ماریو کارت (که به نوعی سردمدار این سبک بازی شناخته میشود) قهرمان یکهتاز بازیهای کارتینگ است ولی با توجه به عرضه محدودش روی کنسول نینتندو سوییچ، دیگر گیمرهای این نسل شانس تجربه آن بازی را نداشتند و مواردی مشابه نیز در این نسل چندان به چشم نیامده، البته تا زمان عرضه همین بازی Team Sonic Racing.
به شخصه هیچ بازی ریسینگ یا به زبانی عامیانه، ماشین سواری، خوبی را در نسل هشتم هنوز ندیدم و همچنان در پاسخ به یک هواخواه این سبک بازیها وا میمانم چرا که نمیتوانم یک عنوان به درد بخور به او معرفی کنم. اوضاع بازیهای کارتینگ به مراتب بدتر است و عدم وجود این عناوین در نسل حاضر بیداد میکرد اما نکتهای که در این میان نباید از آن غافل ماند به تکراری شدن این سبک بازیها برمیگردد. عدهای از کاربران هستند که معتقدند بعضی از ژانرهای بازی رسما تمام شدهاند و دیگر نمیتوان در آنها پیشرفت کرد، یکی از همین ژانرها بازیهای کارتونی کارتینگ است که سالیان سال است در یک ورطه گیر کردهاند.
هسته متفاوت گیمپلی بازی را میتوان در عنوان بازی جستجو کرد، واژه TEAM در اینجا به معنای واقعی خود بکار رفته و سازندگان یک روحیه تیمی عظیم را درون گیمر میدمند. در اکثر مراحل بازی شما با انتخاب هر یک از کاراکترها (که تعداد آنها در حال حاضر به ۱۵ عدد میرسد) در حقیقت یک تیم را برگزیدهاید و جزو آن تیم هستید. شما باید یاران خود را بشناسید و با آنها مسیر پیست مسابقه را بپیمایید. در طول مسابقه هوای یاران خود را داشته باشید و متقابلا انتظار کمک از آنها داشته باشید. در بسیاری از مسابقات اینکه شخص شما لزوما اول بشود مهم نیست و میتوانید زمانی که یارتان کاپ طلایی را گرفت هم به او افتخار کنید.
کارهای تیمی که در Team Sonic Racing به چشم میآید بیشتر از این مثالها است و رفته رفته با پیشروی در بازی میتوانید به نکات جالبتری برخورد کنید. کنترل نرم و روانی که برای این گیم پلی متحدانه در نظر گرفته شده به معنای واقعی کاربردی است و امکان ندارد که کسی بتواند به آن یک کنترل بد قلق بگوید. اما خارج از این موضوع باید به نکات دیگر بازی پرداخت که سازندگان برخلاف خلاقیتشان در گیم پلی، در آنها نتوانستهاند چندان موفق ظاهر شوند.
یکی از مهمترین فاکتورهای بازیهای کارتینگ، همانا پیستهای فانتزی و عجیب و غریبی است که برای آنها ساخته میشود. بسیاری از بازیهای کارتینگ به خاطر پیستهای محشری که دارند تا مدتها در یاد و خاطره باقی میمانند. سری بازیهای سونیک با وجود فراز و نشیب زیادی که در طول مدت عمر طولانی خود داشته، همواره از طراحی مراحل خلاقانه و پیچیدهای برخوردار بوده که زبانزد خاص و عام بوده است. در بسیاری از بازیهای سونیک شما باز هم با پیشروی در مراحل برای بار Nام بازهم به یک راه جدید برمیخورید؛ همین موضوعات باعث میشود که انتظارات پیرامون طراحی پیست بازیهای Team Sonic Racing نیز بالا برود.
اما زهی خیال باطل! سازندگان در این بخش با کم کاریشان ما را آشنا میکنند و این موضوع در ساعات ابتدایی بازی بیشتر از همیشه توی ذوق میزند. دو سه ساعت ابتدایی بازی با پیستهایی روبرو هستید که نه خلاقیت خاصی در آنها دیده میشود و نه ارزش تکرار دارند. از آن بدتر به پیستهای Mirror میرسیم که مثلا خلاقیت سازندگان است ولی از نظر من یک نوع کلاهبرداری است! پیستهای Mirror همانطور که از اسمش برمیآید دقیقا همان مراحل گذشته بازی هستند که صرفا چپکی شدهاند و مثلا فلان آیتم اگر سمت راست جاده بود،این بار در سمت چپ قرار دارد! سازندگان اما بعد از اینکه شما نزدیک به دو ساعت این کم کاریشان را تحمل کردید، تازه یکی یکی ورقهای آس خود را رو میکنند و شما را با مراحل و پیستهای بهتری همراه میسازند؛ موضوعی که دیر اتفاق میافتد واحتمال این وجود دارد که یک گیمر بیحوصله از رسیدن به این مرحله از بازی باز بماند.
بعد از گذشت ساعات اولیه بازی و آمدن کاراکترهای بیشتر و پیستهای بهتر، بازی روی دور تازهای میافتد که به مراتب از لحظات آغازین بازی بهتر است. داستان بازی که یک داستان ضعیف و بی سر و ته است (که حتی یک کات سین هم ندارد و صرفا با نوشتن دیالوگ کاراکترها روایت میشود) هم از همان اواسط بازی وارد ریتم بهتری میشود. اصولا باید گفت که Team Sonic Racing از میانه خود جذابیت بیشتری دارد تا از ابتدای خود و مانند رایحه میانی یک عطر است که روی پوست مینشیند و بدن را خوشبو میکند.
سازندگان بازی جدا از بخش داستانی (که پیشروی در آن منجر به باز شدن بسیاری از کاراکترها میشود) بخشهای جداگانهای نیز برای آن در نظر گرفتهاند که مهمترین آنها بخش آفلاین چند نفره (۲ تا ۴ نفر) است. این نسل و بازیهای آنلاینش کاری کردهاند که تقریبا نسل بازی دو نفره آفلاینی که بتوان آن را در جوار یک دوست خوب انجام داد، منقرض شود و Team Sonic Racing از معدود بازماندگان این نسل دلنشین و سنتی است.
داستان اصلی: ۱۰ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۱۱.۵ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۱۳ ساعت
بالانس نبودن ویژگی کاراکترها و شانسی بردن مسابقات از جمله مسائلی است که در اکثر این عناوین کارتینگی دیده میشود و سونیک ریسینگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. احتمال بسیار زیاد شما سردسته هر گروه را به دیگر اعضای آن ترجیح میدهید و میتوانید مطمئن باشید که اگر دست آخر چند تا آیتم سرعتی خوب گیرتان بیاید، برنده شما هستید. اساسا این موضوعات در بازیهای کارتینگ آن هم از نوع پلتفرمری آن چندان موضوعات مشکل سازی نیستند و تبدیل به عنصری جدا نشدنی از این مجموعه بازیها شدهاند.
سونیک سالهاست که تلاش میکند به دوران اوج خود بازگردد و هربار که روی به دنیای مدرن میآورد، انتقادات فراوانی از سوی اکثر گیمرها به سمتش سرازیر میشود. سونیک اما در بازی جدید مسابقهای، بار دیگر سعی کرده تا در عرصه عنوانی مدرن در بین هواداران جا خوش کند و تا این لحظه با واکنشی پنجاه پنجاه از سوی این قشر مواجه شده است؛ عدهای از طرفداران بازی را پسندیدهاند و عدهای آن را تقبیح کردهاند اما خوشبختانه وزنه ترازو این بار به سمت موافقین بیشتر تمایل دارد و بین خودمان بماند، من هم جزوشان هستم.
اگر از گرافیک کهنه بازی بگذریم و رنگبندی شاد و موسیقی ریتمیک بازی را نکتهای برای جبران این ضعف گرافیکی بدانیم، میتوان با کمی صبر و حوصله از Team Sonic Racing لذت برد. بازی جدید سونیک در یک داستان بسیار بسیار کلیشهای میگذرد که گرافیک بصری جذابی هم ندارد اما گیمپلی خلاقانهای در خودش گنجانده که میتواند کم و بیش سرگرم کننده باشد، بخصوص اگر کنار دوستانتان آن را بازی کنید. گرچه هنوز رقیب این عنوان یعنی بازسازی Crash Tag Team Racing عرضه نشده اما سونیک پیشرو، در حالی داخل میدان نبرد منتظر این رقیب ایستاده که شمشیر چندان تیزی ندارد و میتواند امیدوار باشد که رقیبش با اسلحه شکسته وارد کارزار شود تا برنده باشد.
Team Sonic Racing در ساعات اولیه به دلتان نمیچسبد و ممکن است از آن به شدت مایوس شوید اما به ذات خوب این خارپشت آبی اعتماد کنید و کمی به بازی فرصت بدهید، احتمالا نظرتان عوض خواهد شد و بهتر با آن کنار میآیید.
Team Sonic Racing بازگشتی برای عناوین کارتینگ به کنسولهای نسل جدید سونی و مایکروسافت به شمار میرود که نسبتا آبرومندانه است. بازی به شدت روحیه تیمی دارد و توانسته با همین ویژگی تغییرات خوب و خلاقیتهای نوآورانهای در گیم پلی خود ایجاد کند و مانند اکثر عناوین این ژانر از بازیها به ورطه تکراری شدن دچار نشود. بازی گرافیک چندان مطلوبی ندارد و طبیعتا از داستان درخور توجهی هم برخوردار نیست ولی اگر کمی به آن فرصت بدهید، میتوانید به شدت درگیر گیمپلی دوست داشتنی آن بشوید. ضمنا از قابلیت آفلاین چند نفره آن نیز نباید غافل شد.
اگر هوادار سونیک و دوستانش باشید (و از تریلر فیلم جدید هم دلسرد شده باشید) میتوانید با خارپشت آبی و یارانش در یک بازی متوسط رو به بالا تجدید دیدار کنید. بازی میتواند به یکی از بهترین انتخابها برای لحظات دورهمی دوستانه باشد و میتوان با ۴ کنترلر تا ۴ نفر به صورت آفلاین به رقابت بپردازند.
بازی از گرافیک خوبی برخوردار نیست و این موضوع بیش از حد توی ذوق میزند. همچنین اگر صبر و حوصله درست حسابی ندارید امکان دارد که با بازی نسازید چرا که سازندگان به طرز عجیب و غریبی تازه بعد از دو سه ساعت اولیه خودی نشان میدهند و بازی کمی تا قسمتی دیر روی دور خوبش میافتد!
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من که به شخصه CTRNF رو ۱۰۰ برابر اون ترجیح میدم
جالبه حالت چند نفرهی (آفلاین) بازی تا نزدیکهای آخر بازی امکانپذیر نیست و به قول شما «بازی کمی تا قسمتی دیر روی دور خوبش میافتد!»
راستی چرا سایت شما در گوگل دیده نمیشه؟
دقیقا انگار هرچی بیشتر از بازی رو میساختن کارشون بهتر شده و تازه یادشون افتاده میتونن موارد بهتری رو هم در بازی دخالت بدن