بازی تاج و تخت: شب طولانی چیست؟
از آنجایی که اطلاعات مرتبط با اپیزودها در فصل نهایی بازی تاج و تخت به شدت مهر و موم شده است ما تا پس از آنکه خاکستر و برف روی قسمت سوم نشست نکرده بود ...
از آنجایی که اطلاعات مرتبط با اپیزودها در فصل نهایی بازی تاج و تخت به شدت مهر و موم شده است ما تا پس از آنکه خاکستر و برف روی قسمت سوم نشست نکرده بود متوجه نشدیم که اپیزود سوم فصل هشتم عنوان «شب طولانی» را یدک می کشد. عنوانی که مانند عنوان قسمت پیشین یعنی «شوالیه هفت پادشاهی» دو معنا در بردارد.
نه تنها این مقابله جانآزار و فراموش نشدنی میان سونامی مرگ شاه شب و ارتش تلفیقی جان و دنریس در شب صورت می گیرد بلکه «شب طولانی» خود نیز رویدادی تاریخی و حیاتی از تاریخ وستروس است که اغلب اوقات راجع به آن بحث میشود. شب طولانی به عنوان دهه هایی از فصل های درازمدت تاریکی و یخبندان شناخته می شود که شاه شب می خواست آن را دوباره بازگرداند.
در اپیزود شب طولانی ما چشمه ای از شب طولانی واقعی را برای تمام وستروس شاهد بودیم. اگر شاه شب پیروز می شد؛ تنها شمدی از سیاهی که تمامی قلمرو را با سیلی از وایت های از مرگ برگشته که روی زمین چنگ می کشند لبریز می کرد.
شاه شب یکبار برای انجام این کار هزاران سال پیش تلاش کرده بود. پس از آنکه صلح میان نخستین انسان ها و فرزندان جنگل شکل گرفت، و تقریبا دنیا را نابود کرد. بیایید با استفاده از حکاکی های اندک و روایات ثبت شده توسط نخستین انسان ها نگاهی بیاندازیم به اولین باری که این واقعه رخ داد. این رخداد در مجموعه تلویزیونی و مجموعه کتاب های نغمه یخ و آتش جورج آر.آر مارتین اندکی متفاوت است. در ادامه مواردی که باید بدانید در اختیارتان می گذاریم:
شب طولانی درکتاب ها
در طی عصر قهرمانان، حدود شش تا هشت هزار سال پیش از این برخورد اخیر با شاه شب، تاریکی مطلق سراسر قاره را دربرگرفت و با خود یخبندان، قحطی و مرگ را برای همه به ارمغان آورد. گونه ای معروف به آدرها( که در سریال وایت واکر نامیده می شوند) از شمال سر برآوردند و به قلمروی انسان های لشکرکشیدند و کابوسی خلق کردند که یک نسل به درازا انجامید.
در زیر پوشش شب و زمستان، آدرها مردگان را برخیزاندند و به ارتش خود اضافه کردند و تقریبا هرچه که وجود داشت را فتح کردند. تاثیر این مصیبت بزرگ تا اسوس نیز حس شد. جایی که رود روین طبق گزارشات یخ زد و ناپدید شد. حتی در یی تی شرق دور باورهای خاص خود را درباره عامل رخ دادن این بلای تاریک در وستروس داشتند. در حقیقت، قهرمانی از اسوس، جنگجویی که توسط خدای روشنایی به نام آزور آهای که شمشیر شعله وری به نام لایت برینگر در اختیار داشت، آدرها را شکست داد و به شب طولانی پایان بخشید.
هزاران سال بعد، راهبه سرخ ملیساندره از استنیس براتیون به خاطر اینکه باور دارد او حلول مجدد آزور آهای است؛ از او حمایت می کند. در اصل، برخی در اسوس نیز باور داشتند که دنریس شمایل جدید آزور آهای است. نیازی به گفتن ندارد که این شخصیت، فرد بزرگی بوده است. ماموریت پیدا کردن آزور آهای بعدی، شخصی که قرار است شاه شب را شکست دهد بخشی از پیشگویی به نام «شاهزاده وعده داده شده» است.
برندون معمار
نخستین انسان ها و فرزندان جنگل، که به تازگی با یکدیگر وارد صلح شده بودند، با هم متحد شدند تا با آدرها و لشکر «وایت ها» در ارتش نامیرایانشان بجنگند اما تا پیش از کشف خصوصیات مرگ بار شیشه اژدها به پیروزی دست نیافته بودند. در این زمان، نخستین انسان ها( از جمله بنیان گذاران نهادی که بعدها به نگهبانان شب تبدیل می شود)، فرزندان جنگل و آزور آهای آدرها را به بالاترین بخش وستروس عقب راندند و با موفقیت به آن زمستان عظیم مرگ پایان دادند.
برای اطمینان از آنکه آدرها هرگز شمال دور را ترک نمی کنند دیوار عظیمی از یخ و جادوی قدیم ساخته شد تا تمامی قلمرو را محافظت کند. این دیوار ظاهرا توسط برندون معمار که بنیان گذار خاندان استارک بود ساخته شده است. نگهبانان شب سپس قلعه های و نقاط نظارتی را در راستای این بنا قرار داد و در آنها برای هزاران سال به نگهبانی خود ادامه دادند تا آنکه زمانی فرارسید که اکثر مردم باور خود به آدرها و شب طولانی را از دست دادند.
شب طولانی در مجموعه تلویزیونی
اکثر موارد در بین مجموعه تلویزیونی و کتاب های این سری مشابه یکدیگر است. بزرگترین تفاوت متعلق به خود شاه شب است که در رمان ها حضور ندارد. شخصیتی به اسم شاه شب وجود دارد اما از نظر تاریخی، وی پس از به وقوع پیوستن شب طولانی ظاهر می شود و لرد فرمانده یاغی نگهبانان شب بود که به دست زنی آدر فریب خورد و نگهبانان شب را در شورشی ترسناک و سبعانه رهبری کرد. و تنها با اتحاد استارک ها و شاه آن زمان وحشی ها شکست خورد.
اما بله شاه شب کاملا متفاوت است. در اصل مجموعه بازی تاج و تخت به افسانه شناسی وایت واکرها به شیوه ای متفاوت و خاص تر از کتاب ها تا جایی که نوشته شده اند وارد شد و تا نشان دادن آنکه شاه شب چطور فرزندان پسر کرستر را به وایت واکر تبدیل می کند پیش رفت. در اپیزود «در» بازی تاج و تخت نشان داد شاه شب چه کسی بوده و فرزندان جنگل چگونه او را خلق کرده اند.
با این حال ما از هویت واقعی او جز اینکه از نخستین انسان ها بوده اطلاع بیشتری نداریم اما این را می دانیم که فرزندان جنگل وایت واکرها را به عنوان سلاح هایی خلق کردند تا علیه نخستین انسان ها در نبردشان استفاده کنند و این فرد، وایت واکری که به شاه شب تبدیل می شود اولین وایت واکری بود که خلق می کنند. او احتمالا تنها وایت واکر است که توسط فرزندان خلق شده و سپس سایر فرماندهان وایت واکر را خود خلق کرده است.
برای سریال، این به لشکر مردگان وایت یک فرمانده بخشید و به ماموریت تاریکشان یک هدایت گر. و در اپیزود پیش از شب طولانی، برن توضیح داد چرا شاه شب دارد این کار را می کند و سعی دارد دوباره شب طولانی را به وستروس بیاورد: شاه شب قصد داشت جهان انسان ها را به طور حتمی و دائم از بین ببرد از جمله و مهم تر از همه برن چراکه به عنوان زاغ سه چشم او تجسم تاریخ و خاطره است.
داستان های شب
برن اولین دروازه ما به شب طولانی بود زیرا از زمان کودکی داستان های ترسناک و افسانه هایی که ننه پیر با او به اشتراک می گذاشت را ترجیح می داد. خصیصه ای که به خطاب شدن او به نام «فرزند شیرین تابستان» توسط ننه پیر منجر شد که اشاره به این موضوع داشت که او و دیگران هزاران سال است از حقایق بی رحم یک زمستان طولانی بی خبرند.
ننه پیر به او می گوید: «هزاران سال پیش، شبی آمد که یک نسل به درازا کشید. پادشاهان در قلعه هایشان همپای چوپانان خود در کلبه هایشان یخ زدند و مردند. زنان بچه هایشان را خفه می کردند تا شاهد گرسنگی کشیدنشان نباشند و موقع گریه کردن منجمد شدن اشک هایشان را روی گونه های خود حس می کردند. در آن تاریکی وایت واکرها برای اولین بار آمدند. آنها شهرها و قلمروها را سوار بر اسب های مرده شان و گله عنکبوت های سفیدشان به بزرگی تازی ها تصاحب کردند.»
شکست مرگ
ما شاهد «گله عنکبوت هایی به بزرگی تازی ها نبودیم» که ممکن است به این معنا باشد که تمامی عنکبوت های عظیم الجثه مرده اند یا از اول گزارشات درباره آنها اشتباه بوده است اما شاه شب قهرمانان ما را به اندازه کافی با زامبی ها، یک غول، یک اژدها و طوفانی غیرقابل انتظار چلاند . آریا ضربه نهایی را به شاه شب زد، حرکتی که چندین فصل برای آن برنامه ریزی شده بود و خطری که در اولین سکانس اولین اپیزود به ما نشان داده شده بود حال منهدم شده.
حال ماجراجویی سرسی برای تخت آهنین چطور می تواند در سریال بازی تاج و تخت برابر یا مشابه تهدیدی که همه در وینترفل شاهد آن بودند باشد؟ خوب یکی آنکه ارتش دنریس و جان اکنون به گروهانی از هم گسیخته در بهترین حالت تبدیل شده (چیزی که سرسی روی آن حساب باز کرده بود) با این حال، چطوری اپیزودهای آینده را پیش ببریم اکنون که می دانیم زمستان دیگر نخواهد آمد؟
در انتها، شمشیرهای سوزان و سلاح هایی مانند لایت برینگر کمک نکردند بلکه خدای روشنایی خود کمک کرد. ملیساندره بدون شک در تلاش های خود برای پیدا کردن آزور آهای دوباره متولد شده اشتباه کرده بود و همین موضوع او را به انجام کارهایی شرورانه وادار کرد، اما او فصل ها بود که شب طولانی را پیشگویی کرده بود و خدای روشنایی نیز در این راه به پیروزی هایی دست یافت.
اگر بریک دونداریون بارها و بارها زنده نمی شد، قادر نبود آخرین عمر خود را برای نجات آریا فدا کند و او را به پیروزی بزرگش برساند. بنابراین آیا آریا «شاهزاده وعده داده شده است؟» همانطور که ملیساندره خود نیز اذعان داشت «پیشگویی ها چیزهای خطرناکی هستند.» او حتی به جان و دنریس گفته بود که در بازی نهایی اهمیت دارند اما هرگز اعلام نکرده بود که یکی از آن دو «شاهزاده» است. تنها گفته بود که «شاهزاده» می تواند سپیده دم را به ارمغان بیاورد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مطلب خوبی بود ولی کاش قبل انتشار ویرایش شده بود. خیلی ایراد داشت
✋???
چقدر انتظارات از فصل هشتم و به خصوص شب طولانی و نبرد پادشاه شب بالا بود و چقدر ساده نویسندهها این انتظار ۹ ساله رو با یه خاطره تلخ و کلی ابهام و خلاء سر هم بندی کردن و ازش گذشتن. حتی خیلی از افرادی که تا قسمت سوم از روند داستانی سریال دفاع میکردن دیگه دووم نیاوردن و با راه انداختن یه کمپین درخواست بازسازی دوباره فصل هشتم رو دادن!
اگر خواستید شما هم جوین شید و امضا کنید:
https://www.change.org/p/hbo-remake-game-of-thrones-season-8-with-competent-writers