ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

چیلدرن آو مورتا
اخبار و مقالات

نگاه نخست ویجیاتو به بازی ایرانی Children of Morta

چیلدرن آو مورتا دست به یک انتخاب زده. این انتخاب که کیفیت و تمایز از سایر بازی‌های مشابه بازار باید در اولویت باشد و گرچه بهای آن، چرخه توسعه‌ای بوده که به گفته امیرحسین فصیحی ...

شایان ضیایی
نوشته شده توسط شایان ضیایی | ۱ تیر ۱۳۹۸ | ۲۲:۰۰

چیلدرن آو مورتا دست به یک انتخاب زده. این انتخاب که کیفیت و تمایز از سایر بازی‌های مشابه بازار باید در اولویت باشد و گرچه بهای آن، چرخه توسعه‌ای بوده که به گفته امیرحسین فصیحی «۴ سال و ۱۰ ماه» به طول انجامیده، نتیجه هم داده. و نتیجه اینکه با سطحی دیده نشده از پولیش در میان عناوین ایرانی طرف هستیم که بدون اغراق، بدون ملاحظات خاصی که گاه به بازی‌های ایرانی می‌شود، یارای رقابت جهانی را دارد.

چیلدرن آو مورتا به نظرم آغازکننده مسیری تازه برای بازی‌های ایرانی است که سطحی بیگانه از تعهد به کیفیت، دانش و ریسک‌پذیری را می‌طلبد و نشان می‌دهد با این ترکیب، می‌توان اثری متمایز از انبوه عناوین مستقل استیم و سوییچ و هر پلتفرم دیگری ساخت؛ نه کاملاً متمایز، اما به اندازه کافی متمایز. طی سه روز اخیر، فرصتی پیش آمد تا نسخه آزمایشی چیلدرن آو مورتا را در پلتفرم استیم تجربه کنیم و نتیجه تلاش‌های استودیوی Dead Mage را که قبلاً شمشیر تاریکی و گرشاسپ را در کارنامه داشته ببینیم.

داستان درباره خانواده برگسن‌هاست. خانواده‌ای کمابیش شلوغ که وظیفه محافظت از سرزمین «رئا» را در برابر نیرویی اهریمنی و فاسد برعهده دارد و این وظیفه مستقیماً توسط ایزدبانوی «رئا» به آن‌ها محول شده است. سبک بازی روگ‌لایک (یا به صورت خاص روگ‌لایت که زیرشاخه‌ای از روگ‌لایک به حساب می‌آید) است و با توجه به نیازی که به متفاوت بودن وجود داشته، تیم Dead Mage به زیرکی، ماجرایی بودن بازی را انتخاب کرده. اکثر بازی‌های روگ‌لایک موفق چنین رویکردی دارند؛ The Binding of Isaac با اتمسفر مریضش معروف شد، Enter the Gungeon با کمدی گیرایش. و حالا چیلدرن آو مورتا را داریم که المان‌های داستانی مهمی به ژانر اضافه کرده و اگر همه‌چیز برای سازندگان به خوبی پیش برود، می‌تواند به یکی از عناوین شاخص‌ ژانر خود تبدیل شود.

خانواده برگسن‌ از اعضای گوناگونی تشکیل شده. مادربزرگ مارگارت را داریم که بزرگ خانواده است و پیشگو، دو پسرش، بن آهنگر و جان جنگجو، همسر جان و فرزندانش مارک، لیندا، کوین، مارک و لوسی. تمام اعضای خانواده داستان و اهداف خاص خود را دارند که روایت آن‌ها برعهده راوی بازیست و زیبایی داستان‌سرایی، در پیوستگی آن با گیم‌پلی و گرافیک آشکار می‌شود.

اعضای خانواده برگسن دیالوگی ندارند و اساساً فرصت زیادی برای بروز خود پیدا نمی‌کنند و در واقع این راوی داستان است که تمام روایت را برعهده دارد. اما توجهی که در ابتدای بازی به مقدمه‌چینی داستان نشان داده می‌شود و همینطور طراحی کاراکترها که علی‌رغم پیکسل آرت بودن‌شان، ده‌ها فریم انیمیشن برای نمایش حالات گوناگون دارند باعث می‌شود خیلی زود با این خانواده ارتباط برقرار کرده و به فانتزی‌شان علاقه‌مند شوید.

مقدمه چند ده دقیقه‌ای بازی، کاملاً به فضاسازی اختصاص یافته و خبر زیادی از المان‌های روگ‌لایک نیست. طی نیم ساعت نخست، بازی بیشتر به یک اکشن-نقش‌آفرینی شباهت دارد و اگر پیش‌زمینه‌ای از چیلدرن آو مورتا نداشته باشید، در تشخیص ژانر به مشکل می‌خورید. البته که این موضوع عمدی بوده و در همین دقایق ابتدایی، قرار بوده متوجه شوید با یک بازی چندژانره روبرو هستید که خود را ملزم به پایبندی صد در صدی به قواعد یک ژانر واحد نمی‌بیند.

به عنوان مثال، فرمول همیشگی بازی‌های روگ‌لایک که متشکل است از ورود به سیاهچاله‌هایی که به صورت اتفاقی تولید می‌شوند، جمع‌آوری آیتم، کشتن دشمنان تا پایان سیاه‌چاله یا شکست خوردن و شروع همین روند از نو، این بار با المان‌های داستانی درهم‌آمیخته شده و در فاصله بین هر سیاهچاله‌ که در عمارت برگسن‌ها سپری می‌شود یا حتی در میانه آن، روایت داستان کوچکی دارید که شما را در اتمسفر نگه می‌دارد. مثلا در سیاهچاله نخست توله سگی زخمی را می‌یابید که در ادامه به دلیلی برای ورود به مراحل جانبی تبدیل می‌شود، یا با شکست جان در سیاهچاله، پسرش بهانه‌ای برای کمک به اعضای خانواده می‌یابد. این‌ لحظات جرقه‌های کوچکی از نبوغ هستند که نشان می‌دهد Dead Mage تا چه حد با ظرفیت‌های ژانر (های) مد نظر خود آشنا بوده.

بازی در نقش جان آغاز می‌شود و بعد از پشت سر گذاشتن مقدمه، می‌توانید با اعضای دیگر خانواده برگسن‌ها هم سیاه‌چاله‌های چیلدرن آو مورتا را تجربه کنید. البته که در نسخه دموی بازی، تنها کاراکترهای جان و لیندا حضور داشتند. جان جنجگویی شمشیر و سپر به دست است که چند قابلیت اکتیو هم دارد. در سوی دیگر، لیندا، دختر او یک کمان‌دار ماهر است. جان به خاطر مهارت‌ها و توانایی‌هایی که دارد، مرکز توجه سازندگان بوده و اصلی‌ترین ویژگی‌های گیم‌پلی هم با جان به نمایش درمی‌آیند؛ به عبارت واضح‌تر، جان با شمشیر بی‌نیامش، سپر قدرتمندش و قابلیت فراخوانی شمشیرهایی از بهشت به روی سر دشمنان یا گویی الکتریکی که به دشمنان در فاصله‌ای معین آسیب می‌زند، یک نمایش مختصر و مفید از تنوع آیتم‌ها و مهارت‌ها، و همینطور کلیات گیم‌پلی است.

از دو ساعت یا دو ساعت نیمی که صرف دموی بازی کردم، بخش اعظم کار با جان دنبال شد و قلع و قمع کردن اسکلت‌ها و عنکبوت‌های داخل سیاه‌چاله نخست بازی حقیقتاً جذاب بود. نوعی حس رضایت خاص در قتل عام گروهی دشمنان وجود دارد و گیم‌پلی در عین پیچیدگی نسبی، آنقدر دسترسی‌پذیر و خوش‌دست است که انگار لازم نیست تلاش زیادی کنید. البته که حساب چالش‌برانگیزی از دسترسی‌پذیری جداست و اتفاقاً چیلدرن آو مورتا واهمه‌ای از دشوار بودن نداشته. اما در این دشواری، چند مورد مهم به چشم می‌خورد که اساساً بالانس بازی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و نیاز است تا پیش از عرضه نسخه نهایی برطرف شوند.

اول از همه لیندا را داریم که گفتیم کمان‌دار است. لیندا برخلاف پدرش از همان ابتدا سپر ندارد و گرچه با سرعت بیشتری حرکت می‌کند، اما از بسیاری از توانایی‌های او بی‌بهره است. فاصله زیاد میان هر شلیک، نبود سپر و اجبار به حفظ فاصله با دشمنانی که به صورت گروهی هجوم می‌آورند، لیندا را به هیرویی نه‌چندان ایده‌آل تبدیل کرده که به شکل واضحی از کاراکتر دیگر ضعیف‌تر است و اگر هدف، افزایش چالش بازی بوده این کمبود باید با حداقل یک آیتم اکتیو یا پسیو قدرتمند جبران شود. و بازی هم به شکل سولز-واری سخت است؛ اینقدر سخت که در واقع آزمون و خطا و گرایند (یعنی کشتن دشمنان با هدف کسب منابع و ارتقا مهارت‌ها) به عنصری مهم تبدیل شده و احتمالاً گاهی هدف شما از ورود به یک سیاهچاله، صرفاً جمع‌آوری سکه برای ارتقای تجهیزات باشد.

این یعنی حتی با جان که کاراکتری همه‌فن حریف است هم به چالش برخواهید خورد، چه برسد به لیندا که صرفاً کمانی کم‌سرعت به دست دارد. و مشکل تعادل دیگر اینکه به نظر می‌رسد بازی اساساً برای تجربه کوآپ ساخته شده. البته ما حالت کوآپ بازی را تجربه نکرده‌ایم و مشخص نیست میزان دشواری بازی تا چه حد افزایش می‌یابد، اما اگر تفاوتی میان این حدو حالت وجود نداشته باشد، بازی در حالت تک‌نفره قطعاً لازم دارد در ارائه آیتم به گیمر دست و دل‌بازتر عمل کند؛ چه هنگام ورود به سیاهچاله و چه هنگام گشت و گذار در سیاهچاله که شدیداً خالی از آیتم بود و آنچه عمدتاً به گیمر ارائه می‌شد، سکه و اکسیر سلامتی بود.

یکی از راه‌هایی که به نظرم می‌تواند به مشکل بالانس کمک کند، تعمیم قابلیت دَش کردن (Dash) جان به تمام کاراکترهای حاضر در بازی است. ترکیب مبارزه و دش کردن با جان برخی از بهترین لحظات بازی را برای من رقم زد؛ زمانی که با دو جهش زمان‌بندی شده می‌توانستید از گله دشمنان فاصله بگیرید و سپس مجدداً به میدان برگشته و با یک گردش شمشیر، ۵ اسکلت را به صورت همزمان بکشید. دش کردن یکی از المان‌های مهم در فرمول‌های اثبات‌شده‌ای مانند بازی‌های سولز-بلاد و Enter The Gungeon است که در چیلدرن آو مورتا هم کاملاً روی گیم‌پلی می‎نشیند و در واقع تماشای محدود شدن آن به جان، اندکی حیف به نظر می‌رسید؛ البته که هنوز باید دید سایر کاراکترها چه توانایی‌های منحصر به فردی به روی میز می‌آورند.

گذشته از این‌ها چیلدرن آو مورتا آنطور که از دموی بازی برمی‌آید، ایرادی ندارد که بنیان گیم‌پلی را مغشوش کند و دموی رایگان بازی هم نشان داد که سازندگان چیلدرن آو مورتا چقدر از ساخته خود مطمئن هستند. شاید تنها مشکل اساسی، بهینه‌سازی ضعیف بازی باشد که حتی روی یک پی سی قدرتمند، با لودینگ‌هایی به غایت طولانی به استقبال‌مان آمد و قطعاً باید یکی از نقاط تمرکز سازندگان در ماه‌های باقی‌مانده تا عرضه نهایی باشد.

غیر از این، باگ‌های کوچک در اینجا و آن‌جا، پلیس‌هولدرهای تصاویر مربوط به برخی آیتم‌ها که به صورت سفیدرنگ نمایش داده می‌شود و عدم تطابق جملات راوی با زیرنویس، تمام مشکلات فنی‌ای بود که در دموی چیلدرن آو مورتا به چشمم خورد و همگی تا زمان عرضه نسخه نهایی قابل برطرف‌سازی هستند. دموی چیلدرن آو مورتا باعث شد مطمئن شویم با یک اثر ارزشمند و کلاس جهانی طرف هستیم که با ویژگی‌هایی مانند گرافیک پیسکل آرتی که از فرط جزییات نمی‌توان پیکسل آرت نامیدش، موسیقی اتمسفریک که رگه‌هایی از ایرانیزه‌سازی هم در آن به گوش می‌رسد، یک گیم‌پلی شدیداً تکرارپذیر و داستانی که واقعاً برایتان اهمیت خواهد یافت، می‌تواند جزو بهترین‌های امسال باشد.

چیلدرن آو مورتا قرار است در ماه سپتامبر سال جاری میلادی (شهریور یا مهرماه) روی پلتفرم‌های پی سی، پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان و نینتندو سوییچ عرضه شود.

آپدیت [دوم تیرماه ۰۰:۵۴]: در بخشی از مطلب برداشتی اشتباه از یکی از مکانیک‌های بازی شده بود که حذف شد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی