ترازوی عدالت اینطرف و اونطرف میکشند تو تاریخ گم میشد .
اینکه خیلی از منتقدا سر یه اثر فیلسوف و متخصص انیمیشن میشن و سر یکی دیگه خرس مهربونم هست ، از متنشون میشه تشخیص داد.
مدیوم عشقه
مدیوم فک کنم ارزش داره