ارزیابی عشق در نظریه استرنبرگ

عشق را می توان به شکل یک منشور دانست که با نگاه کردن به زوایای مختلف آن، چهره های متفاوتی از این پدیده دیده می شود. یک بخش این منشور ممکن است مولفه های سه گانه عشق یعنی صمیمیت، اشتیاق و تعهد باشد که توسط تست عشق استنبرگ سنجیده می شود. بخش دیگر آن می تواند بیانگر داستان های عاشقانه باشد که با تست قصه عشق می توان آن را ارزیابی کرد. در این مقاله برخی از جنبه های منشور عشق و سنجش آن را برای شما به نمایش می گذاریم: 

مدل های سنتی عشق 

مدل اسپیرمن بر این باور است که عشق غیر قابل تقسیم است و به عنوان یک عامل کلی باید در نظر گرفته شود. مدل تامسونی بر این باور است که عشق با اینکه یک عامل کلی است می تواند به عنوان تعداد زیادی از احساسات، انگیزها ها و شناخت ها در نظر گرفته شود. مدل تورستونی بر این است که عشق شامل گروه کوچکی از حالت هاست که در ارزیابی آن هفت یا هشت جنبه عشق ورزی را باید در نظر گرفت. 

مدل مثلثی عشق استرنبرگ 

مدلی که به استرنبرگ بر می گردد نشان می دهد که عشق از یک مثلث تشکیل شده است که هر راس آن استعاره ای از جنبه های مختلف آن است. راس بالای مثلث صمیمیت، راس سمت چپ مثلث اشتیاق و راس سمت راست آن تعهد است.  

صمیمیت- این راس مثلث به احساس نزدیکی، پیوند و دلبستگی در روابط عاشقانه اشاره دارد.  

اشتیاق- این راس مثلث به مولفه هایی اشاره دارد که منجر به جذب جسمانی و هیجان در روابط عاشقانه می شود. 

تعهد- این بخش از مثلث شامل تصمیم است که فرد برای دوست داشتن دیگری در بلند مدت می شود. 

این سه مولفه عشق با یکدیگر تعامل دارند. صمیمت بیشتر ممکن است اشتیاق یا تعهد بیشتر را ایجاد کند. تعهد بیشتر ممکن است احتمال افزایش صمیمت و یا حتی اشتیاق را افزایش دهد. با اینکه هریک از رئوس مثلث از بخش های مهم یک رابطه عاشقانه هستند اما از رابطه ای به رابطه دیگر و یا با گذر زمان ممکن است بروز و ظهور متفاوتی داشته باشند. 

سه مولفه عشق زمانی که به صورت ترکیبی در کنار یکدیگر قرار می گیرند هشت نوع سبک عشق ورزی را ایجاد می نمایند. در زیر هر یک از این 8 نوع بر حسب وجود یا عدم وجود سه مولفه آمده است: 

8 مولفه یاد شده با استفاده از تست عشق استرنبرگ سنجیده می شوند. در این تست شما می توانید ابتدا میزان نمرات خود در سه جنبه را بررسی کنید. سپس سبک عشق ورزی تان بر اساس این سه جنبه تعیین شده و بر اساس آن می توانید شناخت بهتری از خود کسب نمایید. 

نظریه قصه عشق استرنبرگ 

نظریه مثلث عشق ساختار عشق را برای ما روشن می کند. اما چگونگی ایجاد این ساختار را می توان با استفاده از نظریه قصه عشق تعیین نمود. طبق نظریه عشق به عنوان یک داستان که در سال 1998 ارائه شد مثلث های ایجاد شده از داستان های مختلفی شکل می گیرند. می توان گفت هر یک از ما قصه و داستان متفاوت و منحصر به خود را داریم.  

این داستان های متنوع باعث تفاوت ما از درکمان نسبت به عشق می شود. برخی از این داستان ها مستقیما یک موضوع عاشقانه را در بر گیرد. برخی دیگر ممکن است در دل داستان های دیگر باشد. در هر صورت منابع مختلفی از جمله رسانه، ادبیات، تجربه می توانند ذهنیت ما در رابطه با عشق را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین زمانی که در معرض چنین داستان هایی قرار می گیریم به مرور درک مشخصی در مورد عشق پیدا می کنیم. 

با توجه به آنچه گفته شد تعامل خصوصیات شخصی ما با محیط منجر به توسعه و رشد داستان هایی می گردد که باعث می شود در زندگی آن ها را تحقق بخشیم. ما همواره دنبال افرادی می گردیم که داستان شان به ما شبیه باشد و یا حداقل مکمل آن باشد.  

ممکن است چندین داستان را به صورت سلسله مراتبی در وجود خود داشته باشیم. برخی از داستان ها نسبت به دیگری ممکن است از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. تست قصه عشق این امکان را می دهد تا بتوانید با استفاده از آن، این داستان ها را ارزیابی کنید. 

زوجینی که داستان های مشابه بیشتری دارند رضایت بیشتری در روابط احساس می کنند. این در حالی است که داستان ها متضاد و مخالف یکدیگر باعث بروز اختلاف های شدیدی در زوجین خواهد شد.  

سبک های عشق ورزی و شخصیت 

از نظر استرنبرگ اگرچه نظریه مثلث و داستان عشق عناصر متنوعی از عشق را به تصویر می کشند، اما همواره پیش بینی کردن اینکه کدام یک از زوجین موفق خواهند بود، دشوار است. به نظر می رسد در کنار این دو ویژگی لازم است تا جنبه های دیگر را نیز مورد ارزیابی قرار دهیم.  

در روابط عاشقانه ویژگی های شخصیت یافراد نیز نقش موثری دارند. مثلا افرادی که در تست MBT  نمرات بالاتری را در قضاوتی بودن کسب می کنند استانداردهایی دارند که می تواند در روابط زوجین تفاوت هایی را ایجاد کند. این در حالی است که مقابل این ویژگی یعنی ادراکی بودن که با انعطاف پذیری مشخص می شود باعث می گردد که افراد به گونه دیگری رفتار نمایند. 

سبک های عشق ورزی و هوش 

در کنار سبک های عشق ورزی و داستان ها عاشقانه هر فرد در زندگی لازم است تا جنبه های دیگر از جمله تفکر، هوش و خلاقیت فرد را نیز مدنظر قرار دهیم. مثلا افرادی که در تست گاردنر نمرات بالایی در هوش کلامی دارند به احتمال زیاد در برقراری روابط ممکن است توانمندی بیشتری را در رابطه عاشقانه نشان دهند.  

هوش تحلیلی نیز بسیار مهم است. چرا که قطعا در روابط چالش هایی وجود دارد که حل و فصل کردن آن نیاز به درک بالا و توانایی استدلال و حل مساله دارد. بدون در نظر گرفتن خرد، هوش، خلاقیت و توانایی های ذهنی دیگر ممکن است فردی عاشق باشد اما در روابط خود شکست بخورد.  

جمع بندی 

استرنبرگ معتقد است که دیدگاه خود را در طول زمان نسبت به عشق تکامل داده است. به عقیده وی برای اینکه بتوانیم کیفیت روابط عاشقانه را تعیین کنیم به چند عامل نیاز داریم. او عامل نخست را تعیین سبک های عشق ورزی با استفاده از تست عشق مثلثی می داند. سپس لازم است با استفاده از تست قصه عشق داستان های هر فرد تحلیل و بررسی گردد. در مرحله بعدی باید سبک های سازگار تفکر که مبتنی بر شخصیت فرد است را بررسی نماییم. در نهایت هوش و خلاقیت عناصری هستند که می توانند مکمل این نظریه بوده و ارزیابی آن ها کمک شایانی به شناخت مفهوم عشق در روابط زناشویی می کند. برای سنجش سبک های عشق ورزی و استفاده از سایر تست های روانشناسی دیگر می توانید به سایت ای سنج مراجعه نمایید.