تیم ویجیاتو: بهترین سکانس فصل اول سریال آرکین
سریالی که هر قاب آن به مانند تابلوی نقاشیست!
دیگه چیزی به پایان فصل آخر سریال آرکین نمونده. سریالی که فصل اول اون در پاییز 2021 منتشر شد و با استقبال بینظیر مخاطبها روبرو شد و حالا بعد از سه سال و با پخش فصل دوم، به انتهای خط نزدیک شده. سریال Arcane لحظات خاطرهانگیز و سکانسهای فوقالعادهای داره و گاهی اوقات تصویرهایی خلق میکنه که برای همیشه توی ذهن ما حک میشه. حالا که سریال آرکین دوباره سر و صدا داشته و خبرهاش رو همه جا میشنویم، بهونه خوبی پیدا کردیم تا از تیم تحریریه ویجیاتو بپرسیم که از نظرشون بهترین سکانس فصل اول سریال Arcane چی بوده؟ با ویجیاتو همراه باشید.
هشدار: در این مطلب، بخشهای مهمی از داستان فصل اول سریال آرکین بازگو و به اصطلاح اسپویل خواهد شد. اگر فصل اول سریال را تماشا نکردید، پیشنهاد میشود از خواندن مطلب خودداری کنید.
سریال Arcane پر از صحنههای چشمنواز و لحظات هیجانانگیزه؛ یه شاهکار واقعی که با داستانی گیرا و سبکی نو که مخاطب رو مجذوب خودش میکنه. انتخاب بهترین صحنه از این همه لحظهی ماندگار کار سادهای نیست، اما دو صحنه هست که به نظرم واقعاً برجستهتر از بقیهان.
اولین صحنه، رویارویی دوبارهی Echo و Jinx روی پل؛ جایی که هنر تیم سازنده در بالاترین حد خودش قرار داره. استفاده از انیمیشنسازی خلاقانه، ترکیب هوشمندانهی موسیقی و طراحی حرکت، و احساسی که از هر لحظهاش جاریه، این صحنه رو به یکی از آیکانیکترین لحظات سریال تبدیل کرده.
ولی نمیشه هیچجوره از فینال سریال چشمپوشی کرد. درست لحظهای که Powder برای همیشه محو میشه و Jinx تماماً در قدرت غرق میشه، همهچیز به اوج خودش میرسه. شلیک پایانی جینکس، درست در لحظهای که استقلال شهر در دسترس قرار گرفته، نهتنها داستان رو به شکلی دراماتیک پیش میبره، بلکه عمق پیچیدگی شخصیتی و درگیریهای درونی جینکس رو هم به زیبایی نشون میده.
این دو لحظه برای من یادآور اینه که چرا Arcane انقدر خاصه؛ چون موفق شده داستانگویی، هنر، و احساس رو در سطحی بینظیر به هم پیوند بده.
همچنین مطلب «هر چیزی که باید در مورد فصل اول Arcane بدانید» را از دست ندهید.
آرکین تو اولین دقایقش به مخاطب نشون میده که قراره چه قدر با یک اثر جدی و تاریک روبرو باشه، اما پایان قسمت سوم جایی بود که من این موضوع رو با تمام وجود درک کردم. وقتی وای، مایلو و کلگر برای نجات وندر راهی کارخانه متروکه شدن و تقریبا به هدفشون هم رسیدن، آیندهای امیدوارکننده برای این گروه تصور میکردم. اما در یک لحظه تمام امیدم به ناامیدی بدل شد. آرکین با مرگ چند شخصیت مهمش، بیرحم بودن دنیاش رو بهم نشون داد و طوری شوکهم کرد که هرگز از ذهنم فراموش نمیشه. این لحظه بود که سرنوشت دو خواهر داستان و دنیای اطرافشون برای همیشه عوض شد. آرکین بدون شک یکی از بهترین سریالهای عمرمه و پر از سکانسهای فوقالعادهست، اما شاید هیچکدوم نتونن اون تاثیر سنگین و شوک بزرگی رو داشته باشن که اولین بار در پایان قسمت سوم بهم وارد شد.
مجتبی محمودیواقعا کمتر سریالی رو سراغ دارم که با پخش پونزدهتا اپیزود، حتی یک اپیزود ضعیف یا حداقل بیهدف نداشته باشه. سکانسهای فصل اول که توی ذهنم حک شده باشن تا دلتون بخواد هست، ولی کدوم به نظرم بهترینه؟ با سه بار ریواچ فصل اول میتونم بگم بخش پایانی قسمت سوم. لحظهای که مهمترین اتفاقات داستان رقم میخوره... جایی که وای برای دومین بار مهمترین عضو خانوادش رو از دست میده، جایی که پاودر میمیره و جینکس متولد میشه و جایی که سیلکو جایگاه جدیدی به عنوان یک «حامی» یا بهتره بگم «پدر» پیدا میکنه. قاب آخر قسمت سوم انگار نمایی از چشمهای خود مخاطبه. دور شدن از اون نما انگار فرصتی از طرف طراحها به مخاطبه تا اتفاق سهمگینی که افتاد رو بپذیره و به موسیقی فوقالعاده رمزی به اسم Goodbye گوش بده. خداحافظی با پاودر و یک خانواده که هیچوقت قرار نیست به روز اولشون برگردن.
البته که پایان قسمت هفتم و اون فاجعه پل و سکوت محضی که بعد از نبرد جینکس و اکو وجود داشت، و وای که با ناامیدی مطلق یکبار دیگه به پل نگاه میکرد تا سرنوشت خواهر و بهترین دوستش رو بفهمه... مگه میشه اون لحظه رو هم به همین راحتی فراموش کرد؟
علیرضا طالقانیهمچنین پیشنهاد میشود تا مطلب «نقد انیمیشن Arcane | اکت اول (فصل دوم)» را هم از دست ندهید.
اولین باری که سریال آرکین توجه منو به خودش جلب کردم قسمت سوم بود، جایی که از شروعش این نوید رو میداد که تو این قسمت قراره یک فاجعه رخ بده!
دنبال کردن خط داستانی شخصیت پودر و تلاشش برای ثابت کردن خودش به خواهرش تا لحظه آخری که ختم شد به بهترین سکانس فصل اول سریال ارکین از نظر من. جایی که جینکس متولد شد.
توی پست هفته پیش نظر کاربرها هم پرسیدیم و کاربر Krouz نوشت:
چیزی که من رو مجذوب سریال آرکین کرد سبک هنری سریال بود و من تو کل مدتی که سریال رو میدیدم محو قاب بندیها و تصاویر زیبایی بودم که پیش چشمم میگذشت.
اما یک سکانسی که بیشتر از همه توی ذهنم مونده و اون تیکه رو بارها و بارها تماشا کردم «اولین مبارزه وای و سویکا» بود، جایی که وای پس از چندین سال که تو زندان بوده به همراه کیت به زان برمیگرده تا خواهرش پاودر/جینکس رو پیدا کنه. سکانسی که با اجرای آهنگ فوقالعاده Enemy از Imagine Dragons شروع میشه و بعد از اون، وای خیلی ناگهانی به سویکا حمله میکنه و یه درگیری تمام عیار شکل میگیره.
به غیر از اون هم میتونم به قاب آخر سریال اشاره کنم، جایی که جینکس وای، سیلکو و کیت روی یک میز غذا نشوند و در نهایت جینکس با کشتن سیلکو و شلیک به سمت ساختمان شورا، یک جنگ بزرگ رو پایه ریزی کرد.
به نظر شما بهترین سکانس فصل اول سریال آرکین مربوط به چه قسمتی بوده؟ حتما نظرتون رو با ما به اشتراک بذارید.
موضوع تیم ویجیاتو هفته بعد درباره «بهترین سکانس فصل دوم سریال آرکین» هستش! از اونجا که همین شنبه فصل دوم آرکین هم با پخش اکت سوم رسما به پایان میرسه، دیگه میتونیم جمعبندی خوبی درباره فصل دوم هم داشته باشیم و نظر قاطعی درباره بهترین سکانس فصل دوم بدیم. به همین خاطر حتما نظرتون رو درباره موضوع زیر همین پست بنویسید تا بهترینها در پست هفته بعد قرار بگیرن.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اول از همه بگم که فصل دوم واقعا عالیه، پابان هر اکت یک شوک جدی به مخاطب وارد میکنه و کلا یک فاز جدید از داستان رو براش باز میکنه. این سریال به قدری خفن و به اصطلاح پر ملاته که حتی با وجود این که داستان کمی با عجله تعریف میشه و به برخی جزئیات اونطور که باید پرداخته نشده اما بازم میدرخشه و فرصت چشم به هم زدن بهتون نمیده.
وقتی که دارم این نظر رو مینویسم هنوز اکت سوم رو ندیدم و مطمئنم که اتفاقات خفنی در راهه، اما تا اینجای کار برای من تاثیرگذار ترین و بهترین سکانس سریال، سکانس پایانی قسمت ششم بود که توش ایشا که یه دختر معصوم و خوش قلبه، برای از بین بردن هیولا و نجات جون بقیه افراد (خصوصا جینکس)، جونش رو فدا میکنه. این اتفاق من رو توی شوک فرو برد چون که در تمام مدت تماشای سریال، برای ایشا یک زندگی آرام و شاد در کنار جینکس پس از اتمام اتفاقات سریال متصور میشدم. ایشا و جینکس رابطه خیلی عمیقی داشتن و حالا که ایشا رفته، جینکس احتمالا بیشتر از قبل عذاب میبینه.
شاید بگید که این بار، وای کنار حینکس هست و نمیزاره تنها بشه، اما به نظر من رابطه ایشا و جینکس یه طور دیگهای بود که هیچکس نمیتونه جای اون را پر بکنه.
با سلام و خسته نباشید
با توجه به احساسی ترین قسمت ارکین 1 (منظورم سکانس مرگ سیلکو عه) یکی از بهترین بخش های ارکین 2 مربوط به رها کردن سیلکو بود بنظرم که تقریبا تمام احساس جینکس ( و نه پاودر) رو به مخاطب نشون میداد و ما هم کاملا با اون همدردی میکردیم
و یه بخش بود که واقعا یونیک و خاص از اب دراومد و تقریبا بین اون همه فشار و سختی که روی داستان شاهد بودیم یه لحظه ما رو از اون دورکرد بخشی بود که سوویکا با دستی که جینکس براش ساخته بود با ارازل شهر فایت میداد و مخصوصا اهنگش...
حیفه که 2 صحنه که 1- اونجایی که وندر میاد میگه به دختر من دست نزن 2-جون فدایی اون بچه هه یه اشاره ریزی نکنم
واقعا سکانس خوب کم نداشت ولی وقت اون هکس تکه ترکید و اون اسکای بدبخت رو کشت داشتم شر شر گریه میکردم
آره بیچاره همیشه داشت به ویکتور محبت میکرد💔
به نظرم با اینکه فصل دو سکانسای خفنو قشنگی داشت.
ولی میتونیم بگیم بهترین سکانس فصل دو تو قسمت پنج بود اونجایی که وایو وندر داشتن با هم فایت میکردن بعدش صحنه کات میخوره و ما یه فلش بک از گذشته وندر داریم که نشون میده چقد سیلکو وندر و البته مادر وایو جینکس با هم رفیق بودن و حتی به نظرم یه سریالم ازش میتونن بسازن.
ولی بهترین سکانس فصل دو بعد از فلش بکه جایی که جینکس پا میشه و فکر میکنه وندر زده وایو جر داده ولی میبینه اونا همو بقل کردن بعدشم وای میگه «بیا اون پدر توعم هست» که میرنو همو بقل میکنن.
این سکانس یه حس نوستالژی داشت برا من که منو یاد اپیزودای اول فصل یک میدازه که توش پاودرو وای با هم خوب بودن که انگار بعد از پنج قسمت فایت این دوتا بلاخره قراره دوباره باهم خوب بشن.
خب این نظر من بود قطعا سکانسای خوب دیگه ای ام داشت فصل دو ولی خب ولی واقعا این یه چیز دیگه بود.
دیگه حرفی نمیمونه، مرسی از سایت خوبتون.