ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

سرگرمی - Banner
مقالات

آیا بازی‌های ویدیویی هنر به حساب می‌آیند؟

به احتمال زیاد شما نیز به حداقل یکی از مدیوم‌های سرگرمی علاقه دارید که در این لحظه به ویجیاتو آمده‌اید تا مطلبی در مورد «سرگرمی» را مطالعه کنید. فرقی نمی‌کند علاقه‌تان به ویدیو گیم باشد، ...

محمدرضا صفری
نوشته شده توسط محمدرضا صفری | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۰۰

به احتمال زیاد شما نیز به حداقل یکی از مدیوم‌های سرگرمی علاقه دارید که در این لحظه به ویجیاتو آمده‌اید تا مطلبی در مورد «سرگرمی» را مطالعه کنید. فرقی نمی‌کند علاقه‌تان به ویدیو گیم باشد، فیلم و سریال، کمیک بوک، بردگیم یا هر نوع سرگرمی دیگر، در هر حال شما نیز بخشی از این دنیا را دوست دارید.

من هم مثل شما علاقه شدیدی به این دنیا دارم و تقریباً تمام مدیوم‌های سرگرمی را دنبال می‌کنم. اکثر دوستان و اطرافیانم نیز همین طور هستند. البته اطرافیانم که این دنیا را دنبال می‌کنند به دو گروه تقسیم می‌شوند: عده‌ای که به آن‌ها «مخاطب عام» می‌گویم و صرفاً به دنبال «سرگرم شدن» با این دنیا هستند و عده دیگری که لفظ «مخاطب حرفه‌ای» یا «مخاطب خاص» برایشان مناسب‌تر است و کسانی هستند که به جنبه‌های هنری و ظرافت‌های خاص در تولیدات این دنیا نگاه می‌کنند.

هر بار که در جمع اطرافیانم هستم و بحث به سمت ویدیو گیم، فیلم و سریال، رمان، کمیک بوک و انواع دیگر سرگرمی می‌رود باید از یکی از این جنبه‌های سرگرمی دفاع کنم. وقتی روی حرفم با مخاطبان عام باشد، مجبورم از جنبه‌های هنری یک اثر سرگرمی دفاع کنم. از طرف دیگر هر وقت بحثم با یک مخاطب خاص باشد، باید از جنبه‌های اقتصادی، مالی و به طور کلی صنعتی دنیای سرگرمی دفاع کنم.

شنیدن عباراتی مثل «هنر هفتم» در برابر «صنعت فیلم‌سازی» و «هنر هشتم» در برابر «صنعت بازی‌سازی» (یا مصادیق دیگر در مدیوم‌های دیگر) هم موردی کاملاً رایج است. اما کدام لفظ درست‌تر است و می‌توان آن را برای کل دنیای سرگرمی بسط داد؟

قصد دارم در این مطلب نظر خودم را در مورد این دوگانگی دنیای سرگرمی بگویم: این دنیا را باید بیش‌تر نوعی هنر تلقی کرد یا نوعی صنعت؟ در واقع اگر بخواهم واضح‌تر این سوال را مطرح کنم باید بپرسم بخش هنری سرگرمی مهم‌تر است یا بخش صنعتی آن؟

خب، برای پاسخ به این پرسش بهتر است اول تعریفی از «هنر» و «صنعت» ارائه دهم. قطعاً تعاریف زیادی برای هر کدام می‌توان یافت ولی سعی می‌کنم جامع‌ترین و ساده‌ترین تعریف ممکن را برای هر کدام ارائه دهم.

هنر را می‌توان مجموعه فعالیت‌هایی در نظر گرفت که با خلاقیت و احساسات آمیخته می‌شوند و سعی در انتقال یک مفهوم دارند.

صنعت نیز مجموعه فعالیت‌هایی در یک نظام اقتصادی را شامل می‌شود که منجر به تولید یک محصول یا ارائه خدمات است.

شاید تعریف‌ها خیلی دقیق نباشند اما جامع‌ترین تعریفی است که می‌توانستم برای این دو پدیده بیان کنم. اگر تعریف بهتری دارید حتماً قسمت نظرات ما را فراموش نکنید. حالا برویم سراغ اصل مطلب: باید دید مدیوم‌های سرگرمی را در کدام یک از دو تعریف یاد شده می‌توان بهتر جای داد.

مطمئناً سرگرمی خالی از هنر نیست. در دنیای فیلم، سریال و تئاتر کارگردانان، بازیگران، نویسندگان، موزیسین‌ها و دیگر عوامل دست به دست هم می‌دهند و یک اثر را با خلاقیت خود خلق می‌کنند که احساسات سرشاری نیز در خود جای داده است.

در دنیای رمان نویسی و خلق کمیک بوک، نویسندگان و مصوران با هنر شخصی خودشان داستانی را پر از احساسات و جذابیت‌های بصری به مخاطبانشان ارائه می‌کنند.

دنیای ویدیو گیم نیز پر است از استودیوهایی که کارگردانان هنری، نویسندگان داستان، طراح مراحل و دیگر اشخاص بخش توسعه در آن‌ها حضور دارند و اثری خلق می‌کنند که با گیم‌پلی خلاقانه، شخصیت پردازی‌های عمیق و داستانی حماسی/احساسی، گیمرها را درگیر خود می‌کنند.

در بسیاری از مدیوم‌های دنیای سرگرمی، عوامل یاد شده به قدری به ظرافت و جزئیات مخلوق خود اهمیت می‌دهند که انگار ژاک لوئی داوید در حال خلق تابلوی «مرگ سقراط» است. اگر فقط از همین منظر به قضیه نگاه کنیم، سرگرمی کاملاً یک هنر است اما دنیای سرگرمی فقط محدود به جنبه هنری نیست.

وقتی صحبت از دنیای سرگرمی می‌شود ناخودآگاه مبالغ چند صد میلیون دلاری، زمان بندی‌ها، شکست‌های تجاری، کنسل شدن‌ها و... به ذهن می‌آیند. هنر هیچ وقت این قدر درگیر این مسائل نمی‌شود اما دنیای سرگرمی پر است از این دست دغدغه‌ها.

درست است که بخش زیادی از دنیای سرگرمی را هنر می‌تواند تشکیل دهد اما ستون اصلی این دنیا صنعت است. سرگرمی‌های یاد شده در اکثر موارد نمی‌توانند هنر خالص باشند. هنر خالص را می‌توان در نقاشی، مجسمه سازی، نواختن آلات موسیقیایی، عکاسی و... یافت که یک شخص (یا گروهی کوچک) بدون این که به مسائل مالی و محدودیت زمانی چندان اهمیت بدهد، با هزینه شخصی و با خلاقیت و دید هنریِ صرف، مخلوقش را به وجود می‌آورد.

البته به هیچ وجه قصد پایین آوردن هنر و بالا کشیدن صنعت را ندارم، حتی خودم جزو آن دسته از کسانی هستم که جنبه هنری دنیای سرگرمی را به جنبه صنعتی آن ترجیح می‌دهم، اما باید بگویم از نظرم سرگرمی بیش‌تر یک صنعت است تا یک هنر.

وقتی قرار است اثری جدید در دنیای سرگرمی خلق شود، برنامه‌ریزی‌های طولانی مدت برای آن انجام می‌شود. این برنامه‌ریزی‌ها از چند سال قبل از عرضه و مرحله پرورش یک ایده شروع می‌شود و تا مدتی پس از عرضه به عنوان راهی برای کسب سود بیش‌تر ادامه پیدا می‌کند. کلمه «سود» در یک صنعت بسیار کلیدی است؛ چرا که اساس صنعت، سرمایه‌گذاری، طی شدن یک پروسه و سپس رسیدن به سود است.

اکثر تحسین‌های (یا انتقادات) مربوط به یک اثر در دنیای سرگرمی به نقش‌های پررنگ مثل نویسنده، کارگردان، بازیگر و موزیسین تعلق می‌گیرد و حتی افرادی با مسئولیت‌های اساسی هم‌چون تدوینگر، بدلکار، برنامه نویسِ ویدیو گیم، ناشر و کارخانه چاپ خیلی راحت فراموش می‌شوند؛ چه برسد به عوامل کم‌رنگ‌تر که هماهنگ کننده لوکیشن، مسئول فروش بلیط سینما، ویراستار رمان یا تست‌کننده بازی‌های ویدیویی و افراد از این دست هستند.

شاید این افراد در جنبه هنری آثار خلق شده تأثیر چندانی نگذارند اما در بخش اقتصادی و صنعتی دنیای سرگرمی از اجزای جدا ناشدنی هستند. برای همین هم است که از نظر من باید با دیدی اقتصادی به دنیای سرگرمی نگاه کرد تا دیدی هنری.

یک نقاش با هزینه شخصی می‌رود و ابزار نقاشی تهیه می‌کند، بدون این که فشاری از طرف ناشر یا سرمایه‌گذار روی او باشد، هر چه قدر که دلش بخواهد می‌تواند خلق یک نقاشی را طول بدهد و در نهایت اثر خلق شده‌اش را یا برای فروش می‌گذارد یا هدیه می‌دهد. شاید هم برای خودش نگه دارد. چنین کاری یک هنر صرف محسوب می‌شود.

اما از آن طرف حتی برای ساخت یک فیلم مستقل و کم‌بودجه به عوامل زیادی نیاز است. از عواملی که در مرحله پیش تولید بر روی ایده‌ها و نحوه پیاده شدن آن‌ها کار می‌کنند تا عوامل سر صحنه و عواملی که به ثبت هر سکانس کمک می‌کنند. بعد از اتمام فیلم‌برداری نوبت به افرادی که در مرحله پس‌تولید حضور دارند می‌رسد و حتی بعد از آن نیز مراحل انتشار و توزیع حضور دارند. حالا باید در نظر گرفت که تمام این‌ها جدا از عوامل تبلیغاتی هستند. همه این مراحل و عوامل ساخت را به دیگر مدیوم‌های سرگرمی نیز می‌توان بسط داد.

مونالیزا؛ اثری هنری که لئوناردو دا وینچی آن را خلق کرد.

وجود این اکوسیستم اقتصادی باعث می‌شود تا یک ایده هیچ وقت نتواند به تنهایی عامل خلق یک اثر در دنیای سرگرمی شود. همین عامل بازدارنده‌ای شده تا هر کسی که صرفاً علاقه دارد نتواند مثلاً یک بازی ویدیویی AAA را به تنهایی یا با گروهی کوچک خلق کند. در حالی که از آن سو بهترین نقاشی‌ها و مجسمه‌های دنیا کار یک نفر یا نهایتاً یک تیم کوچک بوده‌اند.

نمی‌توان در چنین فعالیتی اقتصادی صرفاً هنر را در نظر بگیریم. سرمایه‌گذار باید هزینه‌های عوامل ساخت را پرداخت کند. از طرف دیگر هماهنگی‌های لازم برای انجام تمام مراحل در زمان‌های مشخص نیاز است. سازندگان نیز فقط بر اساس بودجه تعیین شده می‌توانند کار کنند. مطمئناً یک تدوینگر حاضر نیست چند صد ساعت پشت سیستم خود بنشیند و یک فیلم سینمایی ۳ ساعته را تدوین کند اما در نهایت پول درست و حسابی به دست نیاورد و حتی شهرت و توجهی نیز کسب نکند.

از دید مخاطب عام هم خیلی از موارد ظریف که خالق خلاق برایش زمان و هنر زیادی صرف کرده حتی دیده نمی‌شود. مثلاً مخاطب عام شاید نفهمد و حتی اهمیت ندهد رنگ بندی لباس‌های شخصیت‌های یک داستان به موضوعی خاص اشاره دارد، نحوه ایستادن شخصیت‌ها در یک سکانس فیلم از نظم خاصی پیروی می‌کند، یک منطقه مخفی در یکی از نقاط دور از دسترس بازی گنجانده شده است، آن هم در حالی که شاید برای به حقیقت پیوستن این تصورات خالق اثر، هزینه زیادی نیز شده باشد.

فرقی نمی‌کند یک هنرمند در کدام مدیوم سرگرمی مشغول به کار شود، وقتی وارد دنیای سرگرمی می‌شود در واقع وارد یک صنعت شده و صنعت نیز پیرو قانون تجارت است. اگر هنرمند نتواند نظر مثبت سرمایه‌گذاران را جلب کند، فرصت کار بیش‌تر از او گرفته می‌شود. نظر مثبت سرمایه‌گذار هم در اکثر مواقع وقتی جلب می‌شود که اثر ساخته شده با سرمایه او سودآوری داشته باشد؛ سود هم هر چه قدر بیش‌تر، بهتر.

شاید ترنسفورمرزهای مایکل بی مجموعه‌ای هنری نباشند اما با سودآوری که داشتند قطعاً از نظر تجاری موفق بودند.

برای فروش بیش‌تر هم نیاز به جلب نظر مخاطب عام هست و هر سازنده‌ای بدون جذب سرمایه مخاطب عام، محکوم به فنا است. به همین دلیل نیز بعضی از سازندگان، هر چه قدر که آن‌ها را قبول نداشته باشید، به خاطر فروش خوب آثارشان در بین عموم جامعه خیلی راحت نظر سرمایه‌گذاران را به خود جلب می‌کنند، حتی اگر خلاقیت و ظرافت خاصی در ساخته‌های آن‌ها نباشد. از طرف دیگر نیز سرمایه‌گذاران کم‌تر سراغ بعضی از خالقان می‌روند که به ساخت آثار برای مخاطبان خاص مشهور هستند.

چه بسیار هنرمندانی بوده‌اند که به دلیل شکست‌های تجاری یا تداخل اندیشه‌هایشان با سرمایه‌گذاران و به طور کلی بخش صنعتی دنیای سرگرمی، آثارشان هیچ وقت نتوانستند همان چیزی باشند که خودشان قصد خلقش را داشتند.

متأسفانه در دنیای سرگرمی، یک خالق نمی‌تواند مثل یک نقاش فقط خودش تمام کارها را پیش ببرد، خودش را در زمان گم کند، تمام خلاقیت و احساسات خود را وارد کارش کند و در نهایت اگر شکست خورد و تابلویش را نتوانست بفروشد (یا اصلاً قصد فروشش را نداشت) آن را نزد خودش نگه دارد.

هر یک ساعت اضافه‌تر در مراحل تولید، بودجه بیش‌تری را می‌طلبد. حالا تصورش را کنید که حتی چنین اثر هنری خلق شده‌ای قرار نباشد نه تنها سود رسانی کند، بلکه با فروش اندک خودش به سرمایه‌گذار ضرر نیز متحمل کند!

بخواهم همه چیزهایی که گفتم را در یک جمله جمع بندی کنم می‌توانم بگوییم سرگرمی هنری‌ترین صنعتی است که وجود دارد ولی قطعاً در وهله اول با یک صنعت طرف هستیم.

حالا نظر شما مخاطبان ویجیاتو را می‌خواهم بپرسم. فکر می‌کنید سرگرمی بیش‌تر یک هنر باشد یا یک صنعت و به چه دلایلی؟ خوش‌حال می‌شوم اگر دیدگاه‌هایتان در مورد این موضوع را در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (6 مورد)
  • m.n1383141
    m.n1383141 | ۲۰ مرداد ۱۳۹۹

    فراتر از هنره

  • MOJTABA
    MOJTABA | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

    خوب دقیقا شما جواب رو دادید تو توضیحاتتون و منم موافقم باهتون خلاصش میکنم لزوما هربازی اثر هنری نیست امابازی های هنری فوقالعاده ای هم ساخته شده که باز هم لزوما جزو پرفروشترین عناوین نبودن یا عناوینی بودن که بخاطر فشار از طرف ناشر و سرمایه گذار ایده اشون رو عوض کردن وتبدیل به یه عنوان تجاری محض شدن و توش هنری نیست

  • randy
    randy | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

    چه سوال مسخره ایی معلومه که اره

  • amirzz
    amirzz | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

    به نظرمن کار حدودا سختیه (دفعه های اول ) . خیلی ها رو دیدیم که اصلا نتونستن بازی های ویدیویی کنن پس یاد گرفتنش هنر میخواد.

    • MOJTABA
      MOJTABA | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

      اسم اینکار هنر نیست .کسی که ذاتا با یه مدیوم نمی تونه ارتباط برقرار کنه ولی دیگری میتونه اسمش هنر نیست به اون میگن استعداد

  • shadowwarior22
    shadowwarior22 | ۱۸ مرداد ۱۳۹۹

    حدود 10 سال پیش یه همچین مبحثی تو اکثر وبسایتای معروف اون زمان به وجود اومد و خیلی بحث داغی هم بود ! آخرشم نتیجه گرفتن که گیمرا هنرمند نیستن ولی گیم سازا هنرمندن که بنظرم خیلی هم منطقیه ، کسی هست اون موقع رو به یاد داشته باشه یا فقط منم که فسیل شدم ؟ :|

مطالب پیشنهادی