کالاف دیوتی (Call of Duty) از آن دسته فرانچایزهای به شدت محبوبی است که تقریبا هر ساله انتظار یک نسخهی جدید از آن را میکشیم. این بار اکتیویژن (Activision) با همکاری استودیوی سازندهی اسلجهمر گیمز (Sledgehammer Games) اقدام به ساخت جدیدترین نسخه از این فرنچایز، یعنی Call of Duty: Vanguard نموده است. عنوانی در سبک شوتر که این بار در حال و هوای جنگ جهانی دوم و با روایتی متفاوت عرضه شده است. بازی همانند سار نسخههای این فرنچایز به همراه بخش آنلاین چند نفره و بخش زامبی در دسترس است.
بازی در سالهای آخر جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. آرتور کینگزلی (Arthur Kingsley) به همراه باقی اعضای تیم شش نفره خود قصد دارد تا با نفوذ به یک پایگاه زیردریایی نازیها اطلاعاتی دربارهی پروژه سری فونیکس (Phoenix) کسب کنند. تیم چند ملیتی آرتور که به فرماندهی نیروهای ویژه انگلستان را اندازی شده است، شامل تک تیرانداز روس پولینا پتروا (Polina Petrova)، متخصص بمب گذاری استرالیایی لوکاس ریگز (Lucas Riggs)، خلبان آمریکایی وید جکسون (Wade Jackson) و البته نواک (Novak) و ریچارد وب (Richard Webb) هستند. پنج نفر از اعضای این تیم شش نفره خیلی زود اسیر شده و به کمپ اطلاعاتی برلین برده میشوند؛ جایی که با هرمان فرایزینگر (Hermann Freisinger)، یکی از فرماندهان بالا ردهی نازی آشنا میشویم.
هرمان فرایزینگر که ظاهرا از گرداننگان پروژهی فونیکس است، در تلاش است تا پروژهی مخفی خود را در پس مرگ هیتلر و بحبوحه سقوط برلین به دست متفقین به پیش راند. پروژهای که بازی هیچ اطلاعاتی خاصی از آن در اختیار ما قرار نمیدهد. هرمان، افسر زیر دست خود یعنی جنیک ریکتر (Jannick Richter) را مسئول بازجویی از تیم قرار میدهد و از این جای داستان، هر یک از این شخصیتها در پس داستان اصلی، روایتی از خود و نقششان در جنگ را بازگو میکنند. این در حالی است که ریکتر در تلاش است تا در وضعیت پیش آمده از اقدامات هرمان و اتفاقات در حال رخ دادن به نتیجه گیری برسد.
به نظر میرسد بازی در تلاش است تا با پرداخت هر یک از این شخصیتها، در حین حفظ روایت اصلی، داستان گویی را در سبکی متفاوت به نمایش گذاشته و شخصیتهایی به یاد ماندنی و محبوب را برای فرنچایز خلق کند؛ اما در این امر کاملا ناموفق عمل کرده است و بازی از مسیری اصلی داستان کاملا خارج شده است و ما را با اندک اطلاعات پراکنده تنها میگذارد. از طرفی شخصیت پردازی کاراکترها با وجود تلاش نویسندگان، چندان موفق نبوده است و هرگز نمیتواند در ردهی کاراکترهای محبوب پیشین این فرنچایز نظیر کاپیتان پرایس یا سوپ قرار گیرد.
نکته دیگر کشته شدن خیلی سریع دو تن از اعضای گروه آرتور است که تلاش بازی برای پرداخت شخصیتها رو بیهوده میانگارد. در مجموع بخش داستانی بازی را میتوان بیهدف و مبهم دانست و تنها میتوان آن را تلاشی برای ساخت یک مقدمه برای داستانی دانست که اکتیویژن قصد دارد در سریهای پیش رو روایت کند. شخصیت پردازی با وجود تلاشهای سازندگان نتوانسته آن طور که انتظار میرود موفق عمل کرده و موجب خلق ارتباط قدرتمند پلیر با کاراکترها شود. این در صورت استی که با بازنگری به تریلرهای ابتدای بازی به نظر میرسد عمده تلاش سازندگان برروی تمرکز برای خلق کاراکترهایی پرداخت شده با تواناییهای منحصر به فرد بوده است.
با وجود اینکه بازی چندان در بخش روایت کمپین موفق نیست، اما گان پلی، طراحی مراحل و تجربه بازی وضعیت به مراتب بهتری دارند. بازی در هر بخش ما را با یکی از شخصیتهای اصلی همراه میکند. هر شخصیت توانایی مختص به خود را دارد که تجربه بازی را تنوع میبخشد. برای مثال با تجربهی مبارزه هوایی با وید و یا قدرتهای منحصر به فرد پولینا در تیراندازی به وسیله اسنایپر از جمله بخشهای تاثیر گذار بازی هستند که بخش کمپین را به شدن بهبود میبخشد.
همان طور که پیشتر هم گفتیم، تنوع توانایی کاراکترها موجب تجربهی سرگرم کنندهی گیم پلی شده است. هر یک از کاراکترها به واسطهی تواناییهای خود، تجربهی جدیدی را در اختیار بازیکن میگذارند.
بازی مثل همیشه با دو بخش زامبی و چند نفره عرضه شده است. بخش چند نفرهی بازی کمابیش همان فرمول موفق و همیشگی کالاف دیوتی است؛ با این تفاوت که این نسخهی اقتباسی در حال و هوای جنگ جهانی به سر میبرد و خبری از تفنگ و اسلحههای جدید و متنوع سری بلک آپس و کلد وار نیست. با این حال شما قادرید تا با کسب امتیاز و پیشبرد بازی، اسلحههای خود را آپگرید کنید. بازی مثل همیشه در گان پلی توانسته است تجربهای نزدیک به کمال را برای مخاطب خلق کند. گان پلی بازی روان، هیجان انگیز و به شدت سرگرم کننده میباشد که در کنار موسیقی مهیج و انیمیشنهای رئال بازی جذابیتی دو چندان یافته است.
در بخش چند نفره شاهد ارائهی برخی مودهای جدید نیز بودهایم. در کنار تمامی مودهای کلاسیک بازی در این بازی شاهد مودهای تازهی Patrol یا Champion Hill نیز هستیم. مود Patrol شامل رسیدن به یک نقطه مشخص در نقشه و تصرف آن برای کسب امتیاز است. مود جدید Champion Hill نیز ترکیبی از مود Gun Game و برخی از مکانیزمهای آشنای بتل رویال است که در قالب تیمهای دو الی سه نفره صورت میگیرد.
علاوه بر این تنظیمات قابل توجه جدیدی نیز به نام Combat Pacing به بخش چند نفرهی بازی اضافه شده است. این بخش که شامل دسته بندیهای Tactical، Assault و Blitz است، بازیکنان را قادر میسازد تا با تعیین فیلترهایی خاص اقدام به انتخاب و ورد به مچهای استاندارد متفاوتی کند. برای مثال شما میتوانید شدت پراکندگی و شلوغ بودن مبارزه را با وجود این تنظیمات تغییر دهید. از جمله دیگر تغییرات جدید بخش چند نفره نیز میتوان به اضافه شدن ۵ اسلات مازاد در بخش Gunsmith اشاره کرده. این قابلیت به شما اجازه میدهد تا ده سلاح اصلی خود را شخصی سازی کرده و از Attachmentهای متنوع و گستردهای روی آن استفاده کنید. بدین صورت شما میتوانید چه از نظر ظاهر و چه از نظر قدرت و عملکرد اسلحهها تغییرات قابل توجهی اعمال کنید.
بازی در بخش زامبی توسط استودیوی تری آرک (Treyarch) توسعه داده شده است. این بخش نسبت به نسخههای پیشین شامل تغییرات کوچکی شده است. در این بخش بازیکنان ابتدا در هاب قرار گرفته و سپس از طریق پورتالها به ماموریتها منتقل میشوند. اما در مجموع تجربهی بازی نسبت به باقی به نسخهها چندان تغییر ملموسی نداشته است. با وجود این که کشتار و پیش راندن بازی در این بخش هیجان انگیز و سرگرم کننده است، اما به دلیل ضعف محتوای جدید، خیلی زود برای مخاطب تکراری خواهد شد.
جلوههای بصری همانند تمامی نسخههای این فرنچایز در عصر خود، قابل توجه، پرجزییات و درخشان به نظر میرسد. نورپردازی، جلوههای مبارزه و انیمیشن روان بازی بر جذابیت آن افزوده است. در کنار این مسائل، موسیقی همسو و مهیج نیز در پس زمینهی بازی کیفیت تجربه را بهبود بخشیده است. علاوه بر این صدا گذاری مناسب و رئال چه در بخش کاراکترها و چه در بخش اسلحهها تجربهای قابل لمس برای کاربر را خلق کرده است. در بخش صدا گذاری صوتی کاراکترها میتوان به بازی درخشان لارا بیلی (Laura Bailey) در نقش پولینا پاتروا اشاره کرد. او کسی است که پیش ازین در عناوین درخشانی نظیر Last of Us 2 و Gears 5 نیز نقش آفرینی کرده است.
بازی مشکل فنی قابل توجهی روی کنسولهای نسل نهمی ندارد. اما ظاهرا کاربران کامپیوتر در برخی موارد گزارش کرشهای مکرر را دادهند. بازی تجربهای روان و باکیفیت را در اختیار کاربر میگذارد؛ با این وجود افت فریم در برخی صحنهها چه در کنسول و چه پلتفرم کامپیوتر قابل مشاهده است. در مجموع Call of Duty: Vanguard را میتوان یک عنوان متوسط در این فرنچایز دانست که کمابیش همهی آن چیزی است که پیش از این تجربه کردیم. Call of Duty: Vanguard با وجود تلاش برای خلق جریانی جدید، حرف تازهای برای گفتن ندارد. با این وجود بخش چند نفرهی بازی، تنوع اوپراتورها و تواناییهایشان و شخصیت پردازی کاراکتری مانند پولینا در کنار گیم پلی روان و مهیج بازی از جمله نکات مثبت این عنوان هستند که نمیتوان از آنها چشم پوشید. امید است Call of Duty: Vanguard تنها مقدمهای باشد بر روایت جذاب دیگری از فرنچایز محبوبمان.
بازی Call of Duty: Vanguard جدیدترین نسخه از فرنچایز است که توسط استودیوی ااا تولید شده است. کمپین بازی در حال هوای جنگ جهانی دوم و با معرفی کاراکترهای جدیدی در غالب یک روایت متفاوت معرفی شده است. بازی همانند همیشه به همراه بخش آنلاین و زامبی معرفی شده است.
اگر از طرفدارن پر و پا قرص فرنچایز Call of Duty هستید، احتمالا از تجربهی یک عنوان دیگر در همان سبک و سیاق و در فضای جنگ جهانی دوم لذت ببرید. تجربه آنلاین چند نفرهی این عنوان نیز با دوستان لذت بخش خواهد بود.
تجربهی کمابیش تکراری در بخشهای زامبی و چندنفره در کنار قیمت بالای مجموعه از جمله موارد است که ارزش خرید این عنوان را پایین میآورد. اگر طرفدار کمپین داستانی بازی هستید، Call of Duty: Vanguard روایت عمیق و منسجمی به شما ارائه نخواهد داد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اکتیویژن لطفا دست از سر جنگ جهانی دوم بردار
اینفنیتی وارفر از این بهتره
به هیچ عنوان این کالاف رو نخرید اگه نسخه های قبلی رو دارید هموما رو بازی کنید مثل مدرن 2019 و اگه هم برای اولین باز میخواین کالاف دیوتی رو تجربه کنید باز هم برید همون مدرن وارفر 2019 رو بخرید
خودم طرفدار پروپاقرص کالافم ولی انصافا...... انگار با بچه طرفن همون بازی قبل با پشیزی تفاوت :| بخدا تو دنیا غیر پول چیزای دیگه ای هم هس =|
به جاش مدرن بخر حالشو ببر
هی. همون همیشگی.با یکم چاشنی جنگ جهانی.
پروژه فونیکس. شاید اشاره به شایعه هایی از تکنولوژی مخفی المانی ها داره که میگن به دست امریکا افتاده. و آخر بازی هم اینطور شد.
من شنیدم که با وسایلی مثل بشقاب پرنده که با نیروی ذهنی دختر هایی با موی طلایی کنترل میشده، به قطب جنوب فرار کردند و در حقیقت جنگ رو هنوز کامل نباختن. مثل فونیکس دوباره از خاکستر بلند میشه
داستان بازی بسیار مسخره و سطحی بود مگر اینکه معنای پنهانی داشته باشه.
مثلا هیچ وقت برای بازجویی به این مهمی. زندانیا رو داخل یک سلول نمیزارن تا به راحتی دروغ هاشونو هماهنگ کنن.
اثر خستگی هم نداشتن. صداشون بسیار گرم و شیرین و شکم سیر بود. انگار تازه صبحونه خوردن
اینکه گفتی جنگ رو نباختن خیلی مسخره بود ولی آره قبول دارم داستان واقعا مسخره و تخیلی بود. آخه واقعا چرا باید چهار نفر که در جبهه های مختلف جنگیدن باید آخر بازی با هم همراه شن
اگه جنگ رو نباختن خیلی مسخرس. پس اون قسمت بشقاب پرنده هارو چی میگی. خیلی بامزه تر بود که
من خودم از دخترای مو بلُند خوشم اومد. میگن نژادشون به اتلانتیسی ها بر میگرده و قدرت های ذهنی خاصی دارن.
خانم منظری به نظرتون کمپین ونگارد در حد کال آف دیوتی ww2 هست یا ضعیف تره؟
در همون حد بود
ممنون
خیلییییییییییییییی ضعیف تره اصلا قابل قیاس نیستن
#نه_به_فرمول_های_همیشگی
خدایا بسه دیگه
شخصیت مورد علاقتون تو ونگارد کیه ؟
خودم به شخصه از lucas riggs خیلی خوشم اومد
قطعا Polina Petrova ??
به نسبت شخصیت پردازی بهتری داشت از بقیه کاراکتر ها
منم همینجور از ریگز بیشتر بقیه خوشم میاد
من ک هنوز تو غم مرگ دیمیتری پترنکو هستم?
منم یک عمر انتظار داشتم رزنو شم ولی وقتی شدم دیمتری مرد?
?I know
رزنوو هم که تو راه فرار ورکوتا مرد?
کلا از شخصیت های اصلی بخش روسیه کالاف دیوتی ورلد ات وار فقط اون کمیسر موند نه دیمتری موند نه رزنو نه چرنو
Farah ?
فرح تو مدرن وارفر بود .
اره
پولینا چون اون به یه دسته از انسان های بی عقل گفت که زن ها هم میتونن کارهایی که مرد ها انجام میدن رو انجام بدن
و انجام داد .
??
تقریبا ارزش بازی کردن رو داره
چرا هر بازی میاد مراحل تکراری باید داشته باشه
مخصوصا بازی های یوبیسافت
درست میگی.میدونی دلم برای یه اثری مثل کال آف دیوتی wolrd of War تنگ شده.حسی که موقع پریدن اون افراد روی بدنت تجربه میکردی توی هیچکدوم از نسخه های دیگه تجربه نکردم.به نظرم ایده جنگ جهانی برای کالاف دیوتی دیگه قدیمی شده.
اکتیویژن باید با سراغ یه چیز دیگه بره....
راس میگی یادمه یه مرحله بود که داخلش باید میرفتی چندتا خمپاره اندازهای دشمنو میزدی داخل اون مرحله خیای زیاد بود
چون نسل جدید خلاقیت از بین رفته سازندگان به فکر پولن بازی های مستقل تو این نسل به نظرم خلاقیتشون بیشتره
یجورایی میشه گفت همون همیشگی