سرمست و گیج شدهام از این همه اتفاقات! میخواهم به سویت حرکت کنم و به دستت بیاورم، اما راه زیادی در پیش دارم. راهی که سراسر شگفتی و زیبایی است، اما باید گفت که سختی و دشواری زیادی هم به همراه دارد. شنیدهام که دارای پیروان زیادی هستید و تعجب هم نمیکنم، چون نور هرچه باشد روشن است و زیبا. پس تنها خواستهای که از تو دارم این است: ای نور، همزمان که به سویت میآیم بسویم بیا تا هرچه زودتر داستان Omno به پایان رسد.
باید بگویم که بازی بیش از حد آرامش دهنده است و اگر دنبال بازی میگردید که اعصابتان را آرام کند، Omno میتواند خواسته شما را برآورده کند. جالب است بدانید که این اثر جذاب توسط یک نفر به نام Jonas Manke در عرض ۵ سال ساخته شده است. Omno یکی از عناوین مستقل صنعت بازی است که میتواند به بهترین نحو شما را درگیر خودش کند. از الان هم بگویم که بازی برای تمام پلتفرمهای حال حاضر عرضه شده است.
در ادامه بررسی، با ویجیاتو همراه باشید.
اوایل بازی کاراکتر اصلی را میبینیم که از خوابی عمیق در فضایی رویایی و پر از نور با یک چوب دستی کنارش بیدار میشود. در نگاه اول وقتی کاراکتر اصلی را میبینید، در مییابید که چقدر شبیه نخود است ولی محض مزاح بگویم که مال هر آش نیست و هدف خود را دارد. در ادامه آنطور که روند بازی نشان میدهد، هدف بازی شروع سفری طولانی برای رسیدن به نور و معبدی است که اهالی آن معبد احترام زیادی برای نور قائل هستند. علاوه بر اهالی معبد یاد شده، گروهی دیگر تحت نام Staffbearer وجود دارند که میتوانند از نور و روشنایی استفاده بیشتری کنند.
داستان بازی به گونهای طراحی شده که مخاطبان از طریق محیط بازی و بدون متن و دیالوگ میتوانند درک کنند. مانند بازیهای Sky و Journey و Abzu که بیشتر به محیط تکیه دارند و بهتر است بگوییم تجربه آنها بخاطرهمین ویژگی روایی داستان است. البته این را هم بگویم که داستان بازی بر اساس برداشت هر شخص میتواند متفاوت باشد. چون همانطور که قبلا اشاره کردم، این بازی ساخته و پرداخته ذهن یک نفر است. همانطور که ما در دنیای واقعی از حرف هر شخص برداشتهای مختلف میکنیم، این مسئله هم میتواند درمورد این بازی صادق باشد. در آخر در مورد داستان فقط میگویم که باید خودتان تجربه کنید تا بفهمید چه معجونی است.
در بحث گیمپلی بازی اصلا قصد ندارد شما را اذیت کند. در این بازی اصلا کشت و کشتار یا مبارزهای وجود ندارد و انتظار هم نداشته باشید وجود داشته باشد. البته نگران نباشید چون سازنده بازی قرار است با معماها و گشت و گذاری که داخل بازی وجود دارد، شما را هیجان زده کند. در هر مرحله این بازی به چند منطقه سفر میکنید که از لحاظ اقلیمی یا برفی هستند یا بیابانی و یا جنگلی که میتوانید آزادانه در آنها به گشت و گذار بپردازید. البته فقط کار شما آزادانه گردش کردن نیست بلکه شما باید در هر منطقه ۳ گوی سفید پیدا کنید.
بعد از پیدا کردن گویها، شما باید با حل کردن معماهایی راهتان را برای رفتن به منطقه بعدی باز کنید. نکته بعدی این است که شما با ورود به هر منطقه، قابلیتهایی مانند: تلهپورت کردن از بین دو مکان، استفاده از چوب دستی بعنوان اسکی و.... را به دست میآورید که کمک بزرگی به شما در پیشبرد مراحل میکند. معماهایی که در بازی وجود دارند، وابسته به هر شخص درجه سختی متغیر دارد. یعنی ممکن است که فردی بلافاصله منظور معماها را دریابد و آن را زود حل کند، اما در فرد دیگری این اتفاق نیافتد و در نتیجه چند ساعت درگیر معما شود.
طراحی محیط بازی و گرافیک را همانطور که قبلا اشاره کردم، نتیجه زحمت یک نفر است. اگر محیط فانتزی دوست دارید و میخواهید در دنیای فانتزی غرق شوید، از این حیث omno شما را ناامید نمیکند. طراحی محیط در تمام اقلیمها هوشمندانه و زیبا طراحی شده است. تنها عیبی که میتوان از آن گرفت نبود بارش برف و یا طوفان و... است که اگر بود، لذت تجربه بازی را چند برابر میکرد. در بحث گرافیک هم باید گفت که وقتی بازی را تجربه میکنید، بیشک به یاد عنوان Journey خواهید افتاد. سازنده در بخش گرافیک به گونهای عمل کرده که واقعا نتیجه کار آدم را سرکیف میکند.
رنگبندیها همه درست و به جا استفاده شدهاند، محیط در عین حال که فانتزی است اما استاندارد و شبیه به واقعیت است. لازم بذکر است که این بازی با موتور آنریل انجین ساخته شده است و این همه کیفیت اتفاقی نیست. شاید برای شما هم اتفاق افتاده که عنوانی را تجربه کنید و طراحی محیط آن دلتان را بزند و از ادامه دادن بازی منصرف شوید. باید در این باره هم بگویم که محیط بازی به قدری شاداب و زنده طراحی شده که اصلا اذیت نمیشوید. نکته آخر این که عنصر اصلی بازی Omno دقیقا همین بخش است، سازنده با همین بخش سعی دارد که زیبایی هارا به مخاطبین بشناساند. پس از بابت گرافیک نگران نباشید و مطمئن به سراغ این بازی بروید.
درست است که گرافیک بازی از هر حیث چشمگیر و زیبا است اما بدون موسیقی بی معنا میشود. موسیقی بازی به طور قاطع میگویم که بهترین است و به گونهای نواخته شده که انگار میخواهد چیزی به شما بگوید. سازنده رویایی موسیقی این بازی، آقای Benedict Nichols است که زیاد شناخته شده نیست اما کار فوقالعادهای از خود به جا گذاشته است. وقتی در منطقه بیابانی در جستجوی گوی سفید بودم، نور طلایی رنگ خورشید از طرفی بر شنها میتابید و از طرفی هم پخش شدن موسیقی هم باعث شده بود تا ساعتها در آن منطقه به گردش بپردازم. به عنوان نکته آخر در باب توصیف بخش موسیقی، میگویم که تبدیل احساسات مثبت به صوت، کاری است که سازنده موسیقی انجام داده که باید به ایشان تبریک گفت.
به عنوان کسی که طی چند مدت تحت فشار شدید بودم و حال روحی مناسبی نداشتم، به شما میگویم که این بازی معجزه کرد. در آخر باید بگویم که این بازی جزو عناوینی است که عناصر آن متحد و یک صدا شدهاند تا حال دلت را خوب کنند.
خلاصه بگم که:
بازی Omno سعی دارد تا با ظاهری ساده، شما را در عمق احساساتتان غرق کند و به حال روحیتان شادابی ببخشد.
میخرمش...
اگر از بازیهای خشن و هیجانی خسته شدید، نگران نباشید چون Omno تا حد زیادی میتواند شما را با زیبایی و موسیقی بینظیرش به خود جذب کند.
نمیخرمش...
اگر بازی خشن دوست دارید و احساسات و زیبایی را بچهگانه و در حد شوخی میدانید، بیتعارف بگویم که این بازی نظرتان را جلب نخواهد کرد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نمیدونم چرا نمیتونم هم رزمامو تنها بذارم??
آرامش?
بعد از بازی کردن Journey و Sky: children of the light فکر کنم این بتونه حس و حالی خوبی رو درست کنه
اینجور سبک از بازی بسیار بازی کردن باعث سرگیجه میشود(شاید فقط من اونجوریم،وقتی اینجور بازی هایی میکنم پس از مدتی تنگی نفس میگیرم و بزور نفس میکشم! شما هم مثل منید؟) ولی این بازی منو در خودم غرق کرد و این بازی ازون بازی های ز غوغای جهان فارغیه که خیلیا ازشون خوشش میاد و فقط برای انسان های سنگ دلی که هیچ احساسی ندارند این بازی جایی ندارد.
.
.
توصیه «با عشق موز بزن?»
my friend pedro
My Love Moz
I guess you'll just have to kill theme all now .