بهترین سریال های بین المللی ۲۰۲۲ – از آلیس در سرزمین مرزی تا هارمونیکا
برای کسانی که میخواهند الگوریتمهای شخصی خود را تغییر دهند و بدانند که چه گنجینههایی در شبکههای استریم وجود دارد، ما سعی کردهایم در طول سال گزینههایی را ارائه دهیم. بنابراین، تعدادی از بهترین سریال ...
برای کسانی که میخواهند الگوریتمهای شخصی خود را تغییر دهند و بدانند که چه گنجینههایی در شبکههای استریم وجود دارد، ما سعی کردهایم در طول سال گزینههایی را ارائه دهیم. بنابراین، تعدادی از بهترین سریال های بین المللی و غیر انگلیسی زبان را در این مقاله جمعآوری کردیم.
مطمئناً این گزینهها رندوم هستند اما با توجه به طیف گسترده برنامهها، ما تعداد انگشت شماری از آثار را کنار گذاشتهایم. اگر قبلاً آنها را تماشا نکردید، قطعاً باید به دنبالشان بروید. «پاچینکو» و «ایرما وپ» تاکنون به تعدادی از فهرستهای بهترینهای سال ۲۰۲۲ ما راه پیدا کردهاند. «۱۸۹۹» نیز در نتفلیکس به موفقیت رسید. «آکاپولکو» هم به یکی از گرمترین و جذابترین کمدیهای تلویزیونی ۲۰۲۲ تبدیل شد.
ما فهرست عناوین زیر را بر اساس حروف الفبا، به طیف وسیع و گسترده برنامههای تلویزیونی بینالمللی ۲۰۲۲ اضافه میکنیم. سعی کردیم تا حد امکان جامع باشیم، اما همیشه جواهرات بیشتری فراتر از موارد ذکر شده در انتظار شما هستند تا پیدایشان کنید.
Alice in Borderland (فصل دوم)
از این اقتباس عالی از مانگا انتظار نداشته باشید همان چیز همیشگی را تحویلتان بدهد. شاید به خاطر همین نوآوری این اثر در لیست بهترین سریال های بین المللی قرار میگیرد.
ناگفته نماند که پازلها و رمز و رازهای فصل ۱ راه را برای فصل ۲ هموار میکنند. البته فقط از نظر داستانی چرا که راهی که شخصیتها در پیش دارند پر از پیچشهای داستانی طاقت فرساست. در فصل اول ما شاهد هیجانی لاینتهی از کارهای کاراکترهایی بود که صرفاً از روی غریزه زنده میمانند. در این فصل جدید آریسو (کنتو یامازاکی) و گروهی از متحدان جدیدش را میبینیم که حالا برای بازگشت به خانه باید عزم بسیار قویتری داشته باشند.
حتی اگر فضای کلی سریال تغییر کرده باشد، کارگردان Shinsuke Sato همچنان، به شیوهای که تعداد کمی از افراد دیگر میتوانند، از فضا استفاده میکند. از تعقیب و گریز بینشهری گرفته تا نبردهای روانی، «آلیس در سرزمین مرزی» دنیایی است همواره در حال رشد.
Bang Bang Baby
اگر میخواهید یک درام دهه هشتادی (میلادی) با عناصر جرایم سازمان یافته بسازید، شاید بهتر باشد آن را به یک تجربه حسی کامل تبدیل کنید. Bang Bang Baby دقیقاً همین کار را انجام میدهد. آن هم از طریق کاراکتری به نام آلیس (آریانا بچرونی). آلیس شروع به دست و پنجه نرم کردن با این حقیقت میکند که پدری که او فکر میکرد مدتها پیش مرده، نه تنها زنده است، بلکه یکی از اعضای کلیدی خانوادهای جنایتکار در میلان است.
این سریال به طور کامل دههای را که داستان در آن اتفاق میافتد، به تصویر میکشد و تصور رویایی آلیس از جهان را با یک سبک بصری شیک ترکیب میکند که حتی تاریکترین لحظههای سریال را نیز به وضوح نشان میدهد. خشنترین قسمتهای Bang Bang Baby با بیشترین دقت ساخته شدهاند.
این اثر با پرداختن به برخی ایدههای خارق العاده ذهن آلیس، از انتزاع نیز استفاده میکند. (از سریالی که اغلب در نور نئون غوطه ور میشود چه انتظار دیگری دارید؟) Bang Bang Baby که در پس زمینه موج فمینیستی در حال ظهور است، یکی از ظریفترین نگاهها را به خانواده و جایگاه آن دارد.
Beforeigners (فصل دوم)
فصل اول Beforeigners ترکیبی از داستان جنایی و آزمایش فکری بود، (اگر نروژیهایی که در زمان سفر میکنند ناگهان در آبهای نزدیک اسلو ظاهر شوند و این اتفاق مستقیماً به زنجیرهای از مرگهای غیرقابل توضیح منجر شود، چه پیامدی خواهد داشت؟). فصل دوم به صورت منطقی توضیح میدهد که جامعه پس از چند سال چگونه با چنین واقعیتی سازگار میشود.
بدون از دست دادن ماهیت تمثیلی پایتخت و نحوه برخورد آن با جمعیت مهاجر، سریال Beforeigners به ساختن دنیای تغییر یافته خود ادامه داد. در این فرآیند، تمرکز اصلی سریال از کارآگاه لارس هالند (نیکلای کلیو بروش) که با عواقب اعتیاد دست و پنجه نرم میکند، به شریک زندگیاش و دوشیزه سابق اسکاندیناویایی دوران قدیم، آلفیلدر (کریستا کوسونن، که یکی از بهترین اجراهای تلویزیون را ارائه میدهد) تغییر پیدا کرد.
خردهفرهنگهایی که آلفیدر بررسی میکند شامل افرادی است که از ورودیهای جدید به جامعه استقبال میکنند و به دنبال زندگیای هستند که شامل مشارکتهای این افراد نیز میشود. او همچنین افرادی را ملاقات میکند که خود را بازوی انتقامجوی قدرتی جدید و دلهرهآور میدانند. این فصلی بر اساس پیشفرضی پرمفهوم، جذاب و با انتخابهای داستانی جسورانه و چشمگیر ساخته شده است.
Belascoarán, PI
با بازی در نقش یک کشیش در «The Envoys» از کمپانی پارامونت پلاس، تبدیل شدن به نقش مکملی موثر در «The Resort» و بازی در این سریال برای نتفلیکس، لوئیس جراردو مندز یکی از بهترین سالها را گذرانده است. این بار در نقش هکتور بلاسکواران شاین ظاهر میشود، کارآگاه خصوصی خودساخته که در مکزیکوسیتی دهه ۷۰ میلادی، به دنبال حقیقت میگردد.
این آخرین اقتباس از رمانهای پلیسی محبوب Paco Ignacio Taibo II است که شامل سه راز طولانی هستند. با نقش آفرینی جذاب مندز، این اثر اجازه نمیدهد که مرگ و جنایت روح آن را تحت الشعاع قرار دهد. Belascoarán, PI ژانر نوآر را در خود به جریان میاندازد و بیننده حقیقتاً لذت میبرد.
بلاسکواران فوراً در خط کاری جدیدش خبره میشود. سریال این پیشرفت را بازیگوشانه به تصویر میکشد. او در برابر فساد نیروهای پلیس محلی میایستد و یک سفر خودآگاهانه را از طریق قوسهای معمول یک داستان کارآگاهی آغاز میکند. تمامی این ویژگیها، این سریال را به نقطهی مقابل همدورهایهای جدی و خشکش تبدیل میکنند.
Black Butterflies (Les papillons noirs)
در حالی که یک قاتل سریالی دیگر (دامر) در نیمه دوم سال ۲۰۲۲ تعداد زیادی از تیترها و ساعات تماشای نتفلیکس را به خود اختصاص داد، همتای خیالی فرانسوی او با نگاهی سنجیدهتر و سیاهتر قاتل شدن، جان گرفتن و عوامل زیرپوستی آن را به تصویر کشید.
نیلز آرستروپ در نقش آلبرت، مردی در سالهای پایانی عمرش ظاهر میشود. آلبرت از آدرین (نیکلاس دووچل)، رمان نویس بدشانسی دعوت میکند تا در نوشتن داستان زندگیاش به او کمک کند. داستانی مربوط به یک رشته مرگ در سراسر اروپا در اواسط دهه ۷۰ میلادی. پروانههای سیاه اضطرابهای آدرین در زمان حال و جنایات ترسناک گذشته را با روایتی پر پیچ و خم به هم پیوند میزند.
پروانههای سیاه با موسیقی کلمان تری، بین رویا و کابوس شناور است. این اثر یکی دیگر از مدخلهای جذاب در سلسله داستانهای طولانی درباره دروغهایی است که به خودمان میگوییم. سریال Black Butterflies یک گزینه فوقالعاده در لیست بهترین سریال بین المللی سال ۲۰۲۲ محسوب میشود.
Harmonica
تماشای مبارزه هنرمندان با میراث آثارشان همیشه زمینه مناسبی برای خلق داستان است، اما نوازندگان به ندرت پایان خوبی را از این معامله دریافت میکنند. حالا این تقابل را به داستانی درباره یک گروه موسیقی خیالی تبدیل کنید که میزان موفقیتشان رفته رفته کم و کمتر میشود. این ویژگیها، به قدرت داستانی این سریال سوئدی که درباره تور مجدد یک گروه فولک است اضافه میکند و آن را در لیست بهترین سریالهای بین المللی امسال قرار میدهد.
هری و مونیکا، زن و شوهر خواننده و اعضای اصلی گروه موسیقی هارمونیکا، باید سخت تلاش کنند تا گروه و ازدواجشان را نجات دهند. آنها دههها پیش یک قطعه موسیقی معروف منتشر کردند، اما دیگر موفقیتی سراغشان نیامد. در حالی که گروه هارمونیکا در مکانهایی بسیار کوچکتر از روزهای قدیم خود اجرا میکند، داستان به حقیقت عاطفی رابطه زناشویی و آهنگهای زیبا و اورجینال سریال میپردازد.
Love & Anarchy (فصل دوم)
Love and Anarchy هرگز شبیه سریالی نبود که به سمت پایانی خوش و افسانهای پیش برود. این اثر در فصل اول تمام تلاشش را برای به تصویر کشیدن معاشقهای کاملاً منحصر به فرد در محل کار انجام داد، اما خسارات جانبی ناشی از این معاشقه باید در فصل ۲ به نمایش گذاشته میشدند.
نویسنده و کارگردان سریال، لیزا لنگست، در این قسمتهای جدید راهی جذاب برای جبران این خسارات پیدا میکند. او چیزهای دیگری را که در گرداب طوفانی عشق فرو میروند، ردیابی میکند. با بازیهای خوب دو شخصیت اصلی، این اثر نتفلیکس در میان تمام مشکلات عنصر کمدی را حفظ و از کسل کننده بودن دوری میکند. «عشق و هرج و مرج» با کازپلیهای گربهای، سفرهای کاری پر حادثه و تراژدیهای کوچک و بزرگش داستان را متعادل میکند.
امیدواریم که در آینده شاهد فصلهای بیشتری از این اثر باشیم. شاید فصل دیگر این سریال در بهترین آثار بین المللی ۲۰۲۳ ما نیز حضور داشته باشد.
Oh Hell
اخیراً چندین سریال با تم «زنی جوان تمام تلاشش را میکند تا زندگیاش را منفجر نکند و در طول مسیر برای اینکه عقلش را کاملاً از دست ندهد با همه چیز شوخی میکند» ساخته شدهاند و Oh Hell سزاوار جایگاهی در میان آنها است. فرقی نمیکند حالت گزنده و بیمارگونه «Fleabag»، ماجراجوییهای عاشقانه «Starstruck» یا خودزنیهای سریال «Single Drunk Female» را ترجیح بدهید، در هلن (با بازی مالا امده) انکساری از همه آنها وجود دارد. او به دنبال راهی برای پیدا کردن خود در دوران بیست سالگیاش است.
یوهانس باس نویسنده سریال و کارگردانان لیزا میلر و سایمون اوسترمن به تعادلی نادر و دست نیافتنی بین هوی و هوس و واقعیت دست مییابند، زیرا «هل» راههایی برای دور زدن عواقب تمام کارهایش پیدا میکند تا زمانی که… دیگر دستش رو میشود.
مانند تمام آثار فوقالعاده در این زیرژانر، فصل اول به تدریج نشان میدهد که این سریال فقط درباره خود هل نیست، بلکه مربوط به افرادی است که در مدار او گرفتار شدهاند و افرادی که در تشکیل شخصیت امروزش نقش داشتهاند. با بازی زیبای امده، امسال سریال دیگری روی زمین پیدا نخواهید کرد که مانند Oh Hell شما را بخنداند.
Prisma
Prisma درام کمیاب دبیرستانی است که به جای فریاد زدن بر سر نوجوانان، به نظر میرسد با زندگی حقیقی آنها مکالمه ایجاد میکند. روابط رفته رفته و به صورت واقعی شکل میگیرند نه اینکه صرفاً به عنوان چیزی دراماتیک در داستان وجود داشته باشند. نقش آفرینی ماتیا کارانو به روایت داستان کمک میکند. او ماهرانه در نقش دو برادر دوقلو، آندرهآ و مارکو ظاهر میشود. برادرانی که با نزدیک شدن به فارغ التحصیلی هر کدام وارد مراحل مختلفی از زندگی میشوند.
این اثر با استفاده از رنگهایی متفاوت هر قسمت را به تصویر میکشد، قسمتهایی که بین گذشته و حال حرکت میکنند. نتیجه، روایتی گسترده راجع به این شخصیتها، به دور از قضاوت و ترس است. از طریق آندرهآ و مارکو و دوستان قدیمی و جدیدشان، سریال با موضوعاتی مثل خیانت، بخشش و کاوش درونی دست و پنجه نرم میکند.
لودوویکو بسگاتو، کارگردان و آلیس اورسیولو، نویسنده، این داستان را با حوصله و همدلی، همراه با نگاه پرسشگری که در دو قلوهای داستانشان نیز وجود دارد، میسازند.
Snabba Cash (فصل دوم)
هر کشوری سریال جنایی خاص خود را دارد، چه راجع به افرادی که به دنبال کشف دلیل جنایت هستند و چه افرادی که خودشان مرتکب جنایت شدهاند. هیچکس در دنیا این کار را به خوبی «Snabba Cash» انجام نمیدهد، سریالی که مدام شما را غافلگیر میکند. فصل دوم این اثر دارای تعداد زیادی از این سکانسها است، یا با کلمات یا با گلولههایی که بین افراد مختلف شلیک میشود.
پس از پایان دلخراش فصل اول سریال، لیا (اون احمد) به مدیر اصلی «Snabba Cash» تبدیل میشود و راه خود را به اتاقهای هیئت مدیره دنیای فناوری استکهلم باز میکند. اما او همچنان باید قلمرو خیابانی خود را نیز حفظ کند. گروه کارگردانان و نویسندگان این اثر، ماهرانه به تنشی که در فصل اول حس میشد اضافه میکنند. آنها هرج و مرج و اضطراب شخصیتها را به وضوح به بینندگان منتقل میکنند و همین موضوع باعث میشود که چشمان ما به این سریال دوخته شود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.