چگونه مارتین اسکورسیزی با احساسات مردانه تاریخ سینما را تغییر داد؟
نمی دانم از این که مارتین اسکورسیزی امروز ۷۸ ساله شد خوشحال باشم یا ناراحت. یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ هالیوود و پدر فیلمهای مدرن گانگستری سینما حالا در واپسین سالهای عمر خود به سر ...
نمی دانم از این که مارتین اسکورسیزی امروز ۷۸ ساله شد خوشحال باشم یا ناراحت. یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ هالیوود و پدر فیلمهای مدرن گانگستری سینما حالا در واپسین سالهای عمر خود به سر میبرد و فکر میکنم اگر تا هنوز سری به آثار او نزدهاید، حالا وقت بسیار مناسبی برای انجام این کار باشد.
اسکورسیزی تسلیم هالیوود نشد
اسکورسیزی در مورد فیلمساز شدن خود میگوید که او به همراه جمعی از عاشقان سینما در شهر شیکاگو آمریکا سالها در وظایف فرعی تولید فیلم مشغول بودند و او هیچوقت فکر نمیکرد که بتواند روزی به یکی از اسامی تراز اول هالیوود تبدیل شود.
او در جوانی و پس از چند تجربه نسبتا موفق در زمینه ساخت فیلمهای کم هزینه موفق شد تهیهکنندگان را قانع کند تا با حضور رابرت دنیرو ستاره جوان آنروزهای سینمای هالیوود که بعدها به یکی از بازیگران ثابت فیلمهای اسکورسیزی و حتی از دوستان صمیمی او تبدیل شد فیلم «راننده تاکسی» را بسازند.
در آن زمان هالیوود پس از شکستهای متعدد کارگردانی که سینمای اروپا و کلاسیک آمریکا را دنبال میکردند، دیگر اعتمادی به کارگردانان نوآور نداشت و در حال حرکت به سمت تولید فیلمهایی صرفا سرگرمی محور و سودآور حرکت میکرد. اسکورسیزی با راننده تاکسی نشان داد که همچنان میخواهد راه و روشی که کارگردانان موفق سینمای کلاسیک آمریکا مثل بیلی وایلدر و جان فورد آغاز کرده بودند را ادامه دهد.
او همین کار را هم کرد و چند سال بعد با ساخت The Last Temptation of Christ با حضور ویلم دفو در نقش حضرت عیسی (ع) که در آن شاهد رنجها و سختیهایی که مسیح در راه تبدیل شدن به فرد شماره یک دین مسیحیت کشیده هستیم، ثابت کرد که به ترندهای هالیوود اهمیتی نمیدهد و میخواهد قصههای خودش را روایت کند.
او همین کار را هم خیلی خوب انجام داد و طی نزدیک به نیم قرن فیلمهایی را ساخت که هیچکس انتظار نداشت در دوران افت محتوایی هالیوود شاهد آنها باشیم. اسکورسیزی با ساخت فیلمهای Goodfellas و Casino که اولی به روزهای آخر مافیای ایتالیا در آمریکا و دیگری به مافیای پشت پرده بنگاههای شرط بندی در لاس وگاس میپردازد، هم حال و هوای روزهای اوج رویای آمریکایی را زندگی کرد و هم باعث شد تا افرادی که دیگر از سینمای کلاسیک خسته شده بودند، حالا با این فرم جدید، دوباره به فیلمهای قصهمحور و طولانی ارتباط برقرار کنند.
در این راه اسکورسیزی تنها نبود و حضور زوج رابرت دنیرو و جو پشی در این دو فیلم باعث شد تا فیلمهای سبک گانگستری که با سری پدرخوانده دوباره اوج گرفته بود، باری دیگر جایگاه محکمی در سینما داشته باشند.
چرا حتما باید فیلمهای اسکورسیزی را تماشا کنیم؟
اما چه چیزی در مورد فیلمهای مارتین اسکورسیزی وجود دارد که آن را شگفتانگیز میکند. یک جواب غیر قابل انتظار: مردهای عصبانی فیلمهایش! طی این سالها خیلی کم پیش آمده که مارتین اسکورسیزی به سراغ احساسات زنانه یا فیلمهایی با شخصیت محوری زن برود. به جای این کار او دقیقا سراغ چیزی رفت که حسابی از آن آگاهتر است: احساسات خشن مردانه.
اسکورسیزی در محلههای فقیرنشین نیویورک با پدری با ریشههای ایتالیایی به دنیا آمد.جایی که برای سالهای طولانی در کنترل مافیاهای سیسیل و گروههای مرتبط با آنها بود. چنین زندگی سختی به مارتین یاد داد که احساسات خشمگین مردانه چگونه شکل میگیرند و خودشان را به چه شکل خشنی بروز میدهند.
همین هم شد که در تاکسی درایور مردی را میبینیم که از زندگی مدرن و تمام کثیفیهایش خسته شده و با تراشیدن موهایش علیه آن قیام میکند. یا همانطور که در کازینو رابرت دنیرویی را شاهد هستیم که بیشتر از آن که به دنبال رسیدن به پول باشد، تشنه قدرت و انتقام است و میخواهد همچنان جایگاه خود را به عنوان مدیر یک کازینو و مرد شماره یک لاس وگاس حفظ کند. همچنین قضیهای در مورد راهی که کاراکتر دنیرو به عنوان یک قهرمان بوکس در فیلم گاو خشمگین برای رسیدن به شهرت و قدرت در زندگی طی میکند هم صدق خواهد کرد.
فیلمهای دینرو بیشتر از هر چیزی در مورد مردهایی هستند که کمتر از بقیه غرایز خود را سرکوب میکنند و نتجیه همین کار هم خون، خشم و گلولههای فراوان است. البته این پیشزمینه تنها دلیل موفقیت فیلمهای مارتین اسکورسیزی نیست بلکه فضای خارقالعادهای که او از دنیای داستانهای فیلمهایش میسازد هم کاری میکند تا چه صحراهای فلسطین باشد، چه ژاپن فئودالی و چه دهه شصت آمریکا همگی شما را تا انتهای فیلم سرگرم نگه دارند.
فیلمهای او پر از افرادی است که برای رسیدن به زندگی بهتر مثل جوردن بلفورد در The Wolf of Wall Street حسابی تلاش میکنند اما به شکلی که انتظارش را ندارند روزگار آنها را نابود میکند. در واقع اسکورسیزی مانند سرنوشت تلخ کاراکترهای فیلم The Irishman ما را از پایان زندگی آگاه میکند و یادآور میشود که چه چیزهایی ارزش تلاش کردن را دارند و باید بیخیال چه چیزهایی شد.
اسکورسیزی به همراه دیکاپریو و رابرت دنیرو برای ساخت آخرین فیلم خود در مورد قبیله سرخپوستی که به خاطر اکتشاف نفت نابود شد میرود تا باری دیگر دنیا را از چهره زشت خشم آگاه کند، تا آن زمان مهلت مناسبیست تا بیشتر با شاهکارهایی که او خلق کرده آشنا شوید.
بیشتر بخوانید:
- اپل با مارتین اسکورسیزی برای ساخت فیلم Killers of the Flower Moon همکاری میکند
- اسکورسیزی نهفقط با فیلمهای ابرقهرمانی، بلکه با فیلم جوکر هم ارتباط نمیگیرد
ویجیلاگ: چرا دیگه بازی از روی فیلمهای سینمایی نمیسازن؟
تماشای ویدیو در یوتیوب ویجیاتو
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.