ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

تسخیر جسم انسان توسط فضایی‌ها در فیلم هیولایی Sputnik

اگر از طرفداران سینمای عصر اتمی هستید، بدون تردید چند سال گذشته هدیه‌ای از طرف دنیای سینما برای شما بوده است. درست همانطور که آن دوره در تاریخ هالیوود دانشمندان را در صدر داستان‌های علمی ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۲۸ شهریور ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۹

اگر از طرفداران سینمای عصر اتمی هستید، بدون تردید چند سال گذشته هدیه‌ای از طرف دنیای سینما برای شما بوده است. درست همانطور که آن دوره در تاریخ هالیوود دانشمندان را در صدر داستان‌های علمی تخیلی قرار می‌داد، این دوره نیز در فیلم‌های ترسناکِ مدرن خود، با الهام گیری از همان آثار، به اکتشاف ناشناخته‌های گاهاً ترسناکتر در بستر فضای علمی تخیلی پرداخته است.

در این دوره اکثر آثار علمی تخیلی و به ظاهر مفهومی، از Ex Machina گرفته تا Annihilation و Arrival ساخته دنی ویلنوو، وحشت خود را بر دانش بشر و از دنیای عقلانی بنیان نهاده‌اند. حالا جدیدترین اثر در این روند Sputnik، ساخته فیلمساز روسی ایگور آبرامنکو است که به فیلم های هیولایی از سالهای گذشته هالیوود گره خورده است.

داستان فیلم اسپوتنیک از این قرار است که: در یک حادثه برای یک سفینه فضایی تنها یک نفر جان سالم به در می‌برد و به زمین بازمی‌گردد، اما بزودی مشخص می‌شود که موجود خطرناکی در بدن او مخفی شده، حالا یک روان‌شناسِ در خطر اخراج، باید برای نجات حرفه خودش و جان فضانورد، وارد یک تحقیقات خطرناک شود.

در عصری که فیلم های ترسناک زیادی سعی در نزدیک شدن به فُرم آثار دهه هشتاد سینمای آمریکا را دارند، اسپوتنیک خود را به عنوان اثری خاص نشان می‌دهد که همزمان با نگاه به شمایل دهه هشتاد هالیوود، سعی در معرفی خود به عنوان اثری آینده نگر دارد. حالا سوال مهم این است که آیا اسپوتنیک در رویه خود موفق عمل کرده است یا خیر؟!

جواب این پرسش معلوم است؛ اسپوتنیک فیلم بدی نیست، اما از طرف دیگر اثری هم نیست که ساختارشکن باشد یا حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد. شاید بتوان مدت زیادی پیرامون کیفیت طراحی تولید و مسائل فنی فیلم حرف زد، و استفاده جالب فیلم از فن‌آوری‌های روز سینمایی را مورد تمجید قرار داد، اما اسپوتنیک از برجسته‌ترین فیلم‌هایی است که کماکان فکر می‌کند نوستالژی با موسیقی متن اثر شروع می‌شود و با همین رویه به پایان می‌رسد.

لحظه‌ای جالب در فیلم وجود دارد که عامل جذابی برای ورود اسپوتنیک به فضای آثار متفاوت علمی تخیلی فراهم می‌کند. صحنه مذکور این گونه پیش می‌رود که فیلمساز بعد از نمایش عامل بیگانه، با یک مونتاژ جالب و سریع شکاف‌های بین روابط همزیستی موجود با میزبان انسانی اش را به نمایش می‌گذارد.

صحنه‌هایی از این دست می‌توانست اسپوتنیک را به یک فیلم علمی تخیلی متفکرانه و شاید نوآورانه بدل کند، اما فیلمساز روس به جای این کار سعی در ارائه فرمول هالیوودی آثار هیولایی دهه هشتاد با کمی بازیگوشی را دارد.

البته لازم به ذکر است که اسپوتنیک ورود جالبی به فضای آثار علمی تخیلی دارد، و اساساً بیگانه آن یکی از موجودات جالب چنین آثاری است که تا به امروز دیده شده. طراحی دیدنی این موجود ما را به یاد هیولاهای کلاسیک هالیوود همچون زنومورف می‌اندازد، این هیولا استخوان دار و شفاف است و همچنین چشمان زیادی برای ارتباط با بینندگان مدرن به او داده شده است.

صحنه‌های خزیدن این بیگانه در پایگاه و حملاتش از سکانس های جذاب این فیلم هستند. در حقیقت، اسپوتنیک هر وقت به سمت هیولا و رابطه مستقیم با آن می‌رود، در بهترین حالت خود قرار دارد، و هر زمان که به سراغ شخصیت‌ها و روابط نامفهوم آنها می‌رود به علت شکاف‌های زیاد فیلمنامه، خسته کننده و ناجور می‌شود.

برای مثال تماشای پاره شدن طعمه انسانی توسط بیگانه در دوربین مادون قرمز، یکی از بهترین لحظات فنی و CGI محور دوران معاصر سینما را به ارمغان می‌آورد. اما به همان اندازه که فیلم آبرامنکو با توجه به جزئیات ریزِ فنی جلب توجه می‌کند، روایت قصه آن در فضایی عاری از پیشرفت شخصیت نیز توی ذوق بیننده می‌زند. برای مثال روابط شخصیت قهرمان فیلم با فضانوردی که طعمه بیگانه فضایی است، به شدت مصنوعی و خالی از هرگونه انگیزه درگیر کننده‌ای برای پیشبرد داستان فیلم است.

اگر بخواهم فیلم را به سه قسمت تقسیم کنم باید بگویم: بیست دقیقه ابتدای فیلم بهترین لحظات آن را تشکیل می‌دهد، چرا که ما به عنوان بیننده با یک صحنه محکم وارد قصه‌ای می‌شویم که ما را کنجکاو می‌کند آن را دنبال کنیم. در ادامه لحظات میانی فیلم را داریم که به لطف هدایت خوب آبرامنکو و برخی صحنه‌های جالب حکم میانه متوسط را بازی می‌کند، اما پرده سوم فیلم که شامل بیست دقیقه پایانی آن می‌شود، یک آشفتگی کامل است، چرا که فیلمنامه در این زمان پوچی و بی برنامه بودن خود را آشکارا به نمایش می‌گذارد.

اگر Sputnik توانسته بود موضوعات مختلف شخصیت‌ها را به هم متصل کند، شاید نتیجه فیلم چیزی بین "ورود" دنی ویلنوو و "بیگانه" ریدلی اسکات می‌شد، و می‌توانست یک ادای احترام خوب به برند تجاری دهه هشتاد سینمای هالیوود باشد، اما اسپوتنیک در راستای فرم و شکل خود عنصر انسانی را که به نظر برای نجات چنین اثری ضروری بوده، از دست داده است. در این جنس آثار تقریباً کلیشه ای - همیشه نکته‌ای وجود دارد که تأثیر همه جانبه بیگانه ریدلی اسکات در سینمای علمی تخیلی را یادآوری می‌کند.

با این وجود، اسپوتنیک در زیرژانر وحشت کلاستروفوبیک طبقه بندی نمی‌شود. و از اساس خطای مهلک Sputnik همین است که نمی‌داند می‌خواهد چه باشد. بنابراین فیلم با مضامین گیج‌کننده و یک هیولای جذاب چیزی برای خود نمایی ندارد. بازی های موجود در فیلم قابل قبول است اما داستان در توضیح هر چیزی افتضاح است. برای مثال شما نمی‌دانید که چرا این موجود به طور خاص به فضاپیمای روسی وصل شده و یا منشع و خواستگاه آن کجاست. فیلم Sputnik موضوعات مختلفی را بی‌جواب و مبهم رها می‌کند.

در پایان باید گفت Sputnik یک فیلم ترسناک علمی تخیلی قابل توجه است که شما را با سوالات زیادی تنها می‌گذارد و با یک نتیجه گیری مبهم ختم می‌شود. البته جلوه های ویژه کار جذاب هستند و هر صحنه‌ای که با موجود بیگانه روبرو هستیم فرم کار نیز برجسته است. اما گویا فیلمنامه نویسان اولگ مالوویچکو و آندری زولوتارف هیچ ایده‌ای برای نوشتن فیلم ترسناک معقول نداشته اند. بنابراین شکاف‌های داخل فیلمنامه و برخی خطاها در اجرای ژانر، همه به این حس کمک می‌کنند که فیلم به عنوان یک فرصت از دست رفته طبقه بندی شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • ALI20K
    ALI20K | ۲۸ شهریور ۱۳۹۹

    مثل فیلم life هست یا بهتره؟

    • امیر پریمی
      امیر پریمی | ۲۹ شهریور ۱۳۹۹

      از نظر فضا و اتمسفر دو چیز متفاوت هستن - از نظر فرم این فیلم چیزی کم نداره اما بازی ها و داستان خیلی خوب نیست به نسبت life

مطالب پیشنهادی