ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم ابلق – موش‌ها و آدم‌ها

نرگس آبیار با فیلم ابلق نگاهی به صدای اعتراض زنان در برابر متجاوزین داشته است؛ موضوعی که می‌توان ریشه‌های آن را در جنبش metoo از آنسوی مرزها یافت و در سالهای اخیر در کشورمان نیز ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ | ۲۰:۲۶

نرگس آبیار با فیلم ابلق نگاهی به صدای اعتراض زنان در برابر متجاوزین داشته است؛ موضوعی که می‌توان ریشه‌های آن را در جنبش metoo از آنسوی مرزها یافت و در سالهای اخیر در کشورمان نیز مطرح شده است. زنانی که زیر هجمه نگاه‌های هیز و مرد سالارانه گیر کرده‌اند و نمی‌دانند که باید چطور نسبت به این نگاه‌ها و اعمال شنیع اعتراض کنند. قهرمان فیلم ابلق زنی است که در همین وانفسا گیر کرده و راهی به ذهنش نمی‌رسد جز اینکه خودش را به کوچه علی چپ بزند، اما این کوچه تا کجا می‌تواند پیش برود؟ با نقد فیلم ابلق، یکی از بهترین فیلم‌های جشنواره فجر سال ۹۹ همراه ویجیاتو باشید.

ابلق برخلاف تریلرهایش که سرنخ یک فیلم ترسناک یا اکشن و هیجانی را به مخاطب می‌دهد، یک درام پر فراز و نشیب است، فیلمی که با زوج بازیگر قدرتمندی که دارد (هوتن شکیبا و الناز شاکردوست که پیش از این در شبی که ماه کامل شد نیز خوش درخشیدند و در جشنواره امسال نیز جدا از ابلق، در تی تی نیز کولاک به پا کردند) داستانی سیاه و غم‌انگیز را در یکی از مناطق حاشیه‌ای به تصویر می‌کشد.

ابلق در معنای دو رو در فیلم به تصویر کشیده شده است، انسان‌های دورویی که فیلمساز آنها را به خوبی نشان می‌دهد. افرادی که در ملا‌عام انسان‌هایی درست‌کار به نظر می‌آیند و بهرام رادان این نقش را برعهده گرفته است. او مردی به نام جلال است که پس از ازدواج با شهلا، وارد خانواده آنها شده است. او در محله‌ای فقیر نشین در کنار شهلا و خانواده‌اش زندگی می‌کند و سعی کرده برای همه اهل محل کارآفرینی کند. یکی برایش ترشی می‌اندازد و دیگری گلاب‌گیری می‌کند. همه اهل محل او را دوست دارند و فیلم هم به ما نشان می‌دهد که حساب کتاب او با تک تک افراد این منطقه، بسیار درست است.

جلال اما نگاه هیزی به زن برادر زنش دارد، راحله، همسر علی که زنی زیبا رو است و یک بچه هم دارد. راحله این نگاه‌ها را می‌فهمد اما به روی خودش نمی‌آورد و تنها کاری که می‌تواند بکند اینست که از شوهرش بخواهد از آن محله بروند. شوهرش اما مخالف این درخواست غیرمعقولانه است و با او دائما دعوا دارد. راحله نمی‌داند باید چه کند و سکوتش هم موجب می‌شود که علی فکر کند او مشکلی با این قضیه ندارد و ماجرا بدتر می‌شود...

فیلمی که آبیار ساخته در سینمای ایران تقریبا تک است، او سراغ سوژه‌ای دقیقا لب خط قرمز رفته که در سینمای ما کمتر می‌توان به آن پرداخت. او با استفاده درست از زاویه دوربین و گرفتن بازی خوب از بازیگران، صحنه‌هایی خلق کرده که بتواند در محدودیت‌ها، اوج رذالت جنسی یک مرد را نشان دهد. نقشی که جلال برعهده دارد، از یک شخصیت سفید به یک شخصیت سیاه می‌رسد و او را مانند موشی بین آدم‌های این محل به تصویر می‌کشد. جلال مردی است که نگاه ناپاکش به همه زنان محله است و در این بین سعی می‌کند تا با راحله ارتباط برقرار کند. او با اینکه انسانیت سرش می‌شود و هوای تمام افراد این محل را دارد اما از آنسو به خودش اجازه می‌دهد که به زنان آنها نگاه کند. سکوت و ترس زنان برای برملا کردن این موضوع، او را جری‌تر می‌کند تا کارش را پیش ببرد.

فیلم ابلق در نکوهش این سکوت است، در جای جای فیلم آبیار در کنار سکوت اشتباه بازیگرش داد می‌زند که این آزار و اذیت‌ها را زودتر فریاد کنید. دیر باز کردن دهان و دیر اعتراض کردن کاری می‌کند که حتی نزدیک‌ترین افراد پشت آدمی را خالی کنند و کاری کنند که او گناهکار به نظر برسد. تقریبا تمام افراد درون دایره می‌دانند که حق با کیست و اعتراض به حقی ادا شده یا ناحق اما عرف جامعه نمی‌خواهد صدای اعتراض یک زن را بپذیرد.

تلخی که در ابلق وجود دارد، در تک تک تار و پودهای این اثر دیده می‌شود. راحله زنی است سخت‌کوش که نمی‌داند باید از دست سایه شومی که روی زندگی‌اش افتاده چکار کند. مرد او اصلا حواسش به این مشکلات نیست و شب جمعه دائما از او می‌خواهد که زودتر کارش را تمام کند تا بروند بخوابند. راحله در این سکانس غم‌انگیز مشغول تنیدن فرشی است و صدای گریه‌های آهنگین او تداعی کننده زنی است که زیر فشار نگاه ناپاک جامعه، مورد تجاوز قرار گرفته است.

بهرام رادان در نقش جلال بی‌محابا رفتار می‌کند. او پرده نگاه راحله را می‌درد و بدون ترس کار کثیفش را ادامه می‌دهد. رادان با اینکه در برخی سکانس‌ها نقش آفرینی‌اش به مشکل می‌خورد و کمی اغراق آمیز رفتار می‌کند، اما می‌تواند نقش منفی از خود بسازد که درخور فیلم ابلق باشد. بهتر از رادان اما هوتن شکیبا را داریم که نقشی خاکستری را ایفا می‌کند. مردی لات و عصبی که دست بزن هم دارد ولی عاشقانه راحله را دوست دارد و به او اعتماد دارد. ترکیب زوج شکیبا و شاکردوست همانطور که در ابتدای متن گفته شد یک شیمی جادویی را در فیلم به وجود آورده که نجات دهنده فیلم در لحظاتی است که به نفس نفس می‌افتد.

دیگر بازیگران فرعی نظیر گلاره عباسی و گیتی معینی نیز کاملا روی نقش‌های خود نشسته‌اند. آبیار توانسته یک اتمسفر واحد را در فیلم خود خلق کند و با کمک بازی روان و یکدست بازیگران، کاری کند که لوکیشن فیلم و ناحیه‌ای که در آن داستانش را روایت می‌کند، باورپذیرتر از همیشه باشد. مهران احمدی شخصیت متفاوت کاراکترهای فیلم است که شاید در نگاه اول شبیه یک برچسب زائد به نظر برسد ولی به تدریج جای خود را در بین کاراکترها باز می‌کند.

ابلق مشکل بزرگی از زندگی همه زنان در سراسر دنیا را هدف گرفته است و برای تعریف آن از جامعه‌ای فقیر استفاده کرده که ضرورت این کار مشخص نیست شاید صرفا به سیاه بودن موضوع کمک بیشتری کرده است. این فیلم با اینکه در برخی مواقع کمی شعارآمیز به نظر می‌رسد ولی فیلمی است که برای جامعه ایران لازم است. پایان بندی فیلم کمی سرسری به نظر می‌رسد و فیلمنامه‌ای که خودش را به مرور و به خوبی شکل داده، در لحظات پایانی حالتی آشفته پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد که فیلمنامه نویس بعد از اتفاقاتی که در دقایق پایان رخ می‌دهد، دیگر نمی‌داند باید چطور قصه قهرمانانش را تمام کند و این کار را با ظاهری آشفته انجام داده است. با این وجود باید گفت فیلم ابلق فارغ از هر مشکل فنی و غیرفنی که داشته باشد، فیلمی قابل احترام است. باید بدانیم مشکلی که آبیار در فیلم مطرح کرده و جرات به تصویر کشیدن آن را داشته، شاید کاری کند که جرات یک تماشاگر هم در برابر متجاوز بیشتر شود. ابلق اگر بتواند همین کار را برای یک شخص هم انجام دهد، رسالت خودش را به درستی پیش برده است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • Ali-Khaligh
    Ali-Khaligh | ۱۳ بهمن ۱۴۰۰

    لذت بردم
    مقاله جالبی بود خداقوت

مطالب پیشنهادی