پیکاچو نماد کشور ژاپن است و در بسیاری از مسابقات جهانی و رویدادهای بینالمللی که ژاپن میزبان آن است، در نقش سمبل این کشور ظاهر میشود. باور دارم گودزیلا و پیکاچو، یعنی یک هیولای گندهبک با دندانهای تیز و وحشتناک و یک خرگوش جثه کوچک زرد رنگ با لپهای گل انداخته (که سنخیتی هم باهم ندارند!) اصلیترین نمادهای کشور ژاپن از دیدگاه مجامع بینالمللی باشند. پیکاچو تا چندی پیش، یعنی قبل از آنکه سری انیمه پوکمون و شخصیت اصلی آن «اش کچام» بعد از بیست و اندی سال بازنشسته شود، کاراکتر اصلی انیمه محبوب پوکمون بود. او یک پوکمون است و هیبتی شناخته شده در دنیا دارد و هفت سال پیش با حضور در یک بازی با نام Detective Pikachu یک شمایل جدید از آن به نمایش درآمد. محبوبیت کارآگاه پیکاچو به حدی شد که یک فیلم لایواکشن از روی آن ساخته شد و حالا هم پس از گذشت چندین سال، به یکباره قسمت دوم آن برای نینتندو سوییچ عرضه شده است. بازی Detective Pikachu Returns یا همان کارآگاه پیکاچو ۲ (بازگشت) چه حرفی برای گفتن دارد و آیا میتواند یک دنباله باارزش برای بازی قبلی باشد؟
بازی کارآگاه پیکاچو برای کنسول دستی Nintendo 3DS عرضه شد و برخلاف بسیاری از بازیهای گذشته این کنسول که برای نینتندو سوییچ پورت شدند و یا به صورت ریمستر و ریمیک عرضه شدند، نینتندو هیچ گاه بازی نخست را برای دارندگان کنسول سوییچ عرضه نکرد. بازی Detective Pikachu Returns همزمان با اکران اثر اقتباسی سینمایی از روی این بازی معرفی شد اما تا سالیان سال در سکوت خبری بهسر میبرد تا اینکه چندی پیش نینتندو بالاخره زمان انتشار آن را اعلام کرد. Detective Pikachu Returns حالا در زمانی عرضه شده که تقریبا بازیهای آس و دست اول نینتندو سوییچ عرضه شدند و این کنسول کم کم به سمت بازنشستگی میرود. نینتندو سوییچ چند بازی از سری ماریو و احتمالا یک متروید پرایم ۴ را هنوز در چنته دارد و Detective Pikachu Returns هم جزو بازیهای مهم اواخر عمر این کنسول به شمار میرود اما آیا این بازی مهم، یک بازی خوب هم است؟
بازی Detective Pikachu Returns یک دنباله آبرومند اما بدون پیشرفت محسوسی برای این فرنچایز به شمار میرود. این بازی بار دیگر گیمر را به دنیای پوکمونها پرتاب میکند و ما را با یک داستان از جنس مهربانی و عطوفت روبرو میکند. پیکاچوی بامزه که در این سری بازی صحبت میکند هم همچنان دیالوگهای بانمکی دارد اما مشکل اصلی اینجاست که بازی Detective Pikachu Returns کمی بلاتکلیف است. این بازی دقیقا نمیداند برای مخاطب کوچکتر این سری طراحی شده و یا قصد دارد با هواداران بزرگسالتر پوکمون که عمری با آن سرگرم شدند سر و کله بزند. گیمپلی بازی ساده بوده و بازی از قسمت قبل هم آسانتر شده و از آنسو بخشهایی در داستان کودکانه بازی وجود دارد که هیچ ربطی به فضای فانتزی و بانمک آن ندارد. من در نهایت تصور میکنم که بازی Detective Pikachu Returns بهترین گزینه برای تجربه یک فرد بزرگسال در کنار فرزند یا برادر و خواهر کوچکترش است.
صحبت درباره پوکمون و تاریخچه آن از حوصله این مطلب خارج است چرا که برای پرداخت به این دنیای عظیم باید دست کم بیش از ۲۸ بازی اصلی که تحت نام پوکمون عرضه شده را در کنار بیش از ۴۵ بازی فرعی پوکمون و ۲۰ و اندی فصل سریال این اثر را دوره کرد و در این میان از بیش از بیست فیلم سینمایی آن و کتابها و بازیهای کارتی آن غافل نماند. در حقیقت نگاه به امپراتوری پوکمون صحبت را به درازای بسیار میکشاند. همین بس که بدانیم تمامی ۲۵ بازی اصلی این سری در زمان خود پرفروش بودند و میانگین امتیازاتشان بالای ۸۰ (از ۱۰۰) بوده شاید کافی باشد. بازیهای پوکمون عمدتا در سبک نقش آفرینی هستند و گیمر را در دنیای پوکمونها رها میکند، جایی که هر انسانی در سن مشخصی میتواند پوکمون (هیولای پاکتی) خود را داشته باشد و او را تمرین دهد و به شکار یا رقابت با دیگر پوکمونهای دنیا بپردازد. با این حال در این چند ده سال عمر این فرنچایز عناوین متفاوتی نظیر پوکمون گو برای موبایل و یا پوکمون اسنپ و همین کارآگاه پیکاچو عرضه شده که زمین بازیهای این فرنچایز را دگرگون ساخته است. بازی Detective Pikachu Returns یک عنوان کارآگاهی است که قرار است شما در آن با کمک پیکاچو و همکارش یعنی تیم، معماهایی را حل کنید و در این بین پدر گمشده تیم که دوست قدیمی پیکاچو هم هست را پیدا کنید.
بیشتر زمان بازی شما هدایت تیم را برعهده دارید و میتوانید از پیکاچو کمک بگیرید. کمکهایی که پیکاچو (که در اینجا خودش را یکی از بزرگترین کارآگاهان دنیا معرفی میکند و سطح خودش را با سطح شرلوک هولمز تقریبا یکی میداند!) به شما میکند میتواند بازی را تبدیل به آب خوردن کند. درواقع پیشنهاد میشود بههیچ وجه از پیکاچو کمک نگیرید چرا که خود بازی اساسا آنقدر آسان است که با این راهنماییها دیگر رسما تبدیل به مسخره بازی میشود! شما عملا معمای خاصی در طول این بازی کارآگاهی ندارید. پس دقیقا کارتان چیست؟ روند به این شکل است: در صحنههای وقوع جرم با دیگران حرف میزنید، یک سری دیتا و اطلاعات از آنها جمع آوری میکنید. سپس خود صحنه جرم را یک کم بالا و پایین میکنید و یک سری اکتشافات در آنجا خواهید داشت.
سازندگان برای آسانسازی بازی دست به ابتکار عمل جالبی هم زدند و پا را از ساخت حالتی به اسم Easy Mode یا Story Mode که اخیرا در برخی بازیها رایج شده هم فراتر گذاشتند. آنها حالتی را در بازی قرار دادند که Strory Jump Mode نام دارد و با شروع بازی در این حالت، میتوانید خودتان انتخاب کنید که کجای بازی را پیش بروید و کجا را صرف نظر کنید. در واقع در این حالت بازی مانند کتابی است که از هرجا که دوست داشته باشید میتوانید آن را ورق بزنید.
در نهایت هم با توجه به اطلاعاتی که جمعآوری کردید و در دفترچه یادداشت خود نوشتهاید، میتوانید یک استنتاج نهایی کنید. بازی معمولا چند حدس را به شما معرفی میکند که یکی از آنها به شکل خیلی مشخصی یک فرضیه غلط است. اگر بازهم از بین دیگر فرضیهها، یک گزینه اشتباه را حدس بزنید، در نهایت کارآگاه پیکاچو وارد داستان میشود و راهنماییتان میکند که چطور اشتباه نزنید! در حقیقت بازی جنبه تنبیهی خاصی ندارد و گیمر را به هیچوجه اذیت و یا جریمه نمیکند بلکه بارها و بارها در هربخش از بازی، فرصت مجددی به گیمر داده میشود. این فرصت مجدد هم در بخش کارآگاهی بازی یافت میشود و هم در بخشهایی که قرار است بازی یک QTE به شما نمایش دهد و شما با زدن دکمهها در زمان درست، یک حرکت خاص بزنید. در اینجا هم تا بینهایت بار بازی در کنار شماست و به شما فرصت دوباره میدهد. تنها نکته مهم در اینجا اینست که برای فهمیدن داستان بازی و رسیدن به نتایج درست و... لازم است که به زبان انگلیسی کمی تا قسمتی مسلط باشید تا بتوانید صحبتها و دیالوگها را جمعبندی کنید.
داستان اصلی: 12 ساعت
داستان + ماموریتهای فرعی: 17 ساعت
داستان بازی دو سال پس از وقایع قسمت اول میگذرد اما فکر نکنید که با عدم تجربه بازی اول و یا حتی ندیدن فیلم لایواکشن، چیزی از بازی سر در نمیآورید. خوشبختانه در همان ابتدای بازی یک خلاصه خیلی موجز و خوب از وقایع بازی نخست روایت میشود. بازی همچنین اثر اقتباسی سینمایی خود را تا حدی دست میاندازد (در این فیلم لایواکشن، بسیاری از عناصر بازی حضور نداشتند و میتوان گفت که این فیلم صرفا الهاماتی از این بازی گرفته بود) و صحنههای خندهداری را پدید میآورد.
با اینکه تیم دو سالی نسبت به بازی قبلی بزرگ شده و قاعدتا تجربه بیشتری پیدا کرده، اما دقیقا کپی پیست همان شخصیت بازی قبلی پیش روی گیمر است. همینطور باید بگویم که بر اساس عرف رایج در بازیهای پوکمونی، کاراکترهای انسانی در بازی چندان شخصیتپردازی مناسبی ندارند اما مشکل اینجاست که این بازی با سایر عناوین پوکمونی فاصله دارد و نیاز بود که به شخصیتهای انسانی بیشتر بها داده شود چرا که بازی حول محور آنها میچرخد! بهجز خود تیم، سایر شخصیتها از خواهرش گرفته تا دوستانش و... شخصیتهایی کاملا کاغذی و تکبعدی هستند که بعید است گیمر بتواند با آنها همذاتپنداری کند.
گل سرسبد بازی همچنان پیکاچوی دوست داشتنی است. سازندگان با علم بر این موضوع و محبوبیت این پوکمون دوست داشتنی، تمرکز خاصی روی این شخصیت و کارهایش داشتند. این تمرکز بیش از حد کاری کرده تا داستان بازی نسبت به قسمت قبل بدتر باشد و روند معماها (اگر بتوان نام معما بر آنها نهاد) بسیار سادهتر باشد و به بازی ضربه بزرگی وارد شود. همین روزها یک بازی از هرکول پوآرو هم عرضه شده که اگر حال و هوای بازی معمایی- کارآگاهی به سرتان زده، میتواند گزینه بهتری برایتان باشد.
Detective Pikachu Returns از گرافیک تقریبا از رده خارجی هم برخوردار است و شخصا تفاوتی بین گرافیک این بازی و نسخه 3DS آن که هفت هشت سال پیش برای یک کنسول قدیمی عرضه شد ندیدم. شاید در این مواقع بتوان گفت که بازیهای نینتندو تمرکز اصلیشان را روی گیمپلی میگذارند تا گرافیک ولی واقعیت اینجاست که در پکیج این بازی، گیمپلی هم حرف چندان قوی برای گفتن ندارد. با این حال باید اعتراف کرد که موسیقی بازی و صداگذاری آن بهخصوص در زبان اصلی خود یعنی ژاپنی، بسیار خوب بوده و سازندگان لااقل در این بخش سنگ تمام گذاشتند.
بازی Detective Pikachu Returns با تکیه بر محبوبیت این فرنچایز و علیالخصوص شخصیت پوکمون ساخته شده و با اینکه بهصورت کلی بازی بدی نیست، اما نمیتواند آن انقلابی که بازی نخست ایجاد کرد را بهدرستی ادامه دهد. بازی تقریبا چند قدم هم به عقب برداشته و یک پیشرفت به حساب نمیآید اما برای دوستداران دنیای پوکمون قطعا همچنان یک اثر دوستداشتنی است چرا که پیامهای همیشگی در قصههای پوکمون را با خود به همراه دارد. Detective Pikachu Returns یک گزینه بسیار خوب برای تجربه کردن در کنار گیمرهای کوچکتر خانهمان است.
خلاصه بگم که...
بازی Detective Pikachu Returns با تکیه بر محبوبیت پوکمون و همچنین فروش خوب بازی قبلی این اثر ساخته شده وگرنه خودش آش دهانسوزی نیست و یک پسرفت در این فرنچایز به شمار میرود. معماهای بازی بسیار آسان بوده و داستان اصلا در حد و اندازه بازی قبلی نیست. گرافیک بازی هم تفاوتی با عنوان هفت سال پیش ندارد.
میخرمش...
اگر از طرفداران پوکمون و پیکاچوی دوست داشتنی هستید، این بازی برای شماست. همچنین بهنظر من تجربه Detective Pikachu Returns در کنار یک گیمر کمسنوسالتر میتواند یک تجربه خیلی خوب را رقم بزند.
نمیخرمش...
بازی بسیار آسان است و نباید فکر کنید که با یک اثر معمایی با گیمپلی درگیرکننده و پازلهای سخت روبرو هستید. همچنین گرافیک بازی هیچ فرقی با عناوین ده سال پیش ندارد و داستان بازی هم بسیار سطحی است، هرچند در بخشهای پایان تا حدی به جذابیت میرسد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.