ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم خط فرضی – سینمای سیاه اجتماعی روی خط کج معوج

فیلم خط فرضی یک اثر فمنیسمی سیاه است که درباره زنان در جامعه ایران صحبت می‌کند. از ترس‌هایی که دارند و خانواده‌هایی که مثل اجل معلق بالای سر آنها هستند و برای آنها تصمیم گیرنده ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰

فیلم خط فرضی یک اثر فمنیسمی سیاه است که درباره زنان در جامعه ایران صحبت می‌کند. از ترس‌هایی که دارند و خانواده‌هایی که مثل اجل معلق بالای سر آنها هستند و برای آنها تصمیم گیرنده هستند. از دختری دبیرستانی که رابطه نامشروعش باعث بارداری‌اش شده و از ترس پدرش به خانه نمی‌رود تا زنی که باید از شوهرش اجازه بگیرد به یک عروسی خانوادگی با پدر مادرش برود یا نرود. اما آیا «خط فرضی» با بیان کردن این معضل‌ها، تاثیرگذاری هم دارد؟ با نقد فیلم خط فرضی همراه ویجیاتو باشید.

همیشه با عبارت «سینمای سیاه» مشکل داشتم و از به کار بردن آن برای یک اثر سینمایی اجتناب می‌کردم. باور داشتم و دارم که فیلم‌های با برچسب سینمای سیاه از یک واقعیت حرف می‌زنند و نباید این واقعیت را کتمان شد. فیلم خط فرضی هم دقیقا به همین منوال است و کسی منکر حرف‌هایی که در فیلم زده می‌شود نیست و مشکل از آنجایی آغاز می‌شود که این شعارها و حرف‌ها در بی‌منطق‌ترین خط روایی داستانی برای تماشاگر به تصویر کشیده می‌‌شود.

سارا زنی است معلم که با همسر کارمند خود زندگی می‌کند. همسر سارا مردی است اهل کار و زندگی‌اش بیشتر از آنکه وقف همسر و فرزندش باشد، وقف کارش است. او دائما با روسای خود در ارتباط است و کارش از همه چیز برایش مهم‌تر است. سارا اما روحیه دیگری دارد ولی بالاجبار با رفتار شوهرش کنار آمده است.

روزی که قرار است آنها به عروسی اقوام نزدیک سارا بروند، همسر سارا با رفتن‌شان مخالفت می‌کند و خودش نیز به یک ماموریت کاری می‌رود. سارا اما یواشکی با بچه‌اش به این سفر می‌روند و حوادثی که در این سفر پیش می‌آیند باعث می‌شود که زندگی سارا در معرض نابودی قرار بگیرد.

فیلم صمدی از همان دقایق اول کارت‌هایش را برای تماشاگران رو می‌کند و عملا هیچ رودستی نمی‌تواند به مخاطب بزند. پیچش‌های داستانی که در فیلم به وجود می‌آیند دو حالت دارند: یا کاملا قابل حدس هستند (مثل بلایی که سر این خانواده می‌آید و یا بخش پایانی فیلم) و یا کاملا غیرمنطقی (مثل رفتاری که سارا از خود بعد از حادثه پیش آمده بروز می‌دهد و کارهای عجیب و غریبی که می‌کند). در واقع سیگنال‌هایی که در سکانس‌های ابتدایی فیلم به مخاطب داده می‌شود آنقدر صحنه شوک برانگیز فیلم را لوث می‌کند که کمترین تاثیر را روی تماشاگر می‌گذارد.

رابطه سارا و همسرش هر چیزی هست به جز یک رابطه همسرانه. این مهم از قصد توسط فیلمساز به وجود آمده اما مشکلی که ایجاد کرده اینست که هیچ ارتباطی بین این دو نفر مشاهده نمی‌شود و عدم وجود یک شیمی خوب بین این دو شخصیت اصلی، باعث شده که کشمکش آنها نیز برایمان بی‌اهمیت جلوه کند.

فیلم خط فرضی کلیشه‌ای آغاز می‌شود و در سکانس به سکانس که پیش می‌رود نخ‌نما‌تر می‌شود. یک سوم ابتدایی کاملا قابل حدس است و وقتی فیلم به بزنگاه خود می‌رسد، از منطق فرو می‌پاشد و یک سوم میانی فیلم نیز به همین شکل پیش می‌رود. در آخر به یک سوم پایانی می‌رسیم که به زور سیاه‌نمایی می‌کند و بدترین پایانی است که می‌خواهد مثلا «ناراحت کننده» باشد و به تماشاگر تلنگر بزند.

فیلم خط فرضی می‌خواهد از زنان و ترس‌هایشان بگوید و اینکه آنها زیر سایه مردانشان گم می‌شوند صحبت کند. از مادری صحبت می‌کند که با وجود غم‌های فراوان مجبور است جواب پس بدهد و کسی حال او را نمی‌پرسد. فیلم حرف‌های قشنگ زیادی برای گفتن دارد اما سیاه‌ترین شکل ممکن را برای ادای این صحبت‌ها انتخاب کرده است. این تصمیم فیلمساز کمی قدیمی و کلیشه‌ای به نظر می‌رسد و با فرض قبول کردن این کلیشه، فیلمساز به جای آنکه گام‌های درستی بردارد و داستانش را درست روایت کند؛ دست به دامن بازیگرانی می‌شود که تقریبا هیچ‌کدام بازی خوبی از خود ارائه نمی‌کنند.

سحر دولتشاهی از بازیگران خوب کشورمان است اما در خط فرضی نمی‌تواند آن بازیگر همیشگی باشد. کاراکتری که او بازی می‌کند عملا هیچ عمقی ندارد و حتی نمی‌توان با غم او همکلام شد. سکوت‌های این شخصیت که قرار است مانند یک برچسب ضربدری روی دهان نشانه یک نوع اعتراض باشد، بیشتر از آنکه لحن اعتراض به خود بگیرد؛ روی اعصاب است. فیلم می‌توانست به درام دادگاهی فوق العاده تبدیل شود اما تصمیم گرفته از دادگاه به عنوان لوکیشنی عبث و بیهوده استفاده کند که در آن یک سری دیالوگ بی سر و ته شنیده می‌شود.

پژمان جمشیدی در نقشی جدی فرو رفته و تنها چیزی که از ایفاگری یک نقش جدی به او رسیده اخم کردن است. او تصمیم گرفته با اخم کردن بازی خود را در نقش یک پدر جدی و بی‌توجه به خانواده پیش ببرد و هیچ نقطه درخشانی در بازی‌اش وجود ندارد. جمشیدی دوست دارد که بازیگر متفاوتی باشد و از آن برچسب سینمای کمدی خارج شود اما این اتفاق لااقل در خط فرضی اصلا رخ نمی‌دهد. گریم نسبتا متفاوتی که روی او انجام شده سعی کرده در خدمت به نقشش باشد اما گریم و زمین و زمان را هم گرد هم بیاورید، باز هم جمشیدی در ایفاگری این نقش به مشکل می‌خورد.

بازیگران فرعی اما می‌توانند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند و هرچند حضور بسیار کوتاهی در فیلم دارند اما جزو معدود لحظات ناب فیلم را همین سکانس‌ها تشکیل می‌دهد. حسن پورشیرازی و آزیتا حاجیان دو ستاره فرعی فیلم هستند و تنها بازیگرانی در فیلم به شمار می‌روند که می‌توان برای کارشان به آنها تحسین گفت.

فیلم خط فرضی به اصطلاح از آن دسته فیلم‌هایی است که در جشنواره‌های بین‌المللی مورد پسند قرار می‌گیرد؛ فیلمی که احتمالا رسانه‌های اصولگرا و تندرو را آتشی کند و غر بزنند که چرا یک اثر سیاه اجتماعی که اوضاع و احوال زنان ایران را اینچنین بد نشان می‌دهد در جشنواره‌های خارجی راه می‌رود و جایزه هم می‌گیرد (این فیلم در چندین جشنواره جهانی توانسته رتبه‌های خوبی کسب کند.)

نگرانی و دغدغه این افراد اصلا مهم نیست و نمی‌خواهم پا به پای آنها پیش بروم چرا که هم عقیده‌شان نیستم. خط فرضی حرف درستی را می‌زند و زنان ایران را در بند و اسارت نگاه مردسالارانه نشان می‌دهد؛ اما شعار دادن هم هنر خودش را می‌خواهد. نمی‌شود در میدانی ایستاد و بیخود و بی‌جهت و بدون هیچ هدفی شعار داد چرا که قطعا این نوع اعتراض سرکوب خواهد شد و صرفا ثبت یک عکس از آن جذاب است. فیلم خط فرضی هم همین رویه اعتراض را دارد، شاید تنها یک عکس و قاب تصویر از آن به یاد ماندنی باشد و سوژه‌اش جالب، وگرنه خود فیلم نمی‌تواند راهی از پیش ببرد. فیلم بیشتر از آنکه یک ارزش سینمایی داشته باشد، یک ارزش اجتماعی دارد و داستانی غم‌انگیز از زن ایرانی است اما کاش همین داستان هم در حد پاورقی مجله روزهای زندگی باقی نمی‌ماند و تبحر در روایت آن بیشتر به کار می‌رفت.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • MOS
    MOS | ۱۴ بهمن ۱۳۹۹

    یه دونه دیگه ازون فیلمایی که بهش میگیم Edgy.
    فقط زیاد تلاش میکنه که دارک باشه.

  • MAHDI008
    MAHDI008 | ۱۴ بهمن ۱۳۹۹

    فکر کنم کل تیم ویجیاتو دارند فیلم نقد میکنند
    :)))))))))

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۱۴ بهمن ۱۳۹۹

      سلام. به مناسبت جشنواره فجر بخشی از تیم سینما در حال رسوندن نقد فیلم‌های این جشنواره و اخبار جشنواره به شما خوانندگان ویجیاتویی هستند.

      • SepehrMkl
        SepehrMkl | ۱۴ بهمن ۱۳۹۹

        خسته نباشید دمتون گرم که ۳ ۴ تا فیلمو دارین در روز نقد میکنین

مطالب پیشنهادی