بازیهای اقتباسی از انیمهها معمولا چند هدف دارند، نگه داشتن نام انیمه بر سر زبانها، راضی کردن طرفداران و هواداران دو آتیشه و یا جذب یک سری مخاطب جدید به واسطه بازی چند مورد از این اهداف هستند. بازی Fairy Tail کدام هدف را دنبال میکند؟ بازی که پس از به پایان رسیدن انیمه بعد از چندین سال عرضه شده و به نوعی اولین بازی درست و درمان اقتباسی از روی این انیمه است. این بازی به کجا میرود و چه هدفی دارد؟
اینکه بازیهای بر اساس انیمهها محدود به چند عنوان خاص شده، بسیار ناراحت کننده است. بازیهای دراگون بال و ناروتو و نهایتا وان پیس بین عامه گیمرها شناخته شده هستند و دیگر بازیهای اقتباس شده از انیمهها در سایه این سه عنوان قرار گرفتهاند. بسیاری از بازیهای انیمهای نیز خارج از بازار ژاپن عرضه نمیشوند و یا عرضه محدودی دارند، همین میشود که کمتر کسی درباره آنها میشنود و فرصت تجربه آنها را به دست میآورد.
انیمه فیری تیل یکی از بهترین انیمههای چند سال اخیر به شمار میرود، انیمهای طولانی با بیش از ۲۰۰ قسمت که چندی پیش به ایستگاه پایانی خود رسید و توانست هواداران خود را به مدت چندین سال سرگرم کند. فیری تیل آمیختهای از اکشن و جادو و صد البته سکانسهای کمدی بود که با شخصیتهای دوست داشتنی خود، توانست داستان دنیای جادوگری خودش را به بهترین نحو روایت میکند
بین ۳۰ تا ۴۰ ساعت
اینکه بازیهای بر اساس انیمهها محدود به چند عنوان خاص شده، بسیار ناراحت کننده است. بازیهای دراگون بال و ناروتو و نهایتا وان پیس بین عامه گیمرها شناخته شده هستند و دیگر بازیهای اقتباس شده از انیمهها در سایه این سه عنوان قرار گرفتهاند. بسیاری از بازیهای انیمهای نیز خارج از بازار ژاپن عرضه نمیشوند و یا عرضه محدودی دارند، همین میشود که کمتر کسی درباره آنها میشنود و فرصت تجربه آنها را به دست میآورد.
بازی Fairy Tail آرزوی دیرینه هواداران این انیمه به شمار میرود که بالاخره عرضه شده، تجربه بازی با شخصیتهای انیمه در دنیای شاد و رنگارنگ آن میسر شده اما نکته اینجاست که سازندگان بازی راه پرریسکی را برای مسیر بازی خود انتخاب کردهاند. راهی که در بعضی جاهای آن پر از چاله چوله است و در برخی نقاط، سرسبز و دیدنی.
مشکل اصلی بازی در نگاه اول اینست که گیمر ناآشنا به انیمه ناگهان وارد دنیای بازی میشود و شخصیتهای اصلی را میبیند و بدون توضیحی کنترل آنها را به دست میگیرد. گیمر غریبه با این فضا، حتی نمیداند قدرت ناتسو (شخصیت اصلی مذکر بازی) دقیقا چیست و یا لوسی (شخصیت اصلی مونث بازی) چه کار میتواند انجام دهد. او از رابطه این شخصیتها نیز آگاهی ندارد و نمیفهمد کلماتی مانند انجمن جادوگری یعنی چه!
سازندگان با طمانینه خاص و صبوری بسیاری، داستان بازی را ذره ذره از گذشته به گیمر تزریق میکنند. آنها برای اینکه بتوانند بیش از ۲۰۰ قسمت انیمه را در یک بازی بگنجانند و مسالهای را جا نگذارند، مجبور شدند که شروع بازی را از فصل چهارم انیمه بیافرینند و کلیت بازی چند آرک اصلی را در بربگیرد.
سازندگان بازی از آنجایی که میدانستند احتمالا این اولین و آخرین بازی فیری تیلی خواهد بود (متاسفانه فیری تیل قرار نیست مانند دراگون بال یک اثر جاویدان در دنیای انیمهها باقی بماند و نهایتا چیزی شبیه به اینویاشا خواهد بود که در زمان پخش خود محبوب بود و سالها بعد کم کم شدت محبوبیتش رنگ باخت) پایان بازی را به پایان انیمه تاحدی ربط دادهاند و یک اثر به ظاهر کامل را از انیمه اقتباس کردهاند.
باید بگویم که داستان بازی در ظاهر اولیه خود گیج کننده و گنگ به نظر میرسد، گیمر اگر صبر پیشه کند و فرصتی به بازی بدهد و بتواند مراحل اولیه ملال آور آن را تحمل نماید، کم کم با عقبه شخصیتها و جهان بازی آشنا میشود. بازی در خلال دیالوگها اطلاعات دقیقی میدهد و کات سینهای متعدد فلش بکی نیز نمایش میدهد که گیمر ناآشنا را به جمع «خودیها» اضافه کند ولی واقعیت اینست که کمتر کسی حاضر به انجام چنین صبری است.
بازی از آرک داستانی Tenrou Island آغاز میشود، گروه جادوگری فیری تیل با رییس سابق این گروه در حال جنگ و مبارزه است و در نهایت با وجود شکست این فرد، هفت سال آزگار در این جزیره محبوس میشوند. آنها پس از این ودره نسبتا طولانی به سرمزین خود برمیگردند و میفهمند که در همین مدت، مردم شهر تقریبا آنها را فراموش کردند.
گروه انجمن جادوگری فیری تیل دیگر شهرت سابق را ندارد و اعضای این گروه باید کاری کنند و برای دوباره اوج گیری انجمنشان آستین بالا میزنند. شما در نقش ناتسو و لوسی فرو میروید و باید با چالشهای بزرگ شدن انجمنتان روبرو شوید. بازی در دقایق اولیه هم بسیار کند پیش میرود و همه چیز را بسیار آهسته و جویده جویده به خورد مخاطب میدهد. مراحل تمرینی عذاب آور هستند و صرفا برای هواداران جالب به نظر میآیند، از همین رو است که میگویم بعید است بازی به دست غیرهواداران تجربه بشود.
تیم سازنده بازی (استودیو Gust Co. Ltd) به خاطر فرنچایز ژاپنی نقش آفرینی Atelier شهرت دارد، عنوانی که دهها بازی پیرامون آن ساخته شده و بسیاری از آنها رنگ مرزهای خارج از ژاپن را ندیدهاند. این سری طرفداران به خصوصی دارد و در ایران نیز تقریبا ناشناخته است (میتوانید نقد یکی از عناوین این فرنچایز به نام را در اینجا مطالعه کنید) این استودیو نوید این را میداد که قرار نیست با یک بازی اکشن یا رزمی روبرو باشیم و فیری تیل یک نقش آفرینی ژاپنی اصیل خواهد بود.
گیم پلی بازی یک نقش آفرینی نوبتی است، شما در وهله اول یک تیم سه نفره و در نهایت با پیشروی در بازی یک تیم ۵ نفره را در اختیار خواهید داشت و در میادین نبرد به صورت نوبتی Turn Based با دشمنان مبارزه میکنید. این سبک بازی شاید کهنه به نظر بیاید ولی خوشبختانه المانهای زیادی در نبردها گنجانده شده تا بوی کهنگی از آن زدوده شود و گیم پلی بازی در عین وفاداری به آثار کلاسیک این ژانر، مدرنیته را در کنار خودش داشته باشد.
سیستم مبارزات در بازی، یک سیستم نوبتی منو محور است که چهار بخش آیتمها، جادو، حمله و دفاع را در اختیار گیمر قرار میدهد. برای آشنایی با چم و خم این منو باید چند ساعتی را مشغول یادگیری سبک بازی باشید. حملات اصلی به جادوها مرتبط میشود که هر جدام تعداد خاصی از دشمنان را مورد هدف قرار میدهد و باید درست انتخاب کنید که چه نوع جادویی را بر سر چه گروه دشمنی پیاده میکنید. جادوها کاملا با حرکات و ویژگیهای شخصیتها همخوانی دارد و تقریبا نود درصد آنها از دل انیمه استخراج شده است.
آیتمها در این بازی علیه دشمنان به کار نمیروند و منوی حمله نیز عملا کاربرد چندانی ندارد مگر در اوایل بازی که مبارزات آسانتر است. همینجا که صحبت از آسانی شد باید بگویم فیری تیل بازی به شدت آسانی در ژانر خود به حساب میرود و همین موضوع بار دیگر به فن سرویس بودن بازی تاکید ویژهای دارد. سازندگان میخواهند هواداران انیمه ولو ناآشنا با دنیای بازیهای نقش آفرینی کلاسیک ژاپنی، بتوانند داستاتن بازی را پیش ببرند و از این روست که بازی در سختترین حالت هم نبردهای پیش پا افتادهای دارد و به پایان رساندن آن کار سختی نیست.
مبارزات با اینکه در نگاه اول شبیه به مبارزات استراتژیکی و تاکتیکی هستند ولی واقعیت اینست که به خاطر همان آسان بودن بازی، این تاکتیکها و استراتژیها چندان به نظر نمیآید. شما در بازی هرچه قدر کاراکترتان قدرتمندتر باشد و Level Up شده باشید، راحتتر دشمنان را قلع و قمع میکنید و این ارتقای شخصیت نیز چندان کار مشقت باری نیست و با کمی گشت و گذار به راحتی انجام پذیر است.
چیدمان صحیح کاراکترها در کنار هم و به دست آوردن قدرتهایی خاص میتواند باعث ایجاد Chain Attack (ضربههای زنجیرهای و دنباله دار) شود که از طریق آن با یک اشاره دمار از روزگار دشمنان در میآید.
در کنار مبارزات شما به گشت و گذار در شهرها و مکانهای مختلف میپردازید، نقاطی که بازهم همگی از دل انیمه بیرون کشیده شدهاند و حس آشنایی خوبی را برای هواداران ایجاد میکنند. هابهای مختلف با اینکه تنوع زیادی دارند و موسیقیهای هر یک از این مکانها نیز مختص به خودش است و بسیار شبیه به موسیقیهای به کار گرفته در انیمه است، اما نقطه ضعف عجیبی که در این قسمت به چشم میخورد، دشمنان تکراری در همه مرحلهها است. سازندگان کم کاری عجیبی در ساخت دشمنان داشتند و تنبلی خود را با نشان دادن دشمنان یکسان و نه چندان جذاب دائما به نمایش در میآورند.
از آنسو بازی کمی به سیستم مدیریت نیز گریزی زده و شما باید محل انجمن محفل خود را آپگرید کنید تا بتوانید آیتمهای جدیدی به دست بیاورید و یا برخی کاراکترها را تبدیل به شخصیتهای قابل بازی کنید. محل ساختمان انجمن فیری تیل در اول بازی ظاهری درب و داغان دارد و گیمر در طول بازی کم کم آن را گسترش میدهد و بخشهای جدیدی به آن اضافه میکند. اصلیترین نقطه این دفتر هم همانا تابلو اعلانات است که ماموریتهای اصلی و فرعی را به ترتیب کلاس قدرت در خود نگاشته است.
این حس از عرش به فرش رسیدن دوباره انجمن و شهرت و آوازهای که برای خودتان در طول بازی به هم میزنید حس و حال بسیار جالبی دارد و مانند پرورش یک تیم استارتاپی به روش انیمهای است! شما میخواهید کسب و کارتان را قدرتمند کنید و برای این کار باید مبارزه کنید، آیتم بخرید و هوش به خرج دهید و از تمام این موارد به درستی استفاده نمایید.
ماموریتهای اصلی بازی داستانی گیراتر و جذابتر دارند و ماموریتهای فرعی در برخی مواقع بسیار بامزه هستند و در بیشتر مواقع حوصله سر بر و تکراری. ماموریتهای اصلی بازی داستان انیمه را پیش میبرد و همانطور که پیشتر اشاره شد، به خاطر حجم بسیار زیاد دیتا و چند ده اپیزود انیمه، برخی از عناصر داستانی حذف شده که شاید کمی تا قسمتی هواداران را ناراحت کند.
خوشبختانه تمامی شخصیتهای اصلی انیمه در بازی حضور دارند و شما میتوانید روی این موضوع که بازی از این نظر برایتان کم نگذاشته کاملا حساب کنید. حتی کاراکترهایی مثل جِلال قابل بازی هستند و ارزا و دیگر شخصیتهای فرعی فیری تیل هم به عنوان شخصیتهای قابل بازی حضور دارند. با پیشروی در مراحل کاراکترهای مختلفی باز میشود و بازی باز هم راحتتر میشود!
گرافیک بازی سبک و سیاق دیگر بازیهای اقتباسی از انیمهها را دارد و از تکنیک رایج این نوع بازیها یعنی Cel Shading استفاده کرده و خلاقیت خاصی در آن دیده نمیشود به جز اینکه سازندگان از لحاظ بصری تمام تلاش خود را کردهاند تا فضای بازی و اتمفسر آن با انیمه همسو باشد. گرافیک بازی به نوعی از رده خارج است و ضعفهای زیادی دارد و نهایتا برای کنسول نینتندو سوییچ قابل هضم است اما برای کنسول PS4 با وجود عناوین مشابهی چون دراگون بال: ککورات شبیه به یک شوخی بد است.
در ازای این گرافیک ضعیف از لحاظ فنی (که باید افت فریم را در صحنههای شلوغ به آن اضافه کرد) از لحاظ صداگذاری و موسیقایی بازی بینقص ظاهر شده است. صداگذاری انگلیسی در بازی صورت نگرفته اما از طرفی تمام صداپیشگان انیمه ژاپنی بازی صدای جذاب خود را به کاراکترهای داخل بازی قرض دادهاند. موسیقی بازی نیز به جز تم اصلی آن ساخته خود سازندگان است و با اینکه دقیقا موسیقی جذاب انیمه نمیشود ولی خیلی به حس و حال آن نزدیک است.
میخرمش:
اگر طرفدار انیمه فیری تیل باشید و یا دلتان برای یک بازی نقش آفرینی ژاپنی لک زده باشد که به بازیهای کلاسیک این سبک شبیه باشد، این بازی راست کار خودتان است.
نمیخرمش:
اگر با انیمه فیری یتل آشنایی زیادی ندارید و با مسالهای به نام صبر ایوب نیز سنخیتی ندارید، شاید بهر باشد خط بطلان دور این بازی بکشید. بازی فیری تیل خیلی آرام جلو میرود و برای کسانی که با جهان جادویی این انیمه آشنا نیستند چندان جذابیتی ندارد.
خلاصه بگم که:
سالها بود که هواداران انیمه فیری تیل منتظر یک بازی درست و حسابی از روی این بازی بودند تا بتوانند کنترل قهرمانان آن را به دست گرفته و در جهان آن خودشان سیر و سیاحت کنند. این رویا بالاخره به حقیقت پیوسته و میتوان گفت فراتر از حد انتظار هم ظاهر شده است اما اثری نیست که بتواند در تاریخ بازیهای اقتباسی از روی انیمهها به یادگار باقی بماند و در بهترین حالت یک اثر معمولی است که این ماموریت را بالاخره پس از چندین سال چشم به راهی، به پایان رسانده است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بخاطر نداشتن صبر ایوب همون انیمشم نتونستم تموم کنم
سیزن آخر رو بشین ببین به نظرم.