سریال Arcane که برگرفته از دنیای بازی لیگ آو لجندز است، یکی از موفقترین آثار اخیر نتفلیکس بوده که نقدهای بسیار مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرده است. شخصیتهای این انیمیشن از نقاط قوت اصلی این اثر بودند؛ به همین منظور تصمیم گرفتیم تا در این مقاله نگاهی به شخصیتهای سریال Arcane داشته باشیم. با ویجیاتو همراه باشید.
مقدمهای در مورد شخصیتهای سریال Arcane
از اصلیترین دلایلی که سریال آرکین را به لیست بهترین سریالهایی که دیدهام اضافه کردم، داشتن شخصیتهای به شدت منطقی و واقعی است. شخصیتهای این سریال، با وجود ظاهر غیر واقعیشون همگی باطن واقعی و امروزی داشتند که ما خیلی از آنها را در جامعه خودمان میتوانیم ببینیم.
کنش و واکنشهای این شخصیتها کاملا بر اساس اصل منطق جلو میرود؛ به بیانی دیگر، اگر شخصیت پاودر یا همان جینکس ناگهان به آغوش سیلکو میرود، دلیل منطقی دارد که سریال تا پیش از آن بهش اشاره کرده بود.
به همین دلیل تصمیم گرفتم که منطق این شخصیتها را در قالب یک مقاله توضیح و به سوالهای پیش آمده پاسخ احتمالی و روانشناسی بدم.
شخصیت جینکس؛ رهاشدگی ابدی
شخصیتهای واقعی، با وجود اینکه بعضا انکار میکنند، به وجود دیگران و عزیزانشان نیاز دارند. یعنی بخشی از نیازهای ما، توسط دیگران تامین میشود.
شخصیت جینکس مانند هر انسان دیگری، نیازهای زیادی داشته که تا حدودی برطرف شدن این نیازها به دیگران بستگی داشته است.
شخصیت جینکس دچار نوعی حس رها شدگی است. او در دوران کودکی این حس را داشت و در دوران جوانی این حس عمق بیشتری گرفت. رها شدگی یعنی شخصیت احساس میکند که هر لحظه امکان از دست دادن عزیزانش وجود دارد.
به بیانی دیگر، جینکس (دوران کودکی) هر لحظه انتظار این را میکشید که عزیزان به خصوص خواهرش را از دست بدهد و یا توسط آنها طرد و ترک شود. این افکار باعث شده تا در اوج نوجوانی، همیشه در ترس و نگرانی زندگی کند.
ریشه این حس به زمانی بر میگردد که جینکس پدر و مادر واقعی خود را از دست میدهد؛ این رویداد تلخ در کودکی باعث شده که حس رهاشدگی در وجود جینکس رشد پیدا کند.
بنابراین او هر لحظه منتظر است تا توسط بقیه عزیزانش که شامل خواهرش نیز میشود ترک شود و یا به هر نحوی او را از دست بدهد.
در پایان قسمت سوم، وقتی که جینکس فکر میکند که توسط خواهرش ترک شده، این حس رهاشدگی به شدت فعال میشود و باعث متحول شدن شخصیت او و تبدیل شدنش به جینکس میشود.
این حس رهاشدگی باعث شده تا حس حسادت در وجود جینکس به وجود بیاید و مدام به کسانی که نزدیک خواهرش میشود حسادت کند.
رابطه وای با کیرامان، این حس حسادت را در وجود جینکس فعال میکند و باعث میشود توهماتی بزند و مدام احساس کند که خواهرش کیرامان را به او ترجیح داده و دلیل اینکه او را ترک کرده هم همین کیرامان است.
من فکر کردم که میتونی منو دوباره مثل قبل دوست داشته باشی، حتی با وجود اینکه تغییر کردم؛ ولی توهم تغییر کردی، در نتیجه هر دوی ما آدم جدیدی هستیم.
جینکس
یکی دیگر از نشانههای رهاشدگی، تملکگرایی فرد است. شخصیت جینکس بعد از رها شدن توسط خواهرش، حس تملکگرایی در وجود او شکل میگیرد. یعنی دوست دارد تمام وجود عزیزانش برای خودش باشد و به نوعی صاحب آنها باشد.
او به واسطه تملکگرایی، سعی میکند رفتار عزیزانش را کنترل کند تا یک وقت آنها را از دست ندهد و یا توسط آنها ترک نشود. او دوست دارد تمام وجود عزیزش برای خودش باشد و هیچکس حقی ندارد تا با عزیزان او رابطه نزدیکی داشته باشد.
رابطه جینکس با سیلکو این تملکگرایی را نشان میدهد. در مورد رابطه این دو نفر در ادامه مقاله بیشتر بحث میکنیم.
در یکی از سکانسهای قسمت سوم انیمیشن آرکین، جینکس یا همان پاودر، بعد از اینکه وای و گروهش به کمک وندر میروند، دیوانه میشود و داد و فریاد میزند. زیرا او در آن موقعیت شدیدا احساس تنهایی میکند. احساس تنهایی شخصی که حس رهاشدگی دارد، شدیدتر است.
او به سبب رابطه عمیقی که با خواهرش دارد، انتظار اینکه توسط او نادیده گرفته شود را داشت و در نهایت این رهاشدگی به روح و روان او آسیب جدی زد.
به طور خلاصه… شخصیت جینکس به دلیل اینکه در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده، به نوعی حس رهاشدگی دچار شد. این حس رهاشدگی باعث شد تا روح و روان این شخصیت به یکسری مسائل حساس شود. او به دلیل داشتن این حس هر لحظه انتظار این را میکشید که توسط عزیزانش ترک شود و دیگران او را رها کنند. در نتیجه، باعث شد شخصیت جینکس حس حسادت نسبت به دیگران و تملکگرایی نسبت به عزیزانش داشته باشد. به بیانی دیگر او به هر کسی که با عزیزانش رابطه عاطفی برقرار کند حسادت میکند و دوست دارد مالک عزیزانش باشد.
شخصیت وای؛ در جست و جوی ارزش و هیجان
شخصیت وای، از ابتدای انیمیشن ویژگیهای مشخصی داشت. او توانایی رهبری کردن یک گروه جوان و کوچک را داشت و سعی میکرد برای آنها و وندر که جای پدرش بود مفید باشد.
او با کمک دوستانش به شهر بالا میرفت و از ثروتمندان آن شهر دزدی میکرد. آن هم نه یک دزدی معمولی، بلکه دزدیهای بزرگی که باعث میشد کل شهر را عصبانی کند.
در ادامه شاهد این بودیم که تقریبا وای ترسی از کارهای هیجان انگیز ندارد؛ او حاضر است هر کاری بکند تا بتواند در حد خودش و حتی بیشتر مفید باشد.
مفید بودن، عنصری است که شخصیت وای آن را جست و جو میکند. او گاهی با یک دزدی دلش میخواهد به این عنصر برسد و گاهی با زدن به دل دشمن برای نجات دادن وندر! حتی بعد از اینکه از زندان بیرون آمد، سعی میکرد با جلب کردن نظر جیس، او را وادار به جنگ با سیلکو کند. این هم روش دیگری بود برای اینکه وای بتواند آن مفید بودنی که دنبالش است را پیدا کند.
اینکه چرا وای در نوجوانی و جوانی سعی میکند در زندگی برای عزیزانش مفید باشد، شاید به این دلیل باشد که او از نوعی فقدان ارزش و معنا رنج میبرد. در مورد چگونگی مرگ پدر و مادر وای در سریال چیزی گفته نشد؛ اما احتمالا دلیل این فقدان ارزش به همان دوره بر میگردد.
شاید وای یک جایی احساس کرده که میتواند کمکی به پدر و مادرش بکند اما موفق نشده و همین موضوع باعث شده که احساس بی ارزشی کند. به همین دلیل او در نوجوانی سعی میکند با مفید بودن در زندگی، این فقدان ارزش را جبران کند.
او بعد از اینکه از خواهرش جدا میشود، بیشتر از قبل این احساس فقدان ارزش را تجربه میکند. او برای جبران این احساس فقدان ارزش، سعی میکند بیش از پیش مفید باشد. او ابتدا سعی میکند سیلکو را شکست دهد. بعد امید دارد به اینکه میتواند خواهرش را برگرداند. اما به مرور متوجه سخت بودن این موضوع میشود.
تنها چیزی که بهم انگیزه میداد، برگشتن پیش تو بود.
وای
از یه زمانی به بعد اولویت او به جای برگرداندن خواهرش، نجات دادن کیرامان میشود. شاید به این دلیل که او نمیخواهد با از دست دادن او دوباره احساس بی ارزشی را تجربه کند.
نکته دیگری که در مورد شخصیت وای وجود دارد؛ این است که او پیوسته به دنبال هیجان است. هیجان عنصر مثبتی در زندگی وای است و باعث میشود تا زندگی او بی دلیل و بی معنا طی نشود.
این موضوع میتواند دلیل نترسیدن وای را از سختترین و غیر ممکنترین کارها را توضیح دهد. او برای خودش دردسر ایجاد میکند تا به هیجان برسد و به واسطه هیجان به زندگی خود معنا دهد.
به طور خلاصه… شخصیت وای به دلیل از دست دادن پدر و مادر خود در کودکی احساس بی ارزشی میکند. او برای جبران این حس سعی میکند در زندگی مفید باشد. شاید دلیل اینکه وای از سختترین و خطرناکترین کارها نمیترسد این است که او دنبال هیجان است تا با استفاده از آن بتواند به زندگی خود معنا دهد.
شخصیت سیلکو؛ نظم و ساختار
شخصیت سیلکو که شخصیت مورد علاقه من تو این سریال انیمیشنی است؛ یکی از پیچیدهترین و در عین حال منطقیترین شخصیت در سریال Arcane است. به طور کلی منطق در بین تمام شخصیتهای این سریال وجود دارد و هیچ تحولی بی دلیل رخ نمیدهد.
شخصیت سیلکو با اینکه شخصیت منفی انیمیشن است، اما در اصل هدف او پیشرفت شهر پایین و در آمدن مردم آن از وضع حقارت و بدبختی بود. او عقیده داشت که شهر بالا تمام ظرفیتهای لازم را از شهر پایین میگیرد.
درون همه ما یک هیولا وجود داره!
سیلکو
او به خاطر احساس حقارت، نمیتوانست زندگی پست در شهر پایین را تحمل کند؛ نکته جالب اینکه او نه تنها دوست داشت خودش از این وضع خلاص شود، بلکه دوست داشت مردم شهر نیز از حکومت بی ساختار شهر بالا خلاص شوند.
شخصیت سیلکو تنها راه چاره را برقرار کردن نوعی نظم در شهر پایین میدانست. او به این باور رسیده بود که اگر نظم را در شهر پایین گسترش دهد، میتواند به قدرت بیشتری برسد و با شهر بالاییها مبارزه کند.
نظمی که سیلکو دنبال آن بود، به سادگی بدست نمیآمد. او برای برقراری این نظم باید نوعی ساختار بندی را وارد جامعه میکرد. ساختاری که در آن قویترها رشد میکنند و ضعیفها بدون دخالت در امور دیگران به زندگی کردن میپردازند.
او بعد از کشته شدن وندر توانست این ساختاربندی را وارد جامعه کند. در شهر پایین ضعیفها و بی ارادهها به ضعیفترین حالت ممکن خودشان در آمدند و قویترها به قویترین حالت ممکن خودشان. اکنون شهر پایین برای استقلال طلبی کاملا آماده بود.
هنگام نوشتن این مقاله، ناخودآگاه یاد شخصیت تانوس افتادم. تانوس و سیلکو نقطه مشترک جالبی دارند. هر دوی آنها به دنبال برقرار کردن نوعی ساختار در جامعه یا زمین بودند که به واسطه آن عدهای از مردم به زندگی خوبی برسند و عدهای دیگر دچار فنا شوند.
به طور خلاصه… هدف شخصیت سیلکو رساندن شهر پایین به پیشرفتهای نظامی و ساختاری بود. او با ساختاربندی خاص خودش توانست نظم بی رحمانهای را در شهر پایین برقرار کند و با استفاده از آن شهر پایین را تا یک قدمی مستقل شدن پیش ببرد.
در مورد رابطه جینکس و سیلکو
یکی از عناصر جذاب سریال Arcane، رابطه بین سیلکو و جینکس بود. جینکس به دلیل داشتن حس رها شدگی و تنهایی، به یک حمایتگر نیاز داشت که او را جدی بگیرد و تمام ظرفیتهای او را تشویق کند.
جینکس در کودکی نتوانست این حمایت را از خواهرش بگیرد، زیرا خواهرش به دلیل داشتن حس بی ارزشی، سعی میکرد با یکسری رفتار افراطی از او محافظت کند تا دوباره دچار آن حس نشود.
سیلکو توانست برای جینکس نقش یک حمایتگر را ایفا کند. او تمام ویژگیها و ظرفیتهای جینکس را شناخت و آنها را پرورش داد. احتمالا سیلکو برای اینکار از ضعفهای جینکس استفاده کرده و همین باعث شده که به جینکس ضربه شدید روحی وارد شود.
جینکس به خاطر حمایت همه جانبه سیلکو، او را وارد محدوده عزیزانش کرد. در بخش اول مقاله این موضوع را توضیح دادم که جینکس به خاطر داشتن احساس رها شدگی، به عزیزانش توجه کامل و تمام دارد. در حدی که گاهی حس تملکگرایی نسبت به آنان پیدا میکند.
جینکس با سیلکو چنین رابطهای داشت. او خودش را صاحب سیلکو میدید و سعی میکرد تمام رفتار و اعمال او را شاهد باشد.
چیزی نیست؛ ما بهشون نشون میدیم؛ به همشون نشون میدیم.
سیلکو
در یکی از سکانسهای انیمیشن، سیلکو به جینکس نگفت که خواهرش برگشته، جینکس از این موضوع ناراحت شد زیرا او تحمل دروغ و خیانت عزیزانش را ندارد. در نتیجه رفتار پرخاشگرایانهای را پیش گرفت.
از طرفی سیلکو به معنای واقعی به جینکس اهمیت میدهد. با توجه به همین موضوع میتوانیم حدس بزنیم که سیلکو از فقدان توجه رنج میبرد. او به کسی نیاز داشت که به او توجه کند و عمیقا وارد زندگیاش شود. جینکس توجه کاملی به سیلکو داشت و همین باعث محکم شدن رابطه این دو نفر شد.
به طور خلاصه… جینکس به یک حمایتگر در زندگیاش نیاز داشت؛ سیلکو نقش این حمایتگر را برای جینکس بازی کرد. جینکس شخصیتی است که اگر کسی را دوست داشته باشد، تمام آن شخص را میخواهد و دوست دارد صاحب آن باشد، سیلکو نیز به کسی نیاز داشت تا آن شخص توجه کامل به سیلکو داشته باشد و برایش اهمیت داشته باشد. در نتیجه این دو نفر به خوبی نیازهای یکدیگر را بر طرف میکردند و به همین دلیل رابطه عمیقی بین این دونفر شکل گرفت.
سخن آخر
سریال Arcane جزو سریالهایی است که فلسفه شخصیتهای انسانی را وارد روایت میکند. همه این شخصیتها با ویژگیهایشان را میتوانیم در طول تاریخ و حتی جامعه حال حاضر ببینیم.
فصل اول این انیمیشن به طور کامل توسط پلتفرم نتفلیکس پخش شد. هنوز خبری از تاریخ پخش فصل دوم نیست اما ساخت فصل دوم برای این انیمیشن تایید شد.
نظر شما در مورد این سریال چیست؟ آیا این همه نقد مثبت لایق این عنوان است؟
بیشتر بخوانید:
ارتباطات سریال Arcane و دنیای لیگ آو لجندز چقدر است؟
نگاهی به سریال انیمیشنی Arcane – به دنیای لیگ آو لجندز خوش آمدید
بنظرم جا داشت شخصیت های بیشتری مثل اکو یا جیس رو هم بررسی کنید
جنیکس زندس بعدشم جنیکس قطعان با جیس فایت داره چون اگه تو لول بری تو ابلیتیاش رو کسایی مزنه که وای کتلین و جیس هستن من تجربم صابت کرده هرکی تو ابلیتیاش اون هیرو که روش میزنه انمیه اصلیه خودشه مثلان ویکتورم به جیس میزنه که نشون میده دقیقان فلصفه نصل اینجا هست ( مصلن هیمرو سینگد هم دوره ایی بودن وهیمر سینگدو بخاطر ماده ایی که ویکتورم به خودش زد از هم جدا شدن و اونجا سینگدم میگه اینو که ممکنه جیس ترکت کنه و ویکتو میگه اون درک میکنه) بعدشم من خودم تیمو رو توی یکی از کتابا دیدم و اون کسی که کتاب دستش بود ضاهری شبیه شاکو بود بعدم هکستک ویپن ویکتوروم همون دسته هست بعدم موشکی که جینکس زد از پشت کانسیلر سیاه پوسته مدارا اومد که رابطه با جیس داره و به نضرم فقط اون میمیره و جیس روانی میشه برای انتقام بعد وارویکم جلوتر حتمان میاد چون لقبش د وراف اف زان (خشم زان) هست که حتمان میاد و هیرو جدید زری هم احتمالن هست البته ممکنه سزن دو بره سراغ نکسوس ن پلتاور
دیالوگ هارو خیلی دوس دارم
به شخصه عاشق شخصیت جینکس هستم که بنظرم شخصیت بچه گونه ای داره که کسی نمیتونه کنترلش کنه بجز وای
وای هم خیلی کراشه لامصب:’>
همین دیگ
سری اخرم انقد گریه کردم که دیگ هیچی خلاصه مردم
آها
بنظر من که یه انیمیشن فوق العاده و بی نظیر بود و خداییش هیچی کم نداشت هرکی میگه بد بود حسودیش میشه و نمیخواد موفقیت این انیمیشنو ببینه. من خودم از همه ی شخصیتا خوشم اومد ولی جیس و ویکتور یکم کمتر…
و شیپ وای و کیتلین رو خیلی دوست داشتم و امیدوارم توی فصل بعدی رابطشون نزدیک تر بشه ^^
هرکیم از رابطه ی وای و کیتلین بدش میاد لطفا نظر نده و برای فصل بعدی ارکین منتظر نباشه
تشکر از سازندشششش
الف ب پ ج فقط وقتی که شمر رو میخواست به جنیکس تزریق کنه توهم کرد ترکیدم از خنده
در وصف تو چی بگم ?
جینکس زنده موند ولی چشم هاش صورتی شد
خیلی برام سواله وندر سیلکو چه مشکلی با هم داشتند مشکل مردم پایین بالا چیه چرا شهر پایین عقب تر از بالاست سریال فوق العده بود ولی حفره داستانی داشت
سوال اخر سریال رو اسپویل کنه ??????????????
راستی یک سوال بنظر شما تو قسمت اخر فیلم چه بلایی سر جینکس اومد ؟
مرد ؟
سریال ارکین واقعا یکی از خفن ترین و بینظیر ترین سریال هایی بود که دیدم ، تمام چیز های فیلم بینظیر بودند از داستان گرفته تا موسیقی ، شخصیت های فیلم هم به بهترین حالت ممکن طراحی شده بودند و شما هم خیلی خب سه تا نقش اصلی رو تحلیل کردین ، خیلی ممنون ???????
من از تمام شخصیت ها خیلی خوشم اومد ( به غیر از جیس ) ولی بیشتر از همه از وای و سیلکو خوشم اومد
من این سریال و به همه پیشنهاد میکنم ، مطمعن باشید پشیمون نمیشید
اگه موافق نیستی مهم نیس، فقط یه دیس لایک بزن…?
واقعا جذاب بود و لذت بردم ازش، جوری که تو دو روز تمومش کردم، نکته مثبت زیاد داره ولی خیلی دارن گنده ش میکنن! خب مگه مثلا شرک شخصیت پردازی ضعیفی داشت؟ یا وودی و باز تو داستان اسباب بازی؟ اینا به کنار، هنوز یه فصل اومده، ممکنه فصلای بعدی افت کنه
انیمیشن لیگ آف لجندز:عمیق
بازی لیگ آف لجندز:سطحی
والا نیازی نیست فیلمو ببینم تو کاراکتراش تو پابجی موبایل هست?
من فقط واسم تغیر ناگهانی شخصیت پاودر تو قسمت ۳ قابل درک نبود که الان فهمیدم. دمتون گرم
من از جینکس خوشم میاد
اسپویل سگی از آرکین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من وقتی برای دومین بار آرکین رو دیدم فهمیدم. وقتی همهی وسایل جیس رو ضبط کردن تا نابود کنن جیس میخواست خودکشی کنه ویکتور با گفت جمله مزاحم که نیستم جلوش رو گرفت. تو یه قسمت دیگه هم ویکتور به خاطر کشته شدنه زنه میخواست خودکشی کنه که ویکتور با گفتن جمله مزاحم که نیستم جلوش رو گرفت. این خیلی واسم جالب بود.
مقاله بسیار مفیدی بعضی از رفتار های شخصیترو بعضی جاها نمی شد تشخیص داد اما با این مقاله کاملا واضح شد برام ممنون
انیمیشن خیلیییییی خوبییییی بودددددد
شاهکاره این انیمیشن
آرکین ازون محصولاییه که هیچ گونه ایرادی نمیشه ازش گرفت 🙂 شاهکار به تمام معنا
سریالی شاهکاری بید?
انیمیشن عالی بود
اینقدر که تو دو روز دیدمش
شاهکار بوددد
واقعا شخصیت جینکس خوب طراحی شده بود، ولی فکر کنم جینکس درباره رابطه کیتلین و وای یه جوره دیگه ای فکر میکرد /:
من قسمت ۹ رو زبان اصلی دیدم و تو اون لحظه ای که جینکس کیت رو به ویلچر بسته بود قبلش که داشت با وای صحبت میکرد گفت: من امروز صبح به دوست د.خ.ت.ر.ت سر زدم و از اون خوراکی درست کردم /: معمولا کلمه دوست د.خ.ت.ر یا پ.س.ر برای افراد …گرا استفاده میشه درحالی کع کیت و وای فقط دوست بودن ولی جینکس خیلی ذهنش منحرفه /:
بهرحال این فقط یه تئوری بود به ذهنم اومد
اگه ی مقداری سرم خلوت شه، حتماً سراغ این سریال میرم آخه خیلی تعریفش رو شنیدم
واقعا شخصیت پردازی شخصیت ها خیلی قشنگ بود
عالی.اگر میشه همین تحلیل شخصیتی رو هم برای سریال invincible هم بزارید اونم خیلی سریال جالب و باحالی بود.