ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اسپاون یونیورس - Banner
فیلم سینمایی

تاد مک‌فارلن از برنامه‌های خود برای ساخت اسپاون یونیورس رونمایی کرد

تاد مک‌فارلن (Todd McFarlane) در مصاحبه‌ای با سایت یاهو در مورد این که چگونه شخصیت اسپاون (Spawn) خلق شد و این که حالا چه برنامه‌هایی برای راه انداختن اسپاون یونیورس در سر می‌پروراند صحبت کرده ...

محمدرضا صفری
نوشته شده توسط محمدرضا صفری | ۹ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۹:۰۰

تاد مک‌فارلن (Todd McFarlane) در مصاحبه‌ای با سایت یاهو در مورد این که چگونه شخصیت اسپاون (Spawn) خلق شد و این که حالا چه برنامه‌هایی برای راه انداختن اسپاون یونیورس در سر می‌پروراند صحبت کرده است.

تاد لحظه‌ای که متوجه شد می‌خواهد یک ابرقهرمان متفاوت خلق کند را به یاد دارد. این نویسنده و مصور در وسط رانِ یکی از کمیک‌های اسپایدرمن بود که می‌بیند به خاطر محدودیت‌های وضع شده برای این شخصیتِ انتشارات مارول، متناوباً دچار خستگی می‌شود.

همیشه من را اذیت می‌کرد شخصیتی را بِکِشم که از سر تا انگشتان پا پوشیده شده، که یعنی هیچکس نمی‌دانست چه کسی زیر آن لباس است.

نمی‌دانستید که آسیایی است یا لاتین یا سفید پوست، و من همیشه این کنجکاوی را داشتم تا دلیلش را بدانم. منظورم این است، می‌توانید فلش و بتمن را از پایین بینی ببینید، پس می‌دانید چه کسی هستند. اما برای هر شخصیتی که از سر تا انگشتان پا پوشیده شده باشد، اولین پرسش باید این باشد: او کیست؟ پیش‌زمینه‌شان چیست و چه چیزی به آن‌ها انگیزه می‌دهد؟

مک‌فارلن به قدری پیش رفت که یک سناریو خلق کرد که در آن فقدان هویت اسپایدرمن مورد توجه قرار می‌گرفت، داستانی که هیچوقت در کمیک‌های مارول مورد استفاده قرار نگرفت.

من این سکانس را داشتم که فردِ وال‌استریتیِ سفید پوستِ کلیشه‌ای در حال قدم زدن در خیابان است، و توسط شخصیتی از اقلیت‌ها مورد حمله قرار می‌گیرد.

اسپایدرمن وارد می‌شود و حمله کننده را تار پیچی می‌کند. همان طور که در حال دور شدن است، فرد وال‌اسریتی می‌گوید: «هی، ممنون، اسپایدرمن! تو من رو نجات دادی از دست اون...» و یک صفت به زبان می‌آورد. اسپایدی برمی‌گردد، فرد وال‌استریتی را به دیوار می‌چسباند، به چشم‌هایش نگاه می‌کند و می‌گوید: «فکر می‌کنی زیر این نقاب چه رنگی هستم؟«

تصادفی نیست که مک‌فارلن وقتی سری کمیک Spawn را آغاز کرد، یک رویه خلاقیتیِ خاص داشت. سری Spawn کمیک و نقش اصلی آن شخصیت پرچم‌دار ایمیج، انتشارات کمیک بوکی متعلق به خالق که از سال ۱۹۹۲ شروع به فعالیت کرده است، محسوب می‌شود. این آنتی‌هیروی تحت کنترل نیروهای شیطانی مثل اسپایدرمن لباسی کامل و از سر تا انگشتان پا به تن داشت. اما مک‌فارلن پاسخی جدید برای کسی که زیر ماسک قرار داشت ارائه داد: آل سیمونز (Al Simmons)، یک سرباز سیاه و مأمور سی‌آی‌ای که بعد از مرگش با شیطان قرار می‌گذارد تا به عنوان یکی از جنگجویان هل‌اسپاون (Hellspawn) به زمین بازگردد.

مک‌فارلن در مورد معرفی اسپاون حرف می‌زند که پیش از دوره کمیک بوک‌هایی با محوریت شخصیت‌های سیاه پوست در دی‌سی و مارول اتفاق افتاد. لیبل مایل‌استون دی‌سی که توسط هنرمندان سیاه پوستی مثل دوئین مک‌دافی (Dwayne McDuffie) و مایکل دیویس (Michael Davis) پایه گذاری شد و شخصیت‌هایی مثل آیکون (Icon) و استاتیک (Static) را در خود جای داده بود، یک سال بعد و در سال ۱۹۹۳ پایه‌گذاری شد.

در آن موقع، فکر می‌کردم که چرا نمی‌توان یک قهرمان درجه یک شخصیتی از اقلیت‌ها باشد؟

پس من اسپاون را خلق کردم، و سپس به سراغ چیزی رفتم که برای اکثر مردم مثل یک ماشه عمل می‌کند و پوست او را سوزاندم. حالا در جایی هستید که به حرفی که دکتر کینگ زده بود می‌رسید: یک انسان را بر اساس محتویات شخصیتش قضاوت کنید، نه رنگ پوستش. او باید راهی پیدا کند که چه گونه یک انسان و، شاید در درجه کم‌تر، یک قهرمان باشد.

به زمان حاضر می‌آییم، و احتمالاً تصادفی نیست که مک‌فارلن ماه تاریخ سیاه‌پوستان را برای اعلام جدیدترین برنامه‌اش برای اسپاون انتخاب کرده باشد. بعد از حدود سه دهه و بیش از ۳۰۰ شماره کمیک، این شخصیت پس از مارول و دی‌سی صاحب یونیورس خود خواهد شد. این نقشه به همان سال ۱۹۹۲ و وقتی که مک‌فارلن کشمکشی برای این که چه قدر دنیای آل بزرگ خواهد شد بازمی‌گردد.

ما با این ایده در شروع به کار ایمیج کامیکز بازی کردیم، اما من تصمیم گرفتم که روی شخصیت اصلی‌ام تمرکز کنم. حالا وقتش رسیده که می‌خواهم اولین قدم خود را بردارم و چیزی خیلی، خیلی بزرگ‌تر خلق کنم.

کاور کمیک Spawn's Universe که قرار است آغازگر برنامه‌های مربوط به اسپاون یونیورس باشد
کاور کمیک Spawn's Universe که قرار است آغازگر برنامه‌های مربوط به اسپاون یونیورس باشد

اسپاون ورس (Spawn-Verse) از ماه ژوئن و با کمیک تک شماره‌ای Spawn’s Universe شروع به کار خواهد کرد که به عنوان پایه‌گذار سه سری جدید کمیک که در ماه‌های آگوست و دسامبر منتشر خواهد شد عمل می‌کند: King Spawn با حضور اسپاونی خسته از نبرد، عنوان نئو وسترن Gunslinger Spawn و داستانی تیمی با نام The Scorched. این تازه شروع چیزی خواهد بود که مک‌فارلن برایش برنامه ریزی کرده است.

این یک برنامه ۲۰ ساله است. دی‌سی کامیکز در دهه ۳۰ و مارول در دهه ۶۰ این کار را انجام داد. پس من برای ۲۰ سال آینده از چیزی که این [یونیورس] پتانسیل تبدیل شدن به آن را دارد برنامه ریزی می‌کنم، و این فرای کمیک بوک‌ها است. ما با این کمیک‌ها و شخصیت‌های جدید شروع می‌کنیم، و آن‌ها شخصیت‌های دیگر، کمیک‌های دیگر و ایده‌های دیگر را به وجود می‌آورند.

مک‌فارلن این حقیقت را مخفی نمی‌کند که در نهایت او به دنبال نوعی امپراطوری مولتی مدیا است که مارول در والت دیزنی و دی‌سی در وارنرمدیا از آن بهره می‌برند. مقدماتی که اجازه می‌دهد شخصیت‌هایش علاوه بر کمیک بوک‌ها در فیلم‌های بلاک‌باستری و سریال‌های پر مخاطب حاضر شوند. او در مورد کمپانی‌های رسانه‌ای که به دنبال یک دنیای ابرقهرمانی بزرگ دیگر هستند سخن می‌گوید.

مارول و دی‌سی از دسترس خارج شده‌اند. اگر به دنبال موارد کمیک بوکی باشند، باید یک جای دیگر به دنبالشان باشند. و اگر به قدرت دوام اسپاون نگاه کنید، [می‌بینید] او نه تنها هنوز هم وجود دارد، بلکه در حال جان گرفتن نیز است. در مقطعی، یک خریدار پیدا می‌کنیم، و پرسش مطرح شده این است که، من اسپاون را به آن‌ها می‌فروشم یا من چیزی خیلی، خیلی بزرگ‌تر از آن را خواهم فروخت؟

نکته قابل توجه این است که هم دنیای سینمایی مارول و هم یونیورس گسترش یافته دی‌سی قبل از این که به جمعیت قهرمانانشان تنوع بدهند به ترتیب توسط آیرون من و سوپرمن، دو شخصیت سفید پوست، شروع به کار کردند. اسپاون یونیورسِ مورد نظر مک‌فارلن با یک قهرمان سیاه دوست شروع به کار خواهد کرد و از این نقطه به بعد تنوع پیدا می‌کند.

چنین چیزی را در پس ذهنمان خواهیم داشت. من فکر می‌کنم که چنین چیزی پیشرفتی طبیعی خواهد بود. آن قسمت از پیش‌زمینه‌شان به تمامش رسوخ خواهد کرد، اما در نهایت این که یک شخصیت مونث می‌شود یا مذکر، سفید یا از اقلیت‌ها، مهم نخواهد بود. یک شخصیت یا متقاعد کننده است یا متقاعد کننده نیست.

در حالی که مک‌فارلن شروع به نوشتن این کمیک‌های جدید می‌کند، در پشت صحنه با هنرمندان مختلفی همکاری خواهد کرد که شامل فرانک کوایتلی (Frank Quitely)، آرت آدامز (Art Adams) و خاویر فرناندز (Javier Fernandez) خواهد بود.

با تعداد درستی از خالقان که ذهنیت یکسان دارند، می‌توانیم یک یونیورس کامل و با معنی داشته باشیم که بر روی مدیوم‌های خیلی، خیلی زیادی تأثیر خواهد گذاشت. اگر ما Guardians of the Galaxy و Venom خود را بسازیم، یک ایده میلیارد دلاری خواهد بود. هدف من این نیست که صرفاً آثار تاریک، تیره، با محدودیت سن بزرگسال بسازم. آیا شخصیت‌هایی وجود خواهند داشت که به این دسته تعلق بگیرند؟ البته، اما باید دامنه وسیعی از شخصیت‌ها در یونیورسِ اسپاون وجود داشته باشند. برای من، او فقط سنگی است که به درون آب انداخته می‌شود و بیش‌تر علاقه‌مند به امواج هستم. اگر من کارم را به درستی انجام دهم، اسپاون با پیشرویِ امواج نامربوط‌تر می‌شود.

آن امواج با شخصیت‌های جدیدی آغاز خواهند شد که به مخاطبان در صفحات King Spawn, Gunslinger Spawn و The Scorched معرفی می‌شوند. مک‌فارلن اولین کمیک را به نوعی توصیف می‌کند که اسپاون بیش‌تر نقش یک استراتژیست را داشته باشد تا یک سرباز.

ما متوجهیم که ۳۰ سال گذشته است، و او دیگر نمی‌تواند مثل یک جنگجو بجنگد... او نیاز دارد تا مثل یک پادشاه بجنگد. و وقتی شما پادشاه هستید، روشی برای این وجود دارد که دشمنتان را بدون این که تمام مدت به میدان نبرد بروید شکست دهید.

در همین حال، Gunslinger Spawn به نوعی ولورینِ مک‌فارلن است. یک هل‌اسپاون مربوط به دوران غرب وحشی با نام جرمی وینستون (Jeremy Winston) در آن به ایفای نقش می‌پردازد که در فلش‌بک‌ها معرفی شده و به دنیای مدرن آورده می‌شود. مک‌فارلن با توضیح این که می‌خواهد عنوان «اسپاون» را از نام این شخصیت در طول ماجراجویی‌هایش حذف کند ادامه می‌دهد:

اگر دنبال یک شخصیت واقعاً خفن می‌گردید، لوگانتان (Logan)، پانیشرتان (Punisher)، لوبویتان (Lobo)، این شخصیت [مورد نظر] شماست. او یک مرد خارج از زمان است. در واقع دارم به این فکر می‌کنم که داستان‌های مدرن و وسترن را با هم در یک شماره پیش ببرم، چرا که فکر می‌کنم جالب خواهد بود کمی داستان کابویی داشته باشیم.

در نهایت، The Scorched شخصیت‌های قدیمی مثل ردیمر (Redeemer)، مدیوال اسپاون (Medieval Spawn) و شی اسپاون (She-Spawn) را برای کمیکی تیمی دور هم جمع می‌کند که از آن طریق شخصیت‌های جدیدی نیز معرفی خواهد شد.

ایده اصلی این است که تمام این شخصیت‌ها در بخشی از زندگیشان سوزانده شده باشند، چه فیزیکی و چه ذهنی. در ابتدای آن، در مورد داستان‌های Spawn یاد می‌گیریم، اما هدف این نیست که اسپاون‌های بیش‌تر خلق کنیم. اگر به درستی از پسش بربیایم، در سه یا پنج سال، هیچ کدام از آن‌ها ارتباطی با اسپاون نخواهند داشت.

البته در کوتاه مدت، اسپاون جاذبه بزرگی برای برخی از کمپانی‌های رسانه‌ای گرسنه ابرقهرمانان خواهد بود، چه یونیورسال باشد و چه سرویس استریم پیکاک، نتفلیکس و برنامه‌های کمیک بوکی در حال رشد مداومش، یا آمازون پرایم که با موفقیت The Boys، اقتباس شده از کمیک‌های بزرگسال گرث انیس (Garth Ennis)، جان گرفته و به دنبال ساخت یک اسپین‌آف از این سریال است.

مک‌فارلن یک فیلم‌نامه که آماده کارگردانی‌اش است نیز برای شخصیت پرچم‌دار خود آماده کرده و یک بازیگر بزرگ، جیمی فاکس، برای ایفای نقش آل سیمونز در نظر گرفته شده است. با این که در سال ۱۹۹۷ یک فیلم از شخصیت اسپاون ساخته شد و مایکل جای وایت نقش اصلی آن را برعهده داشت اما تاد مک‌فارلن کم‌ترین دخالت را در روند ساخت آن اثر داشت. حالا او صحبت از ساخته‌ای می‌کند که قرارش با کمپانی بلوم‌هاوس گذاشته شده است.

ما به طور مداوم در حال جمع کردن تیم هستیم. در انتظار هستیم، در این مورد در اواسط سال اخباری برای اشتراک گذاری داریم. اساساً همه چیز جور شده است و فقط منتظر [فشرده شدن] دکمه «آغاز» هستیم.

در همین حال نیز مک‌فارلن سپاسگزار است که کمیک بوک‌ها را برای خاراندن خارشِ خلاقیتش در اختیار دارد تا شخصیت‌هایش را امتحان کند و استار لرد (Star Lord) یا گروت (Groot) بعدی را از دل آن‌ها بیرون بکشد.

برای من، کمیک‌ها هنوز هم مرکز کانونی همه چیز هستند، و بیش‌ترین ارزش را دارند چرا که هر چیز دیگر محصول خلق کردن آن ایده‌ها و وارد کردنشان روی کاغذ است. می‌توانید آن ایده‌ها را در مدیوم‌ها و پلتفرم‌های دیگر دست به دست کنید، اما ایده اصلی باید یک جایی مستقر شود و کمیک‌ها آن مکان هستند. من می‌خواهم این پروژه طولانی مدت را بسازم، پس در ۲۰ سال از حالا به بعد، می‌توانیم تعیین کنیم که آیا به طرز ناراحت کننده‌ای شکست خوردم یا به شدت بزرگی کاری که می‌خواهم انجام بدهم را دست کم گرفتم!


به مطالعه ادامه دهید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی