۵ بازی داستان محور برتر سال ۲۰۲۰

در سال ۲۰۲۰ بازی‌های بزرگی که راوی‌های خوبی بودند، کم نداشتیم. قصه‌هایی که امسال توسط بازی‌های مختلف روایت شدند، یکی از دیگری بهتر بودند و آنقدر داستان شیرین شنیدیم که به لطفشان تلخی‌های این سال سخت کم رنگ‌تر شد. به همین خاطر در این مقاله سراغ همین قصه‌ها رفتم و در ادامه از ۵ اثری برایتان گفتم که راوی برترین قصه‌های سال ۲۰۲۰ بودند. با ویجیاتو همراه باشید.

5) Spiritfarer

Spiritfarer یکی از بهترین بازی‌های سال ۲۰۲۰ بود که متاسفانه به اندازه به آن توجه نشد. بازی قصه یک سفر دریایی جذاب را به تصویر می‌کشد که هر چه در مورد جزئیاتش برایتان بگویم، داستان Spiritfarer برایتان اسپویل خواهد شد. فقط در همین حد بدانید که Spiritfarer یک قصه‌گوی فوق‌العاده است و در طی ساعاتی که سوار بر کشتی هستید یا در اسکله‌های مختلف توقفی چند ساعتی دارید، بازی حتی برای یک لحظه هم از داستان‌پردازی و پرداخت به کاراکترهای جذابش دست نمی‌کشد و با توصیف هر چه زیباتر مقصودش شما را شگفت زده می‌کند.

4) Hades

اگر از من بپرسید، می‌گویم Hades پدیده سال ۲۰۲۰ بود. بازی جدای از اینکه یک اثر انقلابی در ژانر روگ‌لایک است، در امر روایت قصه‌ نسبتا ساده‌اش نیز عملکردی به شدت موفقی دارد. قصه بازی در مورد فرزند ایزد سرزمین‌های زیرین یونان، یعنی هیدس است که از زندگی در خانه خود خسته شده و قصد سفر به کوه المپ و زندگی در کنار مابقی ایزدان را دارد. با این حال، بازی همین پلات ساده را از یک جایی به بعد کاملا به هم می‌ریزد و شما را به دنبال هدف متفاوتی می‌فرستد که به هیچ وجه برایش آماده نیستید. از طرفی نکته جالب بازی اینجاست که دیالوگ‌ کاراکترهایش تمامی ندارند. شما ممکن است در مسیر تمام کردن Hades صدها بار بمیرید، اما هر بار که به نقطه شروع خود برگردید کاراکترهای بازی با دیالوگ‌های تازه‌شان که هر یک جزئیات تازه‌ای از قصه را برایتان فاش می‌کنند رو به رو می‌شوید. این یک دستاورد بسیار جالب است و واقعا ارزش تحسین را دارد.

3) The Last of Us Part 2

به قصه The Last of Us 2 نقدهای بسیاری وارد است و این موضوع را کسی کتمان نمی‌کند. اما کلیت قصه بازی که تکه‌های پازلش بر اساس موضوع انتقام کنار هم چیده شده، به قدری چیز عجیبی است که نمونه‌اش در مدیوم ویدیو گیم کمتر پیدا می‌شود. قصه بازی با آن همه جزئیات ریز و درشتی که دارد، بهترین کاری بوده که نیل دراکمن در کنار تیم اصلی ناتی داگ می‌توانسته انجام دهد. با این حال، طبیعی است که چنین داستان پرحاشیه‌ای، مخالف و موافق داشته باشد و به نظر من، همین که هنوز در مورد جزئیات قصه بازی صحبت می‌شود، یعنی ناتی داگ به چیزی که دنبالش بوده رسیده و تاثیری که می‌خواسته را روی جامعه گیمرها گذاشته.

2) Cyberpunk 2077

Cyberpunk 2077 یکی از مورد انتظارترین بازی‌های ۲۰۲۰ بود که خیلی‌ها را به خاطر مشکلات فنی زیادش ناامید کرد. اما هر چقدر هم که از Cyberpunk 2077 ایراد بگیرید، نمی‌توانید منکر این شوید که بازی یک قصه‌گوی فوق‌العاده است و در تک‌تک ثانیه‌هایش این کار را به درست‌ترین شکل ممکن انجام می‌دهد. مثل Witcher 3، بازی کلی ماموریت جانبی جذاب دارد که در اکثرشان آنقدر قصه‌های فوق‌العاده‌ای روایت می‌شوند که مثالش را در خط اصلی داستان بازی‌های بزرگ نمی‌بینید. چه برسد به داستان اصلی خود بازی که شاید تا سال‌ها نتوانیم تجربه‌ای مشابه‌اش را پیدا کنیم.

1) Inmost

Inmost الماس گمشده‌ای بود که به خاطر عرضه‌اش روی پلتفرم iOS در سال ۲۰۱۹، در بین بازی‌های بزرگ آن سال نادیده گرفته شد. Inmost اثر منحصر به فردی بود که تیم سازنده‌اش معنی واقعی روایت یک قصه خوب را می‌شناخت و گیمر را به قدری با سه کاراکتر قابل بازی‌‌اش غرق در داستان می‌کرد که کنترل زمان را از دست می‌داد. داستان بازی در سه زمان مختلف و با سه کاراکتر متفاوت روایت می‌شود. اما بازی به قدری خوب این سه قصه را در کنار هم می‌گذارد که شما نه می‌توانید یک حفره داستانی در Inmost پیدا کنید و نه از قصه جادویی آن برای یک ثانیه هم که شده لذت نبرید. خوشبختانه تیم سازنده Inmost تصمیم گرفت که در سال ۲۰۲۰، بازی ارزشمندش را برای نینتندو سوییچ و پی‌سی هم عرضه کند تا ما هم بتوانیم از این شاهکار روایی جذاب به عنوان یکی از بهترین بازی‌های داستان محور سالی که گذشت برایتان بگوییم.