بازی Paradise Lost اولین بازی استودیو Paradise Lost که در سبک واکینگ سیمولیتور ساخته و به روایت قصهای غمانگیز میپردازد. اما آیا این قصه غمانگیز ارزش سه چهار ساعت پیادهروی مجازی را دارد؟ در متن بررسی بازی Paradise Lost به این سوال پاسخ خواهم داد.
در طول چند سال اخیر، بازیهای زیادی به موضوع ۵ سطح غم و اندوه پرداختهاند. از بینها آنها Rime و Griss را از همه بیشتر دوست داشتم. چراکه آنها با نگاهی آرتیستیک به این مسئله نگاه میکردند و سعی داشتند با استفاده از المانهای تصویری درست، احساس مخاطبشان را برانگیزند.
بازی Paradise Lost نیز در جرگه همین بازیها قرار میگیرد. البته روی گیمپلی اولین بازی استودیو PolyAmorous، به اندازه Rime و Griss کار نشده تا بتوانید حین شنیدن قصهها و تماشای تصاویر فوقالعاده، با دنیای Paradise Lost تعامل ویژهای داشته باشید. نه، Paradise Lost یک بازی شبیهساز ساده است که در جریان گیمپلی آن، به جز راه رفتن و خواندن نامهها کار دیگری برای انجام دادن ندارید.
البته نمیخواهم با این حرفم ژانر شبیهساز پیادهروی را زیر سوال ببرم. اتفاقا در طی این چند سال اخیر چند اثر خیلی خوش ساخت مثل Firewatch یا حتی What's Remains of Edith Finch نیز بازی کردهام و برعکس خیلیها از تجربهشان نهایت لذت را بردم. اما حقیقتش را بخواهید Paradise Lost آن چیزی نبود که بتواند من را درگیر خودش کند.
به عقیده من، بازیهای واکینگ سیمولیتور برای رسیدن به موفقیت باید چند مولفه خیلی مهم را رعایت کنند. اولین و مهمترین مورد، روایت درست قصه است. چراکه در چنین آثاری کاری به جز شنیدن داستانهای گیرا نداریم و اگر یک واکینگ سیمولیتور در این مورد لنگ بزند، قطعا تحمل کردنش به شدت سخت خواهد شد.
این اتفاقی است که متاسفانه در Paradise Lost شاهد آن هستیم. بازی از فقدان یک راوی درست و حسابی رنج میبرد و به جای اینکه به قصهاش با منطق گیرایی ببخشد، مدام سنگینی بار این موضوع را روی احساسات میاندازد و سعی میکند با تحریک کردن عواطف انسانی مخاطب او را پای بازی نگه دارد. ولی این مسئلهای است که فقط در یک ساعت اول بازی قابل تحمل است و از یک جایی به بعد مدام با دیدن اتفاقات بازی با خودتان میگویید که این چه اتفاق احمقانهای بود که رخ داد.
باز خوبی قضیه این است که تیم سازنده تا حدودی در آخرین لحظات بازی این مشکل را جمع و جور میکند و به مخاطب این اجازه را میدهد که حداقل از پایان بندی Paradise Lost لذت ببرد. ولی آیا یک پایان به نسبت خوب کافیست؟ برای من که اینطور نبود. چرا که بازی در بخشهای دیگری که یک واکینگ سیمولیتور باید در آنها خوب باشد هم عملکرد چندان موفقی ندارد.
برای مثال بگذارید کمی از گرافیک و جلوههای بصری Paradise Lost برایتان بگویم. اکثر بازیهای ژانر واکینگ سیمولیتور گرافیکهای معرکهای دارند. یک نگاه به The Vanishing of Ethan Carter و Firewatch بیندازید تا ببینید بازیهای این ژانر چه از نظر فنی و چه هنری، میتوانند گرافیکی زیبا و فوقالعادهای داشته باشند. اما Paradise Lost متاسفانه در این مورد هم عملکرد بینقصی ندارد.
بازی با اینکه با آنریل انجین ۴ ساخته شده، نه بافتهای با کیفیتی دارد و نه رنگ بندی متنوع و خوبی. Paradise Lost حتی از نظر نورپردازی هم شدیدا مشکل دارد و برخی اوقات بازتاب نورهای محیط به سمت نقاطی میروند که حتی علم فیزیک هم برای توجیه رفتارشان کم میآورد. در بهترین بهترین حالت، میتوانم بگویم که گرافیک Paradise Lost، چه از نظر فنی و چه هنری، یک گرافیک معمولی است که به هیچ وجه در حد و اندازههای یک بازی نسل هشتمی هم نیست.
بازی حتی از نظر طراحی مراحل و روایت قصهاش از طریق گیمپلی نیز مشکل دارد. شما در کل Paradise Lost به معنی واقعی کلمه فقط راه میروید، متن میخوانید و یکی دو معمای خیلی ساده را حل میکنید که پیدا کردن پاسخشان اصلا کار سختی نیست. بازی حتی یک اتفاق غیرمنتظره هم در جریان گیمپلیاش برایتان به وجود نمیآید که شکاف ایجاد شده بین روایت و گیمپلی تا حدودی پر شود. نه، بازی فقط به قصهای اهمیت میدهد که حتی قادر نیست روایتی منطقی برایش داشته باشد.
بنابراین، هر طور که حساب کنید، Paradise Lost نمیتواند آن واکینگ سیمولیتوری باشد که بتوانید از آن لذت ببرید. با نیم ساعت تجربه Paradise Lost، شما به خوبی متوجه میشوید که یک تیم تازهکار روی آن کار کردهاند و نمیدانستند که به جز طراحی چند محیط زیبا و نوشتن یک قصه به ظاهر پیچیده چه کاری باید انجام دهند.
متاسفانه Paradise Lost از آن تجربههایی برایم بود که واقعا نمیتوانم آن را به کسی پیشنهاد دهم. بازی نه سمعی و نه بصری توانایی این را ندارد که مخاطبش مجبور کند پا در کفشهای کاراکتر اصلی بگذارد و سه چهار ساعتی در دنیایی ماورایی قدم بزند. این یک ایراد بزرگ است.
شما نه با کاراکترهای بازی ارتباط برقرار میکنید، نه از فضایی که تیم سازنده طراحی کرده شگفت زده میشوید و نه جذب قصهای خواهید شد که در حال شنیدنش هستید. برای همین پیشنهاد من این است که اگر فضاسازی و خلاصه قصهای که از Paradise Lost در فروشگاههای آنلاین نوشته شده وسوسهتان کرده، خودتان را کنترل کنید و پول خود را برای خرید بازیهای با کیفیتتر هزینه کنید. چراکه در نهایت Paradise Lost به جز یک پایانبندی نسبتا جذاب، چیز دیگری برای ارائه ندارد.
خلاصه بگم که ...
خلاصهاش اینکه Paradise Lost آن بازی نیست که انتظارش را دارید. بازی نه روایت خوبی بر قصهاش دارد، نه جلوههای بصری قدرتمندی برای تماشا کردن و نه موسیقیهای خوبی برای شنیدن. Paradise Lost یک بازی واکینگ سیمولیتور خسته کننده است که به نظرم ارزش ندارد به خاطر پایان بندی عجیب و نسبتا خوبش برای آن هزینه کنید.
میخرمش
تنها ویژگی خوب Paradise Lost قصه نسبتا خوب آن است که سیستم روایی بازی تا اندازهای به کیفیت آن ضربه زده. با این حال، عجایبی که در قصه بازی وجود دارد میتواند تا اندزاهای برای مخاطب کنجکاو جذاب باشد. برای همین اگر از بازیهای راز آلود خوشتان میآید، میتوانید پارادایس لاست را در تخفیفات خریداری کنید و پای تجربهاش بنشینید.
نمیخرمش
Paradise Lost از جمله بازیهایی است که متاسفانه نمیتوانم دلیل چندانی برای پیشنهاد دادنش به دیگران پیدا کنم. Paradise Lost در حد و اندازههای بازیهای خوب واکینگ سیمولیتور نسل هشتم نیست. بنابراین، حتی اگر از تجربه بازیهای واکینگ سیمولیتور لذت میبرید، به نظرم Paradise Lost آن تجربهای نیست که بتوانید از آن لذت ببرید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.