ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

مقالات

از نمایشگاه ریدیوهد به خرج اپیک گیمز دیدن کنید

ریدیوهد (Radiohead) بدون شک یکی از تاثیرگذارترین گروه­‌های موسیقی راک به حساب می­‌آید. صداسازی‌های­ تجربی الکترونیکای آن‌ها (مفهومی که طیف وسیعی از انواع موسیقی الکترونیک معاصر را شامل می‌شود؛ از موسیقی پس‌زمینه تا برخی از ...

رایکا شریفی
نوشته شده توسط رایکا شریفی | ۱۵ آذر ۱۴۰۰ | ۲۲:۱۴

ریدیوهد (Radiohead) بدون شک یکی از تاثیرگذارترین گروه­‌های موسیقی راک به حساب می­‌آید. صداسازی‌های­ تجربی الکترونیکای آن‌ها (مفهومی که طیف وسیعی از انواع موسیقی الکترونیک معاصر را شامل می‌شود؛ از موسیقی پس‌زمینه تا برخی از قسمت‌های موسیقی رقص؛ برخلاف موسیقی رقص الکترونیک، همه انواع موسیقی الکترونیکا لزوما برای رقصیدن ساخته نشده‌اند.) که تنش­‌ها و پارانویای دنیای امروزی را به خوبی نشان می‌­دهد، آثاری را خلق کرده که گستره­ آن تا صنعت بازی­‌سازی و سرگرمی ادامه پیدا کرده است. با گذشت دو دهه از انتشار آلبوم­های Kid A و Amnesiac، اعضای گروه تصمیم بر بازآفرینی و تلفیق این دو آلبوم بی­‌نظیر با عنوان Kid A Mnesia Exhibition گرفتند؛ یک هنر سازه­‌ای-تعاملی و سه ­بعدی که با هدف ادرک فضا به وجود آمده است.

ژانر Walking Simulator همچنان در صنعت نوپا است اما بعد از عرضه Dear Esther که بازیکنان را با خط داستانی تکان‌­دهنده و مینیمال خود به وجد آورد، توسعه­‌دهندگان را به این نتیجه رساند که بازی­‌ها با تمرکز بر حالات، تنظیمات و داستان خود می­‌توانند فراتر از مکانیک‌­های گیم‌­پلی خود بروند و حالا ریدیوهد با همکاری توسعه‌­دهندگان استدیوی Namethemachine و تیم Arbitrarily Good Productions (متشکل از طراحان، مهندسان و هنرمندان متخصص در حوزه­‌های پروژه زمان-کنون (real-time projects)، هنرهای زیبای سازه‌ای-تعاملی (The Fine Art installation) و دیداری-شنیداری (audio-visual space) با عنوان Kid A Mnesia Exhibition در تلاش برای نوآوری دوباره ژانر walking simulator هستند.

اصطلاح walking simulator در اواخر سال ۱۳۷۹ بر سر زبان­‌ها افتاد و عبارتی با بار معنایی منفی برای آن دسته از بازی‌­های هنرمندانه‌­ بدون چالش و مقصد بود که تنها بر اکتشاف کردن تاکید داشتند. حال با گذشت زمان فرمالیست‌­ها و مطلق­‌گرایان تحت‌تاثیر و در احاطه‌­ طرفداران و توسعه­‌دهندگانی هستند که از دل این عبارت یک ژانر تازه را متولد کردند.

بازی­‌های ویدیویی، یک مدیوم منحصر به فرد در داستان­‌گویی هستند و قابلیت خلق هنری یک تجربه­‌ تعاملی بکر را در دل خود دارند. بازی­هایی مثل Gone Home گیم‌­پلی بسیار محدودی دارند اما در عوض، متن و داستانشان غنی و بسیار تاثیرگذار است و نشان داده­‌اند که می‌توانند نقدهای تماما مثبتی را دریافت کنند. What Remains of Edith Finch یکی دیگر از مثال­‌های درخشان این ژانر است که با یک داستان با شیب بسیار مناسب، تجربه­‌ اکتشافی بی­‌مانندی را در اختیار بازیکن قرار می‌­دهد. این دست از بازی­‌ها بخاطر تاثیرگذاری و کیفیتشان شناخته شده هستند. That Dragon, Cancer عنوانی دیگر است که براساس داستان حقیقی جول گرین، پسر جوانی که در نبرد با بیماری صعب‌العبورش ناکام می‌­ماند ساخته شده است. بازی­‌های دیگری هم مانند Everybody’s Gone To The Rapture با موسیقی متن خوبشان در خاطر بازیکنان نقش می‌­بندند. نمونه بازی­‌های شبیه­‌ساز (Walking Simulator) که با پازل‌­های ساده و بهبود مکانیک خود، روی هم رفته تجربه­‌ یک گیم‌­پلی پر بار بدون خدشه­‌دار شدن اثرگذازی هسته اصلی روایی را برای بازیکنان محیا کردند، کم تعداد نیستند. Journey نمونه مشهوری از این رویکرد است که با عرضه خود در سال ۱۳۹۱، موفق به کسب جوایز متعددی شد. The Witness در این میان، یک شبیه­‌ساز سه بعدی توأمان با حس و حال هزارتوی اهریمنی پیچیده به حساب می‌­آمد.

بازی‌­های ویدیویی شبیه­‌ساز غالبا به دلیل حذف المان «مخاطره‌انگیز بودن» به باد انتقاد گرفته می‌­شوند و این در حالی است که کتاب قانونی مبنی بر الزام مرگ پروتاگونیست‌­ها وجود ندارد! با این اوصاف بازی‌­های با مکانیک اکتشاف-محور، با عهده‌دار شدن این المان به نتایج متفاوتی رسیدند.

بازی Observer از Bloober Team یک خط روایی سایبرپانکی مجاب کننده را پیش می­‌گیرد و در مقابل از جانب ژورنالیست‌­ها نقدهایی برای کش آمدن و نداشتن موضوع جدیدی برای عرضه در سکانس پنهان­‌کاری که در واقع زیر سوال بردن اصل عنوان و شالوده بازی برخلاف اتمسفر گیرای محیط حاکم بر بازی است، دریافت می‌­کند و از طرف دیگر SOMA، برای منتقل کردن تجربه احساس هم­‌زمان یک بازی ترسناک پنهان­‌کارانه­ همراه با داستانی با اصالت مورد تحسین قرار می­‌گیرد.

پیوستگی اتاق‌­ها و دالان­‌ها با طیفی از سیکل دوگانگی که بازیکنان در کنار ارواح به سمت اتاقی ردیف شده با تلویزیون­‌هایی که سوسو می­‌کنند در حال شنیدن موسیقی متن بازی که همان آهنگ­های پر نفوذ گروه ریدیوهد است بدون قابلیت اضافه‌­ دیگری همراه می‌­شود.

علاوه بر طبیعت پریشان بازی، بازیکن فضاها را در کنار شبه انسان­‌های غیرعادی به اشتراک می‌گذارد که براساس طراحی نمادین استنلی دان­وود، طراح هنری جلدهای آلبوم گروه ریدیوهد به وجود آمده‌­اند و حالتی سه بعدی به خود گرفته­‌اند. این تجربه مانند بازدید از یک موزه هنرهای معاصر است که به همراه آن تعدادی عروسک خرسی بداخلاق، مردان نیشخند زن و هیولاهای غمگین در آن وجود دارند.

مکانیک جنگندگی یا نوعی از گیم‌­پلی­ که به همراه آنان مشارکتی به همراه داشته باشد وجود ندارد. بازیکنان قابلیت مردن را ندارند و اگر سد راه یکی از موجودات با چهره‌­های عجیب و غریبشان بشوند تا زمانی که عبور کنند با لبخند آزاردهنده یکی از این مخلوقات روبه‌رو خواهند شد. بازی شمار غافلگیرکننده‌­ای از تنوع این موجودات را در دل خود جای داده است. بعضی از آن‌ها با چهره­‌ اسپرت دردناک، طوری که انگار نرم­‌تن هستند و بعضی دیگر ساخت و ساز سازه‌های محیط اطراف را عهده‌­دار هستند. فضا بر خلاف سکون و نمای سورئال خود به طرز عجیبی باورپذیر و زنده است.

آنچه بدیهی است، تجربه‌­ بکر یک زندگی حقیقی در قالب یک هنر سازه­‌ای-تعاملی، بی‌­تناسب با وضع کنونی ما در مواجه با نگرانی نسبت به کرونا نیست و Kid A Mnesia بهترین مثال برای تصویرسازی آن­‌چیزی است که ریدیوهد برای سه دهه متوالی انجام داده­ است: آن‌ها از مدیومی بهره گرفتند که تا حد زیادی می‌­تواند درونیات را به تصویر بکشد.  

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • Hanna
    Hanna | ۱۶ آذر ۱۴۰۰

    مگر اومد? از وقتی تیزرش توی مراسم سونی بود منظرش بودم. امیدوارم همون چیزی باشه که رویاش رو می دیدیم. موسیقی ردیوهد به صورت سه بعدی.

  • TLmen
    TLmen | ۱۵ آذر ۱۴۰۰

    نقد خیلی سخت و پیچیده بود زیاد نتونستم چیزی بفهمم ولی فهمیدم که بازی نمیخواد چالش بر انگیز باشه به جاش با یه داستان خوب و محیط های عجیب ما رو غافلگیر میکنه.......... درسته؟

    • mohamadi
      mohamadi | ۱۶ آذر ۱۴۰۰

      برای شروع آلبومشون گوش کن ببین ارتباط میگیری یا نه، بعد بیا سراغ بازی

      • TLmen
        TLmen | ۱۶ آذر ۱۴۰۰

        راستش خیلی با آلبومشون حال نکردم پس این بازی به درد من نمیخوره

مطالب پیشنهادی