ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد سریال Apple Cider Vinegar | شیادی اینستاگرامی
سریال

نقد سریال Apple Cider Vinegar | شیادی اینستاگرامی

روایت خلاقانه‌ شیادی در گروه‌های مبارزه با سرطان

حمزه سروری
نوشته شده توسط حمزه سروری | ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ | ۲۰:۰۰

مواردی وجود دارد که ناخودآگاه باعث ایجاد احساس ترحم یا دلسوزی می‌شود. مثلاً اگر یک کودک را ببینید که سرطان گرفته و دارد پروسه‌ی شیمی درمانی از سر می‌گذراند، دل هر انسانی نسبت به او نرم می‌شود. وجود چنین حسی، یعنی وجود ترحم و دلسوزی نسبت به انسان‌ها، باعث بروز خلأهای روانی هم می‌شود. می‌توان اینگونه پرسید که آیا ممکن است کسی برای جلب این احساس، یک داستان دروغین طرح کند و توجهات را به سوی خودش جلب کند؟ در سریال Apple Cider Vinegar که در محوریت آن بل گیبسون حضور دارد، به حادترین مورد از خود-بیمارانگاری یا سندروم موشنهاوزن برمی‌خوریم. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا این سریال را مورد بررسی قرار بدهیم.

داستان این سریال برگرفته از اتفاقات دنیای واقعی‌ست. بل گیبسون چندین سال پیش به عنوان یک شیّاد شناخته شد که با دروغ‌پردازی توانسته به شهرت برسد و تبدیل به یک اینفلوئنسر در زمینه‌ی مبارزه با سرطان به روش طبیعی بشود. او در طی سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ توانست به رشد چشم‌گیری در این زمینه برسد که بخش مهمی از آن به دلیل فعالیت‌های حساب اینستاگرامش، یک اپلیکیشن مربوط به رژیم و تغذیه و همچنین نوشتن یک کتاب پرفروش است. با این حال، خیلی زود واقعیت ماجرا یعنی دروغین بودن ادعاهای او مشخص شد. او متهم به شیّادی، سواستفاده از صندوق‌های خیریه و ادعاهای دروغین مبنی بر مبارزه با سرطان و کمک به بیماران سرطانی شد.

نقد سریال Apple Cider Vinegar | شیادی اینستاگرامی
کیتیلین دیور ستاره‌ی اصلی‌ست؛ او با شور، هیجان و گاهی افراق در اجرای نقش بل درخشیده است.

سریال Apple Cider Vinegar که به کارگردانی سامانتا اشتراوس به تازگی از سوی شبکه نتفلیکس پخش شد، نسخه‌ای فیکشن از این ماجرا را به تصویر می‌کشد. سازندگان مطمئن شده‌اند که در خلال روایت منقطع آن، تمامی جزئیات داستان را نشان بدهند. با این سریال سرنخ‌های مرتبط را در طول سالیان بهم وصل می‌کنیم تا نهایتاً بدانیم چه اتفاقاتی منجر به چنین دروغ‌بافی بزرگی شد. در کنار بل گیبسون، شخصیت‌ها و خطوط داستانی دیگری هم هستند که تماماً به یکدیگر مربوط هستند؛ میلا بلیک به عنوان شخصیتی تأثیرگذار معرفی می‌شود که در ابتدا بل را شیفته‌ی خود می‌کند و سپس دشمن هم می‌شوند. یا لوسی را داریم که یک مبارز سرطان است و با صحبت‌های بل می‌خواهد که روشی سنتی برای مبارزه را در پیش بگیرد. یا همچنین کلایو را داریم که به عنوان یک همسر وظیفه‌شناس در کنار بل ظاهر می‌شود. تمامی این خطوط داستانی در هم تنیده‌اند.

میلا بلیک و بل گیبسون دو شخصیتی هستند که در طی سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ توانستند در زمینه‌ی مبارزه با سرطان به روش سنتی اثرگذار باشند؛ با وجود اینکه میلا برای مسیری که داشت طی می‌کرد، دلایلی موجه داشت ولی بل را عقده‌های روانی به این سمت کشاندند! میلا واقعاً با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد و قصد داشت که در برابر نهاد پزشکان استرالیایی بایستد. او دوست داشت که ثابت کند، همه‌چیز دیدگاه‌های علم مدرن درباره‌ی سرطان نیست و می‌توان با اتکا به روش‌های قدیمی‌تر هم از شر چنین بیماری مهلکی خلاص شد. او نهایتاً خودش قربانی این دیدگاه شد.

با این حال، بل گیبسون با انگیزه‌های متفاوتی وارد این رقابت شد و به وضوح از همان ابتدا دروغ می‌گفت. بخشی از این سریال به جنبه‌های روانی این شخصیت و وجهه‌ی اجتماعی او می‌پردازد؛ بل مبتلا به سندروم موشنهاوزن است و از احساس دلسوزی مردم نسبت به خودش تغذیه می‌کند تا از این طریق بتواند رشد کند و توجهات را به سوی خودش معطوف کند. وقتی که پرسش‌های بیشتری به سمت سابقه‌ی بیماری سرطان مغزی که او ادعا کرده روانه می‌شود، بل گیبسون چاره‌ای ندارد جز اینکه دست خودش را رو شده ببینند. البته که مینی‌سریال نتفلیکس، او را ابداً یک شخصیت شیطانی معرفی نمی‌کند؛ کار او جنبه‌های مثبت خودش را داشت و واقعاً کمک‌حال خیلی از افراد بود و خودش هم شخصیتی دلسوز و الهام‌بخش دارد. ولی مسیری که تماماً بر اساس دروغ پیش برود، محکوم به شکست است.

نقد سریال Apple Cider Vinegar | شیادی اینستاگرامی
او پشت مک‌بوک خود می‌نشیند، دروغ‌هایی در رسانه‌های اجتماعی سر هم می‌کند و از کسب توجه بیماران سرطانی تغذیه می‌کند!

مضامین متعددی با این سریال زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد. پیش از هر چیزی با بحران وجودی افرادی روبرو می‌شویم که مرگ را در نزدیکی خود احساس می‌کنند. مدت‌هاست که کلمه‌ی سرطان با مرگی نزدیک قرابت معنایی دارد. شوکی که افراد پس از متوجه شدن با مرگ احساس می‌کنند، چگونه است و باعث چه تغییراتی در آن‌ها می‌شود؟ خط داستانی میلا بلیک تغییری را نشان می‌دهد که در آن او از یک دختر سبک‌سر به فردی تبدیل می‌شود که هزاران نفر در سراسر جهان را مورد الهام خود قرار می‌دهد.

سریال Apple Cider Vinegar در روانکاوی ماهر عمل می‌کند و جنبه‌هایی از هر شخصیت را نمایش می‌دهد که ما را به تأمل وامی‌دارد؛ این مورد خصوصاً برای بل گیبسون مصداق دارد. او به فرزندش کم‌توجهی می‌کند، از وظایف مادری با وجود دلسوزی عقب می‌ماند، به راحتی دروغ می‌گوید، می‌تواند از احساسات دیگران هنگام روبرو شدن با بیماری مهلکی چون سرطان سواستفاده کند و… . شش قسمتی که با این سریال همراه هستیم، راهگشای ما به انگیزه‌هایی هستند که در پشت اعمال بل گیبسون وجود داشت. او به وضوح از عقده‌ی کم‌توجهی و سندروم خودبیمار-انگاری رنج می‌برد.

تدوین این مینی‌سریال به صورتی‌ست که فضای مجازی و اثرات آن بر زندگی روزمره همیشه در مرکز توجه قرار می‌گیرند. این مهم با نمایش دادن ایموجی‌ها یا پست‌های اینستاگرامی به صورت متعدد، قابل توجه است. شخصیت‌های داستان پیش از هر چیز حرفه‌ی اینفلوئنسری را پیشه کرده‌اند و فضای مجازی یکی از ابزار لاینفک شغل‌شان می‌باشد. علاوه بر این، با دنبال کردن سریال متوجه می‌شویم که چطور سوشال مدیا و مبارزه‌ در آن می‌تواند باعث شود افرادی مثل بل گیبسون بتوانند در این بستر به شیّادی بپردازند و از احساسات جمعی سواستفاده کنند. همچنین، نبرد او با میلا بلیک هم تماماً زاده‌ شده در چنین فضایی‌ست.

نقد سریال Apple Cider Vinegar | شیادی اینستاگرامی
تدوین خلاقانه‌ی سریال، دیوار چهارم را می‌شکند و شخصیت‌ها یا رسانه‌های اجتماعی مستقیماً با دنیای بیرون ارتباط برقرار می‌کنند

همه‌چیز در Apple Cider Vinegar بدون در نظر گرفتن بُعد فنی آن می‌توانست پیش‌پاافتاده باشد. به عبارت دیگر، شاهد یک جریان خبری هستیم که به لطف قدرت تدوین، سینماتوگرافی بسیار قوی و کارگردانی ملموس توانسته تبدیل به سریالی بشود که بر بینندگان اثرگذار باشد. یک گزارش خبری که می‌توانست در میان دیگر تیترها گم بشود با فیلم‌نامه‌ای قوی و روایت بسیار خاصش، حالا در قالب سینمایی فرصت عرضه‌ کردن خودش را دارد. هیچ چیز در این مینی‌سریال بیش از روایتش گیرا نیست؛ روایتی که همانند یک بازجویی خبری به چندین خط زمانی سر می‌زند تا بینندگان را از زیر و بم دلایلِ موجود در این ماجرا باخبر کند. به عنوان مثال، از همان ابتدا می‌دانیم که بل مقصر است و سپس به گذشته‌ی او می‌رویم، با این حال دانستن انگیزه‌های او به همان اندازه جذاب می‌باشد که نتیجه‌ی آن.

این مینی‌سریال با موسیقی‌های آرامش‌بخش خود سکانس‌هایی بی‌نهایت دل‌انگیز در طبیعت و فضای استرالیا به نمایش می‌کشد که با مضامین آن هماهنگ است. مدیتیشن، رشد روحی و درمانِ خود، فراتر از اینکه در طول اتفاقات قابل ردیابی باشند، به صورت زنده کاملاً در بطن اثر حس می‌شوند. عشق‌ورزیدن و حمایت احساسی بین شخصیت‌ها حاضر است و با دقت به آن‌ها می‌فهمیم که سازندگان هدفی بالاتر از به تصویر کشیدن این سریال داشته‌اند؛ انسان‌دوستی و کنار هم بودن به شکل‌های خاضعانه راهی‌ست برای مبارزه با بحران‌هایی که بیماری کشنده‌ای چون سرطان می‌تواند موجب شود.

نهایتاً می‌توان گفت که مینی‌سریال Apple Cider Vinegar با کیفیت فنی خود کاری می‌کند که یک گزارش خبری ساده، چندین برابر جذاب‌تر باشد. همه‌چیز در اینجا خاص است، از روایت منقطع داستان گرفته، تا تدوین پست مدرن آن. این اثر، سفری‌ست به شیّادی در رسانه‌های اجتماعی، بحران‌های وجودی، وضعیت‌های روانی پیچیده و بالاتر از هر چیزی نوع‌دوستی و عشق ورزیدن.

90
امتیاز ویجیاتو

نهایتاً می‌توان گفت که مینی‌سریال Apple Cider Vinegar با کیفیت فنی خود کاری می‌کند که یک گزارش خبری ساده، چندین برابر جذاب‌تر باشد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • محمد نقی پور
    محمد نقی پور | 2 ساعت قبل

    تصویر تینر مناسب نیست

مطالب پیشنهادی