ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

بررسی بازی Zelda: Link’s Awakening – خواب خوش لینک

انتشار در ۱۵ مهر ۱۳۹۸
محسن وفانژاد
نوشته شده توسط محسن وفانژاد | ۱۵ مهر ۱۳۹۸ | ۲۲:۰۰
محسن وفانژاد
محسن وفانژاد

منتشر‌ شده در 5 سال قبل
اشتراک گذاری:

این مطلب کاملا راجع به لینک است نه زلدا. چون اصلا خبری از زلدا در این بازی نیست. اسم شخصیت اصلی بازی هم که خب لابد می‌دانید زلدا نیست و لینک صدایش می‌کنند. اگر هم نمی‌دانستید مسئله‌ای نیست، از اینجا به بعد یادتان باشد که قهرمان داستان ما همیشه لینک بوده و زلدا شاهزاده‌ای است که عمدتا باید لینک نجاتش می‌داد. حالا اصلا بحث سر این‌ها هم نیست. Link's Awakening حتی در هایرول، دنیای پر رمز و راز سری بازی زلدا هم در جریان نیست و عجیب‌تر اینکه حتی شخصیت‌های ماریو هم در این بازی هستند، حتی پرنسس پیچ که مدام توسط باوزر خبیث دزدیده می‌شود و ماریو ده‌ها بار نجاتش داده. عجب آش شله قلم‌کاری شده و احتمالا چه بازی ضعیف و بی‌بنیه‌ای از آب در آمده. اما چه زیباست که سخت در اشتباهید.
بررسی بازی The Legend of Zelda: Link’s Awakening
امتیاز متاکریتیک: 88 امتیاز
امتیاز دهید:
  • عالی
  • خوب
  • متوسط
  • خوب نیست!
  • ضعیف!
میانگین امتیاز کاربران 8.7
در دسترس برای:
5 تصویر
بیشتر
ناشر بازی: نینتندو
سازنده بازی: Grezzo

یک نمای کلی از Link's Awakening

بازی‌های سری زلدا معمولا در جهانی به نام هایرول در جریان هستند و محوریت داستان هم پیرامون لینک و زلدا می‌چرخد ولی در Link's Awakening که اصلا قرار نبوده یک بازی کامل و مجزا باشد اصلا داستان کمی تغییر کرده. لینک طوفان‌زده به جزیره‌ای می‌رسد که Koholint نام دارد و بارزترین مشخصه‌اش آن است که یک تخم بزرگ روی نوک کوه وسط جزیره جای خوش کرده. افسانه‌ها می‌گویند که این تخم مامن هیولای خفته‌ای است به نام Wind Fish و تنها راه نجات زلدا از این جزیره آن است که ویند فیش را از خواب بیدار کند. اما چطور؟

حالا هدف چه هست؟

راه حل یافتن ۸ ساز مختلف و نواختن یک موسیقی خاص است. اما این ۸ ساز هر کدام در دانجن یا سیاه‌چاله‌هایی قرار گرفته‌اند که هر کدام از این دانجن‌ها یک پازل بزرگ و دشوارند و در نتیجه رسیدن به سازها کار ساده‌ای نیست. البته که لینک بعد از تمام کردن دانجن‌های پنج و شش با حقیقتی دیگر روبرو می‌شود ولی نباید داستان عاشقانه‌ی نافرجام لینک و مارین، دخترک خوش صدای دهکده مابه را بیخیال شویم. در پس نامی که برای بازی انتخاب شده مفهوم جالبی نهفته که از اواسط بازی کم کم به آن پی می‌برید و متوجه می‌شوید که چرا دنیای بازی تا این حد با دیگر زلداها تفاوت دارد. گرچه کسی از زلدا انتظار مفاهیم پیچیده و داستان عاشقانه خاصی ندارد اما همین تم کلی و پرداخت ساده به آن برای کسانی که چیزی فراتر از نجات یک شاهزاده را طلب می‌کنند احساس تازگی دارد.

چرا Link's Awakening معرکه است؟

Link's Awakening یک ویژگی خیلی خوب که نه، عالی و درجه یک دارد: پازلی چندلایه و به هم پیوسته از ابتدا تا انتها، پازلی به نام جزیره Koholint. این جزیره که از نگاه بالا به پایین خیلی هم بزرگ به نظر نمی‌رسد، عمق عجیبی دارد. همان اول بازی با ده‌ها موقعیت مواجه می‌شوید که مواجهه با آن‌ها برایتان غیرممکن است. حکمت و دلیل وجود تک‌تک آن‌ها را ساعت‌ها بعد و با دست یافتن به ابزارهای جدیدی که به شما اجازه حل معماهای پیچیده‌تر را می‌دهد متوجه می‌شوید. بازی یک معمای به هم پیوسته و عظیم است که چیزی جز نبوغ طراحان مراحلش را فریاد نمی‌زند. کافی است نیمه‌های بازی برگردید و همه پازل‌هایی که ابتدا دیده بودید و در حل کردنشان ناتوان بودید را دوباره ارزیابی کنید و از مسیرهایی که پیش‌رویتان قرار می‌گیرد شگفت‌زده شوید. جزیره Koholint اگرچه تکه تکه طراحی شده ولی در تمام قسمت‌هایش به همه ابزارهای لینک فکر شده و هیچوقت روند بازی خطی نمی‌شود. Link's Awakening نه تنها در سال ۱۹۹۳ بلکه حتی الان هم در زمینه گیم دیزاین از زمان خودش جلوتر است و کمتر بازی بزرگ و کوچکی را می‌توان با لحاظ پیچیدگی در کنارش قرار داد.

حتی پس از اینکه گوشه به گوشه‌ی جزیره را گشتید و تک تک معماها را حل کردید، باز هم کار برای انجام دادن در این بازی وجود دارد. با پیدا کردن یا خریدن کتیبه‌های مختلف می‌توانید برای خودتان دانجن یا سیاهچاله طراحی کنید و از معماهایی که این بار خودتان ساخته‌اید لذت ببرید. گرچه عمق این معماها به اندازه پازل‌های اصلی بازی نیست و نمی‌توانید ویرایش اساسی روی شمایل اتاق‌های هر دانجن داشته باشید ولی اگر عشق بازی گریبانتان را گرفته چند ساعتی گیم‌پلی اضافه برای سرگرم شدن خواهید داشت. شاید هم در آینده نینتندو به فکر این باشد که یک بازی در سبک لول ادیتور و مشابه سوپر ماریو میکر با محوریت طراحی دانجن‌های زلدا بسازد و کاش چنین روزی بیاید.

پیدا کردن صدف‌های دریایی و یا تکه قلب‌هایی که در نهایت به جان لینک یک قلب کامل اضافه می‌کند هم از دیگر تفریح خوره‌هایی است که نمی‌توانند به سادگی از بازی دل بکنند. بسته به اینکه چقدر پازل‌ها گیجتان کنند و چقدر دنبال باز کردن همه نقاط بازی باشید، احتمالا بین ۱۵ تا ۳۰ ساعت درگیر Link's Awakening خواهید شد. همان چند ساعت ابتدایی متوجه خواهید شد که زلدای جدید چقدر ماجراجوی درونتان را قلقلک داده و تا کجا دوست دارید پیش بروید.

و فراموش نکنید که Link's Awakening یک ریمیک واقعی است و همه انتظاراتی که از گیمی با لیبل «ریمیک» دارید را تمام و کمال برآورده می‌کند. بازی ساخته شده در سال ۱۹۹۳ توسط نینتندو آنقدر استاندارد بوده که در سال ۲۰۱۹ هیچ نیازی به آن نبوده که حتی قسمت‌هایی از آن هم اصلاح شود. Link's Awakening سال ۲۰۱۹ دقیقا همان بازی سال ۱۹۹۳ است با گرافیک چشم‌نواز و کنترل بهتر که به واسطه پیشرفت تکنولوژی طی ۲۶ سال اخیر امکان‌پذیر شده. استانداردها سر جای خودش باقی مانده و اگر امروز بازی را تجربه کنید احتمالا باورتان نمی‌شود که همین بازی را ۲۶ سال پیش ژاپنی‌ها روی دستگاهی ۸ بیتی با پردازنده ۴.۱۹ مگاهرتزی ساخته‌اند.

Link's Awakening یک ضعف اساسی بیشتر ندارد

بازی دو ایراد دارد که یکی به تجربه شما آسیب وارد می‌کند و دیگری آنقدرها هم مهم نیست. یکی سرنخ ندادن‌های غیرمنصفانه و یکی هم افت فریم در نواحی پرجزئیات که کمر نینتندو سوییچ را خم می‌کند

بسیار خب، منطقی است که باید در یک پازل همه چیز را خودتان پیدا کنید اما بازی باید شما را در مسیر درستی قرار بدهد و Link's Awakening خیلی اوقات خصوصا پس از دستیابی به یکی از ۸ ساز اصلی، شما را به امان خدا رها می‌کند و هیچ راهی پیش پایتان نمی‌گذارد که چه کنید. یا مجبورید یوتیوب را آتش کنید و ویدیوی قدم به قدم ببینید یا اینکه سانت به سانت نقشه را متر کنید. یک جغد خردمند هر از گاهی در نقاط مشخص ظاهر می‌شود و یک پیرمرد خجالتی هم از پشت تلفنی که در برخی نقاط نقشه تعبیه شده به شما سرنخ‌های بسیار مبهمی می‌دهند ولی گاهی حتی این دو هم کاری از دستشان بر نمی‌آید.

ماجرا موقعی که کوئست‌های دست‌به‌دست کردن آیتم‌های کوچک مانع پیشروی‌تان می‌شود حسابی گنگ می‌شود. اگر پیش از حل یک معما لازم است بیل داشته باشید، چه بهتر که لینک به نوعی در مسیرش به بیل برسد نه اینکه بدون داشتن آیتمی که نمی‌دانید اصلا در بازی وجود دارد معمای کلامی مطرح شود.

مدت زمان بازی

داستان اصلی: ۱۷ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۱۹ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۲۵ ساعت

ماجرای دیگری که البته به اندازه قبلی تاثیرگذار نیست ولی ممکن است در همان دقایق ابتدایی اخم‌هایتان را توی هم ببرد، افت فریمی است که ضمن رسیدن به روستای Mabe تجربه می‌کنید. از کلبه که پایتان را بیرون می‌گذارید، با اولین حرکت به چپ و راست افت فریم کاملا محسوسی را می‌بینید که پیش خودتان می‌گویید به به سالی که نکوست از بهارش ولی خب هول نکنید چون نهایتا همینجا یا دو سه جای دیگر از نقشه شاهد چنین افت فریم قابل تشخیصی هستید و در باقی بازی هیچ اثری از آه و ناله کشیدن سوییچ زیر گرافیک آبدار و خوش رنگ این بازی نیست.
حضور شخصیت‌های غیر زلدایی را هم ابتدای صحبت برایتان گفتم. البته که قضیه جالبی دارد. پروژه Link's Awakening در ابتدا اصلا جدی نبوده و به چشم یک فعالیت جانبی به آن نگاه می‌شد بنابراین کارگردان کار تصمیم گرفت با استانداردها هم کمی بازی کند و شخصیت‌های دیگر نینتندو را وارد بازی کند. نتیجه این شد که در ورژن نهایی Link's Awakening از گومباها گرفته تا تصاویری از شخصیت‌های محبوب‌تر در بازی وجود دارند و حتی برای بعضی از آن‌ها مرحله طراحی شده. مثل مرحله بامزه‌ای که باید Chain Chomp را آزاد کنید و به ماجراجویی با خودتان ببرید. مراحل دو بعدی مشابه با New Super Mario هم گرچه خاطره‌انگیز هستند اما بسیار کوتاه و خالی از هر گونه معمای چالش‌سازی هستند و صرفا پلی هستند میان دو محیط متفاوت بازی.

خلاصه بگم که...

Link's Awakening را اگر به چشم یک بازی ماجراجویانه و معمایی نگاه کنید که در مقیاس ظاهری کوچک ولی در باطن پهناور ساخته شده، تقریبا هیچ ایراد غیرفنی ندارد و یک بازی کامل است که بین بازی‌های ساخته شده با استاندارد گیمرهای نوجوان امروز حکم معجون درجه یکی را دارد که نه تنها شما را با مفهوم گیم دیزاین آشنا می‌کند بلکه مثل یک سیلی محکم برق از سرتان می‌برد و به یادتان می‌آورد که بازی یعنی چه و آنچه که این روزها عمدتا توسط استودیوهای کوچک و بزرگ در سبک‌های مشابه ساخته می‌شود چقدر با استانداردهای نینتندو فاصله دارد.

می‎خرمش

Link's Awakening نسبتا جهان کوچکی دارد که در کمتر از ده دقیقه می‌توانید تمام مناطقش را زیر و رو کنید اما این بازی لایه‌های پنهان فراوانی دارد که نه در همان یکی دو ساعت اول، بلکه شاید در واپسین لحظات بازی بتوانید به آن‌ها گام بگذارید. از همان منطقه ابتدایی بازی گرفته تا جلوتر، جزیره Koholint پر از نقاطی است که باید اکتشاف کنید. اگر یک ماجراجوی حقیقی هستید در دنیای این بازی ساعات طولانی زندگی خواهید کرد و از هر لحظه‌اش لذت می‌برید.

نمی‎خرمش

باید کوتاه بگویم: اگر فکر می‌کنید این مدل بازی‌ها برای بچه‌هاست یا چون گرافیک واقع‌گرایانه ندارد پس ارزش زمان گذاشتن ندارد به تجربه این بازی فکر نکنید. ذات پرمعما و طراحی مراحل شاهکار این بازی نیازمند حوصله و انرژی است و برای کسانی ساخته شده که دنبال تفریح پاپ‌کورنی و بی‌مغز پای بازی‌‌های ویدیویی نیستند. Link's Awakening یکی از مثال‌هایی است که راجر ایبرت باید پیش از مرگ تجربه می‌کرد تا به هنر بودن ویدیو گیم پی ببرد.

  • امتیاز ویجیاتو95
  • امتیاز
    • عالی
    • خوب
    • متوسط
    • خوب نیست!
    • ضعیف!
    میانگین امتیاز کاربران 8.7
  • امتیاز متاکریتیک88
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • Shayan Ghouryani
    Shayan Ghouryani | ۲۴ اسفند ۱۳۹۸

    خیلی عالیه حتما باید بخرمش

  • Milad Hadifar
    Milad Hadifar | ۱۶ مهر ۱۳۹۸

    مرسی از نقد شما
    من بازی کردم ولی افت فرم ندیدم
    بنظرم مهمترین مشکلی که میشه دید اینه که خیلیا تو مملکت ما براش پولی نمیدن
    یه مورد عجیب هم اینه که هر کی منو موقع تجربه بازی میدید یه تیکه ای بارمون میکرد میگفت این بازی مال بچه هاس?

    • sajjadbsh
      sajjadbsh | ۱۶ مهر ۱۳۹۸

      کلا وقتی سوییچ دستت میگیری باید منتظر هنرنمایی اطرافیان باشی.

    • محسن وفانژاد
      محسن وفانژاد | ۱۶ مهر ۱۳۹۸

      اهمیت نده. از زندگیت لذت ببر. D:

مطالب پیشنهادی