The Callisto Protocol چطور میتواند به یک بازی ترسناک عالی تبدیل شود؟
در جریان مراسم The Game Awards 2020، بازی ترسناک The Callisto Protocol توسط گلن اسکوفیلد یا به عبارتی یکی از خالقین مجموعه محبوب Dead Space، معرفی شد. خبر معرفی این بازی، یکی از مهمترین اخبار ...
در جریان مراسم The Game Awards 2020، بازی ترسناک The Callisto Protocol توسط گلن اسکوفیلد یا به عبارتی یکی از خالقین مجموعه محبوب Dead Space، معرفی شد. خبر معرفی این بازی، یکی از مهمترین اخبار کل مراسم The Game Awards امسال بود. چراکه طرفداران ژانر وحشت، مدتهاست که به دنبال بازگشت مجموعه Dead Space هستند. اما از انجایی که الکترونیک آرتز تمایلی به انجام این کار ندارد، خود اسکوفیلد دست به کار شده تا یک دنباله معنوی برای آثاری بسازد که سالها پیش در خلق آنها سهیم بوده. اما خب از آنجایی که همه دارند The Callisto Protocol را با Dead Spaceها مقایسه میکنند، کار برای اسکوفیلد و تیمش نیز سختتر شده. آنها حالا باید انتظارات زیادی را برآورده کنند اما این انتظارات چه هستند؟ با من همراه باشید تا برایتان بگویم.
استفاده به جا از چاشنی اکشن
یکی از مسائلی که بازیهای ترسناک امروزی حسابی با آن درگیرند، همین مسئله استفاده به اندازه از چاشنی اکشن است. اکثر بازیهای ترسناک امروزی یا آنقدر اکشن هستند که دیگر فرصتی به مخاطب برای ترسیدن نمیدهند، یا آنقدر در پیاده سازی مکانیکها و المانهای اکشن در بازیهایشان ضعیف عمل میکنند که از یک طرف دیگر بوم میافتند. با این حال، گلن اسکوفیلد در دو نسخه ابتدایی Dead Space نشان داد که خوب بر لبه بوم راه رفتن را بلد است و میداند که یک بازی ترسناک، به چه میزان از چاشنی اکشن احتیاج دارد.
بشخصه خودم هم بر این باورم که بازیهای ترسناک با سلاح هم ترسناکترند و هم جذابتر. اما اگر قرار باشد ما صرفا یک سلاح دستمان بگیریم و تعداد زیادی هیولا را قلع و قمع کنیم، آن بازی نه تنها هویت ترسناک خود را از دست میدهد، بلکه تبدیل میشود به یک شوتر اول یا سوم شخص که صرفا از بازیهای ژانر وحشت، کشت و کشتار و خونریزیشان را به ارث بردهاند. از بین تمام بازیهای ترسناکی که در طی این چند سال اخیر تجربه کردهام، فقط میتوانم بگویم بازسازی Resident Evil 2 توانسته بود به یک بالانس خوب در میزان استفاده از المان اکشن با دیگر بخشهای گیمپلی یک بازی ترسناک برسد.
گانپلی پرچالش، مهمات کم و زامبیهای سرسخت، همگی مانع از این میشدند تا تجربه رزیدنت ایول ۲ به یک ران اند گان تهی و غیر ترسناک تبدیل شود. جالبتر اینکه، وقتهایی در Resident Evil 2 بود که کارگردان بازی شما را از سر و کله زدن با موجودات ترسناک و عجیب و غریب دور میکرد و به سمت معما حل کردن سوق میداد. این زیباترین بخش بازی که از حق نگذریم تیم سازنده هم در پیاده سازی آن عملکرد خیره کنندهای داشت. اما نکته اینجا بود که اگر به گیمپلی بخش اکشن رزیدنت ایول ۲ نگاه عمیقتری میانداختید، در آن شباهتهای بسیاری با دو نسخه ابتدایی Dead Space پیدا میکردید.
بله، کپکام در ساخت بازسازی یکی از محبوبترین بازیهای تاریخش، از استانداردهایی استفاده کرد که سالها پیش اسکوفیلد با الهام از Resident Evil 4 به آن رسیده بود. اما حالا باید دید که نگاه اسکوفیلد برای ساخت The Callisto Protocol چطور است؟ آیا او میخواهد باز هم یک بازی بقا محور دیگر مثل دو نسخه ابتدایی Dead Space بسازد یا میخواهد برای جلب نظر مخاطبان بیشتر، به سمت نسخه سوم و نسبتا ضعیفتر این مجموعه برود که حقیقتش را بخواهید من خیلی طرفدار مورد دوم نیستم. چیزی که من طرفدارش هستم این است که اسکوفیلد و تیمش حالا از استانداردهای تازهای که کپکام تعریف کرده درس بگیرند و با بهبود آنها یک بازی ترسناکتر پیش رویمان بگذارند.
خلق جهانی مبهم
به نظرم یکی از چیزهایی که باعث میشود انسانها بیشتر بترسند، مبهم بودن است. شما از چیزی که نمیتوانید راحت درکش کنید، بیشتر میترسید. شاید بهترین مثال برای این موضوع تاریکی باشد. طبیعتا اگر شما در اتاق خوابتان زیر نور مهتابی نشسته باشید و از پشت سرتان یک صدایی بشنوید، به مراتب کمتر از این میترسید که در یک راهرو تو در توی ناشناخته و تاریک چنین اتفاقی برایتان بیفتد. تاریکی با گرفتن یکی از حساسترین حواس شناختی شما، باعث میشود که قدرت ادراکتان از محیط اطراف به میزان قابل توجهی تضعیف شود. انسان نیز از اینکه قدرت بالایی برای درک محیط اطرافش نداشته باشد میترسد و این ترس لحظه به لحظه در وجودش رشد میکند و باعث میشود تا استرس تمام وجودش را فرا بگیرد.
این موضوعی است که بازیسازان ژانر وحشت زیاد روی آن مانور میدهند. دو قسمت ابتدایی Dead Space نیز از این قضیه مستثنی نبودند. هر دو بازی، محیطهای تاریکی داشتند که واقعا نمیشد راحت در آنها قدم زد. اما به نظرم هر دو نسخه ابتدایی Dead Space در یک مورد ضعف داشتند و آن هم چیزی نبود جز خطی بودن بیش از حد طراحی مراحلشان. در این بازیها به شکل عجیبی مسیری که مخاطب برای جلو بردن خط داستانی باید طی میکرد از ابتدا تا انتها مشخص بود.
بنابراین، ناشناختهای برای مخاطب وجود نداشت که بخواهد در مسیر کشف کردن آن بترسد. این نقطه ضعفی است که به نظرم اسکوفیلد میتواند آن را در The Callisto Protocol با خلق جهانی پیچیده و تو در تو برطرف کند. استفاده از معماریهای متروید وانیایی و ساخت جهانهایی که خودشان مثل یک پازل میمانند، حسابی با ذات بازیهای ترسناکی مثل رزیدنت ایول و Dead Space جور در میآیند. پس چرا که نه؛ حالا وقتش رسیده که در نسل نهم کنسولهای بازی، اسکوفیلد و تیمش چیزهای تازهای را تجربه کنند و جهانهای پیچیدهتری نسبت به آثار گذشته خود برای The Callisto Protocol بسازند.
فراموش نشدن تعلیق
فرض کنید شما در خانه خود تنها هستید و برق هم کاملا قطع شده. ناگهان از اتاق رو به روی شما که تنها ۱۰ قدم بیشتر با آن فاصله ندارید صدای گوش خراشی به گوش میرسد که قدرت تشخیص منبع آن را ندارید. اینجاست که شما نه میتوانید بیخیال آن صدای آزار دهنده شوید و نه سر جایتان بایستید و قدم از قدم برندارید. به هر حال باید بفهمید که منبع صدا دقیقا چه چیزی است. حس ترس آرام آرام وجودتان را فرا میگیرد و هر قدمی به سمت در اتاق برمیدارید بیشتر بدنتان یخ میکند. ده قدم فاصلهای که در حالت عادی ۵ ثانیه طول میکشد طی کنید، در چنین شرایطی انگار دهها دقیقه به طول میانجامد. تازه این فقط بخشی از ماجراست.
زمانی که به در اتاق برسید، تازه باید کلی با خودتان کلنجار بروید که آیا باز کردن در کار درستی است یا نه. به هر حال، شما نمیدانید که در آن لحظه پشت همان در معمولی که هر روز بارها باز و بستهاش میکنید چه چیزی ایستاده. ناخواسته از آن ناشناختهای که پشت در قرار گرفته میترسید و این موضوع به شما اجازه قدم برداشتن هم نمیدهد، چه برسد به اینکه مثل شرایط عادی یک راست به سراغ در بروید و اتاق را بررسی کنید. اما نکته اینجاست که ممکن است بعد از تحمل این همه استرس و حس یخزدگی، چیز خاصی پشت آن در مخوف انتظارتان را نکشد و آن صدای ترسناک مربوط به لولای پنجرهای باشد که روغنکاریش را پشت گوش انداختهاید.
به این ترسی که احتمالا همه ما حداقل برای یک بار تجربهاش کردیم، ترس با تعلیق گفته میشود؛ ترسی طولانی و اعصاب خردکن که واقعا میتواند روان هر مخاطبی را به هم بریزد. با این حال، متاسفانه چند سالی هست که بازیسازان ژانر وحشت کمتر سراغ ایجاد چنین ترسی در بازیهایشان میروند و بیشتر سعی میکنند با جامپ اسکیرها مخاطبشان را بترسانند. خوشبختانه، اسکوفیلد سالها پیش نشان داده که طرفدار چنین جنس ترسی نیست. امیدوارم که این رویه او نیز تغییر نکرده باشد و در جریان وقایع The Callisto Protocol، بیشتر شاهد ترس تعلیق دار باشیم تا جامپ اسکیرهای تو خالی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
پابجی تو استیم رایگان شد
اگه به اکنتت اضافه کنی برای همیشه می مونه؟
ب این بازی امید دارم
من هنوز تو کف اینم که بازی تو جهان پابجیه:/
یکی به من بگه ربط پابجی به بازیه ترسناکی که موجودات خشن داره چیه:/