امروزه بعد از ۳۲ سال و بیخبری چند ساله از سری کنترا، ناشر بازی دو سورپرایز برای طرفداران قدیمی و جدید این فرنچایز تدارک دیده است (آخرین بار ۸ سال پیش بود که یک بازی از این سری با نام Hard Corps: Uprising برای ایکس باکس ۳۶۰ عرضه شد) یکی عنوان Contra: Rogue Corps که قرار است تا آخر امسال میلادی روی کنسولهای نسل جدید عرضه شود و یکی هم به مناسبت ۵۰ سالگی کمپانی Konami همین بازی Contra Anniversary Collection که قصد بررسیاش را داریم.
بازی Contra Anniversary Collection رسما برای عاشقان این فرنچایز فراهم شده و اگر با این سری بازیها خاطره داشته باشید، از شدت حس نوستالژی دیوانه خواهید شد. اگر هم تاکنون نتوانستید این سری را روی کنسولهای اصلی یا امولاتورها تجربه کنید، بد نیست با تجربه هر یک از عناوین داخل این مجموعه، طعم بازی سخت (به معنای واقعی سخت!) را بفهمید.
اکنون که بعد از گذشت بیش از بیست سال پای بازیهای کنترا در مجموعه Contra Anniversary Collection مینشینم، از خودم تعجب میکنم. اینکه چطور من و دوستانم و اصولا هم نسلهایم زمانی که پنج شش ساله بودیم میتوانستیم یک بازی کنترا را تا انتهایش برویم. آیا رمز میزدیم؟ گمان نکنم، لااقل چیزی که یاد من نمیآید. آیا صد بار و بلکه هزار بار بازی را میباختیم و از اول دوباره شروع میکردیم؟ بله! این یکی را کاملا یادم میآید.
بازی در سال 2633 میلادی جریان داشت (حالا میتوان اسلحهها و تیرهای تخیلی و دشمنان روباتیک را با خیال راحتی پذیرفت) گروه شیطانی رد فالکون تصمیم میگیرند که عملیاتی را در نزدیکای نیوزیلند (البته در نسخه ژاپنی، در نسخه آمریکایی نیوزیلند به جنگلهای آمازون تغییر هویت داد!) انجام دهند که به موجب آن قرار است نسل بشریت برای همیشه از بین برود. «بیل ریزر» و «لنس بین» (نام اصلی و درست حسابی قهرمانان این سری) دو کماندوی قهار هستند که برای مقابله با ردفالکون انتخاب میشوند. بیل و لنس جزو گروهی هستند که در آن کماندوهای تعلیمات خاصی دیدند و تقریبا تبدیل به ابرقهرمان شدند.
بیل و لنس در حین مبارزه با ردفالکون به تدریج متوجه میشوند که پشت همه این ماجرا آدمهای فضایی قرار دارند؛ این موجودات بیگانه گروه رد فالکون و ارتشش را کنترل کرده و علیه بشریت شورانیده است.
بیل میخواهد کاری علیه ردفالکون بکند که منجر به نابودی ۸۰ درصد جمعیت کره زمین خواهد شد و در این بین لنس جلوی این تصمیم او را میگیرد و او را میکشد، البته فکر میکند که میکشد چرا که بعدها در بازی Project C متوجه میشود که بیل زنده است و باز هم با یکدیگر همکاری میکنند؛ هرچند دیگر آن اعتماد سابق به هم را ندارند. بعدها این دو بار دیگر روبروی هم قرار میگیرند با این تفاوت که لنس به خاطر زنده ماندن مجبور شده سلولهای ردفالکونی را به بدن خود تزریق کند و در نتیجه عضوی از آنها شده و گروهی موسوم به فالکون خونین را اداره میکند. بیل در نهایت در بازی Contra: Shattered Soldier (که در این کالکشن وجود ندارد) مجبور میشود لنس را بکشد.
از داستان بازی که بگذریم (که فکر میکنم تصور نمیکردید انقدر پیچیدگی داشته باشد!) باید به اصل کار برسیم. گیمپلی بازی کنترا. به جرات باید گفت که کنترا در زمان عرضه سه هیچ از تمامی بازیهای همرده خود جلوتر بود. طراحی مراحل بازی بینظیر بودند و در هر نسخه مراحل جدیدی را شاهد هستیم که هیچ ربط و شباهتی به مراحل قبلی ندارد. طراحان بازی طول مراحل را درست و به جا خلق میکردند و در آن زمان خلاقیتهای نابی در شکلگیری آنها به کار بردند که در ادامه به یکی دو موردش میپردازیم.
یکی از خلاقیتهای طراحان بازی به مراحل مثلا سه بعدی بازمیگردد؛ مراحلی که در آنها با بازی با پرسپکتیو و فریب دادن چشم گیمر، تصور میشود شاهد یک مرحله سه بعدی هستیم که تصویر در آن عمق دارد. از آنسو مراحلی که به جای از چپ به راست رفتن، از پایین به بالا رفتن هدف اصلی میشد نیز از مواردی بود که در زمانه خود انقلابی برای خودش محسوب میشد.
مراحل بازی کنترا مانند عناوینی چون سگا و تینیتون به این شکل نیست که بسیار گسترده باشد و بتوان چند جور مختلف آن را تمام کرد ولی سخت بودن بیش از حد گیمپلی بازی این نقصان را جبران میکند.
گیمر در بازی کنترا باید با نهایت دقت بازی را پیش ببرد، بازی بیرحمانه سخت است و به شما سه مدال (شما بخواهید سه جون!) میدهد که هر بار با خوردن تنها یک تیر از دست میرود. کماندوی قهار و یکه بزن داستان بازی با خوردن یک تیر و یا حتی برخورد با یک دشمن به صورت فیزیکی، میمیرد و برای همین شما باید در بین رگبار گلولهها و سیل دشمنان جوری بازی را پیش بروید که به هیچ یک از آنها اصابت نکنید. احتمالا اگر امروز بازی را در کنار یک کودک امروزی تجربه کنید، به شما چپ چپ نگاه خواهد کرد و خواهد گفت که دیوانهای چیزی هستید که از این بازی عذابآور لذت میبرید؟ جواب شما هم باید بله باشد، چون چیز دیگری به ذهن من یکی که نمیرسد.
بازی هیچ نوع درجه سختی ندارد (البته در یکی دو عنوان این موضوع به بازی اضافه شد اما شخصا تفاوت خاصی بین مود سخت و مود آسان بازی مشاهده نکردم) و از پایه و اساس بیرحم است.یکی از دلایلی که احتمالا بازی انقدر سخت درست شده هم به سیاستهای کونامی (ناشر) در سالهای عرضه بازی روی دستگاههای آرکید برمیگردد. شما با هر بار باخت در بازی باید سکه دیگری داخل دستگاه میانداختید و از اول آن را شروع میکردید، فلذا آن زمانی که Lootbox و این موارد هم وجود نداشت، باید جور دیگری گیمرها را تیغ میزدند.
رمز موفقیت در بازی نیز به تکرار مراحل برمیگردد. شما باید مراحل را خورده باشید و حفظ باشید و از آنسو مهارت کافی برای مقابله با دشمنان را داشته باشید. بسیاری از دشمنان تیر را از روبرو به سمت شما میزنند که باید در این حین روی زمین بخوابید اما در عین حال باید حواستان باشد که ناگهان یک دشمن از پشت سر به شما حمله نکند. پرش، خوابیدن و دائم به چپ و راست رفتن در میدان نبرد، رموز موفقیت در سری کنترا است.
موسیقی در سری کنترا با ریتم تند و هیجانی بازی همراه بوده و سازندگان در عرضه آن سخاوت خاصی به خرج دادند به طوری که در برخی بازیها نزدیک به ۲۰ قطعه موسیقی گنجانده شده است. موسیقی تند بازی به همراه هیجان و سختی که مراحل آن به همراه دارد، یاد آور یک غذای تند مکزیکی است که خوردنش دردناک ولی بسیار لذتبخش است (بله، شبیه به حس سادیسم هم هست).
کونامی در ۵۰ سالگی خود به سر میبرد و به هیچ وجه آن کمپانی قدر و قدرتمندی که در سالهای دور بوده نیست. این ناشر بسیاری از فرنچایزهای اصلی خود را به قهقهرا برده و دقیقا مشخص نیست که چه سیاستهای احمقانهای در آن شکل گرفته که بازیهایی نظیر سایلنت هیل، متال گیر سولید و یا کسلوانیا و همین کنترا باید به این حال و روز در بیایند. در هر حال تا زمان عرضه بازی جدید از سری کنترا، باید صبر کرد و دید که این کمپانی غول قدیم ژاپنی، آیا میتواند از جاده خاکی به مسیر اصلی بازگردد یا خیر. اما در حال حاضر میتوان پکیجی از قدرتنماییها و ویژگیهای دوران خوش این کمپانی را در بازی Contra Anniversary Collection تجربه کرد و آن روزگاران را یاد کرد.
دیدار دوباره با این سری بازی برای من بسیار لذتبخش بود و یقین دارم هم سن و سالانم نیز با شنیدن همان آهنگ اصلی بازی در منوی اولیه آن، غرق در دوران کودکی خود خواهند شد. بازیهای کنترا همچنان بعد از گذشت بیست سی سال حرف برای گفتن دارد و کونامی توانسته پکیج نابی از این سری برایمان تهیه کند،پکیجی که امیدوارم ادامه یابد و دیگر مجموعههای این سری نیز در قالب کلکسیونهای بعدی عرضه شوند.
کنترا سمبل بازی های اکشن دو بعدی نسل دهه پنجاه، شصت و هفتاد است. تجدید خاطره با این عنوان حس نوستالژیک نابی دارد و از این مهمتر، چالشی بودن بیش از حد بازی میتواند همین الان هم به شدت جذاب باشد. یک نسخه کتاب دیجیتالی به نام تاریخچه کنترا نیز در بازی گنجانده شده که شامل اطلاعات بسیار غنی از این سری است و میتواند هواداران قدیمی این سری را مدتها سرگرم نگه دارد. دو نفره بودن بازی نیز لذت وانفسایی دارد.
بازی در حقیقت یک کلکسیون از ۵ بازی سری کنترا است و هر یک از آنها را اگر بتوانید با چالشش کنار بیایید و خوب بازی کنید، زیر نیم ساعت به اتمام میرسانید. بازیها کوتاه هستند و با وجود گذاشتن قابلیت Save در بازی، باید بگویم بسیار سخت هستند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فریب شرکت کونامی ژاپن
به خاطر اینکه این بازی بر علیه ایران ساخته شده است و اون منطقه ها تو آمریکا یا آفریقا اینا فریبه دروغی که شرکت کونامی گفت چون اولش میان به سمت دریای جنوب این دونفر راکی و رامبو تا سلاحهای ایران رو نابود کنند و کشورمان رو هیولایی فرض کرده تا این دونفر به کشورمان حمله کنند تا صدمه به تاسیسات و تسلیحات ما بزنند
شماها چه قد ساده هستین
اونا تاسیسات ما رو میگن هیولا و به خاطر همین هیولایی بازی رو طراحی کردن و غولها رو به صورت هیولا طراحی کردن پس حواستون جمع باشه تاسیسات نظامی ارتش و سپاه ما رو هیولا فرض کردن چرا نمیدونیم عملیات رد فالکون اینا الکیه وقتی ما از هلی کوپتر پیدا میشیم تو تهران هستیم همون راکی و رامبو تو تهران هستند هلی کوپتر ایرانیها آن طرف هست به سمت راکی و رامبو شلیک میکنند
جناب misam خوب است قبلش یه تحقیق درست و حسابی بکنی. مخصوصا اینکه شما از سیاست جهانی هیچ چیزی نمیدانی. اصل قضیه کنتراها گروههای شورشی مختلف دست راستی و مورد حمایت آمریکا بودند که از سالیان ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ علیه حکومت نظامی سوسیالیستی ساندینیستا موسوم به دولت بازسازی ملی در نیکاراگوئه فعال بودند. در بین گروههای مختلف گروههای جدایی طلب کنترا، نیروی دموکراتیک نیکاراگوئه (اف.دی. ان) به بزرگترین آنها تبدیل شد. در ۱۹۸۷ تقریباً تمام سازمانهای کنترا حداقل بهطور اسمی در قالب «مقاومت نیکاراگوئه» متحد شدند. اونهایی که مثل بنده بارها بازی کردن میدونن تو بازی میکرو سوپر کنترا غول مرحله هشتم یه موجود عجیبی از زیر زمین بیرون میاد شبیه سر یک زن هست که در چنگال یک موجود قرار گرفته. اسم این غول «کیمکوه» هست اما در این سری بازی «رد فالکون» هم میگن. رد فالکون به معنی شاهین قرمز هست. خود رنگ قرمز نماد سوسیالیست ها یا کمونیست هاست. مربوط به یک سازمان سوسیالیستی است که از طریق شستشوی مغزی سعی در کنترل ذهن مردم داشت. اگه به این غول دقت کنید متوجه میشین اون زن یا انسان تحت کنترل اون موجود قرار گرفته! در نسخه های بعدی سری کنترا دوباره کیمکوه ظاهر میشه منتها اینبار با صورت یک مردی که در چنگال موجود قرار دارد و تحت کنترل است!! که همین معنی که بالا گفتم میرسونه. ماجرای ایران کنترا هم حقیقت داره و به اعتراف منتظری ما از ریگان رییس جمهور امریکا اسلحه تهیه کردیم و علیه عراق استفاده کردیم و جالب هست بدونید از انبار اسلحه اسراییل هم تهیه شده بودن به طوری که کلا انبار اسلحه خالی شده بود! ترکیه هم واسط این ماجرا بود. منتظری حتی اعتراف کرد دموکرات های امریکایی یعنی کارتر شرایط انقلاب رو برای ما مساعد کردن! می تونید مصاحبه اش سال هشتاد و پنج رو کامل ببینید. خود سازمان سیا امریکا هم سال 2015 اسنادی در این رابطه منتشر کرده که افشاگری روابط پشت پرده سردمداران انقلابیون و دموکرات های امریکایی است. بنابراین اون شخصی که ساده لوح هست شما هستین که بی خبرین یا خودتون رو به بی خبری زدین!! هدف ایجاد اشوب و بحران و جنگ در منطقه بود که چهل و دو سال است به مراد خود رسیدند.
بالا بالا چپ راست چپ راست A B بعد start
:)))
یادش بخیر من و رفیقم تو رایانک بازی میکردیم، در ضمن ما بهش همون کنترا میگفتیم :دی
به به تا حالا تجربش نکردم اما سراغش حتما میرم ممنونم ویجیاتو
اوه اوه اوه. خیلی خیلی خیل سخت بود. من هنوز واسم سواله که اون موقع روی سگا چطور بازی میکردیم!!! با شبیه ساز سگا روی کامپیوتر چند ماه پیش اجراش کرده بودم و با قابلیت Save شبیه ساز موفق شدم تمومش کنم فکر کنم هزار بار باختم و load کردم تا تونستم مراحل رو رد کنم.
نسخه nes یا همون میکرو کنترا راحت تر از نسخه سگا بود.
خلاصه که بازیش بسیار بسیار خاطره انگیزه. و البته به شکل باور نکردنی سخت. یکی از سخت ترین بازی های سگا.
آقا منم درک نمیکنم چطور بازی رو تموم میکردم توی ۵ سالگی. اصلا درک نمیکنم. من پیرم در اومدم یک نسخه رو تموم کنم الان برای این بررسی.
فقط اینکه یادش بخیر
زمان ما این بازی اخرت بازی بود
شب تا صبح بیدار میموندیم این بازی ها رو بازی میکردیم
محشر بود.
بادش بخير چه دوراني بود.هنوز هم اكثر بأزي هاي كنسولهاي قديمو تو گوشيم دارم و هروقت سرم خلوت ميشه شورش در شهر سگا يا كنترا ١ نينتندو رو تا آخر ميرم. خلاصه كه رو هر پلتفرمي يه رترو آرك نصب دارم. أمثال ما تا اخر عمرمون به كنترا و شورش و دوم و ... اعتياد غيرقابل درمان داريم
یک اعتیاد بسیار شیرین. اگر سوییچ دارین پیشنهاد میکنم بازی کردن این کالکشن رو از دست ندین. ضمن اینکه کونترا یک داستان بسیار عمیق داره که اصلا وقتی بچه بودیم احتمالا بهش دست نیافته بودیم و الان بهتر میفهمیمش.