۱۰ بازی با کیفیتی که بدون هیچ هایپی به موفقیت رسیدند
در دورهای به سر میبریم که تبلیغات و بازاریابی اهمیت خیلی زیادی پیدا کرده. شیوه مارکتینگ یک محصول میتواند هم باعث موفقیت آن شود و هم دلیلی بر شکست تجاریاش باشد. این قضیه در صنعت ...
در دورهای به سر میبریم که تبلیغات و بازاریابی اهمیت خیلی زیادی پیدا کرده. شیوه مارکتینگ یک محصول میتواند هم باعث موفقیت آن شود و هم دلیلی بر شکست تجاریاش باشد. این قضیه در صنعت بازیهای ویدیویی هم صادق است. خیلی اوقات بازیهایی را میبینیم که به خاطر تبلیغات گستردهشان، یک دفعه کلی طرفدار پیدا میکنند و همین طرفدارها باعث فروش عجیب و غریب آنها میشوند. البته ایجاد هایپ و تبلیغات گسترده، عین راه رفتن روی لبه یک تیغ است و خیلی اوقات اگر کیفیت نهایی محصول آن چیزی نباشد که سازنده اذعان داشته، اوضاع به شکل خیلی بدی تغییر میکند. برای همین خیلی از ناشران و بازیسازان میگذارند که در سکوت خبری بازیهایشان عرضه شوند و کیفیت کارشان با محصول نهایی مورد قضاوت قرار بگیرد. در این مقاله سراغ ۱۰ مورد از همین بازیها رفتیم و از آثاری برایتان گفتیم که بدون ایجاد هایپ الکی و انتظارات بیجا، به موفقیت رسیدند. با ویجیاتو همراه باشید.
10) Shadow of Mordor
تا قبل از اینکه مونولیث سراغ سرزمین میانه برود، تقریبا همه به این باور رسیده بودیم که نمیشود از دنیای کتابهای تالکین یک بازی درست و حسابی بیرون کشید. اما مونولیث با ساخت Shadow of Mordor نه تنها نشان داد که دنیای کتابهای ارباب حلقهها میتواند ستینگی فوقالعاده برای یک بازی ویدیویی باشد، بلکه تا پای بردن جایزه بهترین بازی سال هم پیش رفت. این اتفاق برای خیلیها غیرقابل باور بود. چراکه Shadow of Mordor خیلی آرام و بیسر و صدا منتشر شد و هیچکس انتظار خوب بودنش را نداشت. اما تیم سازنده به جای اینکه وقت روی هیاهو بپا کردن بگذارد، روی بازی جذابش متمرکز شد و با طراحی گیمپلی و مراحلی جذاب و همچنین توسعه سیستم حالت نمسیس، اثری را جلویمان گذاشت که خودم بارها تجربهاش کردهام و از آن لذت بردم.
9) Titanfall 2
Titanfall 2 یکی از معرکهترین شوترهای اول شخص چند سال اخیر است. بخش داستانی جذاب، مولتی پلیر درگیر کننده، گرافیک فنی و هنری فوقالعاده و از همه مهمتر گیمپلی نرم و روان، همگی از ویژگیهای مثبت بازی به حساب میآمد. در یک کلام استودیو ریسپاون یک بازی به شدت جذاب برای مخاطبانش ساخته بود اما با با تمام این اوصاف، بازی به اندازه کافی در روزهای اول عرضهاش دیده نشد. یک دلیل واضح هم داشت. الکترونیک آرتز به طرزی عجیب تصمیم گرفت که Titanfall 2 را تنها با یک هفته وقفه بعد از بازی مورد انتظار Battlefield 1 عرضه کند. بله، دو بازی نسبتا هم سبک در فاصله یک هفته عرضه شدند و خودتان حدس بزنید که چه بلایی سر بازی کمتر شناخته شدهتر آمد.
8) Rocket League
Rocket League از آن بازیهایی بود که یک دفعه سر و کلهاش پیدا شد و همه را درگیر خودش کرد. ایده طراحی محیطی برای فوتبال بازی کردن ماشینها در عین سادگی واقعا جذاب بود و توانست بازی را یک شبه از فرش به عرش برساند. از طرفی تیم سازنده بازی نیز حسابی روی پشتیبانی از آن سنگ تمام گذاشتند و کاری کردند که گیمرهای بیشتری روز به روز جذب تجربه منحصر به فرد Rocket League شوند. بازی دو سال بعد از عرضهاش هنوز جزو بازیهای پرفروش استیم و پلی استیشن بود و توانست رکورد فروش ۱۰.۵ میلیون نسخهای را در این بازه برای خود ثبت کند.
7) Deus Ex
Deus Ex را هیچکس تا چند روز قبل از عرضهاش نمیشناخت. این قضه دو دلیل عمده داشت. اولا اینکه یک بازی کاملا جدید بود که طبیعتا نامش تا آن موقع به گوش کسی نخورده بود. دوما بازی توسط استودیو Ion Storm پروسه ساختش در حال پیگیری بود که کارنامه خیلی درخشانی نداشت. Ion Storm توسط جان رومرو افسانهای که نامش را با آثاری چون Doom میشناختیم تاسیس شده بود. البته اوضاع Ion Storm در آن زمان خیلی خوب نبود. آنها بازی مورد انتظاری به نام Daikatana داشتند که اتفاقا خود رومرو هم وظیفه کارگردانی آن را برعهده داشت. با این حال، بازی نه در جلب نظر منتقدین عملکرد خوبی داشت و نه در امر فروش. برای همین خیلیها انتظار داشتند که درهای Ion Storm بعد از شکست Daikatana بسته و مابقی پروژه تیمهای زیر مجموعهاش نیز کنسل شود. با این حال، این اتفاق نیفتاد و با اضافه شدن وارن اسپکتور به تیم و خلق اثری چون Deus Ex، امیدها نسبت به آینده Ion Storm بیشتر شد. Deus Ex در زمان خودش اثری انقلابی و منحصر به فرد بود که به خاطر سیستم نقش آفرینی عمیق و آزادی عمل زیادی که در اختیار گیمر میگذاشت، به شهرت زیادی رسید.
The Witcher (6
نسخه اول سری بازیهای The Witcher آنقدر بی سر و صدا عرضه شد که هیچکس منتظرش هم نبود. تنها همه میدانستیم که یک تیم لهستانی دارد روی یک بازی نقش آفرینی کار میکند که قصهاش براساس مجموعه کتابی موفق در اروپا نوشته شده. بازی در سکوت خبری کامل برای پیسی عرضه شد و در کمال ناباوری به خاطر المانهای نقش آفرینی خاص و داستان جذابش، مورد ستایش منتقدین قرار گرفت. تعریف و تمجید منتقدین روی فروش بازی نیز تاثیرش را گذاشت و اولین نسخه The Witcher توانست در همان سال اول عرضهاش بیش از یک میلیون نسخه بفروشد.
5) Doom
زمانی که Doom معرفی شد، یک دفعه یک اختلافی بین طرفداران مجموعه افتاد. برخیهای میخواستند که تیم سازنده همان رویه Doom 3 را در پیش بگیرند و بازی بیشتر روی فضاسازی رعبآور و ترسناک تمرکز داشته باشد، اما خیلیها هم بودند که از بازگشت سری Doom به عصر طلاییاش راضی بودند. با این حال، تقریبا همه افرادی که این مجموعه را میشناختند، خیلی مطمئن نبودند که بازی موفق میشود یا نه. از نظر همه Doom یک شوتر خشن و سریع بود که احتمالا گیمپلی آن خیلی زود خسته کننده میشد. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه Doom با آن گیمپلی و طراحی مراحل جذاب و درگیر کنندهاش دوباره نام این مجموعه بزرگ را بر سر زبانها انداخت و توانست خودش را در بین بهترین بازیهای سال ۲۰۱۶ جای دهد.
4) PUBG
زمانی که PUBG به صورت ارلی اکسس روی استیم عرضه شد، هیچکس آن را نمیشناخت. فقط همه میدانستند که این بازی قبلا یک ماد جذاب برای بازی خوشساخت ARMA 3 بوده و بس. اما همین بازی ناشناس با مطرح کردن ایدههای متفاوت، سببساز خلق زیر ژانر محبوبی شد که الان همه ما به آن آلودهایم. بله، در مورد زیر ژانر بتل رویال حرف میزنم که مثل یک سونامی به جان صنعت ویدیو گیم افتاد و کاری کرد که حتی سازندگان بازیهای مولتیپلیر محوری چون Battlefield و Call of Duty هم به فکر اضافه کردن این حالت، به آثارشان بیفتند. اما قبل از اینکه اصلا چنین اتفاقهایی رخ دهد، این خود PUBG بود که روز به روز بر تعداد بازیکنانش اضافه میشد و سازندگانش به معنی واقعی کلمه پول پارو میکردند.
3) The Walking Dead
تلتیل زمانی دست روی پروژه The Walking Dead گذاشت که سریال این مجموعه تازه داشت برای خودش طرفدار پیدا میکرد. با این حال، تلتیل نیامد همان داستان را در قالب یک بازی ویدیویی جای دهد و به تکرار واضحات بپردازد. نه، این تیم خلاق با روایت یک داستان کاملا متفاوت، کاری کردند که اصلا برای گیمرها دیگر وقایع سریال مهم نبود. همه چشم دوخته بودیم به سرنوشت لی و کلمنتاین و انتخابهای سختی که آن مجبورند در طول مسیرشان بگیرند. قصه The Walking Dead تلتیل به قدری تاثیر گذار، احساسی و دوست داشتنی بود که نمیشد آن را دنبال نکرد. در نهایت هم همین بازی کوچک به خاطر قدرتی که در امر روایت قصهاش داشت، توانست در سال ۲۰۱۲ جایزه بهترین بازی سال را از آن خود کند.
2) Batman: Arkham Asylum
به عنوان یک طرفدار پر و پا قرص بتمن، خودم هم برای Batman: Arkham Asylum هایپ نبودم. چون باور داشتم که در ساخت بازیهای ابرقهرمانی کیفیت اصلا برای بازیسازان مهم نیست و اغلب هدفشان از توسعه چنین آثاری کسب درآمد بیشتر است. از طرفی سازنده Batman: Arkham Asylum هم خیلی سرشناس نبود و با خودم میگفتم که به احتمال زیاد آبی از این هم گرم نمیشود. اما من و خیلیهای دیگر اشتباه میکردیم. بازی منتشر شد و توانست به میانگین نمره ۹۲ دست پیدا کند. همین موضوع کافی بود که تمام طرفداران بازیهای ابرقهرمانی برای خرید Batman: Arkham Asylum سرازیر شوند. بازی حتی نامزد جایزه بهترین بازی سال هم شد اما یک رغیب گردن کلف به نام Uncharted 2 داشت و در نهایت نتوانست خیلی جلوی آن دوام بیاورد.
1) Hellblade: Senua's Sacrifice
نینجا تئوری از جمله استودیوهای خوش ذوقی است که در طی چند سال اخیر واقعا روی پروژههای خوبی کار کرده. به نظرم ماجراجویی هیجان انگیز این استودیو از Enslaved: Odyssey to the West شروع شد تا رسیدیم به ریبوت دوست داشتنی مجموعه Devil May Cry که من عقیده دارم یکی از بهترین نسخههای کل مجموعه بود. با این حال، بعد از ساخت DMC، استودیو نینجا تئوری یک دفعه با تغییر فازی عجیب و غریب رو به رو شد و اعضای باقی مانده تیم تصمیم گرفتند که به عنوان یک استودیو مستقل روی بازی بعدیشان کار کنند. پروژهای که با نام Hellblade: Senua's Sacrifice شناخته میشد و تنها قرار بود بیست و خردهای نفر از اعضای سابق استودیو روی آن کار کنند. اما برخلاف تمام این محدودیتها Hellblade: Senua's Sacrifice به اثری تبدیل شد که هیچکس فکرش را نمیکرد. بازی از نظر بصری چیزی از بازیهای کلان بودجه کم نداشت. از طرفی تراژدی دردناک شخصیت اصلی بازی و کیفیت بالای بخش شنیداری Hellblade، ستایش منتقدین را در پی داشت. همین موضوع باعث شد اثری که حتی برای تبلیغاتش بودجه چندانی نیز اختصاص داده نشده بود، مثل یک بمب بین گیمرها سر و صدا کند و از نظر فروش نیز به موفقیت برسد.
خب این هم انتخابهای ما. نظرتان در موردشان چیست؟ بازی دیگری بود که از لیست جا مانده باشد؟ حتما نظرات خود را با ما هم در میان بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اقا نیا اگه میشه یه مقاله هم با همین موضوع ولی با بازی های جدید تر درست کنین
بسیار عالی
فقط among us دو سال پیش عرضه شد و یه ضرر گنده برای سازندش بودش الان دارن پول پارو می کنن
بد چیزیه این هایپ ، بعضی مواقع ما یه بازی خوب خوب متوسط داریم اما آنقدر براش هایپ درست کردن و تریلر های چرت و پرتی دادن بیرون کسانی که هایپ بودن انتظاراتشان برآورده نمیشه
شاید apex هم می تونست تو لیست باشه
این لیست برا بازی های قدیمیه با کیفیته اگه برا الان بود که توش rd2 هم بود
Titanfall 2 که خیلی محشر بود تریلرش،هایپ منم خیلی رفته بود بالا.وقتی اومد هم باهاش خیلی حال کردم
تریلر هل بلید 2 واقعا پشم ریزونه :)
واقعا سری بازی های walking dead عالیه.قشنگ میبرتت تو دل داستان هی میخوای بازیش کنی ببینی آخرش چی میشه
مقاله ی واقعا جالبی بود خسته نباشید ،فقط من میخواستم بدونم shadow of mordor واسه pc هم هست یا خیر چون تا حالا اسمشو نشنیده بودم؟
خیلی مخلصیم. آره هست و خیلی هم نسخه خوبیه
مقاله خیلی خوبی بود .
فقط Arkham asylum .
کلا به نظرم وقتی هایپ کمتر باشه بازی راحت تر میتونه موفق بشه . ولی اگه هایپ زیاد باشه و نتونه از پس هایپش بربیاد به فنا میره .
مخلصیم. آره کاملا باهات موافقم. یه موقعهایی هایپ زیادی باعث میشه آدما نسبت به بازی گارد بگیرن.
ناموسا کاش مثل آقا نیما
چند تا داشتم تو این روزا ♥️? مرسی سلطان
عزیز دلی برادر. ممنون از لطفت
به جرعت میتونم بگم یکی از بهترین بازی هایی که تو عمرا بازی کردم کل سری واکینگ دد تل تیل بود
من خودم نسخه اول و دومش رو خیلی دوست داشتم. تجربه جالبی بودن.
WITHER خارق العاده
بینظیره.
هلبلید خدایی خیلی بی توقع بود واقعا موافقم باهاتون بدون هایپ اومد و خیلی عالی هم بود هم داستان خوبی داشت گیم پلی هم در سطح خوبی بود
تجربه جذابی بود واقعا.
عالی نیما جان گل کاشتی
یادش بخیر یه زمانی قبل از همه اینا همه از صبح تا شب تو پابجی بودیم
این سوسول بازیا که نبود فورتنایت که نبود
یه پابجی بود............یه مادرن وارفر 2 اونم هیشکی قانونی نمیزد همه میرفتن از این دیسکا میخریدن رو کاورش نوشته بود "ندای وظیفه جنگاوران نوین 2"
چه خاطره ها که با این لیست زنده شد
خیلی مخلصم. ممنون بابت انرژی
چرا گیم پلی هل بلید اینقدر خشکه؟
به هر حال یه تیم خیلی خیلی کوچیک ساخته بازی رو. تو جاهایی عملکردشون فوقالعاده است تو یه جاهایی هم نسخه دوم میترکونه حسابی.
اون قدر ها هم خشک نیست جو ندید
یه تیم 20 نفره ساختتش
شاید فقط چند دقیقه اولش رو دیدی..... یکم جولوتر بری نظرت عوض میشه
نمی دونم کدومشونو انتخاب کنم همشون عالی بودن. مرسی نیما مثه همیشه عالی ???
خیلی مخلصیم برادر.
خسته نباشی نیما عزیز
به نظرم از نینجا تئوری heavenly sword و enslaved هم میتونست باشه
چاکریم. یه اشاره ریزی توی بخش هل بلید کردم به اینسلیود ولی هونلی سور هم آره میتونست باشه.
دمت گرم نیما خیلی خوب بود
پ.ن: قرار بود یه چندتا مقاله هم درباره sekiro بنویسی، پس چرا شروع نمی کنی؟
من که خودم عااااشق بازی های سولزبورن و سولزلایکم، یکم بیشتر بهشون بپرداز :)
مخلصم برادر. ممنون که خوندی. حقیقتش پروژههای زیادی دارم و باید به همشون برسم. ولی چشم. ایشالا زودتر اونا رو هم مینویسم.
هلبلید خدایی خیلی قشنگ بود داستاانشو دوس داشتم ممنون بابت مقاله
خیلی چاکریم.
عالی نیما جان مثل همیشه موفق
خیلی مخلصیم برادر. ممنون بابت انرژی مثبتت.