بازی Eastshade شما را در نقش باب راس به دنیای اسکایریم می‌فرستد

توصیف Eastershade، یکی از بازی‌های مستقل کمتر دیده شده سال گذشته، واقعا کار سختی است. احتمالا بهترین شکلی که می‌توان بازی را شرح داد، همان تیتر مطلب است. انگار که سازنده بازی اسکایریم را چون لباسی خیس روی آویزی پهن کرده باشد تا تمام شمشیر بازی‌ها، جادو جنبل و المان‌های نقش‌آفرینی تند آن تبخیر شوند و سپس تصمیم بگیرد تا شما را در نقش باب راس به Eastshade بفرستد، دنیایی ده‌ها برابر زیباتر از اسکایریم.

بله درست متوجه شدید، در این بازی هیچ خبری از خشونت نیست. شما یک نقاش و هنرمند هستید که برای برآورده کردن آخرین خواسته مادر تازه فوت شده‌تان به شهر ایست‌شید آمده‌اید تا مکان‌های مورد علاقه او را نقاشی کنید. البته که کشتی شما در راه Eastshade دچار سانحه می‌شود و چند روز بعد خود را در غاری نزدیک به شهر پیدا می‌کنید که مرد مهربانی در این مدت از شما مراقبت کرده است.

بدون شک اولین هدف پیدا کردن باقی خدمه کشتی و صحبت با‌ آن‌هاست. خوشبختانه همه آن‌ها به جز خود کشتی صحیح و سالم هستند. دنیای بازی در نگاه اول بسیار کوچک اما بی‌نهایت زیباست. شخصیت‌های بازی هم همگی حیواناتی هستند که اندامی کاملا مشابه انسان دارند.

مثل هر بازی نقش‌آفرینی دیگر می‌توانید با این شخصیت‌ها صحبت، دیالوگ‌های مورد نظرتان را انتخاب کنید و از آن‌ها ماموریت بگیرید. ماموریت‌هایی که هیچ کدام نبرد یا مبارزه‌ای ندارند و تمام کردن آن‌ها بیشتر به پیدا کردن افرادی دیگر، کشیدن نقاشی از سوژه‌هایی خاص و یا رسیدن به آیتمی خاص محدود می‌شود. تعجبی هم ندارد، Eastshade یک بازی شبیه‌ساز پیاده‌روی است که می‌خواهد شما را در دنیای آرام و هنرمندانه‌اش غرق کند.

بر خلاف تصور، مکانیزم نقاشی کشیدن در بازی اصلا پیچیده نیست و حالتی چون شبیه‌ساز ندارد. در واقع شاید نقاشی‌های شما به کارهای باب راس بی‌شباهت نباشد اما قرار نیست هر کدام از اجزای تصویر را خودتان به روی کاغذ بیاورید. کافیست با موس قاب خودتان را مشخص کنید و خود بازی آن منظره پیش روی شما را مثل یک نقاشی روغن به روی بوم می‌آورد.

راستش را بخواهید حتی مطمئن نیستم که سیستم هوش مصنوعی بازی در تشخیص درستی نقاشی‌های خواسته شده چقدر درست عمل می‌کند اما وقتی یکی از کاراکترهای بازی ازم می‌خواهد که پرتره زیبایی از او بکشم که او را مهم جلوه بدهد، خودم تمام تلاشم را می‌کنم تا بهترین نتیجه ممکن را ارائه دهم. آن‌ها هم معمولا در ازای این پرتره‌ها و نقاشی‌ها، مقداری پول بهم می‌دهند که می‌توانم با آن وسایل لازم برای ساخت بوم نقاشی را خریداری کنم یا حتی یک کتری بخرم که بتوانم گیاه‌های جمع‌آوری شده را در آن دم کنم.

کم کم هم بازی نشان می‌دهد که دنیایش بسیار بزرگتر از آن چیزی است که تصور می‌کردم. صحبت از بخشی از شهر می‌شود که به خاطر سیلاب ویران شده و بعدها شما هم بقایای آن را پیدا می‌کنید یا شهر مجاور دیگری که برای دسترسی به آن باید ابتدا مقدار مشخصی پول جمع کنید تا بتوانید عوارض مسیر را بپردازید. با کشف این نقاط جدید، طبیعت و دنیای Eastshade هم زیباتر و چشم‌نوازتر می‌شود تا حتی بدون وجود ماموریتی هم وسوسه شوید تا از گوشه و کنار آن نقاشی بکشید.

بیشتر بازی کنید:

• با بازی PC Building Simulator اسمبل کردن کیس را یاد بگیرید
• چگونه بازی Fall Guys یک شبه راه صد ساله را طی کرد؟
• با بازی theHunter: Call of the Wild به آرامش گمشده‌ زندگیتان برسید

زیباتر از منظره‌ها، کاراکترهای بازی و دیالوگ‌های آن‌ها هستند که انگار به دست نویسنده یا نویسندگانی کاملا خوش ذوق نوشته شده‌اند. داستان بازی با صحبت با مردم شهر و فهمیدن سابقه تاریخی منطقه از آن چیزی که فکرش را می‌کردید فاصله می‌گیرد و توجهتان را حسابی به خود جلب می‌کند.

بنابراین اگر به دنبال یک تجربه کاملا جدید و متفاوت می‌گردید و از تکه و پاره کردن دشمنان و جنگیدن با آن‌ها خسته شدید، Eastshade مثل یک سفر تفریحی و آرامش‌بخش عالی است. احتمالا کمی در ابتدای بازی سرعت آهسته آن اذیتتان کند اما بعد از مدتی واقعا سخت است که از این منطقه دوست داشتنی دل بکنید. Eastshade برای هر سه پلتفرم پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان و کامپیوترهای شخصی با قیمت ۲۵ دلار عرضه شده است.