فیتال فریم شبیه هیچ بازی دیگری نیست و این خاص بودن برای خودش یک وجه امتیاز به شمار میرود و آن را تبدیل به اثری درخور توجه و احترام کرده است. این بازیهای ترسناک نبرد با ارواح را به نمایش میگذارند و داستانهایی را روایت میکنند که غم و وحشت در آن آمیخته شده و پر از حسهای ناراحت کننده است و همه چیز در آن در خدمت ترساندن گیمر است. ترس از نوع آسیایی (شرقی) در سری فیتال فریم به زیبایی جاری شده و آن را تبدیل به یکی از خاص ترین سری بازیهای ویدیویی ترسناک تاریخ کرده است. با نقد بازی چهارم از این سری یعنی بازی Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse همراه ویجیاتو باشید.
بگذارید پا را فراتر بگذارم و اعتراف کنم فرنچایز فیتال فریم جزو ترسناکترین بازیهای تاریخ است. به جرات میتوانم بگویم که فیتال فریم از سری بازیهای معروفی در این سبک مانند رزیدنت اویل ترسناکتر است و جنس وحشتی که ارائه میدهد، زمین تا آسمان با جنس وحشت از نوع زامبی تفاوت دارد.
فرنچایز فیتال فریم در سال ۲۰۰۱ توسط کمپانی تکمو زاده شد، فرنچایزی که حالا بیش از ۲۰ سال عمر دارد و میتوان ادعا کرد ترس و وحشتی که در آن وجود دارد کاملا مختص به خودش است. بازیهای ترسناک در دوران اخیر وارد منجلاب تکراری شدند و عمدتا از یک سری الگوی موفق از روی همدیگر، کپی برداری میکنند. فیتال فریم اما در دورانی خلق شد که این سبک بازیها هنوز حرفهای زیادی برای گفتن داشتند و سعی کرد همانطور که در سینمای جهان یک نوع ژانر وحشت از نوع آسیایی وجود دارد، به دنیای بازیهای ویدیویی نیز چنین حال و هوایی را اعطا کند.
داستان اصلی: ۱۳ ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: ۱۶ ساعت
بازی Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse چهارمین نسخه از این سری بازی به شمار میرود که سالها پیش برای Wii عرضه شده بود و حالا پس از گذشت بیش از چهارده سال، یک نسخه ریمستر و بهبود یافته آن برای سیستمهای خانگی و کنسولهای نسل هشتم و نهم عرضه شده است. در واقع طلسم حسرتی که دوستداران این سری داشتند تا این بازی را بتوانند تجربه کنند بالاخره شکسته شده و حالا Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse با مکانیزمهای بهتر و گرافیک بهبود یافته، برای هواداران وحشت عرضه شده است.
داستان بازی درباره پنج دختر است که در یک مراسم جشن سالیانه در یک جزیره، گم میشوند. افراد زیادی و خانوادههایشان به دنبال این دخترها میگردند اما کسی آنها را پیدا نمیکند و نهایتا یک کارآگاه میتواند هر پنج دختر را در یک مکان پیدا کند و آنها را نجات دهد. با این حال هر پنج دختر حافظه خود را از دست دادهاند و اصلا نمیدانند در طول مدتی که گم شده بودند، چه اتفاقی برایشان افتاده است. این فراموشی آنها را به هم نزدیک میکند و این پنج تن با یکدیگر دوست میشوند تا بدانند دقیقا چه بلایی سرشان آمده است. یک سال پس از این حادثه، دو دختر از این پنج دختر به طرز تراژدیکی میمیرند و سه دختر بازمانده دیگر با برگشت به همان نقطه که در آن گم شده بودند، تصمیم میگیرند تا بفهمند دقیقا چه اتفاقاتی برای آنها رخ داده است. در این بین، کارآگاهی که این دختران را پیدا کرده بود نیز بار دیگر دست به کار میشود تا پرده از معمای عجیب بردارد. ورود این افراد به این مکان باعث رخ دادن اتفاقات عجیب و غریبی میشود و به نظر میرسد که هر پنج دختر در زمان گم شدنشان به تسخیر ارواح درآمده بودند و این مساله، هنوز هم تمام نشده است...
هسته اصلی این سری بازی در کل مجموعه ثابت و دست نخورده باقی مانده و این جزییات است که هربار در بازیهای این سری تغییر میکنند. فضای کلی این عناوین به گونهای است که در محیطهای متروک، تاریک و وحشت آفرین در جریان هستند. چندین ارواح ترسناک و شیطانی در مکانهای مختلف حضور دارند که تمامی آنها نیز پیش زمینه داستانی و الگوهای رفتاری مختص به خود را دارند و شما قرار است با آنها روبرو شوید و آنها را شکار کنید؛ البته نه با تفنگ و سایر اسلحههای شکاری معروف بلکه این بار یک دوربین عکاسی، سلاح شماست.
The Camera Obscura اسلحه همیشگی این سری بازی بوده که شاید بهترین حالتی که میتوانستید آن را واقعا حس کنید، به بازی اسپین آف این سری یعنی Spirit Camera برگردد که برای کنسول دستی Nintendo 3DS عرضه شد و کنسول دستی گیمر را تبدیل به یکی از همین دوربینها میکرد. The Camera Obscura دوربینی نفرین شده و جادویی است که با آن میتوانید چیزهایی را ببینید که با چشم غیرمسلح نمیبینید و با آن ضربههای کاری و جانانهای به ارواح وارد کنید و البته در برخی مواقع نیز صرفا از آنها ثبت خاطره کنید! به این دسته از ارواح در این فرنچایز Passive Ghosts میشود که در واقع همان ارواح رهگذر هستند! این ارواح کاری با شما ندارند و بخشی از چاله چولههای داستانی بازی را پر میکنند و صد البته حس ترس و وحشت مضاعفی به بازی انتقال میکنند. مثلا یک زن که خودش را دار زده و یا یک دختر که مشغول گریه کردن است و یا حتی مردی که از پشت پنجره خودش را به شیشه چسبانده تا به شما زل بزند. همه اینها ارواحی هستند که ممکن است به طور کاملا ناگهانی در بازی ظاهر شوند و قلبتان را به دهانتان بیاورند و با عکاسی از آنها میتوانید امتیازات ویژهای برای خودتان دست و پا کنید که بعدها به کارتان میآید.
شما با هر بار عکس گرفتن از یک روح، به آن آسیب میزنید و او را به مرز نابودی میکشانید. میزان آسیب وارده به ارواح خبیثی که به سمت شما میآیند به این بستگی دارد که گیمر چه مدت زمان میتواند روی یک روح تمرکز کند؛ در همین حین ارواح اغلب به سمت شما حرکت میکنند و در طول زمان محو شده و دوباره ظاهر میشوند. گاهی ممکن است یک روح به چپ و راست برود و نگذارد که شما بتوانید به خوبی روی او متمرکز شوید و گاهی هم برخی ارواح به داخل در و دیوار و کمدها رفته و خودشان را از دسترس دیدتان دور نگه میدارند تا نتوانید روی آنها تمرکز کنید. یک سری لنزها و فیلمهای خام عکاسی خاص در طول بازی وجود دارد که میتواند دوربین را تقویت کند و مبارزهها را آسانتر کند اما در نهایت این شما هستید که باید با مهارت خاص خودتان، از ارواح عکس بگیرید و آنها را بار دیگر و این بار واقعا به دیار باقی بفرستید!
برخی روحها نقطه ضعف خاصی دارند که اگر شانس با شما یاری کرد و آن را پیدا کردید (معمولا هیچ اطلاعات خاصی و پیشزمینهای برای یافتن این نقطه ضعف در بازی وجود ندارد) میتوانید پشت سرهم از آن عکاسی کنید و به اصطلاح او را مورد Fatal Frame قرار دهید! اگر بتوانید این کار را بکنید جدا از اینکه نبردتان سریع تمام خواهد شد و در امان خواهید ماند، امتیازات ویژهای هم دست پیدا میکنید که در طول بازی برای آپگرید کردن دوربین و خرید برخی آیتمها، کاربردی است.
خوشبختانه یا بدبختانه بازیهای فیتال فریم در دوران کنونی روایت نمیشوند و اکثر داستانها به دهه هشتاد و نود میلادی برمیگردد. اما چرا میگویم خوشبختانه یا بدبختانه؟ چون عدهای دوست دارند که بازی در دوران امروزی باشد و فناوریهای مدرن در آن به کار برود (مثلا با دوربین گوشی خود یک روح را شکار کنند و یا با گذاشتن یک فیلتر خرگوش، ارواح را به سخره بگیرند!) اما شخصا حس میکنم روایت قصه در دهه هشتاد و نود میلادی کمک شایانی به فضاسازی وحشتناک بازی کرده و به حس ترس و انزوایی که میتوانید در جای جای بازی داشته باشید، کمک میکند.
در واقع به جرات میتوان گفت شما در این بازیها تنها هستید، در کل بازی و ماموریتهای مختلف خودتان هستید و یک سری ارواح که معلوم نیست کجا هستند و هر لحظه میتوانند بیایند و شما را قبض روح کنند. این که میگویم «هر لحظه» واقعا معنای «هر لحظه» را دارد به طوری که ممکن است شما یک درب را باز کنید و پشت آن یک روح باشد و یا حتی در حین برداشتن یک آیتم روی زمین، دست یک روح بیاید و مچ شما را بگیرد و مجبور به مبارزه با روح شوید. بازی از دوربین هم به زیبایی استفاده میکند تا حس وجود این ارواح و نگاه سنگینشان بر ما را تداعی کند به طوری که در برخی اتاقها و مکانها، وقتی یک در را باز میکنید که از آنجا بروید، زاویه دوربین به جایی میرود که چندان منطقی نیست ولی درواقع این زاویه دید یک روح است که در اتاق حاضر بوده و مشفول تماشای رفتن شماست!
انتخاب موسیقی و صداگذاری بازی کاری میکند که کمتر بازی وحشتی به آن رسیده باشد. همه چیز در خدمت ترساندن شماست و بازی پر از لحظات ترسهای لحظهای یا Boo! است که آدم را از جا میپراند. ترکیب این نوع ترس با اتمسفر وحشتناک بازی که در جای جای آن حاکم است، یک ترس دو لایه و قوی را عرضه میکند! گرافیک بازی اما آن چیزی که از یک بازی نسل نهمی انتظار میرود نیست و مشخصا بودجه ناکافی دلیل این موضوع است. اگر این سری بازیها جدیتر گرفته شوند و استودیو همت مضاعفی برای ساخت آنها به کار بگیرد، قطعا بازیهای فیتال فریم با یک گرافیک قدرتمند میتوانند بسیار تاثیرگذارتر باشند. هرچند کاتسینها از کیفیت خوبی برخوردار هستند و طراحی ارواح نیز خوب انجام شده اما بهطور کلی با گرافیکی قدیمی روبرو هستیم که شایسته بازی عرضه شده برای سال ۲۰۲۳ نیست.
از بزرگترین مشکلات بازی کنترل شخصیتها و دوربین است که متاسفانه بسیار سخت و زمخت از آب درآمده است. کاراکترها حتی در حین دویدن، قر و قمیش خاصی دارند و آنقدر کند رفتار میکنند که حرص گیمر در میآید. حرکت آنها و انیمیشنها نرم نیست و برای برداشتن یک آیتم از روی زمین مجبور هستید کلی با زاویه دوربین سر و کله بزنید تا بلکه کاراکتر بازی بتواند دست مبارکش را دراز کند و آن آیتم کوفتی را بردارد! زاویه دوربین در بسیاری مواقع باعث میشود که ندانید دقیقا به کدام سمت حرکت میکنید و این مساله برای یک بازی که کل محوریت گیمپلی آن بر یک دوربین سوار است، خیلی عجیب است! هرچند بازی کردن نسخه سوییچ بخاطر قابلیت ژیروسکوپی که در اینجا وجود دارد حالت عکاسی از ارواح را جذابتر کرده و تداعی کننده خاطره بازی با Spirit Camera در کنسول دستی 3DS است چرا که خود کنسول نینتندو سوییچ تبدیل به دوربین بازی شده و میتوانید با آن دور تا دور خود بچرخید و روح را پیدا کنید و شکار کنید.
حضور ارواح در این سری سایه ترس و وحشت را بر آن گسترانیده و بازی چهارم این سری نیز از این قاعده مستثنی نیست و به جرات میتوان گفت که نسخه چهارم این سری جزو بهترینهای این سری است که تا امروز تجربه آن برای گیمرهای بینالمللی ممکن نبود. در واقع سه بازی نخست این سری هم در ژاپن و هم در بازار جهانی روی پلی استیشن ۲ عرضه شدند اما پس از اینکه نینتندو لایسنس این سری بازی را به دست آورد، بازی چهارم فقط برای کنسول نینتندو وی و در بازار ژاپن عرضه شد. این بازی تا امروز رنگ بازار جهانی را به خود ندیده بود و با عرضه موفق آمیز عنوان Fatal Frame: Maiden of Black Water که سال پیش رخ داد، ساخت این ریمستر آغاز شد. با این حال بهنظر میرسد دیگر وقت یک فیتال فریم کاملا جدید رسیده باشد تا بتوانیم این فرنچایز را در یک نسل جدید با ویژگیها و مکانیزمها و گرافیک واقعا نسل جدید ببینیم. تا آن موقع، تجربه بازی Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse میتواند شبهای ترسناکی را برایتان رقم بزند!
خلاصه بگم که...
بازی Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse چهارمین نسخه از این سری است که تا امروز عرضه جهانی نشده بود و حالا فرصت دیدار با یکی از بهترین بازیهای این سری و یکی از برترین بازیهای ترسناک تاریخ فراهم شده است. ترس در بازیهای فیتال فریم جنس خاصی دارد و در تمامی لحظات بازی حاکم است و شکار ارواح با دوربین جادویی بازی و مبارزه با آنها، چیزی نیست که در هیچ بازی دیگری نظیرش یافت شود. با این حال گرافیک قدیمی بازی و کنترل سخت کاراکترها شاید کمی توی ذوق بزند.
میخرمش...
بازی فیتال فریم مثل هیچ بازی دیگری نیست و طرفداران خاص خودش را دارد. اگر از شکار ارواح توسط یک دوربین نفرین شده لذت میبرید و اگر دلتان تجربه یک بازی ترسناک از جنس وحشت آسیایی (شرقی) میخواهد قطعا باید به این بازی فرصت دهید.
نمیخرمش...
کنترل بازی در برخی مواقع تبدیل به بازی کردن با روح و جان و اعصاب آدمی میشود! گرافیک بازی نیز برای یک بازی نسل نهمی چندان مقبول نیست و میتواند نقطه ضعف بازی به حساب بیاید. صداگذاری انگلیسی نیز در بازی وجود ندارد و این مساله شاید برای عدهای ناخوشایند باشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.