بهترین صفحه‌های گیم اوور در بازی‌های ویدیویی

در دوران اوج بازی‌های آرکید، چیزی به نام پایان وجود نداشت. مفهوم داستان در یک بازی ویدیویی تقریبا یک تعریف جدید است. در گذشته، اگر بازی‌ها می‌خواستند که خلاقیت هنری خود را نشان دهند، معمولا یا از طریق سکانس‌های مرگ در بازی این کار را می‌کردند یا با استفاده از نکات کوچکی در طراحی مراحل.

در حال حاضر شما می‌‌توانید بازی‌هایی را پیدا کنید که از نظر داستانی می‌توانند با یک سری کتاب هم رقابت کنند؛ برخی از این بازی‌ها حتی اجازه چندین نوع پایان مختلف را هم می‌دهند. قبلا که دست توسعه‌دهنده‌ها تا این اندازه باز نبود، بازی‌ها از سکانس‌های مرگ استفاده می‌کردند تا هوش هنری خودشان را نشان دهند. شاید باختن در این بازی‌ها هم به اندازه بازی‌های امروزی تلخ بود، ولی حداقل با دیدن تصاویر پس از باخت کمی لذت می‌بردیم. اگر شما هم دوست دارید که با این بازی‌ها آشنا شوید، در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.

Spider-Man Vs The Kingpin

---

نسخه سی دی بازی Spider-Man Vs The Kingpin که سگا منتشر کرد از فضا اضافه‌ای که داشت به نحو احسن استفاده کرد. این نسخه تکمیل‌تر، علاوه بر کات‌سین‌هایی که همراه با صداپیشگی بود، حتی نشان می‌داد که اگر اسپایدرمن در طول بازی شکست بخورد چه اتفاقی میفتد.

با توجه به محلی که در آن کشته شوید، اسپایدرمن یا در به زندان میفتد، یا روی تخت بیمارستان و یا حتی درون یک محفظه اسید خواهد افتاد. شاید بازیکنان می‌توانستند که با دو سرنوشت اول کنار بیایند، ولی مرگ پیتر می‌توانست کام هر بازیکنی را تلخ کند.

Dragon's Lair

---

بازی آرکید Dragon's Layer به سرعت تبدیل به یک موفقیت بسیار بزرگ شد. این بازی راه را برای تعداد خیلی زیادی بازی و حتی فیلم‌های دیگر هم باز کرد. با این حال گیم‌پلی آن خیلی ساده بود. تنها کاری که شما باید می‌کردید این بود که نگذارید Dirk کشته شود.

اگر شما کند بودید و یا تصمیم اشتباهی می‌گرفتید، متاسفانه مجازات شما مرگ بود؛ ولی بازی به روش بسیار جالبی این مجازات را به نمایش می‌گذاشت. در بازی چندین روش مختلف برای مرگ وجود داشت و اگر شما گرفتار یکی از آن‌ها می‌شدید باید سرنوشت تلخ قهرمان داستان را پس از آن مشاهده می‌کردید.

Maximo: Ghosts To Glory

---

کپکام بازی Maximo Ghosts to Glory را در حقیقت برای احترام و یادبود بازی Ghosts N' Goblins منتشر کرد. در این بازی ما شاهد این هستیم که مشاور پادشاه ماکسیمو کنترل ارتش مردگان را به دست می‌گیرید و به شما خیانت می‌کند و شما را می‌کشد.

خوشبختانه فرشته مرگ از اینکه دیگر ارتش مردگانش را ندارد خوشحال نیست و به شما یک شانس دیگر می‌دهد تا به زمین برگردید و حکومت خود را نجات دهید. در طول بازی، هر موقع که شما کشته شوید، این فرشته مرگ به شما شانس بازگشت دوباره را می‌دهد. البته خب شما باید جواب این کمک‌ها را به روش‌های مختلف بدهید؛ در غیر این صورت جان خود شما به خطر خواهد افتاد.

Final Fight

---

بازی‌های امروزی حتی نمی‌توانند از نظر استرس به بازی‌های آرکید گذشته برسند. برای مثال در بازی Final Fight اگر کشته می‌شدید، یک صفحه برایتان نمایان می‌شد که دوباره یک سکه درون دستگاه بیندازید و به بازی خود ادامه دهید؛ ولی این صفحه اصلا عادی نبود.

در این صفحه شخصیت اصلی بازی را می‌دیدید که یک دینامیت جلویش است و به زودی منفجر خواهد شد. اگر به سرعت یک سکه به دستگاه بدهید، یک چاقو از بیرون به سمت دینامیت پرتاب شده و فیتیله آن را قطع می‌کند. اگر هم سرعت عمل پایینی داشته باشید، صفحه سفید می‌شوید و صدا انفجار گوش‌ها را پر می‌کند.

Banjo Kazooie

---

بازی Banjo Kazooie در سکانس مرگ بازی روش جالبی را به نمایش گذاشت. در این بازی، اگر شما شکست بخورید، پیروزی شخصیت منفی داستان را خواهید دید. هدف اصلی داستان بازی هم این است که به قلعه Gruntilda بروید و خواهر بانجو را از دست یک جادوگر نجات دهید.

جادوگر این بازی قصد دارد که زیبایی خواهر بانجو را بگیرد و به خودش منتقل کند. اگر شما در این بازی کشته شوید و یا بخواهید که از بازی خارج شوید، یک سکانسی به شما نمایش داده می‌شود که این جادوگر به عنوان یک شخص زیبا از قلعه‌اش خارج می‌شود و خواهر بانجو به یک هیولا ترسناک تبدیل شده است.

Total Distortion

---

استودیو Poprocket یک روزی تصمیم گرفت که سبک‌های ماجراجویی، مدیریتی و نقش‌آفرینی را با هم ترکیب کند و نامش را Total Distortion بگذراد. بازیکنان باید نقش یک تاجر میان‌کهکشانی را بازی کنند که می‌خواهد در فضا و زمان سفر کند تا بتوانید بهترین موزیک ویدیو‌های ممکن را ضبط کند.

این بازی با زیبایی ظاهری و خنده‌دار بودنش به سرعت محبوب شد. یکی از بهترین قسمت‌های آن هم سکانس پس از مرگش بود. چه توسط یک جنگجو گیتاریست کشته شوید و یا شما را آتش بزنند، بازی یک انیمیشن کامل به همراه موسیقی را به شما نشان می‌دهد تا مرگ خود را هرگز از یاد نبرید.

Conker's Bad Fur Day

---

بازی‌های پلتفرمر در روز‌های آرکید طرفداران بسیار زیادی داشت. این بازی هم شما را در نقش یک سنجاب زرنگ، به نام Conkers می‌گذاشت. این بازی که بیشتر شبیه به یک کارتون بود، شما را وادار می‌کرد که توسط این سنجاب پشمالو به بقیه کمک کنید؛ ولی در نهایت این کمک‌های شما بیشتر از اینکه خوب باشد، آسیب می‌رساند.

البته استودیو Rare سنت قدیمی خود را فراموش نکرد و در این بازی هم از سکانس‌های مرگ معروفش استفاده کرد. با توجه به محلی که در آن کشته می‌شدید، بازی سکانس‌های مختلفی را پس از مرگتان نشان می‌داد. شاید در یک کیسه خونین، شاید یک عکس در مجله و یا حتی مرگی دردناک در تنهایی. مردن در این بازی اصلا اتفاق جالبی نبود.

The Legend Of Zelda: Majora's Mask

---

فرمول بازی‌های زلدا همیشه ثابت بود. در تمامی این بازی‌ها، لینک باید تمام تلاشش را بکند تا پرنسس را از خطری که تهدیدش می‌کند نجات دهد. با الهام از این مورد، بازی Majora's Mask منتشر شد و یک زمینه و داستان بسیار تاریک‌تر را به آن اضافه کرد. در این بازی لینک تنها سه روز فرصت دارد تا از برخورد یک قمر با زمین جلو‌گیری کند. اگر هم در طول این سه روز موفق نشود، می‌تواند از یک قدرت استفاده کند تا به سه روز قبل برگردد و دوباره تلاش کند.

اگر در زمان سفر کنید، تمامی وسایلی که جمع کردید را از دست می‌دهید، ولی به جای آن تمامی توانایی‌ها و ارتقا‌های خود را حفظ خواهید کرد. در صورتی که نتوانید در این بازه سه روزه دنیا را نجات دهید، یک سکانس به شما نمایش داده می‌شود که دنیای بازی در آن توسط یک قمر نابود می‌شود.

Undertale

---

وقتی که بازی Undertale در سال ۲۰۱۵ منتشر شد، دل تمامی منتقدان و مخاطبین را به ترکیب گیم‌پلی و روایت داستانش به دست آورد. بسیاری از باس فایت‌های بازی به قدری زیبا هستند که بازیکنان آن‌ها را تا سالیان سال فراموش نخواهند کرد. اگر هم در این بازی کشته شوید، بازی معمولا به شما می‌گوید که تسلیم نشوید و به مسیر خود ادامه دهید.

با این حال در این بازی یکی از بهترین سکانس‌های مرگ پنهان شده است. اگر شما توسط Flowey شکست بخورید، بازی یک صفحه‌ای را نمایش می‌دهد که این شخصیت منفی در آن به شما می‌گوید :«این اتفاق تنهای یک کابوس بود...... و قرار نیست که هرگز از آن بیدار شوید!» سپس کل صفحه و گوش‌های شما را صدای خنده‌اش پر می‌کند و بازی خود به خود بسته می‌شود. شاید این مورد یکی از بهترین مثال‌های شکست دیوار چهارم در بازی‌ها باشد.

King's Quest VI: Heir Today Gone Tomorrow

---

بازی‌های استودیو Sierra شهرت خیلی بزرگ در زمینه سکانس‌های مرگ داشتند. جدا از این مسئله که آیا این سکانس‌ها را دوست داشتید یا نه، نمی‌توانید منکر این موضوع شوید که مرگ‌های این بازی به شدت هوشمندانه و خلاقانه بودند.

بازی King's Quest VI در این زمینه واقعا شاهکار است. شما اگر در این بازی کشته شوید، به دنیای مردگان فرستاده می‌شوید؛ جایی که در نهایت باید وقتی که زنده هستید به آن برسید. یک جورایی انگار که بازی سرنوشت شما را، چه در حال زندگی و چه در مرگ، به شما نشان می‌دهد.