داستان کامل سری Halo [قسمت اول]

حالا که مدتی از انتشار Halo: The Master Chief Collection روی پی‌سی می‌گذرد و از سمت دیگر در شرف انتشار جدیدترین نسخه از این سری برای نسل بعد یعنی Halo: Infinite هستیم، خالی از لطف نیست که نگاهی داشته باشیم به ماجراجویی‌های قهرمان زیر کلاهخود این فرنچایز یعنی مسترچیف و اتفاقاتی که در دنیای این بازی تا به امروز گذشته.

داستان هیلو از آنچه فکر می‌کنید گسترده‌تر و عمیق‌تر است و به غیر از حماسه آفرینی‌های چیف، رویدادهای بسیار دیگری را نیز در بر می‌گیرد؛ این یعنی تقریبا از زمان قبل از ظهور انسان‌های اولیه تا آینده‌ای که در آن ارتباط و نبرد با فرازمینی‌ها عضوی جدا نشدنی از بشر شده است. گرچه در این مقاله تنها به سراغ اتفاقات حول محور بازی‌ها می‌رویم تا از پیچیدگی آن کاسته شود. شما نیز برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به سراغ کمیک‌ها یا مینی سریال‌های انیمیشنی این سری بروید.

پس اگر دسترسی به پلتفرم‌های مایکروسافت برای تجربه یکی از بهترین فرنچایزهای تاریخ را ندارید با ما همراه باشید تا سفری داشته باشیم به دنیای این فرنچایز ۲۰ ساله.

بیشتر بخوانید:

• گیرمو دل‌تورو می‌خواست مستر چیف در فیلم Halo یک برادر شیطانی داشته باشد
• کتاب Halo: Shadows of Reach به بازی Halo Infinite مرتبط هست
• چرا تریلر گیم پلی بازی Halo Infinite روی پی‌سی اجرا شد؟

Pillar of Autumn، شروع تهدیدی از کهکشان

داستان قسمت اول از جایی آغاز می‌شود که Pillar of Autumn، فضاپیمای نیروهای UNSC (ناوگان فرماندهی فضایی سازمان ملل) در حال سفر در کهکشان توسط ناوگان بیگانه‌ها که «کاوننت – Covenant» نامیده می‌شوند تهدید و مجبور به درگیری می‌شود. این درگیری کاپیتان فضاپیما یعنی «جیکوب کییز» را مجبور می‌کند که فضاپیما را با فرود اضطراری در یک منطقه حلقه‌ای شکل ناشناخته بنشاند.

پس از فرود، کاپیتان برای جلوگیری از لو رفتن هوش مصنوعی فضاپیما یعنی کرتانا، آن را به مسترچیف، قهرمان جنگ و ابرسرباز مشهور نیروهای UNSC می‌سپارد تا آن را از سفینه خارج کند. کرتانا و چیف هم بلافاصله از فضاپیما خارج می‌شوند و پا به جهان حلقه‌ای می‌گذارند که کاوننت‌ها آن را «هیلو» می‌نامند.

چیف و کرتانا پس از مدتی متوجه می‌شوند که این حلقه یعنی هیلو، نوعی سلاح فوق قدرتمند کهکشانی است و برای اینکه از دسترسی کاوننت‌ها به آن جلوگیری کنند چیف راهی اتاق کنترل این حلقه می‌شود. با این حال وقتی کرتانا وارد سیستم کنترل می‌شود متوجه می‌شود که یک گونه انگل شکل به نام «Flood» در حلقه زندانی شده است که انسان‌ها و کاوننت‌ها باعث آزاد شدن آن‌ها شده‌اند.

آزادسازی Flood باعث فعال شدن هوش مصنوعی محافظ هیلو یعنی «343 Guilty Spark» و درخواست کمک او از چیف برای فعال کردن هیلو می‌شود. اما به محض این که چیف قصد فعال کردن هیلو را می‌کند، کرتانا ظاهر می‌شود و به چیف توضیح می‌دهد که هیلو سلاحی برای از بین بردن Flood است اما نه به شکل مستقیم، بلکه با از بین بردن غذای آن‌های یعنی انسان‌‌ها، کاوننت‌ها و هر گونه دیگری. زیرا تنها راه از بین بردن کامل Flood نبود غذا برای آن است.

بعد از فهمیدن این حقیقت، چیف و کرتانا سعی می‌کنند که هرچه زودتر هیلو را نابود کنند. در این مسیر گیلتی اسپارک تمام سعی خود را می‌کند تا آن‌ها را متوقف کند و از بین ببرد. در این بین چیف نیز متوجه می‌شود که کاپیتان فضاپیما یعنی کییز به دست Flood کشته شده است.

با این حال چیف و کرتانا متوجه می‌شوند که با انفجار یکی از موتورهای سفینه خود می‌توانند حلقه را از بین ببرند و از آن‌جا فرار کنند و این کار را با موفقیت به پایان می‌رسانند.

دادگاه محاکمه، نقطه شروع قسمت دوم

قسمت دوم بازی با صحنه‌ دادگاهی آغاز می‌شود که در آن فرمانده ارشد ناوگان کاوننت‌ها که خود از نژاد الیت‌ها «Elite» است در بازی قبلی به دلیل عدم صلاحیت و از بین رفتن حلقه هیلو، در حال محاکمه است و اگر راستش را بخواهید اوضاع خیلی خوب برای او پیش نمی‌رود.

همزمان با این وقایع در کره زمین اوضاع به شکل دیگری در حال انجام است؛ از چیف به خاطر اعمال قهرمانانه تجلیل می‌شود و دختر کاپیتان کییز، یعنی آماندا کییز جایگزین پدرش می‌شود. گرچه این مراسم تجلیل خیلی به طول نمی‌کشد و کاوننت‌ها با دستوری از پیامبر پشیمانی به شهر «New Mombasa» در زمین حمله می‌کنند تا شکست قبلی را تلافی کنند.

با دخالت سریع نیروهای UNSC، کاوننت‌ها به همراه پیامبر پشیمانی از یک پورتال به بیرون جو فرار می‌کنند و به دنبال آن کییز، کاپیتان جانسون، کرتانا و البته چیف آن‌ها را تعقیب می‌کنند. در جریان این تعقیب کییز و چیف متوجه می‌شوند که حلقه دیگری از هیلو را کشف کرده‌اند.

این بار به دلیل مطلع بودن آن‌ها از قدرت تخریب هیلو، جانسون و کییز سعی می‌کنند که زودتر از کاوننت‌ها به کدهای دسترسی حلقه دسترسی پیدا کنند؛ در همین حین چیف نیز برای کشتن پیامبر پشیمانی اعزام می‌شود تا بیشتر از این باعث دردسر نشود. همزمان با این وقایا، فرمانده ارشد سفیه کاوننت‌ها که پیش‌تر به اعدام محکوم شده بود، توسط دو پیامبر دیگر یعنی حقیقت و بخشش فرا خوانده می‌شود تا به جای مجازات، به او مقام فرستاده‌ و تکاوری را بدهند که به سراغ تعدادی از کاوننت‌های فاسد و خیانت‌کار برود و حداقل در این صورت مرگ پرفایده‌ای داشته باشد.

فرستاده کاوننت فاسد را پیدا می‌کند و او را به سزای اعمالش می‌رساند اما قبل از این کار متوجه می‌شود که منشا این خیانت جایی نیست جز 343 Guilty Spark.

موازی با این جریانات چیف که مشغول ضرب و شتم پشیمانی تا حد مرگ بود و این کار را هم به خوبی انجام داد، سفینه‌ای از کاوننت‌ها فرا رسید و او مجبور به فرار به داخل جریان آب شد.

در آن سوی میدان اوضاع کاوننت‌ها با شنیدن خبر کشته شدن پیامبرشان اصلا خوب نبود و دستور محافظت بیشتری برای دو بازمانده دیگر دادند؛ همچنین کاوننت تکاور را فرستادند تا کد فعال سازی هیلو را به دست بیاورد. اون نیز با جانسون و کییز که قبلا به این ماموریت فرستاده شده بودند برخورد کرد و پس از درگیری به کدها دسترسی یافت. گرچه بلافاصه Bruteها (نژادی دیگر از بیگانه‌های مدعی) فرا رسیدند و کدها را از چنگ او درآوردند و پس از اینکه به او گفتند این یک دستور از سمت پیامبر کاوننت‌‌ها است، او را به داخل گودالی انداختند که مرکز و مادر Flood که خود را Grave Mind می‌نامید در آن‌جا زندگی می‌کرد.

در قعر گودال که چیف نیز در آن‌جا حبس شده بود، Grave mind سعی کرد تا به کاوننت بفهماند که فعال‌سازی هیلو برخلاف گفته پیامبرانشان یک هدف والا و مقدس نیست و تنها باعث از بین رفتن کاوننت‌ها، انسان‌ها، Flood و هر موجود زنده دیگری در کهکشان می‌شود.

پس Grave mind دو شخصیت اصلی داستان را به دو جهت مختلف می‌فرستد تا باعث جلوگیری فعالسازی هیلو شود. چیف به مقر فرماندهی کاوننت فرستاده می‌شود که در آن یک جنگ داخلی بین کاوننت‌ها و Bruteها در حال انجام و Flood نیز به هردوی آن‌ها حمله کرده است. در این بین پیامبر بخشش به دست Flood و با بی توجهی آخرین پیامبر کشته می‌شود.

حالا حقیقت به عنوان تنها پیامبر باقی‌مانده و دارنده کد هیلو Bruteها را مجاب می‌کند که اون را به سمت حلقه ببرند. کرتانا و چیف نیز مجبور می‌شوند از یکدیگر جدا شوند و مشخصا چیف به تعقیب حقیقت می‌رود و کرتانا در مقر فرماندهی می‌ماند تا اکر اوضاع وخیم شد، این حلقه را نیز منفجر کند.

در آن سوی میدان فرستاده کاوننت به سطح حلقه می‌رود و با کمک جانسون و کییز Bruteها را شکست می‌دهد و فعال‌سازی هیلو را لغو می‌کند. این عمل باعث می‌شود تمامی حلقه‌های هیلو در کهکشان به حالت آماده به کار بروند تا با کنترلی از راه دور به نام آرک، فعال شوند.

آخرین پیامبر کاوننت‌ها با این شرایط به سمت زمین فرار می‌کند در حالی که چیف همچنان در همان سفینه همراهش است؛ همزمان با این اتفاقات Grave mind نیز به مقر فرماندهی کاوننت چیره می‌شود در حالی که کرتانا نیز در آن گیر افتاده است…

قسمت سوم، بازگشت به زمین

در این قسمت چیف در حالی که نتوانسته‌ کار پیامبر حقیقت را در سفینه‌اش تمام کند، با فرود اضطراری به زمین برخورد می‌کند که خوشبختانه توسط جانسون و فرستاده کاوننت پیدا می‌شود و نزد کییز برده می‌شود. آن‌ها پس از مدتی متوجه می‌شوند که حقیقت قصد دارد تا به Ark یا همان کنترل از راه دور تمامی حلقه‌ها را که ساخته فوررانرهاست برود و آن را فعال کند. فوررانرها موجوداتی باستانی و پیشرفته بودند که بسیاری از امکانات دست کاوننت و حلقه‌های هیلو ساخت آن‌هاست که متاسفانه چیف و تیمش دیر به آن منطقه می‌رسند و حقیقت با موفقیت پورتالی به سمت آرک فعال می‌کند. همزمان با این پورتال، پورتال دیگری نیز باز می‌شود و از درون آن Flood پا به زمین می‌گذارد.

در ابتدا وضعیت برای زمین خیلی خوب به‌نظر نمیرسد اما با گذشت مدتی نیروهای پشتیبانی الیت از راه می‌رسند و منطقه آلوده را بمباران می‌کنند. چیف نیز به درون سفینه Flood می‌رود و در آن‌جا با پیامی از طرف کرتانا مواجه می‌شود که توضیح می‌دهد چطور می‌توان Flood را بدون شلیک کردن تمامی حلقه‌ها از بین برد.

با فهمیدن این نکته، چیف و فرستاده پیامبر حقیقت را تعقیب می‌کنند و به Ark می‌رسند. بلافاصله Flood نیز از راه می‌رسد و با فرود اضطراری در سطح آن‌جا مستقر می‌شود. ماجرا در اینجا اصلا خوب پیش نمی‌رود و جانسون توسط نیروهای حقیقت دستگیر می‌شود و کییز نیز به شلیک حقیقت کشته می‌شود.

حقیقت که مشغول فعال کردن Ark توسط جانسون بود (آرک نیازمند ژن انسان برای فعال شدن است) با رسیدن چیف و فرستاده متوقف و کشته می‌شود. پس از کشته شدن پیامبر حقیقت، چیف و فرستاده در راه فرار متوجه می‌شوند که آرک به صورت خودکار در حال ساخت حلقه‌ای جدید است تا با حلقه از بین رفته اول جایگزین شود.

ناگهان گیلتی اسپارک از راه می‌رسد و پس از گفتگویی کوتاه به چیف می‌فهماند که می‌تواند با شلیک این حلقه که هنوز در حالت آماده باش نیست، حلقه‌های دیگر را نابود کند و Flood را که در تمامی حلقه‌ها مستقر بود را از بین ببرد. پس چیف، فرستاده، گیلتی اسپارک و جانسون به سمت حلقه تازه ساخت می‌روند تا آن را فعال کنند اما در آن جا گیلتی اسپارک که وظیفه اصلی آن محافظت از هیلو است به جانسون می‌گوید که با این کار باعث از بین رفتن حلقه جدید می‌شوید. جانسون که نمیتوانست دست روی دست بگذارد به او بی توجهی می‌کند و گیلتی اسپارک نیز با این کار عصبانی می‌شود و او را به شکل مرگباری زخمی می‌کند. چیف نیز در ادامه شلیک‌های اسپارک آسیب میبیند اما به لطف زره خود برخلاف جانسون جان سالم به در می‌برد و اسپارک را با چند شلیک از بین می‌برد. با مردن جانسون، چیف و‌ آربیتر شروع به فعال کردن حلقه کردند و آماده فرار شدند.

در زمانی که حلقه آماده شلیک می‌شد و به سمت قطعه قطعه شدن می‌رفت، چیف و فرستاده به سمت فضاپیمای UNSC رفتند و موفق شدند آن را بلند کنند و با پورتالی به سمت زمین حرکت کنند. اما به‌نظر می‌رسد دردسرهای سر راه چیف پایانی ندارد زیرا به دلیلی نامعلوم پورتال در میانه راه بسته می‌شود و کشتی UNSC از وسط به دو قسمت تقسیم می‌شود. فرستاده که در سکان آن قرار داشت به زمین می‌رسد و چیف نیز با سرنوشتی نامعلوم در این قسمت رها می‌شود.

با خیال کشته شدن چیف، نیروهای UNSC در زمین مراسم یادبودی برای او و تمامی افراد کشته یا گم‌شده در جنگ برپا کردند. فرستاده نیز به همراه الیت‌ها (نژاد فرستاده) پس از مراسم یادبود به سیاره خود باز میگردند. اما در آخر یکی از احساسی‌ترین کات سین‌های بازی پخش می‌شود و  نشان داده می‌شود که نیمه دوم کشتی UNSC سالم است، چیف و کرتانا داخل آن در فضا گم شده اند و کرتانا چیف را تا زمانی نامعلوم وارد یک کپسول حیات می‌کند تا در اولین زمان ممکن او را بیدار کند…

Halo 3: ODST، نبرد زمین از زاویه‌ای دیگر

Halo 3: ODST فلش بکی به قسمت دوم هیلو است تا حمله کاوننت‌ها را به شهر New Mombassa را از زاویه‌ای دیگر به ما نشان دهد و این یعنی یک قسمت اسپین‌آف برای این سری، با داستانی به خوبی نسخه‌های قبلی.

شروع داستان ODST از جایی است که پس از این‌که سفینه فضایی کاوننت‌ها پس از نبرد در زمین پا به فرار می‌گذارد و چیف به همراه اعضای UNSC آن‌ها را تعقیب می‌کنند، تعدادی از نیروهای نیروهای کاوننت در New Mombassa باقی می‌مانند و با نیروهای باقی مانده در زمین موسوم به یگان ODST درگیر می‌شوند. در این بازی علاوه بر اینکه ما ‌بیشتر با جزییات و حواشی بازی دوم و سوم آشنا می‌شویم، ادوارد باک (Edward Buck)، یکی از سربازان این یگان نیز به ما شناسانده می‌شود.

Halo: Reach، فلش بکی حماسی به شروع ماجرا

بازی بعدی در صف سری هیلو، Reach نام دارد که به صورت یک پیش در‌آمد به پایه و اساس وقایع سه‌گانه اول هیلو می‌پردازد و اطلاعات بسیار کاملی را برای درک بهتر داستان کل سری به ما ارائه می‌کند.

داستان بازی روایت یک تیم از اسپارتان‌ها به اسم Noble‌ است که طی وقایعی برای اولین بار در سیاره ریچ، که یکی از مراکز نظامی انسان‌ها بوده، با گونه کاوننت مواجه می‌شوند.

پس از دفاع تیم نوبل در برابر یک حمله از سمت کاوننت‌ها، آن‌ها به دیدار پرفسور کاترین هالزی (Dr. Catherine Elizabeth Halsey)، ابداع کننده برنامه اسپارتان و بسیاری از تکنولوژی‌های UNSC می‌روند. اون در آن‌جا به تیم نوبل می‌گوید که تنها راه برای شکست کاوننت‌ها، سلاحی مخفی است که می‌تواند بازی را عوض کند و این سلاح چیزی نبود جز کرتانا. با سپردن کرتانا به دست تیم نوبل و در واقع یکی از افسران آن (نوبل 6)، تیم راهی کشتی Pillar of Autumn می‌شود که احتمالا از بازی اول به یاد دارید. کرتانا به دست جیکوب کییز سپرده می‌شود تا به همراه آن کشتی را بلند کند و با فرار از ریچ خود را نجات دهد؛ در حالی که تیم نوبل با باقیمانده کاوننت‌ها در ریچ مبارزه می‌کنند.

ناگفته نماند در طول این ماجرا تمامی اعضای تیم نوبل یکی پس از دیگری در راه حفاظت از کرتانا کشته می‌شوند به جز Jun که به همراه پرفسور هالزی به یکی دیگر از پایگاه‌های UNSC رفته بود. این ماجرا در نهایت به حمله کاوننت‌ها به کشتی Pillar of Autumn، بیدار شدن چیف و رسیدن کرتانا به دست او ختم می‌شود.

این اتفاقات تمامی وقایع اتفاق افتاده در سه گانه اصلی هیلو است که به دست استودیو بانجی ساخته شده است. وقایع هیلو ۴، ۵ و پس از آن ادامه این داستان با مقداری تغییر خط داستانی است که در مقاله‌ای جدا پوشش داده می‌شود.