نقد فیلم Da 5 Bloods – ماهی گل آلود در گوداب
فیلم Da 5 Bloods به عنوان جدیدترین ساخته اسپایک لی یک فیلم جنگی-سیاسی با مضامین ضد نژادپرستی است که شاید اگر این روزها از نتفلیکس پخش نمیشد، هرگز به چنین بازخوردهای مثبتی دست پیدا نمیکرد. ...
فیلم Da 5 Bloods به عنوان جدیدترین ساخته اسپایک لی یک فیلم جنگی-سیاسی با مضامین ضد نژادپرستی است که شاید اگر این روزها از نتفلیکس پخش نمیشد، هرگز به چنین بازخوردهای مثبتی دست پیدا نمیکرد.
فیلم پنج همخون قصد دارد به نابرابریهای نژادی در آمریکا و بهطور کلی سراسر جهان از دریچه جنگ ویتنام نگاه کند. فیلم راوی داستان چهار کهنه سرباز آمریکایی است که بعد از چند سال به جنگلهای ویتنام باز میگردند تا ضمن پیدا کردن جسد همقطار سابقشان، یک صندوقچه پر از طلا را هم تصاحب کنند. Da 5 Bloods از همان دقایق ابتدایی گرایش بسیار زیادی نسبت به بیان موضوعات سیاسی و تاریخی نشان میدهد. همین امر باعث میشود فیلم در رسیدن به لحن و روایتی یکپارچه ناکام بماند. به عنوان مثال در بخشی از فصلهای پایانی پنج همخون، شخصیت پاول (با بازی دلروی لیندو) بعد از بگومگوهای مداوم از تیم جدا میشود، در این زمان با اینکه یک گروه مزدور مسلح در تعقیب او هستند و منطق روایی فیلم ضرباهنگ بالایی را طلب میکند، لی برای بیان حرفهای سیاسی-اجتماعی باب میلش، مسیری خلاف نیاز فیلم را در پیش میگیرد و با نماهایی بسته سعی میکند شعار بدهد!
مقابله با نژادپرستی و دفاع از حقوق اقلیتها از وظایف اجتماعی تمام انسانها است. اسپایک لی در فیلم Da 5 Bloods قصد دارد با نژادپرستی، به جنگ نژادپرستی برود! بسیاری از دیالوگها و نماهای فیلم موید این هستند که جامعه سیاپوستان باید با خشونت به رفتارهای نادرست اجتماعی پاسخ دهد. آیا چنین رویهای صحیح است؟ قطعا خیر. مبارزه با نژادپرستی خود نباید مروج خشونت و نادیده گرفتن قوانین اجتماعی باشد، به همین خاطر میبایست نگاهها و حرفهای انساندوستانه فیلم را زیر سوال برد. حتی اگر پنج همخون در قالب صرفا چند کلمه از زبان شخصیت نورم (با بازی چادویک بوزمن) ادای صلحطلب بودن را در بیاورد، مخاطب اصلا چنین برداشتی از فیلم نخواهد داشت؛ زیرا در سینما هرچه که میبینیم بر گفتهها ارجحیت دارد، در همان سکانس -که نورم همرزمانش را به آرامش دعوت میکند- ما شخصیتهای سیاهپوست داستان را میبینیم که آسمان را به گلوله میبنند و قبل و بعد از آن مدام از بازپسگیری حقوقشان به هر روشی حرف میزنند، پس چگونه میتوان فیلم Da 5 Bloods را یک اثر نژادپرستانه و مروج خشونت قلم داد نکرد؟ اوضاع زمانی خرابتر میشود که فیلم از زبان همان شخصیتی که شعارهای سیاسی باب طبع لی را بیان میکرد -یعنی آقای عصبانی، پاول- کلمات تحقیرآمیز و زنندهای در توصیف مردمان ویتنام میشنویم تا با دیدن چنین رفتارهای اگزوتیک و تحقیرگرایانهای کاملا از ابعاد اخلاقی پنج همخون ناامید شویم.
جدای از مسائل بالا، فیلم Da 5 Bloods به موضوعات نخنما شده و تکراری همچون اعتراض به دولت ترامپ نیز چنگ میزند تا پایگاه اجتماعی خود را تحکیم ببخشد. بهشخصه همانقدر که از تماشای فیلمهای تکراری جنوب شهری ایرانی که با علم کردن چند معتاد و چند زن زیبا، اما ستم کشیده سعی دارند اشک و آه بیننده را در بیاورند به ستوه آمدهام، از دیدن فیلمهای آمریکایی که با مسخره کردن دولت ترامپ سعی دارند دغدغهمند به نظر برسند خسته شدهام. فیلمساز حق دارد نسبت به اوضاع نابه سامان جامعه خود معترض باشد، اما این اعتراض و حقطلبی را باید در لوای قصه و ساختاری مناسب بیان کند نه اینکه در هر فیلمی و از زبان هرشخصیتی چند تیکه سیاسی گفته شود، تیکههایی که اصلا به آن شخصیتها مربوط نیستند و برای مخاطب جدی سینما چه بسا مضحک بهنظر میرسند.
پنج همخون از چهار کهنه سرباز حرف میزند، سربازانی که شغل و باورهایی متفاوت دارند، اما به خاطر آرمانهایی یکسان زیر پرچم مشترکی جمع شدهاند. اما متاسفانه فیلم قادر نیست شخصیتهایش را پرورش دهد و ما را با چهار پیرمرد متمایز روبه رو کند. تمام مردهای قصه شبیه به کلیشههای فیلمهای جنگی دهه 70 هستند و اگر یک یا دو نفر از آنها را حذف کنیم هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. به عنوان نمونه میتوان به کشته شدن شخصیت ادی (با بازی نورم لوئیس) اشاره کرد. بعد از نصف شدن این مرد به واسطه مینهای باقی مانده از دوران جنگ آمریکا و ویتنام هیچ حس همذاتپنداری یا ناراحتی در بیننده برانگیخته نمیشود و همین امر نشان میدهد فیلم جدید اسپایک لی تا چه اندازه در معرفی شخصیتهایش ناکام است.
فیلم سعی میکند واکنشهای عاطفی کمرمق و سطحی خود را جایگزین منطق روایی اثر کند. مثلا انتظار دارد ما دلنگران عشق پسر پاول به آن دختر فرانسوی -یا تبعات این دلبستگی برای گروه، همچون فراری دادن دختر و همراهانش توسط پسر- بشویم و برخی رفتارهای آنها اینگونه توجیه پیدا کند. وقتی نمیتوانیم تم غالب بر اثر -سیاسی یا جنگی- را تشخیص دهیم و فیلم خود را تا حد شعارزدگی پایین میآورد، نمیتوان انتظار داشت چنین عواملی حتی با وجود رقم زدن موقعیتهایی قابلقبول، ساختمان کلی فیلم را از فروپاشی نجات دهند.
نوع گریم و چهرهآرایی شخصیتها در فلاشبکها (گذشتهنمایی) موضوعی است که اشاره به آن خالی از لطف نیست. انتظار نداریم هر فیلمی همانند مرد ایرلندی با تکنولوژیهای پیشرفته و گرانقیمت چهره بازیگرانش را در فلاشبکها جوان کند، اما انتظار چیزی همانند فیلم Da 5 Bloods را هم نداریم! یکبار دیگر صحنههای مربوط به جنگ ویتنام فیلم را از نظر بگذرانید تا به خوبی متوجه شوید فرق چندانی میان چهره سربازان فیلم در زمان حال و گذشته نیست!
اسپایک لی بهتر است بهجای تکرار موضوعاتی که پیش از این در فیلمهایش به آنها پرداخته، به دنبال مضامین انسانی جدیدی برای فیلمسازی باشد یا حداقل آنقدر به ماجرا و شخصیتهایش عمق ببخشد که بتوانیم آنها را باور کنیم و از غمشان تاثیر بپذیریم. فیلم پنج همخون قادر نیست خطوط داستانی خود را در نقطه مناسبی به یکدیگر پیوند بزند و میل بیش از اندازه کارگردان برای بیان شعارهای سیاسی در همان سبک مونتاژی همیشگیاش باعث شده فیلم خسته کننده شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
دقیقا درسته و به نظرم خیلی فیلم شعارزده ای بود. یه جور نژادپرستی معکوس رو تبلیغ می کرد و فیلم رو فدای شعارهاش کرده بود.