چرا انیمیشن Missing Link با شکست مواجه شد؟
استودیو لایکا که برای تولید انیمیشنهای استاپ موشن شناخته میشود، در چند سال اخیر شرایط خوبی نداشته و هر انیمیشن سینمایی جدیدی که میسازد، کمتر از اثر قبلی در باکس آفیس میفروشد. Coraline که موفق ...
استودیو لایکا که برای تولید انیمیشنهای استاپ موشن شناخته میشود، در چند سال اخیر شرایط خوبی نداشته و هر انیمیشن سینمایی جدیدی که میسازد، کمتر از اثر قبلی در باکس آفیس میفروشد. Coraline که موفق ترین اثر این استودیو آمریکایی محسوب میشود، در مدت زمان اکران خود در سال 2009 توانست به فروشی معادل 75.3 میلیون دلار دست یابد. دو عامل در موفقیت این انیمیشن سینمایی موثر بودند: اول اینکه برای ساخت این اثر از یک منبع بسیار قوی (رمانی به همین نام نوشته نِیل گِیمن) استفاده شد؛ دوم اینکه در سال 2009 جو بسیار مثبتی نسبت به آثار سه بعدی وجود داشت. در نتیجه Coraline به عنوان یک انیمیشن سینمایی که به صورت سه بعدی اکران میشد مورد توجه سینماروها قرار گرفت.
Coraline همچنین تنها محصول سینمایی استودیو لایکا بود که فروش داخلی (آمریکا و کانادا) آن فراتر از بودجه ساخت رفت. ParaNorman که در سال 2012 اکران شد، 56 میلیون دلار فروخت. سال 2014 انیمیشن The Boxtrolls روی پرده نقرهای سینما رفت که 6 میلیون دلار کمتر از اثر قبلی (50 میلیون دلار) فروش داشت. Kubo and the Two Strings هم علیرغم نقدهای مثبت در روتن تومیتوز و صدا پیشههای شناخته شده، نتوانست به فروشی بیشتر از 48 میلیون دلار دست یابد.
Missing Link روند نزولی انیمیشنهای قبلی را ادامه داد. در ابتدا پیش بینی شد که این اثر در هفته افتتاحیه خود بین 8 الی 12 میلیون دلار فروش داشته و در پایان مدت زمان اکران خود نیز به فروشی معادل 40 میلیون دلار دست یابد. اتفاقی که در واقعیت رخ داد حتی بدتر از پیش بینیها بود. جدیدترین ساخته لایکا در هفته افتتاحیه تنها 5.9 میلیون دلار فروخت تا بین فیلمهایی که در بیش از 3 هزار تئاتر و سینما اکران شدند، رتبه دوازدهم پایین ترین فروش افتتاحیه را از آن خود کند. پس از دو هفته اکران، میزان فروش انیمیشن به 13 میلیون دلار رسید تا دستیابی آن به فروشی بیش از 20 میلیون دلار یک اتفاق دور از ذهن و معجزه وار باشد.
درست است که سه انیمیشن سینمایی قبلی لایکا نتوانستند از لحاظ مالی عملکرد خوبی داشته باشند اما Missing Link اولین اثر این استودیو محسوب میشود که به یک شکست تمام عیار تبدیل شده است. با در نظر گرفتن نقدهای مثبت این انیمیشن به خصوص در وبسایت روتن تومیتوز (امتیاز 89)، این سوال مطرح میشود که دقیقاً چه اتفاقی رخ داد؟ چه عواملی باعث شدند تا Missing Link به چنین سرنوشتی دچار شده و دیگر فعالان حوزه سینما چه درسهایی میتوانند از آن بگیرند؟
مخاطبان هدف نامشخص
هر چند مخاطبان هدف چهار اثر قبلی لایکا با یکدیگر تفاوت داشتند اما کاملاً واضح بود که برای کدام دسته از سینماروها ساخته شده بودند. برای مثال، انیمیشن The Boxtrolls برای کودکان ساخته شده بود یا Kubo and the Two Strings کودکان و نوجوانان طرفدار انیمه را هدف گرفته بود. Missing Link اما شرایطش با همه آثار قبلی لایکا متفاوت بود و نمیتوان با قاطعیت درباره آن حرف زد.
به هیچ وجه از تبلیغهای انیمیشن Missing Link نمیتوانید بفهمید که برای چه کسی ساخته شده است. حتی پس از دیدن و لذت بردن از آن نیز احتمالاً در پیدا کردن بازار هدف سازندگان این اثر به مشکل بر میخورید. لحن سبک و موجودات بامزه در نگاه اول این دیدگاه را به وجود میآورد که اثر جدید لایکا مخاطبان کم سن و سالتر نسبت به آثار قبلی را هدف قرار گرفته اما وقتی بیشتر در انیمیشن دقت میکنید متوجه تناقضهای موجود در کاراکترهای بزرگسال و طنز به کار گرفته در آن میشوید. در نتیجه، خانوادههایی که قصد تماشا داشتند دچار سردرگمی شدند.
سبکی که دیگر جذابیت سابق را ندارد
بسیاری از افراد سبک استاپ موشن را یک نقطه ضعف برای آثار سینمایی میدانند، زیرا باعث میشود مخاطبان کمتری برای تماشای آن اثر ترغیب شوند. با نگاهی به آمار فروش انیمیشنهای سینمایی ساخته شده با استفاده از این تکنیک میتوان گفت این ادعا درست بوده است. تاکنون، تنها یک انیمیشن استاپ موشن توانسته بیشتر از 100 میلیون دلار در باکس آفیس داخلی فروش داشته باشد که آن هم Chicken Run (محصول مشترک دریم ورکز و آردمن انیمیشن) بوده است. با استناد به این آمارها، برخی استاپ موشن را عامل اصلی فروش پایین انیمیشن Missing Link میدانند.
مخاطبانی که با هدف سرگرمی به سینما میروند احتمالاً با دیدن تبلیغاتها متوجه نخواهد شد که با یک انیمیشن دست ساز طرف هستند، بلکه فکر میکنند با یک انیمیشن کامپیوتری طرف هستند؛ انیمیشنی که ظاهراً بودجه زیادی برای ساخت آن خرج نشده است. به طور کلی، انیمیشن به کار رفته Missing Link بسیار زیباست و اگرچه هنوز هم میتوان نشانههایی از استاپ موشن را در آن دید اما به قدری پولیش شده که حس و حال انیمیشنهای استاپ موشن کلاسیک را ندارد. البته هر چقدر هم از جدیدترین ساخته لایکا در بحث فنی تعریف کنیم، بدون شک به اندازه Isle of Dogs ساخته وس اندرسون خیره کننده نیست.
شخصیت اصلی ضعیف
بیشتر منتقدین نظر مثبتی نسبت به انیمشین Missing Link داشتند اما عاشقش نبودند. این اثر در وبسایت متاکریتیک نمره 68 را دریافت کرد که بیشتر از نمره The Boxtrolls و کمتر از نمرات ParaNorman ،Coraline و Kubo and the Two Strings بوده است. عدم وجود هیجان قابل لمس در روند داستان باعث شد تا ساخته جدید لایکا علیرغم نقدهای عمدتاً مثبت به اولویت اول والدین و به طور کلی مخاطب بزرگسال تبدیل نشود. دیگر ایرادی که نقش اساسی در تعیین سرنوشت این اثر نقش داشت، شخصیت اصلی ضعیف (با نقش آفرینی هیو جکمن) بوده که سِر لیونل فراست نام داشت.
Missing Link درباره رفاقت است. در یک سوی ماجرا، موجودی دوست داشتنی و با نمک به نام آقای لینک را داریم که به واسطه صداپیشگی زک گالیفیناکیس به خوبی میتواند مخاطب را تحت تاثیر قرار داده و احساسات او را برانگیزد. در آن سمت ماجرا، شخصیتی نه چندان دوست داشتنی و بسیار کسل کننده قرار دارد. البته که سِر فراست خلق شده تا ماجراجویی خودخواه، نه چندان دلسوز و مترقی خواه باشد که در نهایت دچار قوس شخصیتی شود اما نتیجه آن چیزی نشده که سازندگان در ذهنشان داشتند. طی داستان شخصیتی نچسب را داریم که به قهرمان تبدیل میشود اما روندی که طی میشود چندان سرگرم کننده نیست. در واقع، سر فراست بیش از این که یک اعصاب خُردکن باشد که مخاطب همراهش میشود، شخصیتی کسل کننده است.
ایده اصلی داستان
نمیتوان با قاطعیت درباره این موضوع حرف زد اما ظاهراً مخاطبان علاقه چندانی به تماشای انیمیشنهای با محوریت ساسکواچ (پاگنده) یا یتی (مرد برفی) ندارند. البته در گذشته هم شاهد اکران آثار مشابه پشت هم بودهایم. برای مثال، میتوان به Antz/A Bug's Life و Finding Nemo/Shark Tale اشاره کرد اما اکران سه فیلم با محوریت ساسکواچها یا یتیها طی یک سال بحث کاملاً متفاوتی است.
پاییز گذشته شاهد اکران Smallfoot توسط گروه انیمیشن وارنر بودیم که در باکس آفیس آمریکا و کانادا 83.2 میلیون دلار فروخت که بالاتر از میزان فروش جداگانه هر یک از انیمیشنهای لایکا بوده است. پاییز سال آینده هم باید منتظر Abominable از دریم ورکز باشیم که با توجه به تریلرها به نظر نمیرسد عملکرد بهتری نسبت به محصول وارنر داشته باشد.
آینده استودیو لایکا چه خواهد بود؟
اینکه یک استودیو انیمیشن سازی ریسک کرده و آثاری میسازد که بیشتر جنبه هنری دارند اتفاق بسیار مثبتی است اما بحث مالی را نمیتوان نادیده گرفت. ترویس نایت، موسس لایکا، به قدری ثروتمند است که بدون هیچ نگرانی میتواند به پشتیبانی از سیاستهای کنونی استودیو خود ادامه دهد. مگان الیسون، موسس شرکت آناپورنا پیکچرز (ناشر انیمیشن Missing Link) هم یک میلیاردر است و احتمالاً او هم نگرانی نسبت به فروش پایین فیلمهایش ندارد. البته عدم موفقیت فیلمهای اخیر این شرکت باعث تغییراتی در سیاستهای تجاری آن شد.
خوشبختانه چنین تغییر سیاستهایی هرگز در استودیو لایکا رخ نخواهد داد. نایت همزمان که بودجه مورد نیاز این استودیو را تامین میکند، به کارگردانی آثار بلاک باستر نیز میپردازد. او سال گذشته فیلم لایو اکشن Bumblebee را ساخت که فروش خوبی در سینماهای جهان داشته و به نوعی ضرر و زیان آثار لایکا را جبران کرده است. نایت اخیراً هم کارگردانی فیلم Six Billion Dollar Man را قبول کرده است.
در چنین شرایطی، ممکن است یک سوال مهم به وجود بیاید: ترویس نایت که استعدادش در زمینه کارگردانی آثار لایو اکشن ثابت شده، چرا همچنان روی استفاده از تکنیک استاپ موشن تاکید دارد؟ نمیتوان با اطمینان درباره این موضوع نظر داد اما احتمالاً نایت به جنبه هنری آثار لایکا بیشتر از جنبه تجاریشان اهمیت میدهد. بنابراین ترجیحش این است که استودیو برای ماندن در بازار رقابت از سبک خاصی پیروی کرده و مخاطبان مخصوص به خود را داشته باشد که همیشه برای اکران اثر جدید لحظه شماری میکنند. در پایان اگر بخواهیم خوشبینانه نگاه کنیم، احتمالاً لایکا از اشتباهات خود در گذشته درس عبرت گرفته و تمرکز بیشتری روی بازاریابی محصولاتش خواهد گذاشت.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.