۱۵ بازیگر که برای ایفای نقشهای کمیک بوکی خود به دنیا آمده بودند
در سالهای گذشته، ماجراها و شخصیتهای کمیک بوکی توانستهاند دنیای سریالها و فیلمها (و کمی بازیهای ویدیویی) را به چنگ خود درآورند. ولی بیراه نیست اگر بگوییم انتخاب درست بازیگر برای این شخصیتهای کمیک بوکی ...
در سالهای گذشته، ماجراها و شخصیتهای کمیک بوکی توانستهاند دنیای سریالها و فیلمها (و کمی بازیهای ویدیویی) را به چنگ خود درآورند. ولی بیراه نیست اگر بگوییم انتخاب درست بازیگر برای این شخصیتهای کمیک بوکی یکی از مهمترین عوامل موفقیت آنها به شمار میآید.
اقتباسهای کمیک بوکی که به طور کلی از یک مدیوم غنی و پرتاریخ دیگری الهام میگیرند، چالشهای فراوانی را در برابر خود میبینند. یکی از مهمترین آنها نیز پیدا کردن یک بازیگر مناسب برای ایفای این نقشهایِ از پیش توسعه یافته است.
خوشبختانه، مخاطبان در موارد فراوانی به تماشای جان بخشیدن بازیگران درست در این نقشهای کمیک بوکی بودهاند. این بازیگران هم از نظر ظاهر و هم از نظر درک شخصیت خود توانستهاند تا جای ممکن به ایدهآل تماشاگران نزدیک شوند. در این نوشته به سراغ ۱۵ بازیگر میرویم که به نقش کمیک بوکی خود به بهترین شکل جان دادهاند.
- 1 جان برنثال در نقش پانیشر
- 2 تام استاریج در نقش دریم
- 3 کریس ایوانز در نقش کاپیتان آمریکا
- 4 جی. کی. سیمونز در نقش جی. جونا جیمسون
- 5 میکی رورک در نقش مارو
- 6 ایان مککلن در نقش مگنیتو
- 7 پاتریک استوارت در نقش چارلز اگزویر
- 8 هیث لجر در نقش جوکر
- 9 تام هالند در نقش اسپایدرمن
- 10 جکی ارل هیلی در نقش رورشاخ
- 11 ران پرلمن در نقش هلبوی
- 12 رایان رینولدز در نقش ددپول
- 13 کریستوفر ریو در نقش سوپرمن
- 14 هیو جکمن در نقش ولورین
- 15 رابرت داونی جونیور در نقش آیرون من
جان برنثال در نقش پانیشر
پانیشر یکی از شخصیتهایی به شمار میرود که چندین برگردان لایو-اکشن دربارهاش ساخته شده است. قدمت این ساختهها به سال ۱۹۸۹ و ایفای نقش دولف لاندگرن بازمیگردد. با تکیه بر خشونت فراوان، این آنتیهیروی مارول یک شخصیت مناسب برای اکشنهای هالیوودی به شمار میآید.
ولی این ایفای نقش جان برنثال از پانیشر بود که به بهترین شکل ممکن به این شخصیت جان بخشید. برگردان سریالی از فرانک کسل شباهت بیشتری به اوریجین کمیک بوکی او داشت. برنثال نیز تا حد زیادی در این نقش بینقص ظاهر شد؛ از ایفای نقش یک شخصیت که به طور روانی شکنجه شده تا یک فیزیک آماده برای جان بخشیدن به نسخهای تیرهتر از پانیشر.
تام استاریج در نقش دریم
تلاش برای ساخت یک برگردان از سری The Sandman توسط نتفلیکس به خوبی با پرستیژ این کمیک مطابقت داشت. نتفلیکس هر آن چه نیاز بود را برای اقتباس از این رمان گرافیکی انجام داد و حتی نیل گیمن (پدیدآورندهی The Sandman) را در پروسهی ساخت سریال دخیل کرد.
نتیجهی این تلاشها پدید آمدن یک روایتِ فانتزیِ حماسیِ الهامانگیز بود که حولِ محورِ نقشِ پررنگِ داستانگویی و رویاها میچرخد. انتخاب بازیگر مناسب برای اجرای پروتاگونیست نیز نقشی حیاتی در موفقیت این سریال داشت. تام استاریج به عنوان مورفیوس، ارباب رویاها، یک اجرای ظریف را به نمایش کشید که به درستی توانست روح این موجود جاودان را در خود جای دهد.
کریس ایوانز در نقش کاپیتان آمریکا
کاپیتان آمریکا یکی از شخصیتهای پایهگذار دنیای سینمایی مارول و حماسهی Infinity Saga بود. او به عنوان نخستین انتقامجو معرفی شد و بارها و بارها در نقش محوری دنیای سینمایی مارول حضور پیدا کرد.
ایفای نقش کریس ایوانز توانست خوبی درونی و خوشبینی کهنی که معمولاً به کاپیتان آمریکا نسبت داده میشود را به نمایش بکشد. در هنگام جان دادن به کاپیتان آمریکا، کریس ایوانز توانست تبدیل به تجلی عزم نیکوکارانهی این شخصیت شود و هر سکانسی که در آن حضور دارد را مال خود کند.
جی. کی. سیمونز در نقش جی. جونا جیمسون
جی. جونا جیمسون، سردبیر دیلی بیوگل، یک شخصیت مکمل عادی نیست: او یکی از جنبههای حیاتی زندگی مرد عنکبوتی به شمار میآید. جی. کی. سیمونز هنگام ایفای این نقش، انرژی بیهمتایی از خود نشان داد که خیلی زود نظر تماشاگران را به خود جلب کرد.
سیمونز نه تنها شباهت فراوانی به این شخصیت کمیک بوکی داشت بلکه این بازیگر در هر گام پا جای پای جونا جیمسون گذاشت. با این جان بخشی شاهد شخصیتی بودیم که پر سر و صدا، نفرت انگیز و به طرز جالبی همیشه خشمگین بود. این ایفای نقش به قدری برای تماشاگران خوشایند به شمار میآمد که جی. کی. سیمونز به دنیای سینمایی مارول نیز وارد شد.
میکی رورک در نقش مارو
عنوان Sin City یک فیلم کمیک بوکی است که همتایی ندارد. زیبایی شناختیِ دیداریِ ویژهیِ این فیلم باعث شده تا بازیگران با سبک هنری کمیک بوکی ترکیب شوند. این فیلمِ آنتالوژیِ نئو-نوآر، بازیگران ماهر فراوانی را در خود جای داده است ولی میکی روک در نقش مارو جایگاه ویژهای در بین آنها دارد.
ویژگیهای فیزیکی این شخصیت شبیه چیزی فرای یک انسان هستند. او مردی با بیش از ۲ متر قد معرفی میشود که چهرهای پر از زخم دارد. با این وجود رورک به خوبی از این نقش برآمد. با کمی گریم با قطعات مصنوعی و مهارت بازیگری عالی، میکی رورک از همتای کمیک بوکی خودش غیرقابل تشخیص شد.
ایان مککلن در نقش مگنیتو
یکی از تحسین برانگیزترین بخشهای سری فیلمهای X-Men در به تصویر کشیدن ویلنها بود. ایان مککلن در نقش مگنیتو به عنوان ویلن اصلی این فرانچایز بدون شک یکی از خاطرهانگیزترین ویلنهای فیلمهای کمیک بوکی به شمار میآید.
این هنرپیشه، گزینشی ایدهآل برای به تصویر کشیدن این شخصیت چند لایه بود که به طور برابر شکوه و تباهی مگنیتو را به نمایش گذاشت. سخت است که که بازیگر دیگری را در نقش مگنیتوی سالخورده تصور کنیم؛ چرا که بازیگران زیادی نیستند که بتوانند به طور درونی با شرارت اصولی در مرکزیت مگنیتو کنار بیایند.
پاتریک استوارت در نقش چارلز اگزویر
چارلز اگزویرِ پاتریک استوارت تجلی ایدئولوژی مخالف مگنیتو بود. ولی رقابت این دو شخصیت کمیک بوکی باعث شد تا همکاری استوارت و مککلن در طول فیلمبرداری X-Men، آنها را تبدیل به دوستان خوبی برای هم کند. در فیلمها، این دو بازیگر شیمی بینقصی به عنوان دوستان پیشینی که تبدیل به دشمن هم شدهاند را به نمایش میگذارند.
هر چند مگنیتو باور خود را نسبت به نسل بشر از دست داده است ولی اگزویر در هر گام باور خود را نشان میدهد. بیرحمی بدون احساساتی که مککلن در اجرای خود نشان میدهد به همان میزان، ولی در قطب مخالف، دلسوزی استورات است. اجرای پاتریک استوارت و ایان مککلن به طور نمایانی نقشی بزرگ در به موفقیت رسیدن فرانچایز X-Men داشت.
هیث لجر در نقش جوکر
جوکر به لطف اجرای خاطرهانگیز هیث لجر در این نقش تبدیل به یکی از چالشبرانگیزترین نقشهای تاریخ سینما شده است. در هنگام گزینش بازیگر، به طور کلی از هیث به عنوان یک بازیگر رام-کام یاد میشد و انتخاب او باعث تمسخر بسیاری شد. با تمام این اوصاف، ایفای نقش او به تاریخ پیوست و یک اسکار برای لجر به ارمغان آورد.
جوکری که در فیلم The Dark Knight دیده شد یک نگارش اورجینال از این شخصیت به شمار میآمد که شباهت زیادی با کمیکها نداشت. ولی اجرای این نقش به قدری استوار از آب درآمد که هیچکس نمیتواند از آن بد بگوید. امروزه، از ماجرای آمادهسازی هیث لجر برای ایفای نقش جوکر افسانهها گفته میشود.
تام هالند در نقش اسپایدرمن
ورود اسپایدرمن به دنیای سینمایی مارول باعث هیاهوی زیادی شد چرا که تماشاچیان برای سالها چشم به راهش بودند. تام هالند در پایان تبدیل به چندین دلیل به یک انتخاب عالی برای ایفای این قهرمان تار تَن شد.
برخیها باور دارند که ایفای نقش اندرو گارفیلد یک بازآفرینی دقیقتر از مرد عنکبوتی دنیای کمیکها به شمار میآید. ولی این هالند بود که به خوبی توانست اسپایدرمن را به عنوان یک دانشآموز سادهی دبیرستان به نمایش بکشد؛ بخشی که در دنیای کمیکها یک المان بنیادین برای این شخصیت به حساب میآید.
جکی ارل هیلی در نقش رورشاخ
میتوان Watchmen را یکی از بهترین دستاوردهای فیلمهای کمیک بوکی در نظر گرفت. زک اسنایدر کار سختی را در برگردان یکی از زبانزدترین و سنتشکنترین رمانهای گرافیکی همهی تاریخ داشت. ولی در پایان، این فیلم توانست حس غمانگیز داستان اصلی را حفظ کند و به حال و هوای آن وفادار بماند.
در بین همهی شخصیتها و بازیگران فیلم Watchmen، این رورشاخِ جکی ارل هیلی بود که درخشید. با این که هر کدام از شخصیتهای این ساخته، سویههای مهمی از واقعیت یأسوارانه و تلخ این دنیا را به نمایش میکشند ولی رورشاخ به خاطر زوایای تاریک سرکوب شده و نمایش وحشیگیری دنیای Watchmen میدرخشد. جکی ارل هیلی نیز با ایفای نقش ناهنجار و آوای خشک خود توانست به خوبی شخصیتی مورد نیاز این روایت را به نمایش بکشد.
ران پرلمن در نقش هلبوی
عنوان Hellboy نیز یکی دیگر از فیلمهایی است که توانست پیش از دنیای سینمایی مارول نظر همگان را به این سبک ساختهها جلب کند. این فیلم یک دنیای جادویی و پنهان را به نمایش گذاشت که پر است از نازیهای فرقهگرا و هیولاهای دنیای زیرین. بینندگان برای تماشای یک فیلم اکشن هیولایی سراغ Hellboy آمدند و به خاطر پروتاگونیستش عاشقش شدند.
همانند همتای کمیک بوکیاش، ایفای نقش ران پرلمن در نقش هلبوی یک نمایش خشن و جذاب بود که با تزریق میزان مناسب احساسات، تبدیل به یک ترکیب موفق شد. با وجود استفادهی سنگین از بخشهای ساختگی، ایفای نقش ران پرلمن را به راحتی میتوان دوست داشت. ظاهرسازی وفادار به کمیکها نیز چیزی نیست که به این راحتی بتوان فراموشش کرد.
رایان رینولدز در نقش ددپول
کمپین شغلی رایان رینولدز برای جان بخشیدن به مزدور پرچانهی مارول در X-Men Origins: Wolverine به جاده خاکی زد. ترکیب رینولدز و ددپول یک ترکیب بهشتی بود که کم و بیش به لطف فرانچایز X-Men به جهنم منتهی شد. هر چند خوشخبتانه رایان رینولدز این فرصت را به دست آورد تا در فیلم اختصاصی ددپول نیز حضور داشته باشد تا در نقطهی عطفی در سینمای کمیک بوکی قرار بگیرد.
فیلم Deadpool پر است از خشونت و بد دهنی ویژهی تماشاگران بزرگسال که با کاریزمای بامزهترین آنتیهیروی تاریخ کمیک بوکها همراه میشود. همهی اینها نیز به لطف ایفای نقش رایان رینولدز ممکن شدهاند.
کریستوفر ریو در نقش سوپرمن
سوپرمنِ کریستوفر ریو یکی از نخستین ابرقهرمانان سینمایی بود که توانست تصویر و میراثی به یادماندنی از خود در ذهن مردم به وجود آورد. او نخستین بازیگر لایو-اکشن مرد پولادین نبود ولی اجرای او درونمایهی ویژهی خود را داشت. تا به امروز، ایفای نقش ریو به عنوان درستترین و بهترین ایفای نقش سوپرمن در دنیای لایو-اکشن به شمار میرود.
در دنیای کمیکها، واپسین فرزند کریتون به عنوان همتای نیکی و نیکبینی در بین قهرمانان دیسی به حساب میآید. این ویژگیها بودند که کریستوفر ریو در اجرای خودش از سوپرمن به نمایش گذاشت و به دل تماشاگران نشست. علاوه بر این مورد، فیزیک ظاهری او نیز انگار دقیقاً برای همین نقش طراحی شده بود.
هیو جکمن در نقش ولورین
بازیگران کمی هستند که به خاطر ایفای نقش یک شخصیت کمیک بوکی مورد علاقهی همگان قرار گرفتند و هیو جکمن یکی از آنهاست. تماشاچیان توانست یک دورهی ۱۷ ساله از ولورین هیو جکمن را ببینند؛ از روزهای نخستش در نقش یک بزنبهادر دوستداشتنی تا یک جنگجوی سالخورده که به سختی به دنبال رستگاریست.
ایفایِ نقشهایِ کمیک بوکیِ کمی در تاریخ سینما هستند که در طول دوران خود چنین گیرندگی گستردهای را به نمایش بگذارند. ایفای نقش هیو جکمن به قدری برای هواداران دوستداشتنی بود و دلشان برایش تنگ شده بود که او قرار است یک بار دیگر برای سومین فیلم ددپول برای اجرای آن بازگردد.
رابرت داونی جونیور در نقش آیرون من
هنگامی که سخن از گزینش دقیق بازیگر برای نقشهای کمیک بوکی باشد، رابرت داونی جونیور یکی از نخستین نامهایی است که به میان میآید. گزینش او نخستین قطعهای بود که پایهگذار موفقیت دنیای سینمایی مارول شد. همچنین این نقش باعث زیر و رو شدن دوران کارِ رو به زوالِ رابرت بود.
داونی نه تنها شباهت دقیقی به این قهرمان میلیاردر داشت بلکه خیلی راحت ویژگیهای تونی استارک را به نمایش گذاشت. حتی تا به امروز، جذابیت زندهدلانهی رابرت داونی جونیور در مصاحبهها و حضورهای عمومیاش، هواداران را به یاد آیرون من میاندازد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
با اینکه از این انتشار مطلب چن روزی میگذره و کسیشاید اهمیتی هم بهش نده. اما به نظرم جای استفن امل تو لیست خالیه. شاید دیگه نتونیم اولیور کوئینی به خوبی اون ببینیم
ران پرلمن در نقش هل بوی شاهکاره
تام هیدلستون برای لوکی عالی بود. البته اگه این رو در نظر نگیریم که لوکی توی کمیک ها شرارتی که تو فیلما داره رو نداره و به جاش بیشتر روی خشم تکیه میکنه. اسکار آیزاک برای مون نایت خوب بود و چارلی کاکس و دن آفریو و دقیقا برای دردویل و ویلسون فیسک ساخته شدن.
خسته نباشید آقای صفری
این فهرست سینماییتون هم مثل نوشته های کمیک بوکی تون عالی بود، بازم میگم خسته نباشید.
پس توبی مگوآیر هویج بود؟
رابرت داونی جونیور . کاپپیتان امریکا و هل من و جوکر و سوپن عالی بودن
ولی کاشکی تام هالند نبود