بازیهای سری زلدا معمولا در جهانی به نام هایرول در جریان هستند و محوریت داستان هم پیرامون لینک و زلدا میچرخد ولی در Link's Awakening که اصلا قرار نبوده یک بازی کامل و مجزا باشد اصلا داستان کمی تغییر کرده. لینک طوفانزده به جزیرهای میرسد که Koholint نام دارد و بارزترین مشخصهاش آن است که یک تخم بزرگ روی نوک کوه وسط جزیره جای خوش کرده. افسانهها میگویند که این تخم مامن هیولای خفتهای است به نام Wind Fish و تنها راه نجات زلدا از این جزیره آن است که ویند فیش را از خواب بیدار کند. اما چطور؟
راه حل یافتن ۸ ساز مختلف و نواختن یک موسیقی خاص است. اما این ۸ ساز هر کدام در دانجن یا سیاهچالههایی قرار گرفتهاند که هر کدام از این دانجنها یک پازل بزرگ و دشوارند و در نتیجه رسیدن به سازها کار سادهای نیست. البته که لینک بعد از تمام کردن دانجنهای پنج و شش با حقیقتی دیگر روبرو میشود ولی نباید داستان عاشقانهی نافرجام لینک و مارین، دخترک خوش صدای دهکده مابه را بیخیال شویم. در پس نامی که برای بازی انتخاب شده مفهوم جالبی نهفته که از اواسط بازی کم کم به آن پی میبرید و متوجه میشوید که چرا دنیای بازی تا این حد با دیگر زلداها تفاوت دارد. گرچه کسی از زلدا انتظار مفاهیم پیچیده و داستان عاشقانه خاصی ندارد اما همین تم کلی و پرداخت ساده به آن برای کسانی که چیزی فراتر از نجات یک شاهزاده را طلب میکنند احساس تازگی دارد.
Link's Awakening یک ویژگی خیلی خوب که نه، عالی و درجه یک دارد: پازلی چندلایه و به هم پیوسته از ابتدا تا انتها، پازلی به نام جزیره Koholint. این جزیره که از نگاه بالا به پایین خیلی هم بزرگ به نظر نمیرسد، عمق عجیبی دارد. همان اول بازی با دهها موقعیت مواجه میشوید که مواجهه با آنها برایتان غیرممکن است. حکمت و دلیل وجود تکتک آنها را ساعتها بعد و با دست یافتن به ابزارهای جدیدی که به شما اجازه حل معماهای پیچیدهتر را میدهد متوجه میشوید. بازی یک معمای به هم پیوسته و عظیم است که چیزی جز نبوغ طراحان مراحلش را فریاد نمیزند. کافی است نیمههای بازی برگردید و همه پازلهایی که ابتدا دیده بودید و در حل کردنشان ناتوان بودید را دوباره ارزیابی کنید و از مسیرهایی که پیشرویتان قرار میگیرد شگفتزده شوید. جزیره Koholint اگرچه تکه تکه طراحی شده ولی در تمام قسمتهایش به همه ابزارهای لینک فکر شده و هیچوقت روند بازی خطی نمیشود. Link's Awakening نه تنها در سال ۱۹۹۳ بلکه حتی الان هم در زمینه گیم دیزاین از زمان خودش جلوتر است و کمتر بازی بزرگ و کوچکی را میتوان با لحاظ پیچیدگی در کنارش قرار داد.
حتی پس از اینکه گوشه به گوشهی جزیره را گشتید و تک تک معماها را حل کردید، باز هم کار برای انجام دادن در این بازی وجود دارد. با پیدا کردن یا خریدن کتیبههای مختلف میتوانید برای خودتان دانجن یا سیاهچاله طراحی کنید و از معماهایی که این بار خودتان ساختهاید لذت ببرید. گرچه عمق این معماها به اندازه پازلهای اصلی بازی نیست و نمیتوانید ویرایش اساسی روی شمایل اتاقهای هر دانجن داشته باشید ولی اگر عشق بازی گریبانتان را گرفته چند ساعتی گیمپلی اضافه برای سرگرم شدن خواهید داشت. شاید هم در آینده نینتندو به فکر این باشد که یک بازی در سبک لول ادیتور و مشابه سوپر ماریو میکر با محوریت طراحی دانجنهای زلدا بسازد و کاش چنین روزی بیاید.
و فراموش نکنید که Link's Awakening یک ریمیک واقعی است و همه انتظاراتی که از گیمی با لیبل «ریمیک» دارید را تمام و کمال برآورده میکند. بازی ساخته شده در سال ۱۹۹۳ توسط نینتندو آنقدر استاندارد بوده که در سال ۲۰۱۹ هیچ نیازی به آن نبوده که حتی قسمتهایی از آن هم اصلاح شود. Link's Awakening سال ۲۰۱۹ دقیقا همان بازی سال ۱۹۹۳ است با گرافیک چشمنواز و کنترل بهتر که به واسطه پیشرفت تکنولوژی طی ۲۶ سال اخیر امکانپذیر شده. استانداردها سر جای خودش باقی مانده و اگر امروز بازی را تجربه کنید احتمالا باورتان نمیشود که همین بازی را ۲۶ سال پیش ژاپنیها روی دستگاهی ۸ بیتی با پردازنده ۴.۱۹ مگاهرتزی ساختهاند.
بازی دو ایراد دارد که یکی به تجربه شما آسیب وارد میکند و دیگری آنقدرها هم مهم نیست. یکی سرنخ ندادنهای غیرمنصفانه و یکی هم افت فریم در نواحی پرجزئیات که کمر نینتندو سوییچ را خم میکند
بسیار خب، منطقی است که باید در یک پازل همه چیز را خودتان پیدا کنید اما بازی باید شما را در مسیر درستی قرار بدهد و Link's Awakening خیلی اوقات خصوصا پس از دستیابی به یکی از ۸ ساز اصلی، شما را به امان خدا رها میکند و هیچ راهی پیش پایتان نمیگذارد که چه کنید. یا مجبورید یوتیوب را آتش کنید و ویدیوی قدم به قدم ببینید یا اینکه سانت به سانت نقشه را متر کنید. یک جغد خردمند هر از گاهی در نقاط مشخص ظاهر میشود و یک پیرمرد خجالتی هم از پشت تلفنی که در برخی نقاط نقشه تعبیه شده به شما سرنخهای بسیار مبهمی میدهند ولی گاهی حتی این دو هم کاری از دستشان بر نمیآید.
ماجرا موقعی که کوئستهای دستبهدست کردن آیتمهای کوچک مانع پیشرویتان میشود حسابی گنگ میشود. اگر پیش از حل یک معما لازم است بیل داشته باشید، چه بهتر که لینک به نوعی در مسیرش به بیل برسد نه اینکه بدون داشتن آیتمی که نمیدانید اصلا در بازی وجود دارد معمای کلامی مطرح شود.
داستان اصلی: ۱۷ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۱۹ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۲۵ ساعت
Link's Awakening را اگر به چشم یک بازی ماجراجویانه و معمایی نگاه کنید که در مقیاس ظاهری کوچک ولی در باطن پهناور ساخته شده، تقریبا هیچ ایراد غیرفنی ندارد و یک بازی کامل است که بین بازیهای ساخته شده با استاندارد گیمرهای نوجوان امروز حکم معجون درجه یکی را دارد که نه تنها شما را با مفهوم گیم دیزاین آشنا میکند بلکه مثل یک سیلی محکم برق از سرتان میبرد و به یادتان میآورد که بازی یعنی چه و آنچه که این روزها عمدتا توسط استودیوهای کوچک و بزرگ در سبکهای مشابه ساخته میشود چقدر با استانداردهای نینتندو فاصله دارد.
Link's Awakening نسبتا جهان کوچکی دارد که در کمتر از ده دقیقه میتوانید تمام مناطقش را زیر و رو کنید اما این بازی لایههای پنهان فراوانی دارد که نه در همان یکی دو ساعت اول، بلکه شاید در واپسین لحظات بازی بتوانید به آنها گام بگذارید. از همان منطقه ابتدایی بازی گرفته تا جلوتر، جزیره Koholint پر از نقاطی است که باید اکتشاف کنید. اگر یک ماجراجوی حقیقی هستید در دنیای این بازی ساعات طولانی زندگی خواهید کرد و از هر لحظهاش لذت میبرید.
باید کوتاه بگویم: اگر فکر میکنید این مدل بازیها برای بچههاست یا چون گرافیک واقعگرایانه ندارد پس ارزش زمان گذاشتن ندارد به تجربه این بازی فکر نکنید. ذات پرمعما و طراحی مراحل شاهکار این بازی نیازمند حوصله و انرژی است و برای کسانی ساخته شده که دنبال تفریح پاپکورنی و بیمغز پای بازیهای ویدیویی نیستند. Link's Awakening یکی از مثالهایی است که راجر ایبرت باید پیش از مرگ تجربه میکرد تا به هنر بودن ویدیو گیم پی ببرد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خیلی عالیه حتما باید بخرمش
مرسی از نقد شما
من بازی کردم ولی افت فرم ندیدم
بنظرم مهمترین مشکلی که میشه دید اینه که خیلیا تو مملکت ما براش پولی نمیدن
یه مورد عجیب هم اینه که هر کی منو موقع تجربه بازی میدید یه تیکه ای بارمون میکرد میگفت این بازی مال بچه هاس?
کلا وقتی سوییچ دستت میگیری باید منتظر هنرنمایی اطرافیان باشی.
اهمیت نده. از زندگیت لذت ببر. D: