ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

بررسی فیلم Booksmart – یک کمدی بی‌کشش و کم رمق

لقمه‌ی راحتی نیست؛ ساخت فیلمی در ژانر کمدی آن هم با مضمون نوجوانان که فیلم‌نامه‌اش معیوب است و ازمشکلاتی رنج می‌برد، رنج‌هایی ابتدایی حتی. اولین گام اولیویا وایلد در مسند کارگردانی، هر چند با کارگردانی ...

داود حسینی
نوشته شده توسط داود حسینی | ۴ تیر ۱۳۹۸ | ۲۰:۳۰

لقمه‌ی راحتی نیست؛ ساخت فیلمی در ژانر کمدی آن هم با مضمون نوجوانان که فیلم‌نامه‌اش معیوب است و ازمشکلاتی رنج می‌برد، رنج‌هایی ابتدایی حتی. اولین گام اولیویا وایلد در مسند کارگردانی، هر چند با کارگردانی خوب و تدوین خوب‌تر، نتوانسته که مانع ضربه‌ی فیلم‌نامه به کلیت اثر بشود و در نهایت اثری جمع و جور را به مخاطب عرضه ‌کند. با این اوصاف، این اثر ارزش تجربه را دارد؟ برای فهمیدن آن با بررسی فیلم Booksmart در ویجیاتو همراه باشید.

بررسی فیلم Booksmart

وقتی شخصیت اول را دیر انتخاب می‌کنی؛ نکات منفی

ساب‌ژانری در کمدی‌های نوجوانانه وجود دارد که به آن Coming of Age یا به سن بلوغ رسیدن می گویند و خب، تمرکز اصلی این ساب‌ژانر بر مشکلات اصلی نوجوانان در راه رسیدن به بزرگ‌سالی‌ست؛ واضح‌تر بگویم، درسی که آن‌ها را از دوره‌ی نوجوانی به سمت بزرگ‌سالی پرتاب می‌کند. بوک‌اسمارت هم با همین زمینه‌چینی، با سکانسی که آغاز می‌شود که شخصیت اولش را به ما نوجوانی (مالی با بازی بینی فِلدشتاین) خودشیفته معرفی می‌کند که در توهمی به سر می‌برد؛ این توهم که از تمامی هم‌سالی‌های خود در سال منتهی به دانشگاه، جلو می‌زند و دانشگاه برتری نصیبش می‌شود. اولین گره‌افکنی اصلی فیلم این است که خیر، این‌چنین نیست. دانش‌آموزهای دیگر هم قرار است به دانشگاه‌ها برتری بروند و تمام باورها مالی خط خطی می‌شود. مالی تصمیم می‌گیرد که با دوست صمیمی خود (ایمی با بازی کتلین دیور) به مهمانی آخر سال که یکی از دانش‌آموزان با نام نیک آن را ترتیب داده، بروند و در این بین، مالی حداقل از سال‌های تحصیلی‌اش لذتی برده باشد و ایمی هم به رایان، کسی که دوستش دارد، نزدیک شود.

با این فرض که قرار است سیر تحول کاراکتری را از نوجوانی به جوانی در این ساب‌ژانر دنبال کنیم، معقول است که نویسندگان فیلم‌نامه از ساختار رایج هالیوودی، یعنی سه پرده‌ای استفاده کنند. ساختار سه‌پرده‌ای هم نیازمند فاعلی خوب است و هم گره‌افکنی قدرتمندی که کنش‌های فاعل، باعث پیش‌برندگی فیلم شود. اشتباهی که از نظرم در ایجاد جاذبه‌ی من مخاطب با بوک‌اسمارت، خدشه‌ وارد کرد، عدم وجود فاعلی مشخص بود که دغدغه‌هایش ایجاد کشش کند. تقریبا پنجاه دقیقه از وقت یک ساعت و چهل دقیقه‌ای فیلم به این می‌گذرد که مالی و ایمی می‌خواهند به مهمانی نیک بروند اما به یک دلیل نمی‌شود؛ آدرس خانه‌ی نیک را نمی‌دانند. با استفاده از همین ضعف، نویسندگان وضعیت‌های نمایشی و کمیکی خلق کردند که تا پنجاه دقیقه مخاطب را سرگرم کند و از مسائل اصلی که به کاراکترها مربوط می‌شود، چشم‌پوشی کنند. چه مسائلی؟ اینکه اصرار و پای‌ورزی مالی برای رفتن به نه هر مهمانی دیگری، فقط مهمانی نیک چیست؟ همین که فقط خوش بگذرانند؟ بعضی اوقات با شناختی که از شخصیت‌ها داریم، به آیرونی داخل صحنه‌ی نمایشی واقف می‌شویم؛ بدین معنا که بو می‌بریم انگیزه‌ی دیگری پشت رفتارهای فاعل نهفته است و فقط خودش می‌داند که این انگیزه چیست و افشاگری این انگیزه می‌تواند دلیلی باشد برای دنبال کردن جدی فیلم اما شناخت خاصی از کاراکتر مالی در ابتدا وجود ندارد؛ جز اینکه فردی خرخوان و تا حدودی خودشیفته‌ست.

بررسی فیلم Booksmart

قبل از اینکه انگیزه‌ی اصلی مالی روی شود، چند کلامی را به کاراکتر ایمی اختصاص می‌دهم. ایمی انگیزه‌ای ملموس دارد که از همان ابتدا وجه‌ای ملموس‌تر به ساحت‌های مختلف کاراکترش می‌دهد؛ اللخصوص اجتماعی و روانی. او هم‌جنس‌گراست و گرایشات جنسی رایان را هم نمی‌داند. هم باید محتاط باشد در این زمینه و هم حسرت بخورد که چرا شجاعتی برای بیان علاقه‌اش ندارد. این می‌تواند گره‌ای شخصی برای ایمی باشد که نویسنده در طی این ماجراجویی آن را باز کند ولی نویسندگان فاعل را از قبل انتخاب کرده‌اند؛ مالی. آن‌چه که باید به عنوان کم‌رویی و خجالت در کاراکتر ایمی زنده شود، تبدیل می‌شود به بی‌خیالی و حاضر نیست که دنبال گره‌گشایی شخصی باشد. مالی و پافشاری‌هایش است که ایمی را تهییج می‌کند و بالأخره، انگیزه‌ی اصلی خود مالی هم لو می‌رود.

جالب است بدانید وقتی افشای انگیزه‌ی اصلی کاراکتر جذابیت دارد که مخاطب قبل از آن به وجود انگیزه و نه چیستی آن، آگاهی نسبی داشته باشد. با چیزهای کمی که از مالی می‌دانیم و وقتی که فقط صرف وضعیت‌های نمایشی گوناگون شد، حدس وجود انگیزه‌ی کاراکتر دشوار است، چه برسد به چیستی آن. وقتی که از عالم غیب، این انگیزه‌ بر من تماشاگر آشکار شد، با خود حدس زدم که فیلم‌نامه‌نویسان بوک‌اسمارت می‌دانستند که کاراکتر چه چیزی می‌خواهد ولی در قدم نخست نمی‌دانستند آن را چه طوری نشان بدهند و بعد، چگونه آشکارش کنند؛ مالی خاطرخواه نیک است و حتما می‌خواهد به آن مهمانی برسد تا به فاصله‌ی یک روز مانده تا پایان سال تحصیلی، تمام تلاش خود را برای به دست آوردن او به کار بگیرد.

مالی خودشیفته است و بحثی نیست اما نویسندگان با حذف نشانه‌های انگیزه‌ی درونی‌اش، او را بسیار بی‌جاذبه از آب درآورده‌اند و با این کار، کل کشش این مدت را به دوش وضعیت‌های نمایشی و کارگردانی خوب محول کرده‌اند، فارغ از اینکه مخاطب امروزی حتماً از خودش می‌پرسد که:« ما داریم کجا می‌رویم؟ یک مهمانی؟ برای چه خب؟» البته از نقش کارگردان نسبت به خوانش ناقص این شخصیت نباید غافل شد، اوست که می‌توانست با پلان‌هایی مجزا و بی‌دیالوگ حتی، این کنجکاوی را در ذهن مخاطب بیدار کند.

بررسی فیلم Booksmart

نکته‌ی جالب‌تر اما، وقتی که به مهمانی می‌رسیم، فاعل داستان، کسی که تا الان داستان را پیش می‌برده، جای خود را به ایمی می‌دهد. این چرخش اصلاً و ابدا به داستان آسیب نزده ولی کل این فعل و انفعالات، پنجاه دقیقه‌ی ابتدایی را برای تماشاگری که در وهله‌ی اول «درام» می‌خواهد، کمی خسته‌کننده می‌کند. چه بسا نوجوان هم نباشد و شاید آن موقعیت‌های نمایشی، به خود رنگ جذابیت نگیرند. بله، بوک‌اسمارت نام ژانر درام را یدک می‌کشد اما خیلی طول می‌کشد تا درامی تحویل مخاطب بدهد.
از دیگر ایرادات بوک‌اسمارت می‌شود به طرح‌های فرعی کم عمق اشاره کرد مثل داستان رقابت مالی و تریپل اِی و همچنین خانم فاین. به‌وضوح کم پرداختی به این طرح‌ها نشان می‌دهد که در نهایت، نویسندگان برای خالی نبودن عریضه و گنجایش داستان، به پتانسیل‌های دست‌نخورده‌، کمی ناخنک زدند.

کارگردانی خوب، تدوین خوب‌تر؛ نکات مثبت

آن‌چه که درام می‌نامیم، واقعاً بعد از وقفه‌ای طولانی، چرخ‌هایش به حرکت می‌افتد. انگیزه‌های کاراکترها را می‌فهمیم و موانع پیش روی را بهتر می‌شناسیم. برای مالی، دست یافتن به نیک و برای ایمی، دست یافتن به رایان. مالی باید از روی غرورش بگذرد و نیک را تأیید کند و ایمی هم با خجالت و شرمی که دارد، راه بیاید. این کار را فیلم‌نامه‌نویس باید بعد از به پایان رسیدن پرده‌ی اول انجام بدهد، که خب با مکثی طولانی انجام می‌شود اما در پس آن درامی می‌آید که هم پر کشش است و هم با بازی خوب بازیگران همراه است و بالأخره فیلم‌نامه‌نویسان کارشان را جدی انجام می‌دهند.

چیزی که بوک‌اسمارت را ولی از همان اول تا آخر، خوب سر پا نگه می‌دارد، کارگردانی خوب الیویا وایلد است و حتی بهتر از آن، تدوینی که واقعا در دل سکانس‌ها ریتم ایجاد می‌کند. ابداً فیلم زیبایی‌شناسی منحصری ندارد اگر با ارفاق نگوییم که زیبایی‌شناسی ندارد اما در مجموع، زیبانگر است. کادرها و قاب‌ها «درست» بسته شده‌اند و رنگ‌ها، مقیاس‌ها و جای‌گیری‌ها حسی خوب را در سکانس‌هایی ایجاد می‌کند که تمام هدفش، بریدن لحظه‌ای از دنیای پیرامون است. در تدوین، ایجاد ریتم بین موسیقی متن و این لحظات جذاب، بوک‌اسمارت را فیلمی می‌کند که چند مدت بعد، اگر یاد آن بیفتید، ابتدا این سکانس‌ها را به یاد آورید.

سوای همه‌ی این نکات، چرخش نهایی و پایان بندی بوک‌اسمارت، درامی که شکل گرفته بود را به خوبی به نتیجه می‌رساند تا حداقل بگوییم که نویسندگان داستان را دیر گفتند ولی حداقل خوب گفتند. وقتی که درامی در کار باشد، شخصیت‌ها مثل تیک‌تاک ساعت کار کنند، صد البته که کمدی به دل می‌نشیند و این چیزی‌ست که بوک‌اسمارت به آن می‌رسد؛ اما خیلی دیر.

بررسی فیلم Booksmart

جمع‌بندی؛ بوک‌اسمارت را ببینیم یا نه؟

اگر نگوییم بی‌درام، درام کم‌جان بوک‌اسمارت تا پنجاه دقیقه‌ی ابتدایی، حائز هیچ نکته‌ای نیست و سعی می‌کند با موقعیت‌هایی نمایشی و کمیک، تماشاگر را سرگرم کند که ممکن است برای تماشاگری که نوجوان نیست یا حداقل چندجور از این موقعیت‌ها را در جاهای دیگر دیده، حوصله‌ سر بر باشد که اصلاً و ابداً زمان کوتاهی از فیلم را نمی‌گیرد. بعد از آن درام جذابی را شروع به روایت می‌کند که با کارگردانی و تدوینی زیبانگر همراه است که در پس آن، پایان‌بندی خوبی، پرونده‌ بوک‌اسمارت را می‌بندد. بوک‌اسمارت فیلم ماندگاری نیست، دغدغه‌ی خاصی را دنبال نمی‌کند و ممکن است برای هر شخصی سرگرم‌کننده نباشد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی