ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

بررسی بازی Crackdown 3 – شکستی از پیش معین

انتشار در ۲۶ بهمن ۱۳۹۷
احسان محمدی
نوشته شده توسط احسان محمدی | ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ | ۲۳:۰۰
احسان محمدی
احسان محمدی

منتشر‌ شده در 6 سال قبل
اشتراک گذاری:

در نسل‌ هفتم کنسول‌های بازی، عنوان Crackdown به‌خاطر آزادی عمل بالا و گستردگی زیاد خود نسبت به دیگر رقبایش در ژانر جهان-باز شناخته می‌شد. نسخه اول که توسط دیوید جونز، خالق GTA کارگردانی شده بود، موفقیت خوبی به دست آورد. اما با تصمیم‌های اشتباه مایکروسافت در سال‌های بعد از عرضه نسخه اول و سپردن بازی به استودیویی تازه، سراشیبی سقوط این سری هم شروع شد. بعد از کش و قوس‌های فراوان و حتی خروج دوباره دیوید جونز، بازی با سر وشکلی تازه و شعار استفاده از محاسبات ابری در قسمت مولتی‌پلیر پا به عرصه رقابت در ژانر جهان باز گذاشت. با ویجیاتو همراه شوید و ببینید که آیا جدیدترین انحصاری مایکروسافت توانسته از زیر حجم عظیم انتظارات به موفقیت بیرون بیاید یا خیر.
بررسی بازی Crackdown 3
امتیاز متاکریتیک: 60 امتیاز
امتیاز دهید:
  • عالی
  • خوب
  • متوسط
  • خوب نیست!
  • ضعیف!
میانگین امتیاز کاربران 4.4
در دسترس برای:
7 تصویر
بیشتر
ناشر بازی: مایکروسافت استودیوز
سازنده بازی: سومو دیجیتال
اتفاقات Crackdown 3 ده سال بعد از نسخه‌ی دوم بازی در جریان است. در حالی که به نظر می‌رسد دنیا در صلح و آرامش است، حمله‌هایی مشابه و مخرب، شهرهای مهم دنیا را تخریب می‌کند و شرکتی امنیتی به نام Terra Nova با شعار برقراری امنیت پا به عرصه می‌گذارد و کنترل شهر New Province را در دست می‌گیرد.

مدتی نمی‌گذرد که شرکت، قدرت خود را مستحکم می‌کند و به نوعی حکومت دیکتاتوری خود را راه می‌اندازد و تمام منابع شهر  را در اختیار می‌گیرد. حال این وظیفه قهرمانان داستان که Agent نامیده می‌شود است تا شهر را از زیر یوغ ترا نووا و رهبر شریر آن و زیر دستانش آزاد کنند.

با اینکه پیش‌زمینه داستان، تکراری و کلیشه‌ای به نظر می‌رسد، می‌توانست بستر مناسبی برای پیچش‌های داستانی جذاب باشد. چیزی که در عوض نصیب‌مان می‌شود، داستانی بی روح و بدتر از آن روایتی افتضاح است که هیچ گونه خلاقیتی در پس آن نیست و بیشتر به بستری برای ورود به گیم‌پلی می‌ماند. حتی قهرمانان پولادین ما نیز در حد تیپ‌ شخصیت‌های فیلم‌های دهه 80 و 90 هالیوودی جلوتر نمی‌روند و در جریان بازی نیز مسئولیتی فراتر از بیان چند دیالوگ تکراری که بیشتر روی اعصاب گیمر می‌روند و کارکرد چندانی ندارند، نمی‌روند.

حتی حضور تای کروز که روی نقش‌آفرینی او در بازی مانور زیادی داده شد نیز نمی‌تواند از خسته کننده بودن داستان بازی بکاهد. در طول ۱۵ تا ۲۰ ساعت گیم‌پلی بازی و رسیدن به باس‌فایت، مطلقا انتظار هیچ شوک داستانی یا پیچشی ناگهانی در روند روایت را نداشته باشید و در این قسمت، کرک داون 3 واقعا یک شکست کامل است.

اما مگر غیر از این بود که از همان شماره‌ی اول، شعار بازی لذت بردن از تخریب و گشتن در شهر بود و داستان در مرحله‌ی آخر توجه قرار داشت؟ اما بازی حتی در قسمت گیم‌پلی هم فراتر از کلیشه‌ها و طراحی مراحل و دنیای بازی در شماره اول خود نمی‌رود. بازی گویی از دل سال‌های اولیه‌ کنسول‌های نسل هفتم بیرون آمده است. کرک داون 3 همان هسته‌ی شماره اول خود را‌ دارد، یعنی گرفتن سلاح‌های متنوع، دنبال کردن ماموریت‌های مختلف و در نهایت دیدن انفجارها و پریدن از ساختمانی به ساختمان دیگر.

اما جوری که بازی این نکات در کنار هم قرار گرفته در خسته کننده ترین حالت خود قرار دارند. ماموریت‌های بازی به چند نوع خاص خلاصه می‌شود و مثلا باید با موج‌های زیاد دشمنان رو به رو شوید یا منطقه‌ای را نابود کنید. شهر به چند ناحیه تقسیم شده که هر منطقه در دست یکی از زیردستان دشمن اصلی بازی است و با تمام کردن ماموریت‌های جانبی می‌توانید با آن زیر دست مخصوص مبارزه کنید که آن‌هم فرقی با دیگر مبارزات بازی ندارد؛ جز اینکه اندکی جان‌سخت‌تر هستند.

در Crackdown 3 و در جای جای شهر، گوی‌هایی آبی رنگ پخش شده است که حکم امتیاز تجربه را دارند و با گرفتن تعداد مشخصی از آن‌ها می‌توان قهرمان بازی را آپگرید کرد. مشکل اینجاست که بعد از قسمت معرفی و آموزشی بازی، می‌توان به تمام قسمت‌های شهر رفت و گوی‌ها را جمع کرد و عملا بعد از چند ساعت ابتدایی با قهرمان همه فن حریفی روبه روییم که هیچ چیزی جلودار او نیست؛ به این ترتیب بازی مدام به ورطه تکرار می‌افتد و چالشی برای بازیکن ایجاد نمی‌کند.

در این بین همان پریدن‌های معروف و مخصوص سری کرک‌داون و تنوع نسبی سلاح‌ها است که شاید کمی از بار خسته کننده بودن بازی کم کند. در این باید به بی روح بودن شهر هم اشاره کنم که هیچ NPC درست و حسابی هم در آن نیست و شهر بسیار خالی به نظر می‌رسد که این مورد در سال 2019 بیش از حد توی ذوق می‌زند. در بازی خودرو هم وجود دارد، با این حال، کنترل کردن آن‌ها به شکل عجیب و فاجعه‌باری سخت است. فقط خودروی شخصی قهرمان اصلی است که کمی خلاقیت در طراحی و کارکرد آن به کار رفته و می‌شود با آن کمی خوش گذراند.

همان طور که در ابتدای کار گفتم، در پروسه‌ ساخت بازی، تصمیم بر آن بود که از تخریب مبتنی بر کلاد فقط در قسمت چند نفره استفاده شود. شاید بتوان همین ویژگی را تنها نکته مثبت قسمت چندنفره‌ی بازی در نظر گرفت. قسمت چندنفره که با نام Wrecking Zone شناخته می‌شود فقط دو حالت دارد و پر است از باگ‌های بی‌شمار؛ از نداشتن لیدربرد تا برخورد نکردن گلوله‌ها به دیگر بازیکنان و در مواردی نیز ثبت نشدن امتیازِ کشتن طرف مقابل. گاهی وقت‌ها نیز علی‌رغم لذت ترکاندن ساختمان‌ها، به نظر می‌رسد که پردازش ابری با تاخیر صورت می‌گیرد، کمی طول می‌کشد تا اعمال شود و احساس مصنوعی بودن را منتقل می‌کند.

[cloux_banner_box button-style="style-1" shadow="true" main-title="تاریخچه‎ای پر فراز و نشیب" text="Crackdown از ابتدا براساس گیم‌پلی GTA بنا شده بود، اما خواسته‌ی سازندگان این بود که چگونه محدودیت بازیکنان در سری بازی مثل GTA را رفع کنند و لذت خالص و بدون محدودیت را ایجاد کنند. یکی از این راه‌کارها، به اشتراک گذاشتن تجربه دیگر بازیکنان با یکدیگر بود. دیوید جونز، خالق GTA و کارگردان نسخه اول می‌گوید که در تست‌های ابتدایی بازی، از اینکه تسترها قادر به خلق تجربه‌هایی بودند که خود سازنده‌ها حتی به آن ها فکر هم نکرده‌ بودند. همین نکته اما می‌توانست به بزرگترین نقطه ضعف بازی، درکنار پایین بودن گرافیک فنی بازی، تبدیل شود. زیرا بازیکنانی که تازه به بازی ملحق می‌شدند ممکن بود به خاطر پایین بودن لول‌شان از بازی زده شوند و از لحاظ دیداری نیز پس زده شوند، پس سازنده‌ها دو تصمیم مهم و اساسی گرفتند: اول، دمویی از بازی را منتشر کنند تا بازیکنان بتوانند به سازنده‌ها فیدبک دهند و دوم، درون جعه بازی، پنج فیلم آموزشی از اینکه چطور بازیکنان می‌توانند به حداکثر قدرت در کمترین زمان برسند، قرار دادند. ساخت بازی در سال 2002 و برای عرضه در سال 2005 برنامه ریزی شده بود. در اولین سال ساخت، فقط 9 نفر روی بازی کار می‌کردند که وقتی بازی وارد فاز full production شد به 35 نفر افزایش پیدا کرد. در فبریه 2004 تقریبا دمویی قابل بازی آماده بود اما به خاظر حساسیت سازنده برای بالانس نبودن بازی و اشکال در ساختار گیم‌پلی و خصوصا درخت مهارت، عرضه آن را به تاخیر انداختند. در طول سال 2004 بود که مایکروسافت دوکیت (dev kit) کنسول جدید خود یعنی XBOX 360 را برای سازندگان فرستاد و بازه‌ی 2006 را برای عرضه در نظر گرفت. اما این امکان جدید با تغییر موتور بازی، به تاخیر اتفاد و سازندگان به مشکل خوردند. با کمک برنامه‌نویسانی که مایکروسافت برای کمک به آن‌ها فرستاد، توانستند تا دموی بازی را به E3 سال 2006 برسانند. مشکل بعدی این بود که میزان رضایت تسترها از بازی پایین بود. مایکروسافت با کمک سازندگان و برطرف کردن مشکلات، بزرگترین کمک در حق بازی را انجام داد. نسخه اولیه مولتی‌پلیر هیلو3 را در دیسک بازی قرار داد و باعث دیده شدن بازی شد. بعد از موفقیت نسخه اول، تهیه‌کننده و طراح اصلی بازی، در مصاحبه‌هایشان از احتمال آمدن دنباله‌های بیشتر تاکید کردند. اما در اواسط سال 2007 بود که ویسلون، تهیه‌کننده بازی گفت که ادامه بازی در دستور ساختشان قرار ندارد اما مایکروسافت به ساخت‌شان مصّر است. قبل از E3 سال 2009 بود که شایعاتی پخش شد که قسمت دوم توسط استودیوی تازه تاسیس روفیان گیمز (Ruffian games) در حال ساخت است و استودیوی Realtime در ساخت آن نقشی ندارد. با شروع کنفرانس مایکروسافت، شایعات به حقیقت پیوست. بعدها ویلسون گفت که سازنده‌ها از این تصمیم و عدم اعتماد مایکروسافت به آن‌ها سرخورده شده‌اند، چون خیلی از سارنده‌ها بر ادامه ساخت ادامه Crackdown اصرار داستند. استودیوی روفیان در اقدامی، تصمیم گرفت که بازی در همان شهر نسخه اول یعنی Pacific City جربان داشته باشد و با کمی تغییر در گیم‌پلی به ساخت بازی ادامه دهد و به کلیت بازی دست نزند. اما این مورد، در مقابل بالا و پایین‌های ساخت شماره سوم، مانند شوخی بود. جایی که در سال 2014 و در جریان E3 2014، شماره سوم به صورت انحصاری برای کنسول تازه XBOX ONE معرفی شد. فیل اسپنسر در آن زمان گفت که دیوید جونز برای کارگردانی دوباره بازگشته است و قابلیت ابری تازه‌ای نیز مختص این بازی توسط Cloudgine در حال توسعه است. در همین ماه‌های بعد E3 بود که تایید شد استودیوی Sumo Digital وظیفه ساخت بازی را برعده گرفته است. اما در گیمزکان 2015 بود که تایید شد که محاسبات ابری مختص قسمت مولتی‌پلیر است و قسمت داستانی بازی تخریب پذیری کمتری نسبت به آن دارد و از موتور داخل خود بازی برای نسان دادن تخریب استفاده می‌شود. در اوایل سال 2018 بود که اعلام شد Cloudgine به طور کامل توسط اپیک گمیز خریداری شده و دیوید جونز نیز استودیو را به مقصد اپیک ترک کرده است. بعد از کش و قوس‌های فراوان بازی در فبریه 2019 عرضه شد. " background-image="10094"]
بالاتر اشاره شد که در بازی فقط دو حالت برای بازی کردن با دیگران وجود دارد که فقط هم 10 نفر به صورت 5 در مقابل 5 را پشتیبانی می‌کند. این دو حالت با نام‌های Agent Hunter و Territories شناخته می‌شوند که در اولی باید تیم مقابل را کشت و نشان‌هایی که از آن‌ها می‌افتد را جمع کرد و در نهایت برنده شد و در دومی نیز باید مناطقی را به تصرف خود در آورد و در مقابل دیگران مقاوت کرد و نگذاشت تا به دست آن‌ها بیوفتد. این قسمت نیز همانند بخش تک‌نفره، بدون چالش خاصی است، به سرعت خسته‌کننده می‌شود و محتوای خاصی نیز برای ارائه ندارد.
crackdown 3

مدت زمان بازی

داستان اصلی: ۶.۵ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۱۰ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۱۳.۵ ساعت

Crackdown 3 با استفاده از موتور آنریل 4 ساخته شده و کمی جای امید باقی مانده. انفجارهای با کیفتی در بازی اتفاق می‌افتد و در کنار آن فریم‌ریت بازی نیز باثبات است و مشکلی ایجاد نمی‌کند. در قسمت نورپردازی، بازی خوب ظاهر شده است و شاهد همان استایل سل‌شید در طراحی شخصیت‌ها و ساختمان‌ها هستیم که حس کامیک-مانند دو شماره‌ی قبل را تداعی می‌کند. در این قسمت همچنین از رنگ‌های زنده و گرم استفاده شده که کمی هیجان به بازی می‌دهد و از کلافه‌کنندگی آن می‌کاهد.

در نهایت، کرک‌داون 3 با تمام حواشی‌هایش و این مسیر پر دست اندازی که طی کرد تا عرضه شود، شکست سنگینی خورده و به نظر می‌رسد دیگر خبری از ادامه‌ی این سری نباشد. بازی پکیجی کامل از شکست‌های مختلف است که هر جای آن‌ را نگاه کنید، نکته‌ای جدید در آن پیدا نمی‌شود. در بهترین حالت و اگر خیلی حوصله داشتید تا آخر بازی بروید، کرک‌داون 3 تجربه‌‌ای متوسط و به شدت زودگذر خواهد بود.

بازی گویی از دل سال‌های 2007 و 2008 بیرون آمده است و با داستانی کلیشه‌ای و گیم‌پلی‌ای خسته‌کننده، می‌رود که تبدیل به بزرگترین شکست مایکروسافت در میان انحصاری‌های نسل هشتم شود.

خلاصه بگم که...

Crackdown 3 یک ناامیدی بزرگ چه برای طرفدران و چه برای دیگر بازیکنانی است که فکر می‌کردند می‌‌توانند ساعاتی را به تفریح و لذت بگذرانند. بازی نه داستان درست و حسابی دارد و نه گیم‌پلی خوبی؛ حتی وعده‌هایی هم که در خصوص پردازش ابری در قسمت چندنفره‌ بازی داده شده بود هم برآورده نشده و این قسمت حتی از قسمت تک‌نفره‌ بازی هم بیشتر اشکال و باگ دارد. تنها درصورتی که گیم‌پس دارید و وقتتان را می‌خواهید به بطالت بگذرانید، کرک‌داون 3 را دانلود و بازی کنید.

می‎خرمش

فقط و فقط اگر گیم‌پس دارید بازی را انجام دهید، وگرنه با وجود این همه بازی جهان-باز خوب مانند رد دد ردمپشن 2 و مردعنکبوتی، هیچ نیازی به تجربه کرک‌داون 3 احساس نمی‌شود.

نمی‎خرمش

بهترین و عاقلانه‌ترین کار، همین نخریدن بازی است. وقتتان ارزش بیشتری دارد از اینکه آن را به تجربه یکی از ضعیف‌ترین بازی‌های جهار باز که حتی ساده‌ترین استانداردها را رعایت نکرده اختصاص دهید. حتی نمی‌توان دل به گرافیک بازی خوش کرد. خودتان تا آخرش را بخوانید.

  • امتیاز ویجیاتو55
  • امتیاز
    • عالی
    • خوب
    • متوسط
    • خوب نیست!
    • ضعیف!
    میانگین امتیاز کاربران 4.4
  • امتیاز متاکریتیک60
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • iliya
    iliya | ۲۴ خرداد ۱۳۹۹

    ارزش بازی کردن رو نداره

مطالب پیشنهادی