بررسی بازی Ghost of Tsushima – آرامشی در میان طوفان

بررسی بازی Ghost of Tsushima – آرامشی در میان طوفان

اثری متفاوت و ماندگار

۶ مرداد ۱۳۹۹ ۴.۵ ذخیره

استودیو ساکرپانچ یکی از قابل احترام‌ترین بازی‌های نسل پلی استیشن 4 را ساخته. اما این احترام به دست آمده به این دلیل نیست که Ghost of Tsushima یک بازی بدون نقص و ایراد است. در ادامه بررسی Ghost of Tsushima را می‌خوانید و برایتان توضیح می‌دهیم که چرا نباید از خیر تجربه شیرین بازی تازه استودیو ساکرپانج بگذرید. با ویجیاتو همراه باشید.
در سال‌های دور، استودیوهای بازی‌سازی به جای اینکه روی یک برند تمرکز کنند و تعداد زیادی دنباله برای آن بسازند، مدام دست به خلاقیت می‌زدند و IPهای جدید معرفی می‌کردند. به لطف این موضوع، هر روز صنعت ویدیو گیم، روزی تازه و جدید بود و گیمرها می‌توانستند طعم شیرین تنوع را حس کنند.

با این حال، از زمانی که صنعت پا به سود دهی گذاشت، قدرت ریسک بازی‌سازان هم کمتر شد و بیشترشان مجبور شدند دست روی IPهایی بگذارند که فروششان تضمین شده بود.

از این جا به بعد تا حد زیادی از موج خلاقیت کم شد و هر سال مشغول بازی‌های نام‌آشنایی می‌شدیم که صرفا نسبت به نسخه‌های قبلی‌شان بهبود پیدا کرده بودند. با این حال، استودیوهایی مثل ساکرپانج در سال ۲۰۲۰ سعی دارند به ما نشان دهند که ریشه خلاقیت در استودیوها هنوز خشک نشده و می‌توان با معرفی بازی‌های جدید هم به موفقیت رسید.

از این جهت، کار استودیو ساکرپانج را باید ستود. چراکه آن‌ها نه فقط در امر معرفی یک بازی جدید، بلکه در تعریف فرمولی تازه برای بازی‌های جهان‌باز نیز عملکرد خیره کننده‌ای داشته‌اند.

بله، اشتباه نخواندید. Ghost of Tsushima بعد از Breath of the Wild مهمترین و متفاوت‌ترین جهان باز نسل را دارد. نه به خاطر اینکه دنیای پیش رویتان زیباست و با جذابیت بیش از حدش می‌تواند چشم هر مخاطبی را جادو ‌کند. نه، دنیای Ghost of Tsushima دو نکته به شدت جذاب دارد که فلسفه گشت و گذار در جهان‌های بازی که پیش از این تجربه کرده‌ایم را تغییر می‌دهد.

اولین نکته، به راهنمایی مخاطب از طریق طبیعت جذاب بازی برمی‌گردد. در Ghost of Tsushima خبری از وی‌پوینت نیست. مارکر و نشانه‌ هم به ندرت در نقشه بازی دیده می‌شود. برای همین بازی از همان اولین ساعاتش از شما می‌خواهد که به طبیعت بازی اعتماد و به کمکش مسیرتان را پیدا کنید.

Ghost of Tsushima
بررسی بازی Ghost of Tsushima - آرامشی در میان طوفان - ویجیاتو
  • امتیاز کاربران
    130 ratings8.8/10
  • امتیاز متاکریتیک 83
  • ژانر اکشن-ماجرایی
  • تاریخ انتشار ۲۷ تیر ۱۳۹۹
  • پلتفرم‌ها پلی‌استیشن 4
  • ناشر بازی سونی
  • سازنده ساکرپانچ
  • حالت بازی تک نفره
  • درجه سنی بازی مناسب برای ۱۷ سال به بالا
بررسی بازی Ghost of Tsushima - آرامشی در میان طوفان - ویجیاتو
برای این موضوع، بازی از پرندگان راهنما و روباه‌های دلربا کمک گرفته. اما مهمترین دوست شما تا انتهای بازی، وزش باد است. باد همیشه به سمت اهداف یا مقاصدی که خودتان انتخاب کردید، می‌وزد. اما صرفا با دنبال کردن جهت باد نمی‌توان به مقصد مورد نظر رسید.

البته این یک ایراد نیست، بلکه برعکس برای من یکی از جذاب‌ترین ایده‌هایی بود که در بازی‌های مدرن چند سال اخیر دیدم. درست است که باد راهنمای شماست، اما قرار نیست مثل وی‌پوینت بسیاری از بازی‌های جهان باز، حس گشت و گذار را در شما بکشد. روی محیط زیبای سوشیما، وقت بسیاری صرف شده و ساکرپانچ به دنبال این بوده که مخاطب، تک‌تک مناظر و چشم‌اندازهای فوق‌العاده‌ جزیره را از نزدیک ببینند و با استفاده از فوتو مود فوق‌العاده‌ بازی، یک قاب ماندگار و زیبا خلق کنند.

به همین خاطر، استفاده از وی‌پوینتی که صرفا مسیری مستقیم به شما نشان دهد، بهترین تصمیمی بوده که سازندگان می‌توانستند برای رسیدن به چنین هدفی بگیرند. اما بگذارید برایتان کمی واضح‌تر توضیح دهم. فرض کنید در یک بازی‌ جهان باز یک مرحله را فعال کردید و از شما خواسته شده از نقطه A به نقطه B که در آن سر نقشه قرار گرفته بروید.

در چنین شرایطی، اکثر بازی‌های جهان باز، وی‌پوینت دقیقی در اختیارتان می‌گذارند که با دنبال کردنش می‌توانید به راحتی به مقصد مورد نظر برسید. این یعنی شما به احتمال خیلی زیاد همان مسیری را طی می‌‌کنید که من و گیمرهای دیگر نیز آن را پیموده‌ایم و دقیقا همان چیزهایی را می‌بینید که ما هم دیده‌ بودیم.

با این حال، Ghost of Tsushima از این قاعده پیروی نمی‌کند. بازی در اختیار شما باد مستقیمی قرار داده که از هر مانعی رد می‌شود. این یعنی جهتی که باد در آن می‌وزد، به منزله مسیر دقیق شما نخواهد بود. بلکه در این مسیر قطعا به موانعی برخورد خواهید کرد که یا باید دورشان بزنید یا مجبور به بالا رفتن از آن‌ها هستید.

از سوی دیگر در این همین مسیرها، سازندگان دام‌هایی از جنس محتوا هم برایتان پهن کرده‌اند که خواسته یا ناخواسته گرفتارشان می‌شوید و از یک جایی به بعد می‌بینید اینقدر که برای مراحل جانبی وقت گذاشته‌اید، مراحل اصلی و داستانی بازی را جلو نبرده‌اید.

جالب اینکه مراحل جانبی بازی نیز واقعا جانبی هستند و با دنبال کردنشان هدیه‌ای صرفا ارزشمند انتظارتان را نمی‌کشد. بلکه بازی با استفاده از این مراحل جانبی، از شما می‌خواهد در میان آتشی که مغول‌ها به پا کرده‌اند، اندکی برای آرامش خود وقت بگذارید و به انسانیت فکر کنید. چیزی که این روزها و در شرایط فعلی، ما هم واقعا به آن نیاز داریم.

دنیای Ghost of Tsushima نه تنها زیباست، بلکه یکی از روح‌نوازترین جهان‌های بازی است که توسط یک استودیو بازی‌سازی خلق شده و معنای تازه‌ای برای تعریف دمده شده گشت و گذار دارد.

با این حال، Ghost of Tsushima تنها به گشت و گذار و دنیایی پر زرق و برق خلاصه نمی‌شود. بلکه بازی از نظر قصه‌گویی هم در حد و اندازه‌های خودش خوب عمل می‌کند. نمی‌گویم که بازی در امر روایت حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد. نه، اتفاقا داستان بازی خیلی سرراست و به همان اندازه‌ای که لازم بوده، برایش محتوا تولید شده. اما چیزی که قصه Ghost of Tsushima را جذاب می‌کند، وقتی است که سازندگان برای شخصیت پردازی کاراکترهای بازیشان گذاشته‌اند. هر کاراکتری که در بازی می‌بینید، قصه‌ای برای خودش دارد و با دنبال کردن این قصه، ابعاد فکری و شخصیتی هر کدام از آن‌ها را بیشتر درک می‌کنید. جالب اینکه Ghost of Tsushima مجبورتان نمی‌کند که برای تمام کردن بازی، حتما پای قصه همراهانتان بنشینید.

نه اتفاقا بازی در این مورد مثل زندگی واقعی عمل می‌کند و پس از آشنا کردن ما با کاراکترها، فرصتش را به وجود می‌آورد که آن‌ها را بهتر بشناسیم. اما طبیعتا اگر علاقه‌ای به شنیدن قصه دیگران و آشنا شدن با آن‌ها نداشته باشید، می‌توانید به راحتی بیخیالشان شوید و مسیر خودتان را بروید. از طرفی، قصه بازی فقط در دیالوگ‌ها و میان‌پرده‌ها روایت نمی‌شود. بلکه این محیط پهناور بازی است که قصه اصلی را روایت می‌کند. جزیره سوشیما، نماینده کوچکی از تراژدی بزرگی است که مغول‌ها در دوره‌ای خاص از تاریخ، به جهان تحمیل کردند.

بررسی بازی Ghost of Tsushima - آرامشی در میان طوفان - ویجیاتو
بررسی بازی Ghost of Tsushima - آرامشی در میان طوفان - ویجیاتو
دوره‌ای که با سرهای فرو رفته به نیزه، روستاهای آتش گرفته و از همه بدتر زمینی رنگ شده به خون بیگناهان تعریف می‌شود و Ghost of Tsushima این تعاریف را به زیباترین شکل ممکن تبدیل به تصویر کرده. از نظر روایت، سازندگان Ghost of Tsushima کاری که باید انجام می‌دادند را به بهترین شکل ممکن جلو بردند و از هر نظر نمره قبولی را می‌گیرند. با این حال، در کنار همه این خوبی‌ها، Ghost of Tsushima ایراداتی هم دارد که نمی‌توان واقعا از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. بزرگترین ایرادات بازی نیز متاسفانه مربوط به بخش‌های فنی می‌شود؛ از ضعف کارگردانی و هوش مصنوعی بازی گرفته تا بخش طراحی انیمیشن و کنترل کیفیت.

Ghost of Tsushima متاسفانه یکی از پولیش نشده‌ترین بازی‌هایی است که در این نسل من از سونی دیدم. برخی باگ‌های Ghost of Tsushima صرفا به چرخیدن یک نیزه در هوا خلاصه نمی‌شوند، بلکه کاملا از آن جنس ایراداتی هستند که شما باید به خاطرشان بازی را ریست کنید. در سوی دیگر برخی از انیمیشن‌های بازی نیز واقعا تاریخ مصرف گذشته هستند و تماشایشان بعد از انیمیشن‌های نرم و روان آثاری چون The Last of Us Part II واقعا توی ذوق می‌زند. اما چیزی که بیشتر توی ذوق می‌زند کارگردانی بازی است. چراکه در دوره‌ای به سر می‌بریم که کارگردانان سعی می‌کنند کمترین کات ممکن را در جریان گیم‌پلی اعمال کنند تا تجربه گیمر، یک تجربه تقطیع شده نباشد. اما Ghost of Tsushima برخلاف این جریان شنا کرده و بازی آنقدر برای شنیدن یک دیالوگ ساده کات‌های بی‌دلیل می‌خورد که از یک جایی به بعد دیگر نمی‌شود این موضوع را تحمل کرد.

در کل بر این باورم که سونی در تصمیم‌گیری برای تاریخ انتشار Ghost of Tsushima کمی اشتباه کرده و بازی با تمام خوبی‌هایی که دارد واقعا نباید بعد از اثر تاثیرگذار ناتی‌داگ منتشر می‌شد. به هر حال، آثاری مثل The Last of Us Part II شمه‌هایی از بازی‌های نسل بعد دارند و با تماشای ویژگی‌هایشان انتظارات از بازی‌های آینده بالا می‌رود.

انتظاراتی که متاسفانه Ghost of Tsushima در بخش‌های فنی از پس‌شان برنیامده و همین موضوع کمی مخاطب را نسبت به ادامه بازی سرد می‌کند. با این حال، سیستم مبارزات جذاب بازی و طراحی مراحلی که آرام آرام متنوع‌تر می‌شوند، این ایرادات را تا حدی زیر سایه خود می‌برند و نمی‌گذارند که گیمر خیلی سریع از Ghost of Tsushima ناامید شود.

در کل سیستم طراحی مراحل و مکانیک‌های گیم‌پلی بازی، شباهت خیلی زیادی به بازی تحسین شده Shadow of Mordor دارد و اگر از تجربه چنین بازی‌هایی لذت می‌برید، واقعا نباید در خرید Ghost of Tsushima شک کنید. در کل Ghost of Tsushima با اینکه در خیلی از مسائل فنی عملکردی نسبتا متوسط دارد، اما نقطه عطف بازی در جای دیگری است و باید موقع تجربه این اثر بیشتر روی آن‌ها متمرکز شد.

به هر حال با یک اثری معمولی در آخرین روزهای نسل هشتم طرف نیستیم و سازندگان سعی کرده‌اند در حد و اندازه خودشان، سطح بازی‌های ویدویی را یک پله بالاتر ببرند. به عنوان حسن ختام هم بگذارید به این اشاره کنم که دست گذاشتن روی یک IP تازه در شرایط فعلی واقعا جرات می‌خواهد و ساکرپانچ خوشبختانه توانسته از این ریسک سر بلند بیرون آید.

مدت زمان بازی

داستان اصلی: ۲۱ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۵۴ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۵۴ ساعت

خلاصه بگم که...

Ghost of Tsushima یکی از متفاوت‌ترین و در عین حال جذاب‌ترین تجربه‌هایی است که می‌شود در نسل هشتم داشت. گرافیک بی‌نظیر، سیستم مبارزات درگیر کننده، داستانی شنیدنی، شخصیت پردازی خوب و از همه مهمتر دنیایی واقعا باز، از ویژگی‌های بارز اثر تازه ساکرپانج به حساب می‌آیند. با این حال، Ghost of Tsushima ایرادات فنی نسبتا جزئی دارد که می‌توان به خاطر خوبی‌های بازی از آن‌ها چشم‌پوشی کرد.

بررسی بازی Ghost of Tsushima - آرامشی در میان طوفان - ویجیاتو
می‎خرمش

Ghost of Tsushima را باید خرید چون واقعا دنیایی زیبا، متنوع و متفاوت نسبت به دیگر بازی‌های جهان‌باز دارد و از نظر گیم‌پلی نیز یک بازی اکشن ماجرایی خوش ساخت است. از طرفی گرافیک بازی نیز می‌تواند هر چشمی را به سمت خود جلب کند و در ارائه یک تجربه بصری فوق‌العاده‌، هیچ کم و کسری ندارد.

بررسی بازی Ghost of Tsushima - آرامشی در میان طوفان - ویجیاتو
نمی‎خرمش

Ghost of Tsushima از مشکلات فنی بسیار و ضعف‌هایی در امر کارگردانی رنج می‌برد. در کنار این، ممکن است اثری چون Ghost of Tsushima با سلیقه تمام افراد جور نباشد و احتمالا آن‌هایی که خیلی علاقه به اکتشاف و گشت و گذار در محیط ندارند، از بازی لذت نخواهند برد.

بررسی بازی Ghost of Tsushima - آرامشی در میان طوفان - ویجیاتو
  • امتیاز ویجیاتو85
  • امتیاز کاربران
    130 ratings8.8/10
  • امتیاز متاکریتیک83
کپی شد https://vgto.ir/5ih
نظرات (۳۶)
4.5 2 امتیازها
امتیاز مطلب
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
36 دیدگاه
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
دیدگاه درون خطی
نمایش تمام نظرات

به نظرم واقعا چرته و سبک بازیش من خیلی خوشم نیومد

آخرین ویرایش 3 سال پیش توسط nashenas

من خودم به بازی ۷۵ میدم

خداحافظی با شکوه با پلی استیشن ۴ و نسل ۸. واقعا بازی فوق العاده ای هست.

بازی برای PC هم منتشر یا انحصاریه تا ابد

عالی بود فقط یه چیزی که توی ذوق من زد عین نسخه های قدیمی اساسین کرید دشمنا تکی حمله میکردن و برای منی که سکیرو و نی یو ۱و ۲ بازی کردم کمی دلسردکننده بود اقای فرشین نظر شما چیه

من که سیستمم نمیتونه بازی رو اجرا کنه و ناراحتم ، ولی چیزی که خیلی منو جذب خودش میکنه ، محیط و گرافیک رنگارنگ بازیه

عجب بازی شاهکار و خفنی ?

واقعا فکر نمی‌کردم انقدر جهان بازی خوب باشه ، تو ماموریت فرعی ها هم بازی عالی کار کرده و تک تکشون داستان خودشون رو دارن . سپاس از نقد خوبتون

بازی بی نقصی هستش تنها چیزی که بده اینه که هوش مصنوعی بعضی وقتا لنگ میزنه البته کم دیده میشه

خسته نباشید جناب فرشین نقد جمع و جور و در عین حال کاملی بود ، خیلی خوشحال شدم که دیدم عکسهای داخل بازی رو خودتون گرفتید و صرفا به یه جست و جو توی نت بسنده نکردین . ( کاری که سایتای همسایه میکنن متاسفانه ، من شخصا خیلی رو این موضوع حساسم )
بنظرم گرافیک بازی با اینکه پر جزییاته ولی انگار کیفیت بافتای بازی کمی ضعیف کار شده ؟؟ شایدم کیفیت عکسها کمه ، بهرحال امیدوارم برای Pc هم منتشر بشه ، در کل نوش جون دوستان ps باز امیدوارم همه بتونن تجربه کنن
اسپم
“در کل سیستم طراحی مراحل و مکانیک‌های گیم‌پلی بازی، شباهت خیلی زیادی به بازی تحسین شده Shadow of Mordor دارد ”
حرف از shadow of mordor شد ، یادش بخیر بار اولی که هنوز سیستم نسل جدید نبسته بودم و با گرافیک low بازیش کردم تبدیل شد به دومین بهترین بازی عمر گیمریم ! بعد قسم خوردم که باید هر طور شده یه بار دیگه با آخرین کیفیت ممکن بازیش کنم . تا گذشت و دو سال پیش یکی از دوستای خارجی ام واسم تو استیم نسخه game of the year اش رو خرید و منم با تنظیمات ultra و hd texture یه بار دیگه تمومش کردم ، دوستانی که تجربه نکردین واقعا شاهکاری رو از دست دادین .

گیم پلی یک بازی، مهمترین رکن رو داره در موفقیت بازی. سوشیما، بسیار گیم پلی ضعیف و نسل هفتمی داره. اوج کلام و جان مطلب رو نویسنده به زیبایی نوشت و من تکمیل می کنم که بعد از خلق شاهکار بی نظیری به نام لست اف اس ٢ چه از بعد گیم پلی چه از نظر فنی و گرافیکی و داستان و … ، استودیوهای بازی سازی کار بسیار سختی در پیش دارن و دیگه از پس مخاطبان سخت پسند بر نخواهند اومد. اولین نمونش آقایون ساکر پانچ هستن که قربانی شاهکار ناتی داگ شدن.

چند ساعت اولیه بازی خیلی برام معمولی بود، به خصوص همین قضیه انیمیشن‌ها و باگ‌هاش تو ذوق می‌زد. هوش مصنوعی هم وقتی بد باشه واقعا بده :)))‌ ولی هر چی جلوتر میرم بازی هم کامبتش بهتر میشه هم واقعا زیباست لعنتی. یوبیسافت کاش یکم یاد بگیری.

ای کاش سایت بررسی ویدیویی هم اضافه کنه

36
0
نظرت رو حتما بهمون بگو!x