مهمترین و اصلیترین تغییر، عوض شدن شخصت اصلی بازی، از بی.جی. بلازکوویچ با دختران او یعنی جس و سوف است. بعد از کشتن هیتلر در سال ۱۹۶۰ و آزاد کردن آمریکا از دست نازیها، خانواده بلازکوویچ زندگی آرامی را شروع کرده و صاحب دو دختر شده.
حال سال ۱۹۸۰ است و نازیها در اروپا در حال قدرت گرفتن هستند که ناگهان بی.جی ناپدید شده و سرنخها همه پاریس را نشان میدهند و حال جف و سوف به دنبال چرایی گم شدن پدرشان، به آنجا سفر میکنند و در آنجا با گروه مقاومت آشنا و بعد از پیدا کردن بی.جی، به آزادساری پاریس نیز مشغول میشوند.
داستان بازی به همین چند خط خلاصه میشود و واقعاً چیز بیشتری برای روایت و ارایه ندارد. کل ماموریت اصلی بازی به سه قسمت تقسیم شده و در کنار آنها، ماموریتهایی جانبی نیز وجود دارند که چیزی به جز کلمه تکرار نمیشود دربارهشان گفت.
برای پر کردن خلاء داستانی که بتواند بازیکن را همراه خود کند، ماشینگیمز بر رابطه جف و سوف تمرکز کرده است. متاسفانه هیچگاه شخصیتپردازی عمیقی برایشان صورت نمیگیرد و اگر جای این دو را با دو شخصیت مجهولالهویه دیگر پر میکردیم، باز هم تغییری در ساختار بازی و پیشرفت دیده نمیشد. نمودهای این مسئله را میتوان از گفتوگوهای بسیار سطحی و کمعمق گرفته تا میانپردههایی حرصدرار حین جابهجا شدن با آسانسور دید. احتمالا سازندگان میخواستند مانند فیلمهای اکشن بیمغز دهه ۸۰، شخصیتهایی که صرفا به کشتن فکر میکنند و دیالوگهایی غلو انگیز میگویند خلق کنند. اگر هدف سازندگان این بوده، باز هم جای کار بیشتری برای پرداختن به رابطه بین دو خواهر وجود داشت تا اینکه صرفا وسیلهای برای پر کردن خلاء روایی در بازی باشد.
همین عاملِ دو شخصیتی شدن بازی، اصلیترین هدف سازندگان بوده و اینکه بتوانند به گیمپلی کامل عناوین گذشته عمق بدهند، ولی در عمل مهمترین هدف سازندگان، به یکی از بزرگترین نقاط ضعف آن تبدیل شده. اینکه همکاری دونفره یا کوآپ در بازی اجباری باشد، تصمیمی عجیب بود که ماشینگیمز تن به آن داد و مانور زیادی نیز چه قبل عرضه و چه حتی درون بازی روی آن داشته. میشود بازی را با شخص دیگری به صورت آنلاین بازی کرد و یا اینکه تن به بازی تکنفره با هوش مصنوعیِ تقریبا فاجعهبارش داد. مشکل اصلی اینجاست که بودن کوآپ هیچ ضرورتی ندارند و هیچ تفاوت عجیبی در بازی ایجاد نمیکند. ضمناً هیچ تفاوتی میان جف و سوف نیست و صرفا شخصیتها ظاهرشان با هم تفاوت دارد.
تنها لطفی که سازندگان کردهاند این است که حتی بعد از مرگ، مسائلی مثل گرفتن آپگریدها، خریدهایی که برای سلاحها کردهاید و آیتمهای قابل جمعآوری (مانند مدارک، عینکهای سهبعدی و غیره) برای بازیکن میماند. ولی وای به حالتان اگر هوش مصنوعی روز خوبش نباشد، در این صورت مدام میمیرید و این نکته را هم در ذهن داشته باشید که دکمه توقفی وجود ندارد. حداقل در حالت آفلاین، نیازی به این سختگیریها نبود.
یکی دیگر از تصمیماتی که واقعا هیچ دلیل قانع کنندهای برای آن نیست، داشتن لول برای دشمنان است. بازی از شما میخواهد و شما را به این سمت سوق میدهد که از راههای دیگر، تجربه کسب کنید (مثل انجام دادن مراحل تکراری جانبی، جمعآوری کالکتیبلها و صندوقها) و سپس به مقابله با دشمنان قویتر بروید، چیزی مانند سیستم لولبندی در دو شماره اخیر اساسینز کرید. اما اینجا چون با موجهای بیپایان نازیها رو به رو هستید و احتمالا زیاد در طول مراحل بمیرید، به سرعت لولآپ میشوید و دیگر این ویژگی رنگ میبازد.
یکی از دیگر ویژگیهایی که با آمدن استودیوی آرکین به بازی اضافه شده، عمق دادن به مراحل و انتخاب مسیرهای متنوع برای پیشروی، همانند سری Dishonored است. البته به آن ژرفی نیست، ولی برای بازی شوتر محضی مثل ولفنشتاین، انتخابی هوشمندانه بوده. مراحل افقی به بازی اضافه شدهاند و دست بازیکان برای کشتن نازیها از هر زمان دیگری بازتر است. اما باز هم مانع دیگری برای لذت بردن از این امکان جدید وجود دارد و آن هم هوش مصنوعی افتضاح دشمنان در بازی است. گاهی اوقات در حال دویدن بودم و از رو به روی آنها رد میشدم، ولی گویی هیچ اتفاقی نیفتاده بود و به راحتی میتوانستم سلاخیشان کنم.
دلیل اینکه بازی خطی و یکپارچه نیست و محیطش هم ساختاری سندباکسگونه به خود گرفته این بوده که باعث تنوع در محیط شود و دست بازیکن را برای پیشروی به شکل دلخواه باز بگذارد. البته باز هم به دلیل مشکلاتی که در بالا به آنها اشاره کردم، این نکته که میتوانست به یکی از اصلیترین و سرگرمکنندهترین ویژگیهای بازی تبدیل شود، عملا غیرقابل استفاده مانده است.
هر چقدر موارد بالا بتوانند با قدرت هرچه بیشتر، بازیکن را از بازی زده کنند، گانپلی بازی و عمقی که در آن ایجاد شده، میتواند به تنهایی کل بار مشکلات بازی را به دوش بکشد. اولین مورد این است که تمام نکات مثبت عناوین قبلی در قبال شوتینگ و سلاحها -مثل سنگینی، طراحی و به دل نشستن شلیک با آنها- در این بازی هم وجود دارد. با گشتن در مناطق مختلف پاریس و جمعآوری سکه از گوشه کنار و یا به اتمام رساندن مراحل جانبی، پول به دست میآورید و میتوانید سلاحها را به شیوه خودتان شخصیسازی کنید. اینکه میخواهید دور بُرد بکشید یا از نزدیک، همگی به انتخاب خودتان بستگی دارد.
داستان اصلی: ۹ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۱۳.۵ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۲۲ ساعت
سلاحهای بازی هرکدام مشخصه مربوط به خود را دارند. قبلا گفتم که سربازان نازی، دارای سطحبندی هستند و اینکه این ویژگی زیاد کاربردی نیست، اما هر سرباز، کلاس مخصوص به خود را داشته و به نوع خاصی از اسلحه ضعف نشان میدهد و این موضوع که باید برای کشتن تک تک آنها استراتژی داشته باشید، یکی از بهترین و لذتبخشترین نکات بازی است.
در کنار گانپلی و سلاحها، سیستم آپگرید تقریبا مفصلی در بازی پیاده شده که باز هم در جهت عمق بیشتر گیمپلی و دادن انتخاب به بازیکن برای پیشروی در بازی، جوری که خودش میخواهد بوده. میتوان بیشتر قدرتهای مربوط به مخفیکاری را خرید یا اینکه بیشتر به سمت اکشن سوق پیدا کرد یا راه حل میانه را در پیش گرفت.
درنهایت، تغییرات زیادی در بازی پیاده شده که بزرگترین آن، سند باکس شدن بازی، مراحل عمودی و عمق بیشتر گیمپلی در کنار حفظ نکات مثبت شوتینگ عناوین قبلی است. اضافه شدن دو شخصیت جدید و آوردن صدایی نو به بازی هدفی خوب و تغییری مثبت را قبل از عرضه به طرفداران وعده میداد اما به حاشیه رفتن روایت و داستان که در دو نسخه قبلی یکی از ویژگیهای بارز بازی بود، کمی ناامیدکننده است. با این حال هنوز هم میتوان از کشتن و سلاخی نازیها به اندازه کافی و برای ۱۵ ساعت دیگر لذت برد.
اگر از شوتینگ و گانپلی نسخه قبل لذت بردید و از سلاخی نازیها سیر نمیشوید، چندین ساعت دیگر برای این کار وقت هست. در کنار سندباکس شدن محیط، مراحل به لطف کمک استودیوی آرکین، عمق زیادی پیدا کردهاند و راه برای پیشروی زیاد است. گرافیک بازی هم خوب است و ۶۰ فریم بودن آن کمک زیادی به حفظ لذت و هیجان در طول بازی کرده.
پسرفت زیاد در داستان، نحوه روایت بازی، وجود تنها یک ماموریت اصلی که به سه قسمت نسبتا کوتاه تقسیم شده و تعداد زیاد ماموریتهای فرعی که تکرار صرف هستند، مهمترین نقظه ضعف Youngblood است. اصرار عجیب روی کوآپ که لزوم خاصی نداشته و هوش مصنوعی فاجعه یار خودی و دشمنان، همه میتوانند بازیکن را زده کنند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خسته نباشید!
نقد عالی بود و بی کم و کسر.
به هر حال ولفنشتاینه باید تجربش کرد...
مرسی ممنون!
بله، حتی اسم هم به کنار، گان پلی و گیم پلی بازی واقعا درجه یکه