سوپرمسیو گیمز قصد دارد سری دارک پیکچرز را با بازیهای متفاوتی همراه کند که همگی توسط یک راوی روایت میشوند. حالا اولین عنوان از این سری با نام Man of Medan عرضه شده که آن را میتوان گاهی خوب و گاهی بد دانست. در ادامه بررسی Man of Medan را در دیجیاتو مطالعه کنید.
یک غریبه، پسری اهل مطالعه همراه با برادر عاشق پیشه و مردد، دختری اهل خطر و برادرش که نمونه آن را بارها و بارها در فیلمهای سطح پایین هالیوودی دیدهایم. استفاده از این شخصیتها در کنار برخورداری از المانهای کاملا تکراری -اما همچنان جذاب و شوکهکننده- برای ترساندن بازیکنان نشان میدهد که سوپرمسیو گیمز ترجیح داده از چارچوبی استفاده کند که پیش از این جواب داده است.
در واقع سوپرمسیو گیمز ترجیح داده باز هم نمونهای از سبک خاص خود در روایت بازیها را به نمایش بگذارد؛ بازیکنان در Man of Medan در نقش پنج جوان قرار میگیرند که بعد از وقوع اتفاقاتی به ناچار وارد یک کشتی قدیمی، متروک و ترسناک میشوند.
آنها برای نجات یافتن از کشتی باید مسیرهای مختلفی را طی کنند که در این بین مشکلات زیادی برایشان پیش میآید. بازیکنان با تصمیمات خود میتوانند آنها را نجات دهند و حتی آنها را به کام مرگ بکشانند.
یکی از مواردی که در این عنوان توی ذوق میزد، گرافیک چهره شخصیتها بود. تغییر ناگهانی حالت چهره (خصوصا در شخصیت Julia) باعث میشد حس کنید با یک ربات طرف هستید. به همین دلیل ممکن است گاهی اوقات متوجه نشوید که شخصیتتان چه حسی دارد، موضوعی که در یک بازی ترسناک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
شما در یک کشتی تاریک و وحشتناک حضور دارید و با اتفاقات مختلف و عجیبی روبهرو میشوید. از دیرباز همیشه یکی از ابزار ترساندن در سینما و حتی بازیها استفاده از کشتی متروک در میانه اقیانوس در یک شب طوفانی بود. اگر این کشتی متعلق به جنگ جهانی دوم باشد حتی میتوان آن را کمی ترسناک تر هم خواند.
استفاده از المانهای تکراری برای ترساندن بازیکن در Man of Medan بیداد میکند. در واقع مدام شما با حرکت ناگهانی دوربین روبهرو هستید که شما را شوکه کند. این اتفاق از ابتدا تا انتهای بازی رخ میدهد. موضوعی که در ابتدا کاملا ترسناک است اما هرچه در بازی پیش میروید تکراری و اضافی به نظر میرسند.
البته به طور کلی باید گفت داستان بازی به اندازه کافی قدرتمند است و کشش قابل توجهی دارد. شما در کشتی تاریک و ترسناک هر تصمیمی که بگیرید میتواند یک پایانبندی جدید برایتان رقم بزند. در واقع یکی از نقاط قوت اصلی بازی این است که به خوبی حتی کوچکترین تصمیمهایتان میتواند روند بازی را تغییر دهد.
در Man of Medan شما باید گاهی اوقات دیالوگهای مختلفی را ادا کنید. تک تک این دیالوگها و حتی انتخابهایی که میکنید روی ارتباط شخصیتها تاثیرگذار خواهند بود. این که شخصیتها به هم اعتماد داشته باشند در Man of Medan میتواند کلیدی باشد. در هر زمانی از بازی میتوانید وضعیت ارتباط شخصیتی که تحت کنترل دارید با دیگر شخصیتهای قابل بازی را مشاهده کنید.
اما مهمترین و جدیدترین اتفاقی که در Man of Medan رخ داده، خلاقیت جالب توجه سوپرمسیو گیمز است. تا به این جا همه مواردی که به آن اشاره کردیم این بازی را به یک عنوان کاملا معمولی تبدیل میکند که از داستان و شخصیتپردازی بسیار کلیشهای بهره میبرد. اما اصلیترین نقطه قوت Man of Medan توجه سوپرمسیو گیمز به بخش Co-op یا همکاری مشترک است.
بدون شک تماشای یک فیلم ترسناک در کنار دوستان هیجان بیشتری دارد. چون با هم میترسید و تعاملاتی که دارید میتواند بسیار جذاب و جالب باشد. در Man of Medan خلاقیت جالبی به خرج داده شده و شما میتوانید با یکی از دوستانتان به طور همزمان این بازی را تجربه کنید؛ اما به این شکل که هرکدام کنترل برخی از شخصیتهای بازی را بر عهده دارید.
این اتفاق میتواند هم به صورت آنلاین و هم به صورت آفلاین رخ دهد. تجربهی این بازی به صورت دو نفره تفاوتهای قابل توجهی با تجربه تک نفرهاش خواهد داشت. در واقع در بازی دو نفره شما صحنههایی را میبینید که در تجربه یک نفره ممکن است هرگز با آن مواجه نشوید.
برخی کاستیها و سوراخهای داستان بازی در بخش دو نفره کاملا قابل درک میشود. خصوصا اگر بتوانید به طور همزمان صدای دوستتان را بشنوید. تجربه Man of Medan به صورت دو نفره بسیار جذاب و قابل توجه است و قطع به یقین بهترین ویژگی این عنوان محسوب میشود.
در این بازی هم همانند Until Dawn به جز انتخاب دیالوگها و برخی مسیرها، در لحظات هیجان انگیز بازی باید صحنههای QTE را پشت سر بگذارید؛ صحنههایی که ناگهان دکمهای ظاهر میشود و شما باید آن را در زمان مشخص فشار دهید. شاید در نگاه اول به نظر ساده بیاید اما با قطعیت میگویم که یکی از دشوارترین QTE ها در Man of Medan طراحی شده است.
در این بازی به غافلگیرکنندهترین شکل ممکن کلیدها نمایش داده میشوند و شما باید با سرعت زیاد دکمههای صحیح را فشار دهید. در غیر این صورت ممکن است شخصیتتان را تا انتهای بازی از دست بدهید. در Until Dawn از آنجایی که به صورت انحصاری برای پلی استیشن 4 عرضه شده بود میتوانستید موارد متفاوتتری را در گیم پلی بازی مشاهده کنید. به عنوان مثال برای پنهان ماندن از دست هیولاها باید دوال شاک 4 را بدون حتی ذرهای تکان خوردن در دستتان نگه میداشتید.
از آنجایی که Man of Medan علاوه بر پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان برای کامپیوترهای خانگی هم عرضه شده، دیگر خبری از کنترلهای خاص و جدید نیست و تا حدی میتوان گفت تکراری تر از Until Dawn است. البته باید گفت هر دشوار بودنی در بازی قابل دفاع نیست. QTE ها در Man of Medan به حدی غافلگیر کننده ظاهر میشوند که میتوانید از طریق تنظیمات تایمر دکمهها را از بین ببرید. این موضوع نشان میدهد سازندگان بازی به خوبی در جریان غافلگیر کننده بودن QTE ها بودهاند.
همانطور که گفتیم بازی Man of Medan یک داستان خطی نیست. بعد از این که یک بار بازی را تا آخر تجربه کردید میتوانید مجددا آن را پشت سر بگذارید تا انتخابهای متفاوت خود را ببینید. یکی از ویژگیهای جالب Man of Medan این است که لحظه به لحظه بازی ذخیره سازی میشود.
در واقع شما نمیتوانید با تماشای نتیجه یک انتخاب اشتباه بازی را از همان چکپوینت تجربه کنید. باید نتیجه خوب یا بد بودن انتخاب خود را بپذیرید و حداقل یک بار بازی را تمام کنید تا قادر به برگشتن و پیمودن مسیر جدید باشید. این موضوع باعث میشود که با استرس بیشتری انتخاب کنید.
این که Man of Medan از یک داستان خطی استفاده نمیکند قابل توجه است اما از آنجایی که هر انتخاب میتواند روند بازی را به طور کلی تغییر دهد، برای دیدن همه اتفاقات ممکن راههای بسیار زیادی خواهید داشت. در حین نگارش این بررسی شخصا ۵ یا ۶ پایان متفاوت را تجربه کردم و به نظر میرسد پایانبندیهای مختلف دیگری هم برای بازی وجود داشته باشد که با هر انتخاب نتیجه متفاوتی را رقم خواهد زد.
این اتفاق تحسین برانگیز در بازی Man of Medan متاسفانه با یک سری سوراخ عجیب و غریب همراه شده. گاهی اوقات پیش میآید که با برخی انتخابها ناگهان صحنهای بی معنی مشاهده کنید. همچنین جملاتی عجیب و بیهوده که با حال و هوای اتفاقات پیشین همخوانی ندارد. اما به طور کلی باید کار سوپرمسیو گیمز را در زمینه ارائه پایانبندیهای مختلف بر اساس انتخابها تحسین کرد، چرا که هرکدام از گزینهها میتواند شما را نه تنها با یک پایانبندی متفاوت، بلکه دیالوگها و اتفاقات جزئی مختلفی همراه کند.
داستان اصلی: نهایتا ۴ الی ۵ ساعت
تجربه همه اتفاقات بازی: ۹ الی ۱۰ ساعت
اما با همه این انتخابها، در حین تجربه بازی ممکن است در بعضی از صحنهها احساس کنید تنها یک بیننده هستید که قادر به انجام انتخابهای آگاهانه نیستید. خصوصا اگر برای اولین بار قصد تجربه Man of Medan را داشته باشید. برخی از تصمیمهایی که در این بازی میگیرید کاملا منطقی به نظر میرسند اما در نهایت نتیجهای وحشتناک به دنبال خواهند داشت. در واقع در این صحنهها پیش خود احساس میکنید که سازندگان بازی از قصد در تلاشند تا شما چندین و چند بار بازی را تجربه کنید و راههای مختلفی را طی کنید.
این موضوع شاید در نگاه اول بد نباشد، اما میتواند باعث شود که به راحتی از بازی دلسرد شوید. چون انتخابهای منطقی میتوانند نتایجی عجیب به همراه داشته باشند. البته همانطور که اشاره کردم این موضوع بیشتر در تجربههای ابتدایی بازی رخ میدهد و خواه ناخواه مجبورید چند بار بازی را تجربه کنید تا به پایانی قابل قبول برسید. البته اگر این بازی را به صورت آنلاین و همراه دوستانتان تجربه کنید حل معماها بسیار سادهتر خواهد شد؛ به حدی که شاید پیش خود بگویید سازندگان Man of Medan به راحتی همه داستان را لو دادهاند.
در نهایت باید گفت Man of Medan شروع نسبتا خوب سوپرمسیو گیمز برای سری دارک پیکچرز به شمار میرود. حالا میتوانیم نگاهی امیدوارانه به بقیه عناوین این سری داشته باشیم، البته اگر سوپرمسیو گیمز کمی بیشتر ریسک کند و با استفاده از مکانیزم چند نفره، اتفاقات جالبتر و خاص تری را رقم بزند. تنها برخورداری از QTE های دشوار نمیتواند یک بازی را ارزشمند کند، به همین دلیل امیدواریم سازندگان بازی Man of Medan در عناوین آینده سری دارک پیکچرز، علاوه بر داستانی خوب، گیم پلی جذابتری را ایجاد کنند.
به طور کلی باید گفت Man of Medan یک بازی قابل قبول است. با وجود برخی کاستیها اما باید قبول کرد که این عنوان توانسته با پایان بندیهای مختلف و همچنین ارائه یک مکانیزم جالب برای تجربه بازی به صورت چند نفره، استانداردی جدید را تعیین کند. داستان این بازی را البته با نادیده گرفتن شخصیت پردازی بسیار ساده و ابتدایی میتوان تا حد زیادی تحسین کرد.
بازی Man of Medan میتواند تا حد بسیار زیادی ترسناک باشد و از طرفی با برخورداری از حالت چند نفره تجربهای فوق العاده جذاب برای بازیکنان به همراه خواهد داشت که شاید پیش از این در هیچ بازی ترسناکی شاهدش نبودیم. از طرفی پایانبندیهای متفاوت و انتخابهای کاملا تاثیرگذار در این بازی باعث میشود چندین و چند بار بخواهید آن را تمام کنید.
استفاده از کلیشه بزرگترین نقص این بازی به شمار میرود. شخصیتهای تکراری که در بسیاری از فیلمهای ترسناک مشابه آنها را دیدهاید، همچنین استفاده از المانهای تکراری برای ترساندن به مرور زمان ممکن است باعث شود که کمتر بترسید. به طور کلی سوپرمسیو گیمز میتوانست کمی خلاقتر باشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سلام یک ویدئو گذاشته بودنند نوشته بود 15 سول در مورد جی تی ای وی با اون مرده در ارتباط با شم
بازیس خوبیه به سبک ماجرایی علاقه دارم بهترین بازی ماجرایی از نظر من که کاش ربویلد بشه بازی next life هست
البته اون بازی تکرار نشدنی هست و یا بازی دراکولا انجین و .. این بازی میخرم