دیزنی و پیکسار، دیزنی و لوکاس آرتز (سازنده سری جنگ ستارگان) و… از دیگر همکاریهایی هستند که این کمپانی انجام داده و دیزنی و Square Enix نیز معجون جادویی خود را در همان سال ۲۰۰۲ ساختند و سنگ بنای سری Kingdom Hearts را گذاشتند؛ سریای که حالا بعد از گذشت ۱۶ سال به نسخه سوم خود رسیده است.
نسخه سوم بازی Kingdom Hearts نقطه تلاقی داستان هفت-هشت بازی گذشته است (عدد ۳ گولتان نزند، این سری تا دلتان بخواهد نسخههای فرعی دارد!) و قرار است که داستان سری را به یک جمع بندی برساند. اگر تا به امروز شانس این را نداشتهاید که هیچ یک از نسخههای قبلی این فرنچایز را تجربه کنید، شاید بد نباشد قبل تجربه این بازی نسخه کامل تمام این بازیها که در دو بلوری توسط ناشر منتشر شده را بازی کنید و سپس به نسخه سوم سر بزنید؛ البته نگران نباشید! سازندگان بازی به فکر جیب شما هم بودهاند و در یک بخش ویژه، چندین کات سین طولانی قرار دادند که روایتگر داستان نسخههای پیشین است.
داستان بازی Kingdom Hearts 3 دقیقا از ادامه نسخه شگفت انگیز قبلی، یعنی Kingdom Hearts 3D: Dream Drop Distance (ساخته شده برای کنسول 3DS و ریمستر شده برای کنسول پلی استیشن ۴) شروع میشود. قهرمان بازی، سورا حالا قدرتهای خود را تقریبا از دست داده و میخواهد با کمک دوستانش، دونالد و گوفی بار دیگر نیروهای از دست رفتهاش را بازگرداند. او برای این کار پیش دوستان گذشتهاش از دنیاهای مختلف انیمیشنهای دیزنی سر میزند تا از آنها هم در این راه کمک بگیرد. ریکو و میکی ماوس که قدرتهای خود را همچنان دارند، عزمشان را جزم کردهاند تا با زنهورت (دشمن اصلی این سری که البته لزوما یک نفر نیست و در قالب یک گروه ظاهر میشود) بجنگند.
تمامی داستان نسخههای پیشین در Kingdom Hearts 3 به یکدیگر گره میخورند و بازی به اوجی از قصه سرایی میرسد که هواداران دوآتشه قدیم را دیوانه خود کرده و طرفداران جدید را نیز میتواند با خود همراه بسازد. نمیتوان ادعا کرد که طرفداران جدید از قصه بازی به همان اندازه لذت میبرند و حقیقتاً گمراهی گیمرهای تازهوارد، از جمله مشکلات بازی به شمار میرود اما از آنسو باید در نظر گرفت که با اثری روبرو هستیم که میلیونها طرفدار در دنیا دارد و برخلاف سری فاینال فانتزی، یک داستان دنبالهدار را روایت میکند. سازندگان، بازی Kingdom Heart 3 را برای طرفدارانش ساختهاند و صد البته با استفاده از فضاسازی قهارانه از دنیای کاراکترهای دیزنی، دیگر گیمرها را نیز به سمت خود جلب کردند.
گشت و گذار در انیمیشنهایی چون قصه اسباب بازیها، یخ زده، هرکول، گیسو کمند و حتی فیلمی چون دزدان دریایی کاراییب و تجدید خاطره با کاراکترهای به یاد ماندنی تک تک این آثار، این بار در قالب یک بازی ویدئویی صورت میگیرد. جهان بازی Kingdom Hearts یک جهان به معنای تام بی قاعده و فانتزی است که در آن شخصیتهای والت دیزنی در کنار قهرمانان علیه Heartlessها میجنگند. بازی در دنیایی روایت میشود که در آن همه چیز و همه کس، حتی کره زمین قلب دارد و دنیا به دو بخش تاریکی و روشنایی تقسیم شده است.
بازی Kingdom Hearts 3 داستان تک تک کاراکترهای بازی به شمار میرود و به آنها بیشتر از همیشه بال و پر میدهد. ما در داستان قوی این بازی با سرنوشت همه این کاراکترها روبرو میشویم و بازیسازان بیشتر از همیشه روی شخصیتهای اورجینالی که برای این سری تهیه کردهاند وقت گذاشتهاند و البته در کمال نامردی، کمتر از همیشه هم برای کاراکترهای والت دیزنی و یا قهرمانان سری فاینال فانتزی وقت گذاشتهاند.
تقریبا با ورود به هر دنیایی در بازی، با جهانی متفاوت از منظر گرافیکی، موسیقایی و حتی در برخی موارد از منظر گیم پلی روبرو خواهید شد. جهانهای بازی این بار بسیار بزرگ هستند و برخلاف بازیهای قبلی گشت و گذار در آنها محدود به یک سری نقاط خاص نمیشود. جزییات مراحل بیشتر از همیشه شده و لودینگها نیز در این جهانها کوتاهتر شده و حوصله بازیباز در حین سیاحت آنها سر نمیرود. آنقدر محتوا درون بازی و تک تک مراحل ریخته شده که میتواند ساعتها گیمر را سرگرم کند اما برای پایان بردن بخش داستانی و اصلی بازی، چیزی بین ۳۰ تا ۳۵ ساعت زمان لازم است.
سر زدن به برخی دنیاها برای طرفداران قدیم این سری و یا طرفداران انیمیشنهای والت دیزنی، حس نوستالژیکی دارد اما سازندگان بیشتر از همیشه روی انیمیشنهای جدید والت دیزنی و پیکسار تمرکز کردهاند. اگر درست بگویم این اولین بازی از سری ٰKingdom Hearts به شمار میرود که گیمر، مراحل مربوط به انیمیشنهای ناب ساخته شده توسط پیکسار را نیز از چشم میگذراند و باید گفت که طراحی این مراحل به غایت زیبا از آب در آمده است. انیمیشنهایی که برای این مراحل به کار رفته از بافت تصویری بسیار بالایی برخوردار هستند و تیم سازنده بازی در زمینه صداگذاری و موسیقی نیز سنگ تمام گذاشتند. با وارد شدن به هر یک از این مراحل، رسما تصور دیدن یک اپیزود یا یک اثر کوتاه درباره آن انیمیشن را خواهید داشت و داستان بازی آنقدر خوب در بین این دنیاها روایت و سوییچ میشود که گیمر مانند مطالعه یک رمان جذاب و هیجان انگیز، به سختی میتواند دست از بازی کردن بردارد.
نکته جالب داستان این سری بازی اینست که جدا از روایت کردن قصه اصلی و پیچیده کاراکترهای اصلی بازی، در هر دنیای بخصوصی که وارد میشوید، داستانک جداگانهای برای کاراکترهای انیمیشنی دیزنی وجود دارد که عموما همان قصه اصلی انیمیشن است با ایجاد یک سری تغییرات ریز. داستانکهای این مراحل به زیبایی خلا داستانی در انیمیشنهای دیزنی را پر کردهاند و نویسندگان بازی با چیره دستی توانستند سورا، دونالد و گوفی (قهرمانان بازی) را در لا به لای قصههای انیمیشنهای کلاسیک و جدید دیزنی قرار دهند.
جدا از داستان قوی بازی که حاصل ۱۶ سال تجربه تیم سازنده آن و کاراکترهای دوست داشتنی خلق شده در این مدت است، باید به گیمپلی بهبود یافته بازی نیز تحسین گفت. گیمپلی Kingdom Hearts 3 یک سر و گردن از نسخههای قدیمی بهتر بوده و سازندگان توانستند به یک استاندارد امروزی برسند. خوشبختانه آنها متوجه شدند که نسل گیمر امروزه بیشتر سرعت در گیمپلی را مد نظر قرار میدهد و با توجه به ماهیت بازی و شلوغ بودن صحنههای نبرد (در برخی صحنهها شاید نزدیک به ده هزار دشمن پیش رویتان قرار دارد، بدون اغراق!)، هرچه نزدیکتر کردن گیمپلی بازی به یک عنوان Hack N Slash کار درستی بوده است. گیمپلی بازی سریع و کاربردی است؛ عبارت کاربردی را از آن لحاظ به کار میبرم که دکمهها در طول مبارزات نقشهای مختلفی را ایفا میکنند و گیمر میتواند بعد از مدتی با چابکی و زبردستی، مبارزاتی نفسگیر را با فشردن کمترین دکمه، بیافریند. کمبو زدن در بازی حس لذت بخشی دارد و با اینکه شاید در ابتدا فرایند کمی پیچیدهای به نظر برسد اما با پیشروی در بازی و بالا رفتن قدرتهایتان، میتوانید مطمئن باشید که یک نفس از ابتدا تا آخر یک نبرد در حال کمبو زدن به دشمنان ریز و درشت هستید. راستی تا یادم نرفته بگویم تنوع دشمنان در این شماره بسیار بالا رفته و دیگر خبری از طراحی یکنواخت هیولاها نیست.
ریکو هم ساکن جزیره سرنوشت است و در برخی بازیها از جمله همین بازی سوم میتوان در نقش او فرو رفت. اسلحه اصلی او در ابتدا «روح کش» نام دارد که از نیمه تاریکی قلبش به وجود آمده است. ریکو در ادامه داستان بازی دارای یک تیغه کلید میشود. ریکو یک ضدقهرمان در بازی به شمار میرود و با اینکه در ابتدا در گروه آدم بدهای قصه قرار دارد اما به تدریج مشخص میگردد که او توسط این گروه فریب خورده و میخواهد به دوستانش کمک کند. ریکو ماجراهای طولانی با میکی ماوس پادشاه در طول داستانهای بازی دارد و به همراه او توانست در دنیای تاریکی با سایهها بجنگد.[/cloux_character_box_item][/cloux_character_box]
میکی و دونالد در بازیهای Kingdom Hearts پا به پای سورا در تمام نبردها حضور دارند. آنها هر دو جزو گاردهای سلطنتی قلعه دیزنی به شمار میآیند. دونالد جادوگر است و گوفی یک شوالیه تمام عیار. آنها دنبال پادشاه خود، میکی ماوس، هستند و از پادشاه خود نامهای دریافت کردهاند که باید دنبال صاحب تیغه کلید بگردند. آنها به همین دلیل با سورا همسفر میشوند گرچه آنها در نهایت متوجه میشوند که شمشیر سورا در اصل متعلق به ریکو است ولی کماکان حمایت خودشان را از سورا به عنوان یک رفیق دریغ نمیکنند.[/cloux_character_box_item][/cloux_character_box]
سورا قهرمان اصلی این سری حساب میشود و در بیشتر بازیها شما در نقش او به مبارزه با دشمنان میپردازید. او ساکن جزیره سرنوشت بوده و با دوستان خود ریکو و کایری (دیگر قهرمانان این سری) کودکی خوبی را سپری میکند تا زمانی که دنیایش مورد حمله موجودات تاریکی به نام بیقلبها قرار میگیرد. سورا جزو افرادی است که میتواند از تیغه کلید Keybalde استفاده کند و با دونالد داک و گوفی به جنگ بیقلبها و سایههای تاریکی میرود تا جهان را برای همیشه از این موجودات پاک سازد. سرنوشت سورا در نسخههای اصلی سری این بازی، فراز و نشیب زیادی دارد و بهتر است خودتان تمام این داستان را کشف کنید.[/cloux_character_box_item][/cloux_character_box]
مبارزات در بازی Kingdom Hearts 3 حالتی کاملا جادویی دارند و توصیف لذت آن تقریبا محال است. سازندگان توانستهاند قابلیتهای مختلفی طراحی کنند و منوی هر یک از کاراکترها و حملات را بسیار گسترده از آب در بیاورند. پیچیدگی بازی در این بخش در نگاه اول صورت میگیرد و گیمر بعد از کمی آزمون و خطا میتواند بهترین استراتژی را در حملات خود چیده و تقریبا یک ثانیه هم در میدان نبرد سر جایش ننشیند و دائما در حال قلع و قمع کردن دشمنان تاریکی باشد.
موزیک بازی که در حین گشت و گذار و هنگام نبرد تغییر پیدا میکند، در همه حال با فضای بازی همخوانی دقیقی دارد. موسیقی بازی تلفیقی از آثار اورجینال ساخته شده برای این نسخه، بازسازی آهنگهای به یاد ماندنی نسخههای قبلی و چندین قطعه جاویدان از قطعات موسیقیهای انیمیشنهای والت دیزنی است. ترکیب جادویی دیزنی و Square Enix صرفا در پیاده سازی یک بازی صورت نگرفته و در اینجا پیوند موسیقی غرب و شرق نیز کاملا به چشم میآید.
گرافیک بازی Kingdom Hearts 3 هم مانند گیمپلی آن یک سر و گردن از بازیهای قبلی بالاتر است و تاخیرهای چندین ساله عرضه بازی را جبران میکند. Kingdom Hearts 3 از گرافیک بسیار خوبی چه از نظر فنی و چه از نظر هنری بهره میبرد و آنقدر تنوع گرافیکی در مراحل و کاراکترهای بازی دیده میشود که امکان ندارد چشم گیمر را به سمت و سوی کسلی پیش ببرد. تنوع در بازی آنقدر زیاد است که کمتر پیش میآید گیمر حوصلهاش سر برود و مینیگیمهای متعدد و جهانهای متفاوت و… در بازی ارزش تکرار آن را به شدت بالا برده است.
داستان اصلی: ۲۸.۵ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۳۸ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۶۱.۵ ساعت
میتوان از Kingdom Hearts ساعتها حرف زد؛ چرا که با اثری نسبتا مهجور شده در بین گیمرهای کشور روبرو هستیم. Kingdom Hearts را نه نقش آفرینی بازها آنچنان میشناسند و نه طرفداران بازیهای اکشن و یا حتی طرفداران بازیهای اقتباسی از روی انیمیشنها (اصلا چنین طرفدارانی هنوز داریم؟ من زمانی جزوشان بودم!). بازیهای Kingdom Hearts تقریبا مورد بیمهری گیمرهای ایرانی قرار گرفتهاند و برچسب بچگانه بودن به آنها زده شده در حالی که به جرات میتوان گفت داستان بازی آنقدر پیچیده است که برای فهمیدن کامل آن باید کلی فسفر سوزاند.
جا دارد در خاتمه صحبت و زمانی که دوباره صحبت از داستان بازی، (برگ برنده و موفق آمیز این اثر) شد بگویم که تیم سازنده بازی علی رغم تاخیرهایی که در تاریخ انتشار بازی رقم زدند، نتوانستهاند آنطور که باید داستان بازی Kingdom Hearts 3 را به اتمام برسانند. منظورم این است که روند بازی تا تقریبا شصت هفتاد درصد اولیه بازی، کشش و جذابیت بسیار بالایی دارد ولی با نزدیک شدن به مراحل پایانی بازی، با اثری مواجه میشویم که داستان قوی آن رو به افول میرود و در نهایت با پایان بندی نه چندان کاملی روبرو خواهیم بود که نوید ساخت ادامه این سری را میدهد. اینکه سری Kingdom Hearts همچنان تمام نشده، یک خبر خوش است ولی اینکه نسخه سوم بازی بعد از این همه سال عرضه شود و کماکان قصه را به نوعی ناتمام بگذارد، کمی تا قسمتی روی مخ گیمر (به ویژه طرفداران قدیم که بچههای سیبیلویی شدهاند!) میرود.
Kingdom Hearts 3 ترکیبی جادویی از فانتزی غربی و شرقی است و حماسهای را روایت میکند که در آن قهرمانان از جنس و شکل دیگری هستند. بازی این بار برخلاف نسخههای پیشین چندان درجه سختی بالایی ندارد (این موضوع از نظر بسیاری از طرفداران قدیمی بازی یک نکته منفی ذکر شده اما شخصا با کمی آسان شدن بازی حال کردم!) و قصد جذب گیمرهای جدید را دارد. سازندگان در این راه نسبتا موفق میشوند اما باید خدمتشان عرض کرد که سرمایه اصلی آنها کماکان همان نوجوانان شانزده سال پیشی خواهند بود که حالا با عشق و علاقه داستان سورا، ریکو و کایری و دیگر قهرمانان را دنبال میکنند.
با پایان بازی سوم به نظر میرسد که لااقل Dark Seeker Saga به اتمام رسیده و در سری بعدی بازی (که با توجه به فروش بالای بازی ساخت آن دور از ذهن نیست) با تغییرات بسیار گستردهای روبرو خواهیم بود. شاید بد نباشد کات سین مخفی پایانی بازی را در یوتوب دیده (آگر نتوانستید آن را مثل من در پایان بندی بازی خود ببینید) تا متوجه شوید آینده بازی احتمالا به کجا خواهد کشید. حماسه تمام شده، اما قصه قهرمانان کماکان ادامه دارد.
اگر دلتان یک بازی اکشن با المانهای نقش آفرینی و پر از محتوای جالب انگیز میخواهد، بی شک نباید Kingdom Hearts 3 را از دست بدهید. بازی ترکیبی از دنیای فاینال فانتزی و انیمیشنهای والت دیزنی است و اکشن نابی را با یک گیمپلی سریع و درگیر کننده تحویل گیمر میدهد و تمام این مسائل را در مراحلی شگفت انگیز که برگرفته از انیمیشنها و فیلمهای والت دیزنی است ارائه میکند. بازی Kingdom Hearts 3 هیجان خاصی دارد و گرافیک قوی و گیمپلی اکشن طور آن میتواند هر گیمر گریزان از سبک نقش آفرینی را به سمت خود جذب کند اما یادتان باشد که اگر نسخههای قبلی را تجربه کرده باشید، به مراتب بیشتر از بازی لذت خواهید برد.
بازی پر از محتواست و در عین داشتن این حجم از محتوای داستانی و غیر داستانی و تعدد کاراکترهای به یاد ماندنی و بینظیر از دنیای والت دیزنی و فاینال فانتزی، خودش را گم نمیکند و در کمتر جایی است که گیج کننده به نظر برسد. داستان قوی بازی به همراه گیمپلی آپگرید شده آن نسبت به نسخههای قبلی و صد البته موسیقی و صداگذاری بینظیر آن که حس و حال دیدن یک انیمیشن تمام عیار را به آدمی میدهد، دلایل محکم و کافی برای تجربه این بازی شگفت انگیز هستند.
شخصا دلیلی برای نخریدن و تجربه نکردن این بازی نیافتم، مگر اینکه بخواهید با خودتان کمی دشمنی کنید و خودتان را از لذت داشتن ساعاتی خوش با یک گیم بینظیر محروم سازید؛ چیزی به ذهنم نرسید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نسخه های قبلی بازیو اینجا پیدا میکنید .http://www.gfix.ir/search.php?search=Kingdom+Hearts
«فارغ از اینکه این موضوع بد است یا خیر» چرا بده؟ کجاش بده؟ یعنی ممکنه میز بچه هامون پر بشه از لگو و اسباب بازیهای مارول و دیزنی و .....
فارغ از خوب بودن یا بد بودن متنت (این به اون در). یه چیزی من نسخه اول و دوم رو تموم کردم ولی بقیه رو بازی نکردم. به نظرت دیدن همون کات سینها بسه یا اینکه برم نسخههای قبلیها رو هم بازی کنم؟
بله. یعنی اینکه کل محتوای خورده شده به بچههای دنیا داره توسط دیزنی ارائه میشه و بس. بازی یک بخشی داره برای مرور کردن بازیای قبلی. همون کفایت میکنه.