بازی A Space for the Unbound شاهکاری است از یک استودیو اندونزیایی که با تکیه بر قصه قدرتمند خود، کاری میکند که گیمر به مدت ده دوازده ساعت در دنیای عاشقانه با اسانس فانتزی آن خودش را گم کند. اتما و رایا پسر و دختری هستند در یک دبیرستان که عاشق هم هستند و قرار است زندگی عاشقانه در دوران نوجوانی آنها کاری کند که شما مدهوش روایت این دو نفر شوید. با نقد بازی A Space for the Unbound همراه ویجیاتو باشید.
در بین بازیهای پرهزینه از استودیوهای نامآور و IPهای پرستاره و پرفروغ؛ گاهی یک بازی سر در میآورد که بدون هیچ نام و نشانی میتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و برای خودش نامی دست و پا کند. بازی A Space for the Unbound دقیقا از همین بازیها است و از یک استودیوی ناشناس از کشور اندونزی ساخته شده ولی توانسته نظر مثبت منتقدین و عموم گیمرها را جلب کند.
رمز موفقیت A Space for the Unbound بیشک نه در گیمپلی آن است و نه در گرافیک آن (هرچند در این موارد هم ایراد خاصی ندارد) اما بهطور قطع به یقین باید گفت که داستان A Space for the Unbound آس سازندگان آن است. قصه A Space for the Unbound میتوانست تبدیل به یک فیلم سینمایی جذاب شود و جوایز را درو کند.
بازی با آتما شروع میشود و دیدار او با دختری که در حال نوشتن یک قصه است. آتما و این دختر بایکدیگر گپ میزنند و دوستی خوبی بین این دو غریبه شکل میگیرد. سلسله اتفاقاتی رخ میدهد و بارش شدیدی در شهر شروع به باریدن میکند که موجب طغیان رودخانه میشود. دختر در پلی کنار این رودخانه گیر میکند و آتما به کمک او میرود. او دختر را نجات میدهد ولی خودش به آب میفتد و نمیتواند شنا کند. آتما غرق میشود و بازی با این حس غمانگیز شروع میشود.
اشتباه نکنید، آتما زنده است. او از خواب بیدار میشود و حالا ما داستان آتما و رایا را میبینیم. این دو نفر در دبیرستانی درس میخوانند و بایکدیگر روابط عاشقانه دارد. دیالوگهایی که بین آتما و رایا رد و بدل میشود پر از حس تازگی و شور و نشاط عاشقانه نوجوانان را دارد. آنها یک لیست درست میکنند تا بتوانند کارهایی که رویایشان است را بایکدیگر انجام دهند. این لیست اصلیترین کارهای شما در بازی است و با انجام دادن همه آنها میتوانید به پایان بندی نهایی بازی برسید. بازی در یک شهر کوچک در اندونزی رخ میدهد و خرده فرهنگهای اندونزیایی در جای جای بازی به چشم میخورد. کاراکترهای باحجاب و مسلمان هم در بازی حضور دارند و فرهنگ غذایی و رفتاری این کشور در برخی جاهای بازی وجود دارد.
اشتباه نکنید، آتما زنده است. او از خواب بیدار میشود و حالا ما داستان آتما و رایا را میبینیم. این دو نفر در دبیرستانی درس میخوانند و بایکدیگر روابط عاشقانه دارد. دیالوگهایی که بین آتما و رایا رد و بدل میشود پر از حس تازگی و شور و نشاط عاشقانه نوجوانان را دارد. آنها یک لیست درست میکنند تا بتوانند کارهایی که رویایشان است را بایکدیگر انجام دهند. این لیست اصلیترین کارهای شما در بازی است و با انجام دادن همه آنها میتوانید به پایان بندی نهایی بازی برسید. بازی در یک شهر کوچک در اندونزی رخ میدهد و خرده فرهنگهای اندونزیایی در جای جای بازی به چشم میخورد. کاراکترهای باحجاب و مسلمان هم در بازی حضور دارند و فرهنگ غذایی و رفتاری این کشور در برخی جاهای بازی وجود دارد.
با این حال بازی کاملا حس و حال یک انیمه ژاپنی را دارد و شبیه به این میماند که مشغول یک بازی ماجراجویی اصیل هستید که تهمایه انیمهای در آن وجود دارد.
آتما و رایا، قابلیتهایی دارند که دقیقا نمیدانند از کجا آنها را کسب کردند. آتما یک کتاب قرمزرنگ دارد که میتواند با آن Spacedive کند و به ذهن افراد نفوذ کند. آتما با ورود به ذهن مردم میتواند مشکلات آنها را حل و فصل کند. آتما مانند یک قرص درمانی رفتار میکند که با ورود به ذهن مردم ناراحت و پراسترس، آنها را درمان میکند. از آنسو، رایا قدرتی فرابشری دارد که به واسطه آن میتواند خیلی کارها کند؛ از خلق پول گرفته تا نگهداشتن زمان و کنترل کردن ذهن دیگران. رایا نمیداند این قدرتها را از کجا بهدست آورده اما با هر بار استفاده از آنها، بدنش ضعیف و ضعیفتر میشود.
رایا از آن دخترهایی است که احتمالا در طول بازی، شما هم عاشقش خواهید شد. او دختری است باصلابت، احساساتی که عاشق گربه است. رایا عاشق زندگی است و برای قشنگتر شدن آن تلاش میکند. آتما یار اوست و در مسیری که رایا میرود، نقش اصلی را ایفا میکند. بازی کردن با آتما به گشت و گذار در شهر و حل کردن معماهای بازی محدود نمیشود و همانطور که گفته شد قابلیت Spacedive نیز از تواناییهای اوست. آتما با ورود به ذهن افراد دربهای بسته ذهن آنها را میبیند و برای هر یک از آنها راهحلی دارد. اکثر این راهها مصادف است با پیدا کردن یک آیتم خاص در بازی که برای پیدا کردنش، باید زمین و زمان را به هم بدوزید تا کارتان پیش برود. آتما دانش آموز نابغهای نیست و هوش آنچنانی ندارد، از این رو معماهای بازی هم قرار نیست پازلهایی چالشانگیز باشند.
داستان اصلی: ۱۰ ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: ۱۲ ساعت
هیچ کدام از پازلهای بازی طوری طراحی نشدند که لاینحل باشند و نیازی به مراجعه به راهنماهای ریخته در اینترنت باشد، A Space for the Unbound نمیخواهد ذهن گیمرها را بیش از حد درگیر حل کردن معماها کند و موانعی که در بازی چیده شده، بهانهای است برای روایت داستان آتما و رایا. عشق در بازی موج میزند و برای اثبات این موضوع کافیست به مرحلهای اشاره کنم که آتما و رایا در یک سینما مشغول دیدن یک اثر سینمایی هستند و در عین حال، پاپ کورن هم میخورند. شما باید زمانی که رایا دستش را داخل کاسه پاپ کورن میبرد، دستتان را داخل کاسه ببرید تا دستهای رایا و آتما بایکدیگر برخورد کند و آنها ضمن اینکه خجالت بکشند، عشقشان بیشتر از پیش گر بگیرد. همینقدر پروانهای و عاشقانه!
گرافیک بازی یک گرافیک رترو و قدیمی است که حال و هوای انیمهها را دارد. نکته جالب توجه زمانی است که دوربین در بازی تغییر زاویه میدهد و در این صحنهها، بازی سر و شکل تازهتری پیدا میکند. دوربین در خدمت بازی است و ترکیب ویژوال ناول و یک بازی ماجراجویی به زیبایی در A Space for the Unbound شکل گرفته است.
پایان بندی A Space for the Unbound بهترین لحظاتی است که سازندگان توانستند خلق کنند و برای اینکه چیزی از آن اسپویل نشود، به آن اشاره خاصی نمیکنم و همین بس که بدانید با یکی از احساسیترین پایان بندیهای تاریخ در بازیهای ویدیویی روبرو خواهید بود. بعید است که کسی پس از همراه شدن با کاراکترهای بازی، در حین تماشای پایان بندی آن احساساتی نشود و اشکهایش جاری نشود. بازی به زیبایی و شکوه هرچهتمامتر به پایان میرسد و کاری میکند که ردپای آن به طرز عمیقی در قلب گیمر باقی بماند.
A Space for the Unbound برای دنیایی که روز به روز بیرحمتر میشود و بازیهای ویدیویی نیز در آن به یک سری اثر آنلاین تبدیل شدند که تنها با کاستومهای مختلف زینت پیدا کردند و گیمرها یکدیگر را لت و پار میکنند؛ حکم جواهر را دارد. اثری است مستقل و با بودجه اندک که توانسته ثابت کند برای ساخت یک بازی به یاد ماندنی نیازی به خرج میلیونها دلار نیست. باید به آن احترام گذاشت و فرصت تجربه به آن داد، مطمئن باشید A Space for the Unbound اثری است به یادماندنی که بعد از یکی دو ساعت، دل کندن از دنیای آن سخت است و دلتان نمیخواهد به اتمام برسد.
خلاصه بگم که...
بازی A Space for the Unbound یک اثر مستقل از استودیویی بازیساز در اندونزی است و یک اثر ماجراجویانه و عاشقانه تمام عیار است که با تکیه بر داستان بینظیر و احساسی خود، تبدیل به یک اثر فراموش نشدنی میشود. حس و حال عشق به همراه فانتزیهای جاری در بازی آن را تبدیل به اثری سورئال میکند و دو شخصیت اصلی آن یعنی آتما و رایا، یکی از بهترین زوجهای عاشقانه تاریخ در بازیهای ویدیویی هستند. پایان بندی بازی نیز بیشک در خاطره گیمر باقی خواهد ماند و کلی حرف برای گفتن دارد
میخرمش...
بازی یک اثر داستان محور است و قدرت قصهگویی خود را به رخ میکشد. اگر دلتان برای چنین چیزی کم شده و همچنین دلتان یک بازی پر از عشق و احساس میخواهد، قطعا باید سراغ A Space for the Unbound بروید.
نمیخرمش...
باید ببینید با این سبک بازیها چطور برخورد میکنید؛ آیا دلتان میخواهد غرق یک روایت عاشقانه و فانتزی بشوید و با یک سری معماهای آسان، داستان بازی را پیش ببرید یا نه. اگر از بازیهایی که تجربه میکنید چیزی غیر از اینها میخواهید، بهتر است سراغ A Space for the Unbound نروید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.