سهگانه Mass Effect از جمله بازیهایی بودند که جای خالیشان در میان تمام ریمسترهایی که در سالهای گذشته دیدیم احساس میشد؛ فارغ از در دسترس نبودن این عناوین برای نسل هشتم کنسولها، مکانیکهای گیم پلی مس افکت 1 خیلی زود بعد از انتشار بازی در سال ۲۰۰۷ شروع به نشان دادن عمرشان کرده بودند و تهیه کردن نسخههای دوم و سوم به همراه تمام بستههای الحاقیشان یک پروسه گران قیمت بود. اما الکترونیک آرتز تا سالها نسبت به ریمستر کردن این سهگانه (و دیگر بازیهای قدیمی خود) هیچ علاقهای نشان نمیداد.
بعد از ۹ سال از انتشار نسخه سوم، یک مس افکت شکست خورده و یک بازی دیگر که حتی بدتر شکست خورد، میتوان گفت که نسل هشتم دوران سختی برای بایوور بوده است. این استودیوی سابقا افسانهای به شدت نیاز به یک موفقیت داشت که دوباره بتواند رضایت بازیکنان را جلب کند. از آنجایی هم که الکترونیک آرتز حالا درباره ریمستر کردن بازیهایش تغییر موضع داده است، چه بهتر از برگرداندن سهگانه اصلی مس افکت که طرفداران سالها درخواستش را داشتند؟
و اینگونه شد که حالا Mass Effect: Legendary Edition را داریم؛ یک کلکسیون از سه نسخه اصلی، به اضافه بهبودات در گیم پلی و گرافیک، و به همراه تقریبا تمام محتویات اضافه و بستههای الحاقی، همه در یک بسته ۶۰ دلاری. و خوشبختانه باید گفت که با ریمستری عالی، هرچند نه بینقص طرف هستیم. چه یک تازهوارد هستید و یک کهنهکار که برای بار nام میخواهید دنیا را از ریپرها نجات دهید، Mass Effect: Legendary Edition بهترین راه برای تجربه اپرای فضایی بایوور است. برای فهمیدن علتش، در ادامه این بررسی با ویجیاتو همراه باشید.
ایده کلی لجندری ادیشن را در پاراگراف بالا گفتیم؛ یک کلکسیون ریمستر شده از سهگانه مس افکت به همراه تقریبا تمام محتویات اضافهشان. اینکه از کلمه «تقریبا» استفاده میکنیم به خاطر این است که دو غایب در این مجموعه وجود دارند؛ بسته الحاقی Pinnacle Station برای نسخه اول و بخش چندنفره نسخه سوم. اولی به خاطر خراب بودن سورس کدش از لجندری ادیشن خط خورد و البته با کیفیت پایینی که داشت میتوان گفت چیز خاصی را از دست ندادهاید، اما فقدان حالت چندنفره مس افکت 3 واقعا احساس میشود. این بخش همچنان طرفداران زیادی دارد و امیدواریم بایوور روزی آن را در لجندری ادیشن قرار دهد. در هر صورت، این مجموعه با تمام این محتوایی که شامل میشود میتواند در هر دور بازی کردنش به شما بیش از صد ساعت سرگرمی درجه یک ارائه دهد.
بین این سه بازی، اولین مس افکت با توجه به عمر ۱۴ سالهاش بیشترین توجه و بهبودات را دیده است. از نظر گرافیکی، Mass Effect 1 با بافتها و نورپردازی بهبودیافته و همچنین تغییراتی که در اتمسفر مکانهایی همچون Noveria و Feros دیده، حالا گرافیکی در سطح دو دنبالهاش دارد و از نظر بصری واقعا چشمنواز است.
اما گرافیک تنها چیزی نیست که بایوور در مس افکت 1 دست رویش گذاشته است. مس افکت 1 حاصل ایدهپردازیهای بایوور برای ساخت یک آیپی جدید بود. این باعث شد که مکانیکهای این بازی نه تنها مدت کوتاهی پس از انتشار عمرشان را نشان دهند، بلکه برخی از آنها برای همان سال ۲۰۰۷ هم چندان جالب از آب در نیایند. اگرچه ME1 همچنان به عنوان یک بازی بسیار خوب شناخته میشود، اما همین مکانیکهای کهنه و نچسب باعث شدند که بسیاری به بازیکنان توصیه کنند که آن را بیخیال شوند و مستقیما سراغ ME2 بروند.
همه اینها را گفتیم که نشان دهیم چرا بایوور برای ریمستر کردن ME1 نمیتوانست صرفا به بهبود گرافیک بسنده کند. بهبودهایی که لجندری ادیشن به گیم پلی این بازی بخشیده حتی از گرافیک هم موثرتر هستند. برای شروع، زاویه دوربین و رابط کاربری هنگام مبارزات بیشتر به نسخههای بعدی شبیه شدهاند، شپرد میتواند با سرعت بدود و یک حمله از راه نزدیک هم در اختیار دارد، و دیگر هم هیچ محدودیتی در استفاده از سلاحهای مختلف برای شش کلاس بازی وجود ندارد. مورد آخر به شما اجازه میدهد سبکهای بازی مختلفی را امتحان کنید، مثلا میتوانید کلاس Vanguard را برای خود امتحان کنید و با اسنایپر به نبرد با دشمنان بروید.
سیستم پیشرفت و بالانس بازی هم تغییراتی به خود دیده است. سیستم پیشرفت جدیدی به نام Legendary Mode به بازی اضافه شده که سقف لول بازی را از ۶۰ به ۳۰ کاهش و مقدار XP لازم برای لول آپ شدن را افزایش میدهد، اما در عوض با هر لول آپ اسکیل پوینتهای دریافتی شما را دو برابر میکند. اینگونه نه تنها بازی با دو نسخه بعدی هماهنگتر میشود، بلکه باعث میشود با هر لول آپ احساس یک پیشرفت واقعی به شما دست دهد. البته اگر از این سیستم خوشتان نمیآید، میتوانید با انتخاب Classic Mode سیستم پیشرفت اصلی را تجربه کنید.
دیگر بهبود مهم هم مربوط به وسیله نقلیه منفور بازی، یعنی Mako است. مس افکت 1 تمرکز زیادی روی سفر به سیارات مختلف و گشت و گذار در آنها داشت. گشت و گذار در این سیارات با میکو انجام میشد، اما به دلیل کنترل افتضاحی که این ماشین داشت، این بخش به یکی از بدترین بخشهای مس افکت 1 تبدیل شد. تلاش برای عبور از محیطهای صعبالعبور با ماشینی که علاقه خاصی به چپ کردن و ملق زدن داشت تجربهای بسی زجرآور بود. Mass Effect: Legendary Edition با وزن بخشیدن به میکو و بهبود قابل توجه هندلینگ آن کاری کرده که رانندگی در بازی حالا یک کار نه چندان بد و حتی شاید سرگرمکننده باشد. البته اگر مازوخیسم دارید یا میخواهید حس کوهنوردی با یک فرغون را تجربه کنید، همچنان میتوانید هندلینگ کلاسیک را برای میکو فعال کنید.
این بهبودها واقعا خودشان را نشان میدهند و با مدرنتر کردن مس افکت، حالا باعث شدهاند که این بازی دیگر قابل رد کردن نباشد. اما متاسفانه همه چیز عالی نیست و با وجود این همه پیشرفت، بعضا با خود میگویید ای کاش بایوور از این هم فراتر میرفت. گرافیک چشمنوازتر از همیشه شده، اما انیمیشنها همچنان مثل گذشتهاند. مبارزات بهبود یافتهاند، اما سیستم کاورگیری هنوز نچسب است و هوش مصنوعی هم همچنان تعریفی ندارد. بازی بالانستر شده، اما همچنان مواقعی هستند که شپرد و اعضای تیمش در مقابل حملات دشمنان از یک پشه هم سریعتر کشته میشوند. رانندگی لذتبخشتر شده، اما سیارات و محیطهای داخلی جانبی بازی همچنان ظاهری بسیار مشابه دارند و گشت و گذار خیلی سریع تکراری میشود.
و البته بزرگترین مشکل بازی به عقیده من، یعنی سیستم Inventory، بدون کوچکترین تغییری در بازی باقی مانده است. همچنان هنگام خرید یا برداشتن آیتمها نمیتوانید ویژگیها و ظاهرشان را ببینید، و همچنان کار کردن با اینونتوری همانند این است که با یک دست و سه انگشت بخواهید در چمدانی تا خرخره پر به دنبال یک خلال دندان بگردید. دلیلی وجود دارد که این سیستم در نسخههای بعدی از بیخ حذف شد و برایم عجیب است که بایوور در لجندری ادیشن کاری برای آن انجام نداده است.
با این حال، وقتی مس افکت داستانی به چنین خوبی دارد، کنار آمدن با این مشکلات آسان است. مس افکت 1 جاییست که با تمام نژادها، گروههای سیاسی و نظامی مختلف و تاریخچه غنیای که بایوور نوشته آشنا میشوید. اینجا جاییست که برای اولین بار با دیدن صحنه ورود کشتی نورماندی به ایستگاه فضایی سیتادل مو به تنتان سیخ میشود. اینجا جاییست که با شخصیتهای نمادینی همچون لیارا، تالی، رکس، اندرسون، جوکر و صد البته بهترین رفیق دنیا یعنی گروس آشنا میشوید. و اینجا اولین باریست که با تهدید آخرالزمانی ریپرها مواجه میشوید، در نقش فرمانده شپرد برای نجات دنیا شروع به کار میکنید، با تصمیمات کوچک و بزرگ خود در سرنوشت دنیا و ساکنانش تاثیر میگذارید و با اعضای تیمتان روابط دوستانه و حتی فراتر تشکیل دهید. اینها چیزهایی هستند که حتی بدون بهبودهای لجندری ادیشن همچنان تجربه مس افکت 1 را واجب میکنند.
درباره نسخههای دوم و سوم حرفهای کمتری برای گفتن است. این دو بازی به همان شکلی که از قدیم میشناختید در Mass Effect: Legendary Edition قرار گرفتهاند و صرفا گرافیکشان بهبودهای اندکی پیدا کرده است. بیشترین بهبود را در بافتها میتوان دید و برخی از شخصیتها، مخصوصا میراندا حالا طبیعیتر و باجزئیاتتر از همیشه به نظر میرسند. نورپردازی دو بازی هم بهبودهای ریزی به خود دیده که موقع مقایسه کردن با نسخه اصلیشان قابل مشاهده است.
به غیر از این موارد، مس افکت 2 و 3 بدون هیچ تغییری در گیم پلی در این پکیج حضور دارند. البته تقریبا همه موافقند که این دو عنوان (مخصوصا نسخه سوم) از نظر گیم پلی خوب عمر کردهاند. این فرنچایز از نسخه دوم به بعد تمرکز بیشتری روی مبارزاتش گذاشت و با بردن درگیریها به میدانهای نبرد کاورمحور، جذابیت این بخش را به شدت افزایش داد. نسخه سوم هم که اوج جذابیت مبارزات این سهگانه است؛ تماشای تبدیل شدن یک شپرد Vanguard از نسخه کمتر جذاب Adept در نسخه اول به دووم گای با قدرتهای جدای در نسخه سوم هیچ وقت کهنه نمیشود.
البته جا دارد که به یک نکته عجیب درباره مبارزات این سه بازی اشاره کنیم. گفتیم که لجندری ادیشن محدودیت سلاحها را برای تمام کلاسهای مس افکت 1برداشته است، که مثلا یک Sentinel حالا میتواند با خیال راحت از اسالت رایفل و اسنایپر استفاده کند. از طرفی دیگر مس افکت 3 از همان اول هیچ محدودیت سلاحی نداشت و به جای آن یک سیستم وزن معرفی کرد که هر کلاس بر اساس مهارتش در مبارزات میتوانست سلاحهای بیشتری حمل کند. اما مس افکت 2 همچنان کلاسها را به سلاحهای خاصی محدود میکند و بایوور تغییری در این مورد ایجاد نکرده است. پس اگر به استفاده از یک اسنایپر برای کلاس Vanguard عادت کردهاید، آماده باشید که برای چند ده ساعتی در نسخه دوم این عادت را کنار بگذارید.
مس افکت 2 و 3 داستان، شخصیتها و تصمیماتی که در طول داستان میگیرید را بیش از پیش گسترش میدهند. نسخه دوم با این که بعضا مانند یک داستان فرعی به نظر میرسد، اما نقطه اوج شخصیتپردازی سری است و چندتا از بهترین شخصیتهای کل فرنچایز را معرفی میکند. از طرف دیگر، این بازی میتواند ادعای بر حقی برای داشتن بهترین شروع، بهترین مرحله آخر و بهترین پایان تاریخ صنعت گیم داشته باشد.
مس افکت 3 هم جاییست که همه چیز به سمت یک پایان بزرگ حرکت میکند. پایانی که هنگام انتشار بازی انتقادات به شدت زیادی را به همراه داشت و فکر میکنم فقط من و پنج-شش نفر دیگر در کل دنیا از آن متنفر نبودیم. انتقاد اصلی گیمرها این بود که تصمیمات گرفته شده طی سه بازی هیچ تاثیری روی پایان داستان نمیگذاشتند. بایوور بعدا یک بسته الحاقی مجانی به نام Extended Cut برای بازی منتشر میکرد که با پرداخت بیشتر به شخصیتها در مرحله پایانی بازی، عمق بیشتری به وقایع آن میداد. Extended Cut باعث شد نظرات اندکی نسبت به پایان نسخه سوم بهتر شود و خوشبختانه در Mass Effect: Legendary Edition هم حضور دارد.
با این حال، سفری که در مس افکت 3 و کلا در سهگانه تجربه میکنید همچنان جزو بهترین لحظاتیست که در هر بازیای میتوانید ببینید و بازی کنید. سفری که با بستههای الحاقی پرتعداد این سه عنوان گسترش یافته و خوشبختانه همه آنها (غیر از Pinnacle Station از نسخه اول) در لجندری ادیشن حضور دارند. تجربه این DLCها واقعا پیشنهاد میشود - امثال Lair of the Shadow Broker از نسخه دوم و Citadel از نسخه سوم شامل برخی از بهترین لحظات کل فرنچایز میشوند.
تنها چیز دیگری که درباره Mass Effect: Legendary Edition میتوان گفت، وضعیت فنی آن است. در این مورد باید گفت که بازی خوب است، اما میتوانست بهتر هم باشد. روی یک پیسی با کارت گرافیک GTX 970 و پردازنده i7 4790K، لجندری ادیشن اکثرا یک ۶۰ فریم بر ثانیه ثابت ارائه میدهد، اما لحظاتی در هر سه عنوان بودند که فریم ریت افت کند. یک مورد ناامیدکننده دیگر هم این است که این سه عنوان روی پیسی امکانات زیادی برای شخصیسازی گرافیک در اختیارتان قرار نمیدهند.
خوشبختانه هم بازی تا حد زیادی خالی از باگ است. البته میگویم تا حد زیادی، چون سه-چهار مورد بودند که در نسخه اول برایم پیش آمدند. یک بار فریم ریت بازی کلا قاطی کرد و در گیم پلی روی ۳۰ و در منوها روی اعداد سه-چهار رقمی قفل میشد، که خوشبختانه با یک بار خروج و ورود دوباره به بازی درست شد. یک بار انیمیشن دویدن شپرد به هم ریخت و یک بار هم دری که برای یک مرحله باید باز میشد باز نشد، که هر دو با یک بار لود کردن سیو درست شدند.
یک مورد دیگر هم این بود که من علیرغم انجام دادن تقریبا هر کاری که در نسخه اول قابل انجام دادن بود همچنان نتوانستم به لول ۳۰ برسم. بعدا کاشف به عمل آمد که این یک باگ بوده و در آپدیتی که چند روز پیش منتشر شد برطرف شده است. به غیر از این موارد، تجربه من در Mass Effect: Legendary Edition یک تجربه روان و تقریبا بیدردسر بود.
در نهایت باید گفت که Mass Effect: Legendary Edition یکی از باارزشترین کلکسیونهای گیمی است که میتوانید برای خود تهیه کنید. این عنوان نه تنها چند صد ساعت گیمینگ درجه یک به شما ارائه میدهد، بلکه یک یادآوری از دوران اوج بایوور است - یک یادآوری که آدم را از وضعیت سالهای اخیر این استودیو ناراحت میکند. حالا فقط میتوانیم امیدوار باشیم که مس افکت بعدی بتواند بایوور را به اوجش برگرداند.
خلاصه بگم که...
Mass Effect: Legendary Edition یکی از باارزشترین کلکسیونهای گیمی است که میتوانید تهیه کنید. اولین نسخه سری آنقدر در گرافیک و گیم پلی بهبود دیده که حالا تجربهاش برای هر گیمری واجب باشد. آن را در کنار مس افکت 2 و 3 که قرار دهید، با چند صد ساعت سرگرمی درجه یک طرف هستید که بایوور در دوران اوجش ساخته بود.
میخرمش
چه یک طرفدار قدیمی باشید و چه یک بازیکن تازهوارد، لجندری ادیشن بهترین راه برای تجربه سهگانه مس افکت است. اگر اهل داستانهایی هستید که تحت تاثیر تصمیماتتان قرار میگیرند، کمتر چیزی بهتر از این سهگانه وجود دارد.
نمیخرمش
اگر انتظار دارید این سه بازی به مدرنی یک محصول سال ۲۰۲۱ باشند، قرار است ناامید شوید. در صورتی هم که نسخههای اصلی سهگانه را با تمام DLCهایشان در اختیار دارید، شاید بهتر باشد برای کمی تخفیف صبر کنید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اگر با داستانی محور بودن با چاشنی فضا و نقش افرینی حال میکنی باور کنید این ای پی خوده جنسه!!! به نظرم بهترین عنوان نقش افرینی که تا الان بازی کردم مس افکت بود بنده نسخه های اصلی رو تموم کردم وااااقعا لذت بخشه نمیدونم از حسی که داشتم موقع تموم کردن تمام نسخه ها براتون بگم هم ناراحت که تموم شد و هم عشق میکردم که چطور این بازی اونم با این گرافیک(قابل قبول ولی بدون مقایسه با بازیای امروزی) چطور تونسته اینقد بهم حال بدهووو فوق العاده باشه !! بنظرم جز 5 بازی برتریه تا حالا تجربش کردم بدون شک
سلام به همه ویجیاتو
من همان farergdgg هستم . از بن برگشته.
خیلی حرف ها دارم که بیان خواهم کرد .
متشکر از همه
الان منظورت چیه؟
این نظر شخصیه منه به شخصه زیاد حال نمیکنم با بازی های که میتونی دیالوگ هارو انتخاب کنی نه به خاطر زبانش نه زبانم خوبه فقط دوست ندارم این سبکو
خب پس تجربش واجب شد!
حتما این کار رو بکن از اوجب واجباته ...
یکی از بهترین ( شاید بهترین ) تجربه های گیمینگ من بوده به شخصه