بهترین فیلمها درباره دیکتاتورها
رهبران و ستمگران قدرتمند، دنیا و تمام تمدنهای آن را در طول تاریخ شکل دادهاند. فیلمها و آثار ادبی بسیاری وجود دارد که زندگی و رنج مردمان عادی تحت حکومت این رهبران را به تصویر ...
رهبران و ستمگران قدرتمند، دنیا و تمام تمدنهای آن را در طول تاریخ شکل دادهاند. فیلمها و آثار ادبی بسیاری وجود دارد که زندگی و رنج مردمان عادی تحت حکومت این رهبران را به تصویر کشیده. اما فیلمهایی است که مستقیما به زندگی خود این دیکتاتورها در سطحی بسیار شخصی پرداختهاند کمیابترند.
این فیلمها جنبههای مختلف قدرت و خشونت رهبران را در طول اوج و فرود در جایگاهشان را میکاوند و مخاطب را با شخصیتی نسبتا شرور معمول صمیمی میکنند.
نزدیکیای که بین ما و این شخصیتهای افسانهای ایجاد میشود تصاویر فرا انسانی را در هم میشکند، و احساس همزاد پنداری ما با انسانیت و خشونت توامشان ممکن است احساسی نا خوشایند به وجود آورد.
فیلمهای این لیست زندگی دیکتاتورهای سرتاسر جهان و دورههای مختلف تاریخ را بازگو میکنند. از دل تاریخ داستانهای مختلفی بیرون میکشند، از امپراطوران بینقص روم گرفته تا مستبدان خاورمیانه در قرن بیستم. این لیست با معرفی حکومتهای خونخوار قدرتمند کل تاریخ تمدن بشری را پوشش میدهد.
شاید پیرنگ فیلمها متفاوت باشند اما نقطه اشتراکشان بربریت خودخواهانهی رهبران و ترس و احترامی است که از پیروانشان طلب میکردند. بیشتر این فیلمها دیدگاهی تاریخی و بر اساس واقعیات دارند اما برخی هم ممکن است روایتی در دفاع از ستمگر داشته باشند همانند Triumph of the Will. این فیلمها هم به اندازه بقیه ارزشمندند چرا که میتوانند دلایل شیفتگی پیروان این دیکتاتورها را به ما نشان دهند.
ده فیلم این لیست که مشمول یک مستند، یکی سریال کوتاه و یک بیوگرافی ساختگی میشود، نقش دیکتاتورها در طول تاریخ و مبارزات شخصیشان را نشان میدهد.
10. Quo Vadis
ساختهی مروین لروی (Mervyn LeRoy)، سال ۱۹۵۱
Quo Vadis در بین تمام فیلمهای تاریخی کلاسیک هالییوودی دارای بزرگترین و استادانهترین تولید است. هم نقدهای خوبی گرفت و هم در گیشه موفق بود، از بیشتر فیلمهای آن سال فروش بیشتری داشت و همچنین نامزد هشت جایزه اسکار شد. (Quo Vadis اصطلاحی لاتین است و در فارسی با نام «کجا میروی؟» دوبله شده است.)
داستان فیلم در روم باستان و در انتهای امپراطوی ژولیو-کلودین یعنی حکومت نرو (Nero) اتفاق میافتد. خط اصلی فیلم درباره رابرت تیلور است، ژنرالی که به یک زندانی مسیحی دل میبازد و ایدئولوژیهایش به چالش کشیده میشود.
داستان فرعی فیلم نیز حول نرو با بازی Peter Ustinov میچرخد. نرو فزاینده در حال دیوانه شدن است و تمام مشکلاتش را گردن دین میاندازد. وققتی دو شخصیت اصلی داستان با نرو روبرو میشوند انقلابی برای سرنگونی پادشاه کلید میخورد.
رابرت تیلور و دبورا کر (دختر مسیحی) دو شخصیت اصلی داستان هستند اما کسی که با بازی درخشانش در نقش حاکم خونخوار روم توجه همگان را به خود جلب میکند اوستینف است. نرو که بقیه را مجبور کرده او را «پروردگار من» خطاب کنند رفتارهایش فزاینده دیوانه وار میشود. بارزترینشن دستور آتش زدن روم برای متهم کردن مسیحیان است.
نقش آفرینی اوستینف کاملا باورپذیر و ترسناک است و شخصیت غریب و اعمال بربر وار این امپراطور خشن را به خوبی نشان میدهد. بسیاری از فیلمهای دهه چهل و پنجاه هالیوود ماندگار شدند، اما اغلب فیلمهای تاریخی آن دوره نتوانستند از آزمون زمان سر بلند بیرون آیند. در این بین Quo Vadis یک استنثا بود و شخصیت نرو یکی از به یاد ماندنیترین ترسیمها از یک امپراطور رومی در تاریخ فیلم را رقم زد.
9. The Devil’s Double
ساخته لی تماهوری (Lee Tamahori)، سال ۲۰۱۱
این فیلم بر اساس اظهارات لطیف یحیی ساخته شده و سو استفادههایی را که به عنوان بدل پسر بزرگ صدام حسین، عدی حسین در دهه هشتاد و نود تجربه کرده به تصویر میکشد. دامینیک کوپر در این فیلم هم در نقش یحیی بازی میکند و هم عدی حسین.
این دو شخصیت به شدت متفاوتند. یحیی یک زندانی بیمیل و وحشتزده است در حالی که عدی شخصیتی دیگرآزار، لوس و زنباز دارد. نهایتا یحیی طاقتش از خشونتهای عدی طاق میشود و تصمیم میگیرد بگریزد که منجر به پیشامدهایی خونین میشود.
ظاهر یکسان دو قهرمان اصلی داستان باعث میشود تفاوت اخلاقی و شخصیتیشان پررنگتر شود. عدی نمایندهی آن چیزی است که اگر یحیی قدرت و ثروت فراوان داشت، تبدیل به آن میشد. کمبود همزاد پنداری او با دیگران و خود بزرگبینیاش گاهی واقعا ترسناک میشود. مثل زمانهایی که دختران معمولی را در خیابان میدزدید صرفا چون به نظرش جذاب بودند.
عدی با این که حاکم کشور نیست اما میتواند نمونهای از اضمحلال اخلاقی یک شخص در اثر داشتن قدرت بسیار زیاد باشد. پدرش صدام، با این که الگوی برجستهای برای فرزندش نیست اما به همان اندازه خشن و زنباز و کمی از عدی بالغتر است. فیلم با نزدیک شدن به پایان خود اکشنتر میشود و البته نقش خود را به عنوان فیلمی تاریخی دربارهی یک جانی حفظ میکند.
یحیی به خاطر نداشتن مدرک برای اثبات در ارتباط بودن با خانواده صدام حسین مورد انتقاد قرار گرفته است اما به هر حال فیلم در نشان دادن یک قدرت ستمگر مدرن بسیار قوی ظاهر میشود.
8. Mongol
سازنده: سرگئی بادروف (Sergei Bodrov)، سال 2007
این فیلم روسی تاریخچه حاکم خونخوار آسیایی، چنگیز خان مغول را از کودکی تا زمانی که رهبر ارتش میشود بازگو میکند. نام او در اصل تموجین (Temujin) است و داستان زندگیاش در قالب فلش بکهایی از وقایع مهم زندگی او در راه رسیدن به قدرت روایت میشود. این وقایع شامل مرگ زودرس پدرش، خیانتهای پی در پی و دیگر وقایع شکل دهندهای که ارزشهای مغولی او را تثبیت کردند میشود.
تموجین بعد از یک مکاشفه معنوی مهم و کشف دوباره خود، ارتشی برای گسترش ارزشهای فلسفی و هم چنین انتقام از دشمنان پیشینش شکل میدهد. این رویکرد در کل زندگی او ادامه پیدا میکند تا جایی که تقریبا کل آسیا را تسخیر میکند.
حکومت چنگیز خان به خاطر کمبود زیرساخت و دولتمردان و همچنین انگیزه اصلی پشت رهبریاش بسیار کمتر از حاکمان دیگر این لیست محدود و سرکوب کننده بود. در عوض او به شدت شاهی دیکتاتور بود که هر روستا و قطعه زمینی را که مییافت از آن خود میکرد.
چنگیز خان بیشتر از هر دیکتاتور دیگری قتل انجام داده اما در این فیلم میبینیم که انگیزههای او نه شیطانی و روان پریشانه، بلکه منظم و حساب شده بودند.
Mongol به زیبایی فیلمبرداری شده و زندگی در دشتهای مغولستان هزار سال پیش را ثبت کرده. زندگی این سردار جنگ مغولی پر است از خشونتهای وحشیانه و هیجانانگیز و سیر شکل گیری امپراطوری باشکوه او را میبینیم. این فیلم با نگاهی بیطرفانه و جذاب، روند قدرت گرفتن یکی از مشهورترین و قویترین دیکتاتورهای تاریخ را بررسی میکند.
7. The Last King of Scotland
کارگردان: کوین مکدونالد (Kevin Macdonald)، سال 2006
The Last King of Scotland داستان دیکتاتور بیرحم اوگاندایی، عیدی امین را از دیدگاه پزشک شخصیاش، دکتر نیکلاس گاریگان بازگو میکند. این فیلم بر اساس رمان قسمی تاریخی گیلز فودن ساخته شده و فورست ویتکر (Forest Whitaker) در نقش عیدی امین یکی از بهترین بازیهای دهه را در کنار جیمز مکاوی (James McAvoy) در نقش گاریگان، به نمایش میگذارد.
گاریگان که از اول به خاطر ایمان داشتن به عیدی به او پیوسته، در زمانی کوتاه در مییابد که اعمالش بسیار شرورانهتر از چیزی است که در ابتدا به نظر میرسید. همه چیز با علاقهمد شدن گاریگان به یکی از همسران امین پیچیدهتر میشود و وقتی میفهمد که امین اجازه خروج از کشور را به او نمیدهد تصمیم به فرار میگیرد.
تمرکز اصلی فیلم بر نقشآفرینی تکاندهنده و شرورانه ویتکر در نقش حاکم سادیستیک و قاتل است. بازآفرینی او از عیدی امین به شکل ترسناکی خوب است و او را نامزد جایزه اسکار کرد. فیلم در نشان دادن اعمال وحشیانه رژیم اوگاندا علیه مردمش از خشونت تصویری بالایی استفاده میکند تا وخامت اوضاع را به واقعیترین حالت ممکن نمایش دهد.
هر چند شخصیت گاریگان واقعی نیست، وقایع را از طریق او میبینیم و به همین وسیله شوک حاصل از اعمال غیرانسانی امین تاثیرگذارتر میشود. علیرغم این که The Last King of Scotland بر اساس یک داستان واقعی ساخته نشده، ذات وحشتناک رژیم امین را به خوبی نشان میدهد.
6. Napoleon
کارگردان: آبل گنس (Abel Gance)، سال 1927
این بار داستان قدرت گرفتن یکی از بزرگترین رهبران فرانسه را استاد فیلم صامت، آبل گنس ساخته است. فیلم ناپلئون با مدت زمانی حدود چهار ساعت یکی از انقلابیترین فیلمهای دوران صامت بود.
فیلم زندگی ناپلئون بناپارت را از زمان کودکی نشان میدهد، همان دورانی که برای اولین بار در حیاط مدرسه لذت نَبَرد را با پرت کردن گلولههای برفی کشف میکند و از همانجا ذکاوت نظامیاش شکوفا میشود. بعد دوران جوانی و قدرت گرفتنش در نیروهای فرانسه را میبینیم، این که چگونه با درخشیدن در زمین جنگ به چنین شهرتی رسید.
ناپلئون پس از روبرو شدن با حسادت و تحقیر بسیار از سمت دیگران، رهبری نیروهای فرانسه در ایتالیا را به دست میآورد. فیلم پیش از این که ناپلئون نیروهایش را به سمت ایتالیا ببرد و پیروزیهای پی در پی کسب کند به پایان میرسد.
ناپلئون جزو آن دسته از فیلمهایی است که به جای هیولا نشان دادن دیکتاتور، او را از نقطه نظری کاملا مثبت به عنوان یک ژنرال حسابگر، عادل و نابغه نشان میدهد. قرار بوده که این فیلم قسمت اول از یک مستند شش قسمتی درباره زندگی این رهبر باشد اما به خاطر هزینههای بالا، کنسل شد.
فیلم آن قسمتی از زندگی ناپلئون که تبدیل به یک دیکتاتور میشود را پوشش نمیدهد اما ما با انگیزههای او برای تغییر و رهبری آشنا میشویم، انگیزههایی که در تمام زندگیاش ادامه پیدا کرده و او را تبدیل به یکی از قدرتمندترین حاکمان تاریخ میکند.
دلیل اصلی ماندگار شدن این فیلم به کار گیری تکنیکهای پیشگامانه جدید بود. ناپلئون در ادیت فیلم نوآوریهایی چون سوپر ایمپوزیشن (superimposition)، کاتهای سریع و صحنههای طولانی فیلمبرداری شده با دست داشت.
فیلم همچنین شامل صحنههای فیلمبرداری شده در زیر آب و یک صحنه سه قسمتی بود که برای ثبتش باید سه دوربین را کنار هم قرار میدادند تا آنطور که کارگردان میخواست عریض شود. ناپلئون شاهکار دوران صامت است که نه تنها زندگی امپراطور بزرگ فرانسوی را به شکلی هیجانانگیز نشان میدهد، بلکه پیشرفتهای بزرگی نیز در صنعت فیلمسازی ایجاد میکند.
5. I, Claudius
کارگردان: هربرت وایز (Herbert Wise)، سال 1976
این مینی سریال بر اساس رمانهای تاریخی موفق «من کلادیوس» و «کلادیوس خدا» نوشته رابرت گریوز (Robert Graves) ساخته شده. فیلم درباره قدرت گرفتن و سلطنت امپراطور روم، کلادیوس، با بازی درک جکوبی است. داستان با کودکی او به عنوان نوادهی پرمشکل و نیمه-شنوای نسل جولیو-کلودین شروع میشود. اقوام کلودیوس، همانند امپراطور آگوستوس و تیبریوس معمولا از او غافل میشوند اما به خاطر مهربانی و خوشرویی، مورد توجه دیگران است.
کلادیوس بعد از سلطنت ظالمانه و دیوانهوار بردارزادهاش کالیگولا (با بازی جان هرت)، بر تخت امپراطوری مینشیند چرا که همگان او را بیخطر میپندارند. او قطعا تبدیل به یکی از بزرگترین و خیراندیشترین امپراطوران روم میشود اما حرص و طمع پسر خواندهاش نرو (Nero) که به دنبال کسب قدرت است، باعث سقوطش میشود.
فیلم I, Claudius یکی از جذابترین و دقیقترین بررسیها درباره دیکتاتوری و نفرتی که به همراه میآورد است. سلطنت چند تن از مشهورترین و بدنامترین پادشاهان روم در طول بیش از ده ساعت ارائه و تحلیل شده. البته کلادیوس خوشقلب هم بینقص نبوده و گهگاه منفعت شخصی خودش را بر مردم ارجح میدانسته.
این فیلم بیشتر از هر فیلم دیگری در لیست، مکررا آسیبهایی که قدرت تام میتواند به خود شخص و همچنین یک تمدن وارد کند را نشان میدهد. I, Claudius یکی از بهترین و عمیقترین نمونههای به تصویر کشیدن روم باستان است و ستم را به دقت ترسیم میکند. کیفیت بالای این سریال، سطح انتظارات را از یک سریال تلویزیونی بالا میبرد.
4. Triumph of the Will
کارگردان: لنی ریفنشتال (Leni Riefenstahl)، سال 1935
Triumph of the Will یکی از مشهورترین و موفقترین فیلمهای پروپاگاندا در طول تاریخ است. فیلم مستندی از گردهمایی چهار روزهی کنگره حزب نازی در نورمبرگ تهیه میکند و تصویری وطنپرستانه و قدرتمند از حزب نشان میدهد. به علاوه هیتلر را هم به عنوان فرد و رهبری بزرگ معرفی میکند.
فیلم از طریق نشان دادن سخنرانیهای سران حزب نازی همانند هیتلر و گبلز (Goebbels) و جمعیت عظیمی که برای شنیدن سخنان آنها جمع شده بودند، نفوذ و تاثیر حذب نازی را نشان میدهد. همچنین وجود حال و هوایی مذهبی در فیلم، هالهای مقدس و پیامبرگون حول هیتلر ایجاد میکند و بدین ترتیب به اعتبار او میافزاید.
صد البته کسی فیلم به خاطر پیغامش تحسین نمیکند، بلکه مهارتهای فنی بالا و تاثیرگذاری در محبوبتر شدن حزب نازی از جمله عواملی است که فیلم امروزه مورد توجه قرار میگیرد. دلیل انتخاب شدن رینفنشتال برای کارگردانی این فیلم اطلاعات سیاسی پایین او بود، تا بدین ترتیب بتواند بدون توجه به سیاست، زیباترین اثر ممکن را خلق کند.
این رویکرد باعث شد مردم بهتر با پیام فیلم ارتباط بگیرند و پیروان هیتلر افزایش یابد. موفقیت کارگردان جهانی شد و جای پای خودش را به عنوان اولین کارگردان بزرگ زن محکم کرد.
بیشتر فیلمهای این لیست بر قهرمان خشن داستانشان میتازند اما Triumph of the Will استثنایی شگفت انگیز است. به مخاطب دیدی از آلمان نازی میدهد، دیدی از این که چگونه شخصیتی چون هیتلر توانست یک کشور را وادار کند از دستورات شرورانهاش پیروی کنند. دیدن هیتلر بدون ارائهی پیشزمینه از هولوکاست و دیگر جرایم وحشتناکش، تجربهای حقیقتا شگفت انگیز است.
روشهای گردهمایی و کاریزمای حزب نازی در این فیلم به بهترین نحو ممکن نشان داده شده و محبوبتشان را قابل درک میکند. مقاصد و موضوعات Triumph of the Will شاید چندان خوشایند نباشند اما در زمینه مستند سازی درباره قدرت نازی به شکلی بیهمتا عمل میکند.
3. The Great Dictator
کارگردان: چارلی چاپلین (Charlie Chaplin)، سال 1940
تنها فیلم کاملا تخیلی این لیست، هجوی خندهدار و احساسی از رژیم هیتلر است. چارلی چاپلین علاوه بر نوشتن و کارگردانی کردن فیلم در نقش دو شخصیت اصلی آن نیز بازی میکند. شخصیت اول آدنوید هینکل (Adenoid Hynkel) است، دیکتاتور توماینیا که شدیدا هیتلر را تداعی میکند. شخصیت دوم هم آرایشگری یهودی است که درگیر نیروهای شورشیای میشود که قصد کشتن هینکل را دارند.
فیلم داستان را بین دو شخصیتش به طور مساوی تقسیم میکند و تصویری ویرانکننده از زندگی سرکوب شدهی یهودی در کنار تصویری مسخره و خندهدار از حزب نازی نشان میدهد. فیلم همچنین فاشیم موسیلینی را با شخصیت بنزینو ناپالونی (Benzino Napaloni)، که به اندازه هینکل خودبزرگبین و هوچیگر است، به تمسخر میگیرد.
The Great Dictator اولین فیلم کاملا با کلام چاپلین و همچنین یکی از مشهورترین و موفقترین کارهای او بود. این فیلم که کاندید پنج جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد، بدون زیر سوال بردن جدیت موضوع شوماش، دربارهاش طنزپردازی میکند. افسون همیشگی چاپلین و صحنههای خندهدار با هجو سیاسی سنگین درباره ریاکاری نازیها درهم آمیخته شده.
چاپلین با بازی کردن در هر دو نقش هینکل و آرایشگر یهودی ستمدیده، تفاوتهای شخصیتیشان را آشکار میکند. فیلم، در نشان دادن هیتلر خیلی دقیق عمل نمیکند اما به خاطر محکوم کردم سیاستهای نازیها اعتبار دارد. The Great Dictator نه تنها بامزهترین فیلمی است که درباره یک دیکتاتور ساخته شده، بلکه یکی از تکاندهندهترین و قدرتمندترینها هم هست.
2. Downfall
کارگردان: اولیور هیرشبیگل (Oliver Hirschbiegel)، سال 2004
Downfall یکی از بهترین و بحثبرانگیزترین فیلمهایی است که درباره یک دیکتاتور ساخته شده و سوژهاش را برای بهتر فهمیدن شخصیتش به دقت بررسی میکند.
اگر به این نکته توجه کنیم که آدولف هیتلر، بدنامترین حاکم ستمگر تاریخ است، تلاش کارگردان برای انسان نشان دادن او فیلم را تحسین براگیزتر میکند. درصد زیادی از موفقیت فیلم مدیون اجرای فوقالعاده برونو گنز (Bruno Ganz) در نقش هیتلر است.
داستان فیلم ده روز آخر زندگی هیتلر و رژیم نازی را نشان میدهد و ما چگونگی متلاشی شدن و فروپاشی حزب نازی با نزدیک شدن نیروهای متفقین را میبینیم. با درهم شکستن کنسول و پیوستن برخی افراد برای مصالحه با دشمن، هیتلر خونسردی و کنترل خود را از دست میدهد و تصمیماتی جنگطلبانهتر و آسیبزاتر میگیرد.
او پس از دروغ گفتن به افراد کنسولش درباره شانس پیروزی نازیها، استعفا میدهد و در پناهگاه، پیش از آن که نیروهای دشمن او را مجبور به تسلیم کنند، جان خود و بسیاری از همراهانش را میگیرد. فیلم همچنین احساسات متناقض بسیاری از دوستان نزدیک و متحدان هیتلر در قبال تصمیمهای آخرین او و تاثیری که بر سرنوشتشان داشت را نمایش میدهد.
بحثهای زیادی حول این فیلم شکل گرفت چون برخی اعتقاد داشتند هیتلر را میستاید یا به طریقی سعی در توجیه کردن اعمال او میکند. Downfall در عین این که تصویری همزادپندارانه از هیتلر به نمایش میگذارد، چهره او را از اسطورهای بودن نیز میزداید. ما آسیبپذیری و ضعفهای او را میبینیم و این مسئله به این معنی نیست که فیلم تلاش دارد او را ستایش کند.
نشان ندادن اعمال وحشتناک او در این فیلم به هدف تمرکز بر فروپاشی روانی او است نه کم اهمیت بودن جرایمش. Downfall یکی از احساسیترین و جالبترین تصاویر از هیتلر را به نمایش میگذارد و با تمرکز بر هیتلر به عنوان یک انسان به جای یک رهبر سیاسی، خود را از سایر فیلمها متمایز میکند.
1. Ivan the Terrible
کارگردان: سرگئی آیزنشتاین (Sergei Eisenstein)، سال 1944 و 1958
این فیلم تاریخی دو قسمتی درباره ایوان وازیلیویچ (ایوان مخوف)، تزار قدرتمند و سازشناپذیر روسیه در قرن شانزدهم میلادی، ساختهی سرگئی آیزنشتاین، کارگردان نوآور و اسطورهای شوروی است. فیلم آیزنشتاین با تاج گذاری ایوان به عنوان تزار شروع میشود و با قلع و قمع تمام دشمنانش درون روسیه پایان مییابد. قدرت گرفتن و خشونت او باعث درگیری بسیاری از دشمنان خارجی و داخلی میشود.
شاهزادگان روسی به همراه سایر اقوام دسیسهچین مداوما تلاش میکنند ایوان را به قتل برسانند. سایر ملتها چون لهستان هم تلاش در نابودی او دارند و باعث بدبین و خشونتورز شدن او میشوند. فیلم از ایوان تصویری وحشتناک نمیسازد، اما او را به عنوان فرد خوبی هم نشان نمیدهد، صرفا اعمال او را برای موفقیت روسیه و خود لازم میبیند.
فیلم در واقع به سفارش ژوزف استالین (دیکتاتور شوروی که ایوان را الگوی خود میدانست) ساخته شد و قرار بر این بود که قسمت سوم و پایانی زندگی ایوان نیز ساخته شود. اما پروژه پس از اعتراض استالین به تصویر خشن ایوان در قسمت دوم متوقف شد. پخش فیلم به علت مرگ استالین نیز به تاخیر افتاد اما آیزنشتاین هم آنقدری عمر نکرد که بتواند قسمت سوم را بسازد.
Ivan the Terrible، سوای پیشزمینههای سیاسیاش، یک شاهکار سینمایی و یکی از بهترین کارهای آیزنشتاین است. این فیلم برخی از توسعه یافتهترین و پیچیدهترین تصویر سازیها را دارد.همچنین از سمبولیسم (نمادگذاری) زیادی نیز استفاده میکند و تغییر قدرت در سلطنت روسیه و عزم راسخ ایوان را در میان موضوعات دیگر نشان میدهد.
Ivan the Terrible همانند دیگر فیلمهای آیزنشتاین شانس این را داشته که یکی از آهنگسازان بزرگ شوروی، سرگئی پروکوویف (Sergei Prokofiev) موسیقی متنش را بسازد. البته قابل توجهترین پیشرفت تکنولوژیکی استفاده از اولین فیلم رنگی شوروی در انتهای قسمت دوم بود و تغییر ایوان به سمت شرارت را پررنگتر میکرد.
این فیلم به همان اندازه که خوشساخت است در داستانگویی هم حرفهای عمل میکند و شخصیت یک دیکتاتور را به صریحترین شکل به تصویر میکشد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
لیست ناقصه:
۱. The dictator
۲. The Death of Stalin
۳. داستان زندگی در کشوری با بیشترین منابع و ضعیف ترین پول دنیا.
دیکتاتور که طنزه و شخصیتش هم وجود خارجی نداره و کل فیلم تخیلیه.
کل فیلم تخیلیه؟؟؟ تمام دیکتاتورا شبیه هم هستند و اگر اون فیلم به بهترین شکل در قالب کمدی رفتار های دیکتاتور ها را نشون میداد
فیلم ملت ایران بهترین فیلم در این زمینه هست. تازه مستند هم هست
ملت ایران که درمورد دیکتاتوری نیست درمورد
???
مقاله عالی بود از این مقاله ها مورد فیلم ها بیشتر بزارید
امروز میرم همشونو دانلود میکنم
فیلم president خیلی خوبه درمورد شوروی اون از همه فیلم های که بالا نوشتی بهتره
خیلی لیست خوبی بود.
مقاله خیلی خوبی بود
ولی واقعا great dictator چاپلین با اون سخنرانی اخر فیلمش فوق العاده بود