چرا Baldur’s Gate 3 اثر مهمی برای دنیای بازی است؟
تقریبا سه ماه پیش بود که استودیو لاریان بالاخره نسخه کامل Baldur's Gate 3 را به صورت رسمی منتشر کرد. این بازی به سرعت به بهترین بازی سال از نظر متاکریتیک تبدیل شد و دل ...
تقریبا سه ماه پیش بود که استودیو لاریان بالاخره نسخه کامل Baldur's Gate 3 را به صورت رسمی منتشر کرد. این بازی به سرعت به بهترین بازی سال از نظر متاکریتیک تبدیل شد و دل تمامی بازیکنان را به دست آورد. در حال حاضر هم این بازی اصلیترین مدعی بهترین بازی سال است و همه در موردش صحبت میکنند. این موضوع خودش به خوبی از زیبایی و شایستگیهای بالدرز گیت صحبت میکند.
تنها در این سه ماه کوتاه، بالدرز گیت تاثیری در دنیا بازیهای ویدیویی گذاشت که بسیاری از بازیها طی چندین سال نگذاشتند. بازیکنان هنوز هم در حال پیدا کردن یک سری مسیر مخفی هستند که استودیو لاریان در این بازی بزرگ ایجاد کرده است. هیچکسی هنوز از این بازی خسته نشده است و همه همچنان عاشق آن هستند. طبیعی است، به هر حال بالدرز گیت تمامی درک ما از یک بازی بزرگ و AAA را تغییر داد. حالا اگر شما هم دوست دارید که بیشتر در مورد برنده احتمالی رویداد Game Awards امسال بدانید، در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
چرا Baldur's Gate 3 عنوان مهمی است؟
دنیا به شدت به یک بازی نقشآفرینی خوب نیاز داشت. یک بازیای که قابلیتهای شخصیسازی عالی داشته باشد و عمق و محتوایش فقط سطحی نباشند. استودیو لاریان با انتشار بازی Divinity: Original Sin 2 شهرت خیلی خوبی در زمینه چنین بازیهایی داشت و با انتشار بالدرز گیت هم تواناییهایش را دوباره ثابت کرد. کافیست کمی به بازیهای نقشآفرینی اخیر، مثل Greedfall و یا Mass Effect: Andromeda نگاهی بیندازید تا به راحتی متوجه شوید که یک بازی خوب نقشآفرینی چقدر کمیاب است. در این میان لاریان معادله ساخت یک بازی عالی نقشآفرینی را بلد بود؛ معادلهای که شاید خود شما هم بدانید. گیمپلیای عمیق، شخصیتهایی به یاد ماندنی، دنیایی بزرگ و یک بازی کامل. اگر به قویترین بازیهای این سبکی تاریخ نگاه کنید، متوجه میشوید که فرمول اصلی موفقیت یک عنوان نقشآفرینی همین است.
شاید بازیهای خیلی زیادی باشند که داستانی عالی دارند، ولی بدون شخصیتهایی دوستداشتنی قطعا شکست میخورند. هنوز هم که هنوز است میتوانید فن آرتهای مختلفی را در مورد شخصیتهای متفاوت اسکایریم پیدا کنید، ولی چنین چیزی را در مورد Fallout 4 هرگز نمیبینید. چرا؟ چون اسکایریم به نحو احسن شخصیتهایی را ایجاد کرد که ما بهشان اهمیت میدادیم. این موضوع دقیقا در Baldur's Gate 3 هم صدق میکند. ما با درد شخصیتهایش درد میکشیم و با خوشحالی آنها ذوق میکنیم. شاید این مورد اصلیترین و مهمترین بخش هر بازی نقشآفرینی باشد.
نقش صداپیشهها در محبوبیت بازی
یکی از اصلیترین قسمتهای زنده نگه داشتن یک بازی این است که یک سری افرادی باشند که آن را مهم و جالب نگه دارند. در بازیهای ویدیویی این افراد میتوانند توسعهدهندهها، صداپیشهها، اینفلوئنسرها و حتی خود بازیکنان باشند. حالا که در عصر اینستاگرام و تیکتاک زندگی میکنیم، تیم مارکتینگ لاریان در این نرمافزارها بیشترین فعالیت را میکنند. از میان این افراد هم میتوانیم به تیم صداپیشه بازی اشاره کنیم که نقش خیلی مهمی در محبوبیت بازی داشتند. این افراد دور هم جمع میشوند و خودشان Dungeons & Dragons بازی میکنند و وانمود میکنند که شخصیتهای خودشان در بازی هستند.
وقتی که رفتار و نحوه صحبت شخصیتهای مختلف را در طول بازی میبینید، به راحتی متوجه میشوید که صداپیشهها از صد درصد توانایی خود برای زنده نشان دادن آن شخصیت استفاده کردهاند. صدا و نحوه صحبتهای این شخصیتها در ذهن شما حکاکی میشوند و به این راحتیها هم شما را ترک نمیکنند. برای همین است که وقتی دقیقا همان رفتار را در فضای مجازی و به صورت واقعی میبینیم، بیش از پیش آن شخصیت و حتی صداپیشهاش برایمان مهم میشوند. در مقیاس بزرگ، چنین نکته کوچکی میتواند تاثیری باورنکردنی داشته باشد.
گیمپلی زیبا و خلاقانه
درست است که قسمت بزرگی از این بازی مربوط به شخصیتها و روابط بینشان است؛ ولی این بازی یک گیمپلی شدیدا عمیق هم دارد که مشابه آن را نمیتوانید پیدا کنید. استودیو لاریان واقعا توانست که تمامی آزادی کامل یک بازی رومیزی را به دنیای بازیهای ویدیویی منتقل کند و با یک کدنویسی خارقالعاده، دنیایی وصفنشدنی را خلق کند. شما در این بازی مثل دنیای واقعی میتوانید هر کاری که میخواهید را انجام دهید و در جواب آن بازی هم پیامد تصمیمات را بهتان نشان میدهد. البته خب آزادی عمل و انتخاب بالدرز گیت هم بالاخره حدی دارد و در نهایت تمام میشود؛ ولی خب پس از گذشت سه ماه، هنوز هم کسی آن را پیدا نکرده است.
شما در این بازی باید با هزاران هزار تصمیم خود زندگی کنید. چه نژادی را انتخاب کنید؟ چه جادوها و کلاسهایی داشته باشید؟ با چه افرادی متحد میشوید؟ به چه کسانی خیانت میکنید؟ تمامی اینها و چندین و چند سوال دیگر هستند که هر دفعه بازی شما را شکل میدهند و تجربه شما را با همه متفاوت میکنند. ماجراجویی در این بازی کاملا معنایی واقعی دارد و هر دفعه که بازی میکنید، دل خود را به دریایی جدید میزنید. برای همین است که امکان ندارد شما روزی از Baldur's Gate 3 خسته شوید.
حمایت استودیو لاریان از Baldur's Gate 3
شاید به خاطر زحمت اولیه خودشان بود، ولی استودیو لاریان خیلی به بالدرز گیت اهمیت میدهد. این استودیو تا الان به بیش از ۱۰۰۰ مشکل احتمالی رسیدگی کرده است و چندین مکانیک جدید هم به بازی اضافه کرده است و تماما هم این کارها را بدون دریافت پول و به صورت رایگان انجام داده است. به نظر میرسد که لاریان از همان اول هم حواسش به بازیکنانش بود که اگر به مشکلی برخوردند، سریعا آن را رفع کند. البته کار این استودیو برای این بازی هنوز تمام نشده است و آیندهای بزرگ برایش در نظر دارد. انتشار این بازی برای کنسولها کمی عقب افتاد، ولی لاریان در حال کار بر روی ایجاد امکان کراس پلی بین کنسول و کامپیوتر برای این بازی است.
Baldur's Gate 3 چیزی بیشتر از یک بازی است
درست است که مقدار زیادی از دلایل موفقیت این بازی به خاطر استودیو لاریان و زحمتهایش بود، ولی محبوبیت اخیر بازیهای Dungeons & Dragons هم در آن بیتاثیر نبود. البته خب شهرت بالدرز گیت طی این چند ماه هم باعث شد که علاقه به این بازیهای رومیزی بیشتر شود و به یک طریقی هر دوی این بازیها به هم کمک کردند.
شاید شما از طرفداران قدیمی سبک نقشآفرینی باشید. ممکن است با مکانیکهایی مثل Charisma Check و یا مخفیکاری آشنا باشید و سالیان سال باشد که در بازیها از آنها استفاده میکنید؛ ولی هرگز سیستم پشت آن را نمیدانستید. در بالدرز گیت شما بالاخره میتوانید ببینید که مکانیکهای مختلف شانسی بازیهای نقشآفرینی چگونه کار میکنند. این موضوع نهتنها علاقه به این بازی را بیشتر کرد، بلکه حتی محبوبیت منبع این مکانیکها، یعنی بازیهای رومیزی Dungeons & Dragons، را هم افزایش داد. شاید از سال ۱۹۷۴ تا الان دنیا به این سبک بازی تا این اندازه اهمیت نمیداد. برای همین میتوانیم بگوییم که بالدرز گیت فقط یک بازی ساده نیست، این عنوان توانست که یک فرهنگ خیلی قدیمی را دوباره زنده کند.
ما چه درسی از موفقیت عالی Baldur's Gate 3 میگیریم؟
اوضاع صنعت گیم الان خیلی خوب نیست. بسیاری از شرکتهای قدرتمند مجبور به تعدیل نیرو شدند و توانایی استخدام و حتی ساخت بازی جدید را ندارند. تمامی اینها در حالی است که Baldur's Gate 3 به استاندارد بازیهای AAA تبدیل شد. یکی از خوبیهای استودیو لاریان این است که کاملا خصوصی است و سهام آن به فروش نمیرسد. این موضوع باعث میشود که یک سری افراد این استودیو را به سمت سود بیشتر و فروش بازی بیکیفیتتر نبرند.
همین انتشار بازی به صورت Early Access از سال ۲۰۲۰ دو سود خیلی بزرگ برای لاریان داشت. یکی این بود که مسیر آینده خود را بهتر بشناسند و بازی را تکمیلتر کنند. دومی هم این بود که بودجه کافی برای ساخت یک شاهکار را به دست آورند. خیلی از استودیوهای دیگر، مثل استودیو تنسنت، سهام زیادی را از شرکت خود در اختیار ندارند و مجبورند که به سرمایهگذارهای خارج از شرکت اتکا کنند. همین موضوع باعث میشود که تصمیماتی در راستا درآمد بیشتر این سرمایهگذارها بگیرند. اگر تجربه چیزی را به خوبی ثابت کرده باشد این است که چنین مسیری معمولا به یک بازی باکیفیت نمیرسد.
بازی Baldur's Gate 3 تنها به این خاطر خوب نیست که تیم توسعهدهندهای ماهر داشت؛ یکی از دلایل موفقیت شدید این بازی این بود که در شرایط مناسبی ساخته شد. کسی برای انتشار آن عجله نداشت، کسی به دنبال سود خالص نبود و بیشتر به دنبال ساخت یک بازیای بودند که در تاریخ ماندگار شود. این موضوع باید استاندارد همه باشد ولی متاسفانه بازیهایی به این شکل خیلی کمیاب شدهاند. بالدرز گیت و لاریان تنها به سود فکر نمیکردند، آنها اولویتشان کیفیت بود و همین موضوع شاید یکی از اصلیترین دلایلی بود که تا این حد حمایت دریافت کردند. آیا دیگر استودیوها هم باید چنین مسیری را پیش بگیرند؟ به نفع همه هست که چنین کاری انجام دهند. ولی آیا چنین کاری را انجام میدهند؟ متاسفانه این تصمیم دست خودشان نیست، وگرنه احتمالا تا الان انجام داده بودند.
بیشتر بخوانید:
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.