نقد فیلم Charlatan – داستانِ تاریخی یک درمانگر طبِ گیاهی
فیلم Charlatan یا «شارلاتان» ساخته فیلمساز لهستانی اگنیسکا هالند، انتخاب رسمی سینمای جمهوری چک برای اسکار 2021 است. شارلاتان یک درام تاریخی و نیمه زندگینامهای در مورد شخص Jan Mikolášek (ایوان تروجان)، یک درمانگر طبِ ...
فیلم Charlatan یا «شارلاتان» ساخته فیلمساز لهستانی اگنیسکا هالند، انتخاب رسمی سینمای جمهوری چک برای اسکار 2021 است. شارلاتان یک درام تاریخی و نیمه زندگینامهای در مورد شخص Jan Mikolášek (ایوان تروجان)، یک درمانگر طبِ سُنتی است که با استفاده از گیاهان دارویی برای چندین دهه هزاران نفر را معالجه کرد.
به طور کلی کارگردان اگنیسکا هالند از فلاشبک استفاده میکند تا داستان میکولاژک را از سالهای سربازی تا کار اجباریاش برای نازیها و یک عاشقانه مخفی از نوع (همجنسگرایی) را تعریف کند. زمان در شارلاتان شکسته است و مارتین استربا به عنوان فیلمبردار، به طور موثر به رنگها و زیبایی شناسی در تصاویر اعتماد میکند تا رشتههای روایت را از هم دور نگه دارد. اوضاع آشفته و وخیم در خاکستریهای اشباع شده به تصویر کشیده شده است، در حالی که صحنههای گذشته از میکولاژک غالباً در معرض نور شدید قرار دارند. در ادامه با نقد و بررسی اجمالی فیلم «Charlatan» همراه ویجیاتو باشید.
شارلاتان گرچه بی چون و چرا میخواهد یک نگاه بیوگرافی صالح به شخصیت مرکزیاش داشته باشد، اما نمیتواند. چرا که اساساً رویکردی رادیکال در به تصویر کشیدن ژان میکولاژک دارد، به ویژه در زمینه سیاسی. در یک نگاه ساده به فیلم میتوان استنباط کرد شارلاتان از شخصیت میکولاژک به عنوان نوعی استعاره از کمونیسم پس از جنگ استفاده میکند تا بپرسد آیا رژیم یا بنیان سیاسی جدید واقعاً نوعی آزادی است؟ یا فقط یک تغییر در یک موضوع فاشیستی است. فیلم شارلاتان در ظاهر مقاصد والایی برای نشان دادن یک قهرمان ناقص و متعارض دارد که از یک سیستم توتالیتر فاسد و بدجنس میزند. اما این بزرگترین مشکل فیلم نیز هست.
همچنین سوال واقعی اینجاست که آیا از ابتدا بنیان نهادن چنین مضمونی در پس یک اثر بیوگرافی و درام درست است یا نه؟! داستان شخصِ درمانگر به خودیِ خود جذاب به نظر میرسد اما پس از اولین اقدام قوی او در روند فیلمنامه، اجرای «شارلاتان» به کلی معمولی و تنبل میشود. فیلمنامه «Marek Epstein» اشاره میکند که میکولاژک اساساً دارای قدرت تشخیص جادویی یک درمانگر افسانهای است؛ که خود این نکته به نظر از یک فیلم و جهان فانتزی گرفته شده است و با لحن جدی داستان مطابقت ندارد. همچنین شخصیت پردازی نیز دارای لحنی دوپهلو و پارادوکس گونه است.
کارگردان در ابتدا، شخصیت ژان میکولاژک را به عنوان مردی موفق و میانسال معرفی میکند که یک مرکز درمانی را در عمارت خود اداره میکند. هر روز انبوهی از مردم با بطریهای شفاف ادرار در دست، در مقابل خانهاش صف میکشند و امیدوارند فرصتی برای دیدن این معالج بزرگ و یافتن امید پیدا کنند. در شارلاتان کمی از همه چیز وجود دارد، تنش تاریخی، عرفان مختصر و یک عاشقانه عجیب و غریب که همه را به هم پیوند میدهد.
شخصیت ژان مردی سرد اما پرشور است که هر روز ادرار صدها بیمار را معاینه میکند تا درد آنها را تشخیص دهد و با روشی طبیعی آنها را درمان کند. روش درمان او این گونه است که بطریهای شفاف ادرار را به زیر نور منتقل میکند تا به تشخیصهایی اعم از دیابت تا نارسایی کلیه برسد. در به تصویر کشیدن این چهره افسانهای تاریخ چک، چیزی وجود دارد که شباهت به رینولدز وودکاک (Daniel Day-Lewis) در Phantom Thread دارد؛ او شخصیتی سرد، ظریف، گاه گاه غیر همدل و دارای عمقِ پنهان است.
اما با این شروع نیز، شارلاتان یک درام زندگینامهای کمی ناامید کننده است که پر از ابهام است و شما را به دنبال کشف بیشتر به خارج از فیلم میکشد. در حالی که بازی ایوان تروجان، بازیگر باسابقه کشور چک در نهایت باعث نجات فیلم در دقایقی میشود، اما شارلاتان با ابهام بخشیدن به یک شخصیت تاریخی که تصویر پیچیده آن هرگز به درستی برای بیننده درخشان و روشن نیست، به احتمال زیاد طعم بدی در دهان شما خواهد گذاشت. عملکرد تروجان این فیلم را فراتر از گامهای اشتباه داستانیاش میبرد، اما شارلاتان سوالات زیادی را مطرح میکند که به نظر میرسد تمایلی به پاسخ دادن به آنها ندارد. برای مثال آیا میکولاژک «شارلاتان» بود؟ به درستی یا نادرستی، فیلم از پاسخ دادن به چنین سوالی فرار میکند.
کارگردان Agnieszka Holland (اگنیسکا هالند) به وضوح علاقه زیادی به ژان میکولاژک دارد، زیرا او میخواهد یک فیلم بیوگرافی را بسازد که به مهارتهای معجزه آسای او ادای احترام زیادی میکند. با این حال، این رمانتیک جلوه دادن چهره او هیچ کمکی به کاوش در مورد اینکه او کیست و چرا حزب کمونیست تا این حد قصد نابودی وی را داشته است نمیکند.
از طرفی مطرح کردن عاشقانه خیالی و علاقه همجنسگرایانه شخصیت میکولاژک به دستیارش فرانتیسک پالکو، به جای اینکه به شخصیت عمق دهد او را پُر از ابهام جلوه میدهد. برای مثال ما به عنوان بیننده در تاریکی ماندهایم که آیا همجنس گرایی احتمالی میکولاژک دلیل دستگیری وی بوده است یا نه؟! بدون تردید، با این شکافهای موجود در بدنه اثر، شارلاتان فیلمی است که حس کنجکاوی برانگیخته شده بیننده را کاملاً برآورده نمیکند.
یکی دیگر از تناقضهای فیلم در لایههای مذهبی و مفهوم ایمان نهفته شده است. به طور کلی مفهوم دین در فیلم کمرنگ است، اما در یک زمان میکولاژک به یک بازجو میگوید که ایمان نیمی از درمان است. همچنین پیرزنی (یاروسلاوا پوکورنا) که به میکولاژک تعلیم میداد نیز بر اهمیت دعا و تزکیه روزانه برای شفابخشی تأکید دارد و برخی از موارد را در مورد موهبتهای الهی و انجام معجزات ذکر میکند. با این وجود فیلم از مخاطبان میخواهد علم پزشکی را کنار بگذارند و طب عامیانه مبتنی بر ایمان را به عنوان چیزی معتبر بپذیرند.
پرده آخر این فیلم نیز حول یک پرونده قضایی ساخته شده که اگرچه به عنوان یک ردیف ساختگی دوره کمونیستی نشان داده میشود، اما عدم توسعه درست موقعیت و فضا، آن را نیز ناامیدکننده باقی میگذارد و سوالات بیشتری نسبت به پاسخ برای بیننده به ارمغان میآورد. البته فیلمبرداری و طراحی تولید امتیازات بزرگی برای فیلم است. در صحنههای تعیین شده در دهه 1950، همه چیز خوب چیده شده است. در این لحظات سایههای تیز هنگامی که میکولاژک بیشتر در مشکلات قرار میگیرد، نگاه اکسپرسیونیستی ایجاد میکند.
در پایان باید گفت: ماهیت مبهم اخلاقی فیلم همه بینندگان را راضی نخواهد کرد، اما ارائه مُفصل جزئیات پیرامون شخصیت Mikolášek و عملکرد خوب ایوان تروجان، شارلاتان را به یک تجربه قابل تماشا و بحث تبدیل میکند. اگر درامهای سینمای ملل به خصوص درامهای تیره اروپای شرقی را دنبال میکنید، تماشای فیلم «Charlatan» را در برنامه داشته باشید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
تحلیل ناقص بود ، ایرادی که مطرح شد ( فانتزی بودن تشخیص بیماری در فورمی جدی) یک ایراد مسخره است ، کاراکتر در تاریخ وجود داشته و شاگردانی رو تربیت کرده فیلم داره فریاد میزنم که کاراکتر ایوان شارلاتان نیست ، معتقد ع و کمک رسانه ، دقیقا کجای این قضیه ابهام درش وجود داره؟؟؟ کجای این قضیه فانتزیه که به فرم رئال فیلم نمیخوره ؟؟؟؟ منتقد باید درست فیلم را ببیند ، فیلم برای خودم گنگ بود از تصمیم کاراکتر ها گرفته تا برخی سکانس ها ولی این ایراد به حدی سطحی بود که ذهن من هم میفهمه