ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد سریال زخم کاری (قسمت نهم، دهم و یازدهم) – طغیان لیدی مکبث

به ندرت پیش می‌آید که سریال‌های ایرانی پا از مرز خودشان فراتر بگذارند و داستانی متفاوت که پیش از آن ندیدیم را روایت کنند؛ اما سریال زخم کاری، با جرات اینکار را کرد و تا ...

ایمان اکرمی
نوشته شده توسط ایمان اکرمی | ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ | ۲۰:۲۹

به ندرت پیش می‌آید که سریال‌های ایرانی پا از مرز خودشان فراتر بگذارند و داستانی متفاوت که پیش از آن ندیدیم را روایت کنند؛ اما سریال زخم کاری، با جرات اینکار را کرد و تا کنون توانست بازخورد نسبتا مثبتی از سوی مخاطبان دریافت کند. با نقد سریال زخم کاری قسمت‌های نهم، دهم و یازدهم، همراه ویجیاتو بمانید.

بیشتر بخوانید:

نقد سریال زخم کاری

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های فیلم و سریال، مسلما طولانی بودن روایت سریال نسبت به فیلم است. تجربه نشان داده که روایت‌های طولانی و بلند همیشه خسته کننده بودند مگر اینکه با یکسری المان‌ها به قول معروف تماشاگر را شارژ کنند.

سریال زخم کاری که شروع بسیار خوب و قوی داشت، بعد از دوره‌ای از تنش بالا، وارد دوره‌ای ساکن و بدون تنش شد. تا جایی که قسمت هشتم عملا تبدیل به یک قسمت اضافه و حتی بدون زمینه چینی شده بود.

قسمت نهم اما با اینکه این یکنواختی را ادامه داد، توانست مخاطب را باری دیگر بر گرداند و او را منتظر رویداد‌های حساس آینده بگذارد.

ساختار روایت کاملا منظم پیش می‌رود و نمی‌توان به آن ایرادی گرفت، اما بحث اصلی، نگه داشتن مخاطب است و اینکه حتی اگر فعلا چیزی هم برای گفتن نیست، حداقل می‌شد با یکسری سکانس‌های سرگرم کننده که بیشتر سریال‌های موفق از آن استفاده می‌کنند، از خسته شدن مخاطب در پایان قسمت جلو گیری کند.

منظور از سکانس‌های سرگرم کننده، صرفا یک سکانس پر زرق و برق و شلوغ نیست، بلکه صحنه‌هایی که در قالب یکسری رویداد‌ها، شخصیت‌ها را تعریف می‌کند و بیشتر آن‌ها را برای مخاطب باز می‌کند.

قسمت نهم عملا رویه قسمت هشتم را ادامه می‌دهد، با این تفاوت که شروع به زمینه چینی برای رویداد‌های آینده می‌کند. زمینه چینی‌هایی خسته کننده اما امیدوارانه برای قسمت‌های بعدی.

هرچند در طول قسمت نهم، پیشرفت خاصی از روایت نمی‌بینیم، اما به نسبت قسمت هشتم، بیشتر به شخصیت‌ها می‌پردازد و آن‌ها را با گیر انداختن در تنگنا به ما معرفی کردند.

در واقع شخصیت آنجا روی اصلی‌اش را نشان می‌دهد که واقعا یک اتفاق سخت و نفس گیر برایش بی‌افتد. وقتی شخصیت در تنگنا قرار بگیرد تمام نقاب‌هایی که تا قبلش زده بود را بر می‌دارد و مجبور به تصمیم گیری می‌شود. همین تصمیم گیری در لحظات سخت است که شخصیت را می‌سازد و به مخاطب معرفی می‌کند.

شخصیت مالک در قسمت نهم بُعد‌های بیشتری به خود می‌گیرد و در غالب همین تنگنا‌ها خودش را بیشتر به ما معرفی می‌کند.

اما در نهایت، در پایان قسمت نهم، باری دیگر موتور روایت به حرکت در می‌آید و هم شخصیت و هم روایت در راستای یکدیگر قرار می‌گیرند و هر دو چندین قدم به جلو حرکت می‌کنند.

می‌توان گفت قسمت دهم تقریبا ادامه دهنده شخصیت پردازی قسمت نهم است با این تفاوت که شخصیت سمیرا نیز چندین قدم پیشرفت می‌کند و در درون روایت ریشه می‌کند. این شخصیت که تا قبل هم توانسته بود جای خودش را در روایت پیدا کند، در قسمت دهم این جایگاه عملا برای او تبدیل به یک تخت پادشاهی می‌شود و به یک عضو لاینفک روایت اصلی تبدیل می‌شود.

علاوه بر شخصیت‌ها، بالاخره آن چیزی که منتظرش بودیم اتفاق می‌افتد، آن هم پیچ‌های داستانی در بطن روایت است. اصلی‌ترین عنصر روایت که می‌توان با آن یک فیلم یا سریال را ارزیابی کرد، کشمکش است؛ نه هر کشمکشی، بلکه کشمکش مفید و به جا و صد البته متعادل.

در قسمت دهم، کشمکش داستان بعد از یک خواب طولانی دوباره اوج می‌گیرد و شخصیت‌ها باری دیگر باید برای بیرون آمدن از وضعیت بحرانی پیش اومده تلاش کنند.

حواستان به کلمه «بحران» باشد؛ بحران یعنی شخصیت. به عبارتی دیگر، وقتی در دل روایت، یک بحران ایجاد می‌شود، شخصیت‌های اصلی شروع به حرکت کردن می‌کنند؛ در واقع اگر آب دست‌شان باشد می‌ذارند زمین و سعی می‌کنند تا اول بحران را بشناسند و سپس از آن سالم خارج شوند.

چیزی که مخاطب به خاطر آن روایت‌های مختلف را به روش‌های مختلف یا می‌خواند یا می‌بیند، تماشا کردن واکنش شخصیت در مقابل یک بحران داستانی است. بحران‌های داستانی در واقع ویژگی‌های شخصیت را لو می‌دهند و روی اصلی آن‌ها را نشان می‌دهند.

به طور کلی دیدن دست و پا زدن شخصیت برای تغییر وضعیت کنونی به وضعیت مطلوب برای مخاطبان بسیار ارزشمند و هیجان انگیز است. زیرا الهام بخش است و هر چیز الهام بخشی نیز هیجان انگیز است.

شخصیت مالک در قسمت دهم، باری دیگر به خاطر نقطه ضعف‌هایش احساس شکست می‌کند. این قسمت به ما می‌گوید که حتی اگر قاتل سه نفر هم باشید، بازهم چیز‌هایی توی این دنیا دارید به خاطرش نگران باشید.

از طرفی دیگر شخصیت سمیرا در یک پارادوکس عجیب گیر می‌کند، آن هم احساس فداکاری برای خانواده و احساس قدرت برتر بودن. لحظه به لحظه به او بیشتر ثابت می‌شود که باید از یکی از آن‌ها گذشت. یا باید قدرت طلبی را کنار بگذارد و کنار خانواده‌اش یک زندگی آرام را سپری کند، یا باید به قدرت طلبی خود ادامه دهد و منتظر ذره ذره نابود شدن اعضای خانواده‌اش باشد.

قسمت یازدهم تمام عناصری را که در قسمت‌های قبل پایه گذاری کرده بود را رو می‌کند و لحظه به لحظه سرعت روایت و تنش درون آن بیشتر می‌شود و مخاطب را برای نقطه اوج داستان و یک کشمکش بزرگ آماده می‌کند.

شخصیت‌هایی که سه قسمت غیبت داشتند، در قسمت یازدهم خبر آمدنشان می‌آید و یک ضد حمله بزرگ علیه مالک راه می‌اندازند.

در واقع با یک استراتژی مناسب او را سرگرم مسائل فرعی می‌کنند تا خودشان یک راهی برای برگشت پیدا کنند و مالک را زمین بزنند.

شخصیت مالک که تا پیش از این هنوز طعم ضد حمله را نچشیده بود، اکنون در یک تنگنای بزرگ، احساس ضعف و سردرگمی می‌کند. ظاهرا آن ضد حمله کوچک حسابی ضعیفش کرده و به قولی یک زخم کاری به او وارد کرده است. تا جایی که نهایت ضعف و سردرگمی در شخصیت مالک را در ثانیه‌های پایانی قسمتی یازدهم می‌بینیم.

ریتم سریال در قسمت یازدهم مانند یک کوه با قله پر شیب، از کف یواش یواش اوج می‌گیرند و به قله می‌رسد و رسما می‌توان گفت که سریال به کارش ادامه می‌دهد و درحال تزریق کشمکش به روایت است.

عملکرد کلی قسمت نهم

  • شخصیت پردازی در قالب پیرنگ فرعی
  • ریتم نسبتا ضعیف روایت
  • رخ دادن رویداد‌های منظم اما خسته کننده
  • باز شدن دریچه‌های شخصیت پردازی در شخصیت‌های اصلی

عملکرد کلی قسمت دهم

  • آغاز شکل گیری بحران‌های سرنوشت ساز
  • تعریف شخصیت در قالب بحران
  • زمینه چینی‌های کوتاه اما هیجان انگیز
  • شخصیت پردزای بهتر سمیرا
  • توجه به درونمایه و قانون عمل و عکس العمل

عملکرد کلی قسمت یازدهم

  • اوج گرفتن کیفیت و سرعت روایت
  • اضافه شدن کشمکش به داستان
  • تعریف شخصیت در بطن بحران‌ها
  • رونمایی از دیگر بُعد‌های شخصیت هنگام رخ دادن بحران

سریال زخم کاری، یک سریال درام جنایی به کارگردانی محمد حسین مهدویان است؛ این سریال با بازی جواد عزتی و رعنا آزادی ور هر جمعه صبح از پلتفرم فیلیمو منتشر می‌شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (7 مورد)
  • AmirRu
    AmirRu | ۲۶ مرداد ۱۴۰۰

    این سریال خیلی خداستتتتتت ?

  • Dear-Johnny-depp
    Dear-Johnny-depp | ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

    من نمیدونم ک نظر بقیه چیه و تبحر خاصی توی سینما ندارم، ولی خیلی از سریال خوشم اومد اون ح ج ا ب شون هم خیلی خوب دور زدن.
    دوتا زن تو هواپیما شال سرشون نبود

  • iman-generous
    iman-generous | ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

    درود بر آقای ایمان اکرمی

  • mamomran
    mamomran | ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

    به نظر من جوجه رو اخر پاییز میشمارن.باید ببینیم پایان بندیش چه شکلیه!

    • Daeealireza
      Daeealireza | ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

      وقتی بیشتر سریال چرته دیگه بقیشو خوب بسازن هیچی درست نمیشه

      • asal
        asal | ۲۷ مرداد ۱۴۰۰

        میدونی وقتی نود و هشت درصد لایک کردن فیلمو کسی مثل شماها به اون دو درصد اهمیت نمیده

  • asal
    asal | ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

    خیلی دوس داشتم من متفاوت بود

مطالب پیشنهادی