در بازی Horizon Forbidden West یک دنیای کاملا جدید خلق شده که در عین ادای احترام به بسیاری از برترین بازیهای تاریخ، اصالت خودش را هم دارد و میتواند دهها ساعت و بلکه بیشتر، گیمرها را در خود غرق کند.
ساخت یک بازی جهان باز ساختن دیگر آنقدرها هم راحت نیست، اگر در زمان گذشته فقط با گشت و گذار در یک محیط فیزیکی و گرفتن ماموریت و انجام دادن آن برچسب «جهان باز» بودن به بازی زده میشد، حالا عناصر بسیار بیشتری در این سبک بازیها باید به کار گرفته شود تا این برچسب سزاوار این نوع بازیها شود. توقع گیمرها پس از عناوین درخشانی چون قسمت پنجم GTA و قسمت دوم Red Dead Redemption از این دنیاهای خیالی بسیار بالا رفته و هرکس که دست روی ساخت چنین عناوینی میگذارد، رسما با دم شیر بازی کرده است.
بازی Horizon Forbidden West در ادامه نسخه اول خود عرضه شده، نسخهای که در زمان عرضه توانست این جاه طلبی را به نحو جالب توجهی انجام دهد و دنیایی را پیریزی کند که پتانسیلهای زیادی برای توسعه دادن داشته باشد. در واقع میتوان ادعا کرد Horizon Forbidden West بسیار بسیار بهتر از نسخه قبلی خود ظاهر شده و فرزندی شیر پاک خورده است که پدرش و اشتباهات زندگی او را فرا گرفته و حالا پا به دنیا گذاشته است. اعضای تیم گوریلا گیمز که با سری Killzone خود در بازیهای FPS خوش درخشیدند و توانستند میان فرنچایزهای غول این سبک بازیها برای خودشان سر و صدا کنند؛ حالا با هورایزن خود رسما تنه به تنه عناوین شاهکار راک استار و سری ویچر و دیگر بازیهای جهان باز قدر دنیا میزنند.
چالشی که گوریلا گیمز برای خودش ایجاد میکند باعث میشود که با دقت و نکتهبینی خاصی وارد میدان شود. عنوان Horizon Forbidden West یک جهان پهناور با انبوهی از این نکات را به ارمغان میآورد که در زیر پوست تمام این وسعت شگفت انگیز، یک داستان جادویی قرار دارد و پیچ و مهرهها را به زیبایی سفت میکند. نمیدانم چقدر اهل شنیدن یک داستان خوب در بازی هستید، چقدر به داستان اهمیت میدهید و نوع روایت قصه سرایی برایتان چقدر مهم است، اما به جرات میتوان ادعا کرد که بازی Horizon Forbidden West رمان حجیم علمی تخیلی است که از قضا تبدیل به یک ویدیو گیم شده است.
پیش از تجربه بازی باید بگویم که اگر نسخه قبل را تجربه نکردید، کمی تا قسمتی با مشکل مواجه خواهید شد. وابستگی بیش از حد داستان بازی به نسخه قبل به خودی خود یک ایراد نیست اما در هر حال برای کسانی که در آن زمان فرصت انجام بازی را برای خود فراهم نکردند، چالش آفرین است. با اینکه کات سین ابتدایی بازی و دیالوگهای رد و بدل شده در مراحل اولیه بازی سعی دارند که این فقدان را جبران کنند اما واقعیت اینجاست که این نمایشها تنها به درد کسی میخورد که بازی را تجربه کرده و حالا با گرفتن این نکات کلیدی، مرور خاطرات میکند.
داستان اصلی: ۳۰ تا ۳۵ ساعت
ماموریتهای فرعی: ۵۰ ساعت
داستان بازی به طور فشرده درباره کره زمین خودمان است اما در آینده و آنهم یک آینده دور، یعنی سال ۳۰۲۰ میلادی! جهان در این آینده به شدت دور تلفیقی از مدرنیته و سنت به خود گرفته و با اینکه به عنوان مثال رباتهایی غول پیکر در سراسر دشتها و کوهها قرار دارند اما انسانها بسان قرون وسطی زندگی میکنند؛ البته اکثرشان. دلیل این سبک زندگی به گذشتههای دور در داستان بازی برمیگردد، زمانی که رباتهای جنگی یک کمپانی از کنترل خارج شدند و به نوعی علیه بشریت قیام کردند و راهی برای جلوگیریشان نبود به جز نابودی کره زمین و از نوع ساختن آن. ماموریتی که البته بخاطر مغز متفکر (هوش مصنوعی!) این ارتش روباتها با اختلال مواجه شد و تقریبا هزار سال بعد یک کلون از دانشمند بزرگی که این ماموریت را تدوین کرده با اسم Aloy ادامه پیدا کرد. Aloy وظیفه دارد این ماموریت شکست خورده را به سرانجام برساند و حالا در قسمت دوم باید «گایا» یا همان روح زمین را که طراحی شده تا این کره خاکی را «ٰریبوت» کند و از نو بسازد را پیدا و احیا کند. الوی در این راه با دوستانش همراه است و باید بدانید او کسی است که با وسیلهای فناورمحور به نام Focus که از بشریت پیش از نابودی زمین به جای مانده میتواند دنیا را دقیقتر از دیگران ببیند.
در کل باید گفت حتما سعی کنید در بازی وارد دیالوگ با شخصیتهای مختلف بشوید تا هم سرنخهای فراموش شدهای از بازی قبلی را پیدا کنید و هم بیشتر و بیشتر وارد جزییات داستان جدیدی که دستپخت تازه گوریلا گیمز است بشوید. این گفتگوها گاه بسیار طولانی خواهد شد اما پر از اطلاعات ناب و دست اولی هستند که میتوانید از آنها گذر کنید و یا با خوانش آنها، درک بهتری از جهان بازی داشته باشید. سیستم گفتگو با دیگر کاراکترها پیچیده نیست اما گاهی تاثیر خاصی در روابط شما با دیگر شخصیتها میگذارد که میتوانند به طور جزیی در بازی تاثیرگذار باشند اما در کل باید بدانید بازی تنها یک پایان دارد و قرار نیست این انتخابها در پایان بندی بازی تاثیر بگذارند.
این ده دوازده خطی که در سطور بالاتر نوشته شد نسخه بسیار فشردهای از داستان عظیم بازی است تا بتوانید با حال و هوای آن آشنا شوید. داستان بازی در قسمت دوم پیچشهای بسیار زیبایی پیدا میکند و کاراکترهای جدید و قدیمی که پیش رویتان قرار میگیرند کاری میکنند که داستان دوچندان جذاب شود. ماجرای این کره خاکی و نیاکان بشریت کنونی (که به نوعی بشریت حال حاضر در دنیای واقعی است!) به قدری پیچیده و جذاب است که خوراک یک سریال جذاب تلویزیونی چند فصلی است.
البته نقدی که به داستان بازی میتوان وارد کرد اینست که هرچه توانسته یک شخصیت اصلی قهرمان و با جزییات کامل بیافریند، کماکان در ساخت یک آنتاگونیست (شخصیت منفی) قدرتمند بازمانده و با اینکه کاراکترهای زیادی در این زمره وارد میدان میشوند اما کماکان هیچ یک آن ابهتی که باید داشته باشند را ندارند. در واقع الوی ستاره بازی است و شخصیتهای فرعی و منفی دورچین این ستاره هستند و هیچ کدام درخشش خودشان را ندارند. الوی حالا یکی از مشهورترین و بهترین کاراکترهای مونث قهرمان تاریخ بازیهای ویدیویی به شمار میرود و رسیدن به این رتبه تنها با دو بازی کاری کارستان بوده که از تیم سازنده برآمده است.
نکته جالب توجه در بازی Horizon Forbidden West اینجاست که فقط داستان اصلی آن نیست که شگفت انگیز است بلکه هر قصهای، هر خرده روایتی که در دنیای بازی میبینید میتواند شما را به خود جذب کند. صحبت درباره ماموریتهای فرعی است که حالا در این دور و زمانه عضو جداناپذیر بازیهای جهان باز است و این مراحل در Horizon Forbidden West آنچنان با دقت طراحی شدهاند که ممکن است ساعتها مشغول انجام دادن آنها باشید بدون اینکه ذرهای به ماموریت اصلی خود فکر کنید. خرده روایتها در خدمت داستان اصلی و شناختن جهان خیالی بازی هستند و برخلاف نوشتهها و دیگر سندهایی که در برخی بازیها (از جمله خود همین بازی که گاهی از این ترفند هم استفاده میکند) وجود دارد تا بتوان بیشتر به جزییات داستانی پی برد، لحنی جذاب دارند و واقعا میتوانند مخاطب را درگیر خود کنند.
شما در جای جای بازی میتوانید وارد یک ماموریت فرعی شوید؛ ممکن است با یک شخص صحبت کنید و یا شاهد یک اتفاق باشید و یا اصلا یک شی یا ردپا را روی زمین ببینید. همه این عوامل میتوانند آغازگر یک ماموریت فرعی جذاب باشند و گیمر را در یک مسیر تازه بیندازند. پویایی محیط بازی و دیالوگهای پرمغز و جذابی که در دل این ماموریتها نهفته کاری کرده که امثال من، یعنی افرادی که زیاد به این ماموریتهای فرعی اهمیت نمیدهند، به آنها جذب شوند. ذکر این نکته الزامیست انجام دادن این ماموریتها تقریبا غیرضروری است و اجباری برای تجربه آنها نیست اما بعید است که بتوانید آنها را کاملا نادیده بگیرید و بیخیالشان شوید و همین موضوع قدرت جادوی گوریلا گیمز را نشان میدهد. آنها بدون اجبار و تنها با یک کارت دعوت زیبا با طراحی بینظیر، از شما میخواهند که وارد چنین ماموریتهایی شوید و یحتمل این دعوت را با آغوش باز میپذیرید.
جهان بازی زنده است و روحی که در هر منطقه از بازی دمیده شده این دنیای پساآخرالزمانی نادر را باورپذیرتر میکند. در جهان Horizon Forbidden West فرقهها و طایفههای مختلفی حضور دارند، هرکدام باور و عقاید خود را دارند و زمانی که با آنها وارد دیالوگ میشوید مسحور صحبتهایشان میشوید. شما وارد هر روستایی که میشوید بافت آن روستا را کاملا حس میکنید، از بافت فرهنگی آن گرفته (مانند پوشش مردم و معماری خانهها و...) تا بافت سیاسی و اجتماعی آن! خلق چنین جهانی با این جزییات متنوع از آن ماموریتهای سخت تیم سازنده بوده که سربلند از آن بیرون آمده است.
نمایش این جزییات دقیق قطعا به یک گرافیک فنی قدرتمند نیاز است. در واقع بازی باید بتواند چشم و گوش گیمر را مدهوش خود کند تا این دنیای پرجزییات بهتر ظاهر شود و این کار در Horizon Forbidden West تا حد زیادی انجام شده است. صداپیشگی بازی که هیچ جای ایراد گرفتن ندارد و موسیقی بازی نیز در لحظه ظاهر میشود، گاه حماسی است و گاه آرام و کاملا میداند باید چطور با گیمر رفتار کند. قطعات موسیقایی بازی شنیدنی هستند و از همان تیتراژ ابتدایی بازی و شنیدن ترانه زیبای بازی تا صدای نت رودخانهای در یک نقطه جغرافیایی از بازی، همه و همه نشان از کاردرستی بخش صدا و موسیقی بازی دارد.
گرافیک بازی پیشرفت محسوسی نسبت به نسخه قبلی خود داشته و احتمالا در برخی از مراحل بازی، توقفی برای تماشای عظمت آن خواهید داشت. کافیست به نوک قلعه یک کوه بروید و پایین را نگاه کنید، در هر منطقهای که باشید (برفی و جنگلی و یا حتی بیابانی) با یک تابلوی نقاشی زیبا روبرو خواهید شد. گرافیک هنری بازی بینظیر است و بازی در بخش جزییات نیز تا حد زیادی دست پر ظاهر میشود. طراحی کاراکترها و انیمیشن حرکات بدن و صورت آنها محشر است و خود الوی به عنوان شخصیت اصلی گل سرسبد این بخش از طراحیها است. چشمان او با گیمر حرف میزنند و گاهی لازم نیست دیالوگی ادا کند تا حرفش را بفهمیم، این موضوع تقریبا برای دیگر شخصیتها از فرعیترین گرفته تا دوستان نزدیک الوی صدق میکند.
طراحی دنیای بازی به شدت زیباست، ما با نقاطی از جهان کنونیمان در بازی روبرو میشویم که حالا هزاران سال آیندهاش جلوی چشمانمان است. پاریس یا توکیویی را میبینیم که کیلومترها زیر آب هستند و ایفلی که ازش چیز زیادی باقی نمانده. این طراحی هوشمندانه کاری میکند که دنیای خیالی بازی با وجود بیش از حد تخیلی بودن، برایمان قابل هضم باشد و به آن واقعا به چشم دنیای آینده خود نگاه کنیم.
طراحی روباتهای ریز و درشت در بازی دیگر برگ برنده بخش طراحان فنی بازی است، بسیاری از روباتهای بازی گذشته در اینجا نیز حضور دارند و شاهد چند روبات جدید هم هستیم که شاید تعدادشان به نسبت کم باشد اما بسیار منحصر به فرد هستند. روباتهای پرندهای در بازی حضور دارند که در نسخه قبلی آنها را نمیدیدیم و آن روبات گردن دراز لعنتی (tall necks) که صعود کردن از آن آدم را یاد شاهکار سونی یعنی Shadow Of Colossus میاندازد. این قبیل شباهتها در بازی کم نیست و اساسا میتوان اینطور گفت که گیم پلی بازی وام گرفته از بسیاری عناوین درخشان تاریخ بازیهای ویدیویی به ویژه عناوین انحصاری سونی است.
در بسیاری از مواقع بازی یادآور آنچارتد میشود و در مراحلی که یک یار در کنار شما است و بازی را پیش میبرید، ناخودآگاه در برخی جاها یاد Last Of Us میافتید. غارنوردیها و دنیای زیرزمینی بازی که تعدادشان کم نیست آدمی را به جهان توم ریدر پرتاب میکند و مبارزه با برخی روباتهای غول پیکر نیز تداعی کننده خدای جنگ است. اینکه بخواهید به صورت مخفی کاری پیش بروید و دشمنان را نابود کنید یادآور جهان آدمکشهای حشاشین است و اگر هم بخواهید دست به یقه شوید و رو در رو بجنگید بازی مثل بسیاری از عناوین اکشن روز میشود. از این شباهتها در بازی به کرات دیده میشود اما معجونی که گوریلا گیمز برای ما فراهم کرده در واقع یک کوکتل میکس با طعمی بهشتی از همه این بازیها است. گیم پلی بازی تقلیدی از بسیاری بازیها است اما روح خلاقیت خودش را دارد و جهان منحصر به فرد بازی (دنیای روباتها و انسانهای نخستین مانند در کنار هم) کاری کرده که این کپی کاریها کمتر هم به چشم بیاید.
در بخش مبارزات اسلحههای مختلفی در اختیارتان قرار میگیرد که میتوانید سبک مبارزهای خود را با آنها انتخاب کنید. میتوانید یک کماندار ماهر باشید و یا یک شمشیرزن قهار و در این بین از آیتمهای جانبی مثل بمب و نارنجک دودزا و... نیز استفاده کنید. سوییچ کردن بین اسلحهها کار سختی نیست و یاد گرفتن حرکات جدید نیز به لطف طراحی خوب «درخت مهارتها» در بازی نیز کار دشواری نیست. در واقع Horizon Forbidden West به آن سرراستی خدای جنگ در بخش آپگرید کردن اسلحهها و حرکات نیست اما به پیچیدگی بازیهای نقش آفرینی مانند ویچر هم رفتار نمیکند. بازی یک خط معتدل را پیش گرفته تا بتواند هم طرفداران نقش آفرینیهای غربی را جذب کند و هم گیمرهایی که طعم اکشن بیشتر به مذاقشان میچسبد. بالانسی که بازی در گیمپلی خود نهادینه کرده در نهایت به این منجر شده که بازی برای همگان با هر مهارتی، حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
هوش مصنوعی دشمنان در بازی و مبارزه در بخش باس فایتها بسته به درجه سختی که انتخاب کردید میتواند بسیار آسان یا بسیار سخت باشد. این حق انتخاب گذاشتن برای گیمر موضوع ستودنی است که گوریلا گیمز برخلاف برخی کمپانیها هنوز به آن پایبند است و فراموشش نکرده است. شما میتوانید با انتخاب حالت آسان بازی از داستان جذاب بهره مند شوید و با انتخاب حالت خیلی سخت هم خودتان را محک بزنید و وارد جنونی سخت شوید! انتخاب با شماست و خوشبختانه بازی در هر درجه سختی که باشد، ویژگیهای مثبت بیشماری دارد تا بتوانید با آن سرگرم شوید. قدرت انتخاب میزان چالش بازی تا جایی پیش میرود که سازندگان به شما این اجازه را میدهند که بخواهید یک جستجوگر باشید یا اینکه راهنمای بازی شما را در جهان پهناور آن سرراستتر هدایت کند. این احترام به سلایق همه گیمرها از نکات آموزندهای است که گوریلا گیمز برای سایر استودیوها در آخرین اثر خود گنجانده است.
اما آیا Horizon Forbidden West هیچ ایرادی ندارد؟ البته که دارد و برخی از آنها بدجور توی ذوق میزند. فیزیک بازی بسیار قدیمی است و تخریب پذیری بازی عملا با عناوین کنسول پلی استیشن ۲ فرقی ندارد! کاراکتر بازی زمانی که از بین گیاهان رد میشود رسما از وسط این تکسچرها گذر میکند و شمشیرتان به هرچی که بکوبد، آن شی سر و مر گنده سرجایش است. در زمان بازی پرنس آو پرشیا ۱، زمانی که پرنس وارد آب میشد و سپس از آن خارج میشد، لباسهایش خیس بود و راه رفتنش متفاوت اما الوی زمانی که از قعر اقیانوس به بالا میآید، انگار ساعتهاست زیر آفتاب حمام گرفته است.
مشکلات ریز فنی گرافیکی نیز گاه و بیگاه گریبانگیر گیمر میشود و ناگهان عظمت باشکوه بازی را در چند ثانیه با خاک یکسان میکنند! پدیدار شدن اشیا و ناپدید شدن آنها به طور ناگهانی در طول بازی و همچنین دیر لود شدن بعضی از تکسچرها در مناطق از جمله این مشکلات است که البته احتمالا در آپدیتهای بعدی بخش زیادی از آنها حل و فصل خواهد شد.
آسمان، زمین خاکی، زیر زمین و دریاها و اعماق این آبها به علاوه کلی نقاط جغرافیایی دیگر در Horizon Forbidden West در اختیار شما است. گونههای جانوری پراکنده و گونههای رباتی جانوری پراکندهتر! و همنوعانی که در گروهها و طوایف مختلف در جهان بازی حضور دارند. دوستان گذشته و شخصیتهای جدیدی که سر راهتان سبز شدند و از همه مهمتر خود قهرمان داستان یعنی Aloy که شخصیت پردازی خوبی دارد و یک قهرمان با ویژگیهای بسیار مثبت است که همراه بودن با آن لذت بخش است. اینها را بگذارید در کنار داستان قدرتمند و گرافیک بینظیر بازی که نقصهای بسیار کمی دارد و یک گیمپلی میکس شده از بهترین بازیهای دوران. این پکیج، پکیجی نیست که کسی بخواهد آن را از دست بدهد و شما هم نباید فرصت تجربه آن را از خودتان بگیرید.
شما میتوانید جهت خرید جدیدترین بازیهای ویدیویی، کنسولها و لوازم جانبی گیمینگ به فروشگاه P4Game مراجعه کنید.
خلاصه بگم که...
بازی جدید گوریلاگیمز یک دنباله قویتر از نسخه قبلی خود است و اکثر ایرادات نسخه قبلی را پوشانده و به حرف هواداران گوش داده است. بازی فراتر از یک بروزرسانی بزرگ برای نسخه قبلی است و رسما یک تغییر و تحول شگفت آور به حساب میآید. داستان قوی و گرافیک زیبای بازی دو بال برنده بازی هستند و گیم پلی آن با اینکه برگ برنده حساب نمیشود اما نمره قبولی خوبی میگیرد.
میخرمش...
یک چیز را اول روشن کنیم که اگر کنسول PS4 دارید بیشک باید بازی Horizon Forbidden West را تهیه کنید، مگر چند عنوان با این عظمت قرار است برای کنسول نسل قبل سونی بیایند که بیخیال این یکی شوید؟ اما در مورد دارندگان کنسول نسل بعدی... بازهم همین توصیه را باید کرد. بازی بدون ایراد نیست ولی ایراداتی که در آن جای گرفته قابل حل شدن است و به کلیت بازی ضربه نمیزند. Horizon Forbidden West یکی از بهترین بازیهای جهان بازی است که میتوانید در سال ۲۰۲۲ تجربه کنید.
نمیخرمش...
مگر با خودتان لج داشته باشید و یا جیب مبارک و فشار اقتصادی نگذارد (که در این شرایط خیلی هم دلیل موجهی است!) اما سعی کنید آن را هر طور شده تجربه کنید. بعید است پشیمان شوید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مگه نیاز به بررسی داره?
یه اشکال بزرگ به بازی دارم اونم اینه که الوی اصلا حس زنانگی نداره بیشتر مردها رو خنگ فرض میکنه و مسخره اشون میکنه اگر هم به کاراکتری علاقه داره بخاطر ترحم یا ساده دل فرض کردن اون شخصه نه مثلا علاقه طبیعی
من بازی رو برای کنسول 5 پیشخرید کرده بودم برای تعطلات عید ولی مسافرت پیش اومد الان دارم میرمش من فکر میکنم بهترین گرافیک و تو بازیهای کنسولی داره شما تو حالت فوتو مود روی صورت الوی زوم کنید حتا کرکهای روی صورتش هم طراحی شده من فکر میکنم حدود 100 ساعت یا بیشتر گیم پلی داشته باشه که ماموریتهای فرعیش هم محتوای خوبی داره و خیلی از سلاح ها رو تو این ماموریتها بهت میده که نیازی به خریدشون نداری دیگه فقط مشکلی که داره تو حالت ریزولوشن موقع توقف دوربین رنگها کمرنگ میشن که من روی تلویزون فورکی تست کردم
من یه دلیل دیگه دارم اونم اینهکه ایکس باکس دارم البته این از شاهکار بودن بازی کم نمیکنه
از نظرتون این بازی بهتره یا Horizon Zero Dawn ؟ من تا حالا بازی های هوریزون رو تجربه نکردم میخوام بدونم کدوم بهتره که با اون شروع کنم
با اینکه ادامه ی نسخه قبلی هست زمان داستانی اما میشه گفت داستان جدیدی رو روایت میکنه ، بنظرم با همین جدیده استارت بزن
مرسی
فقط این بازی ۲۴ میل پول پی اس ۵ و چند میل پول تلویزیون led 1080p میخواد که همت و حرکت میخواد.
خدا بده بهتر از همه چیز هست
ما که تو اوج گرونی 32 تومن پول کنسول دادیم حالا جای شکرش بود که تی وی فور کی رو قبلا داشتیم والا هیچی دیگه ولی خیلی گرافیک عالی ای داره فک آدم میوفته
ممنون بابت نقد خوبتون
فقط نمره متا بازی 88 عه لطفا اصلاحش کنید خیلی ممنون
واقعا بازیه چشم نوازیه
به به به این بررسی به به به این شاهکار.اقای پارساپور متای بازی 88 هست نه 87 لطفا اصلاح کنید.
اخوی بالا پایین میشه الان ۸۸ هست. زمان نگارش مطلب نبوده.
نقد بسیار خوبی بود. من بازی رو دو روز بعد از اینکه دث استرندینگ دایرکتورز کات رو تمام کردم، شروع کردم و باید بگم بازی به شدت از نظر اجزا شبیه به دث استرندینگ هست، و عجیب هم نیست چون هر دو از یک انجین استفاده می کنن. من بازی رو کم کم در کنار الدن. ینگ جلو می برم چون اصلا دلم نمی خواهد تمام بشه و تا عرضه فوراسپوکن و (شاید) فاینال فنتزی ۱۶ چیزی توی جدول عرضه نیست که دلم بخواهد امتحان کنم. نتیجتا تا الان حتی یک ماموریت فرعی رو از دست ندادم و از تک تک شون لذت بردم.
عالی دقیقا من هم بعد دث البته یه کم داینگ لایت 2 رو رفتم ولی زیاد جذبم نکرد شما رو حالت فوتو مود روی صورت الوی زوم کنید تا متوجه ریزه کاریها بشین البته من الدن رینگ و خوشم نمیاد فوراسپوکن هم همش بپر بپره که اونم دوست ندارم ولی ویچ کوئین دستینی 2 رو خریدم بعد این حتما میرمش
فقط منم که با این بازی ارتباط بر قرار نکردم ؟ ??
نه این که از نظرم بازی بدی باشه ها ولی هیچ حس خوبی نسبت بهش ندارم و اصلا درکش نمیکنم
عیب نداره خیلی ها بودن با فانتوم پین هم ارتباط برقرار نکردن
ولی پیشنهاد میکنم یک فرصت بده بهش
مگه کسی مرض داره با فنتوم پین ارتباط نگیره ??
فرصت هم اگه یه روز سیستمشو داشتم حتمی بهش میدم مثل دد اسپیس ۱ با اینکه اصلا باهاش ارتباط نگرفتم تمومش کردم ?حس میکردم مجبورم ?
از دور به نظر نچسب میاد ولی واقعا اینطوری نیست ?
?
همین امید لنون خودمون
اسم همچین کاربری رو نشنیدم
کاربر نیست
یوتیوبره
پس نمیشناسم
کاربر نیست ژورنالیسته اسم اصلی: امید صدیق ایمانی تخصص: بازی های سبک سولز
نمیشناسم
بعدشم وقتی نیما هست اصلا چرا باید برم بقیه دارک سولز باز ها رو ببینم ?
من نسخه اول اینجوری بودم ولی الان برای تجربه این دارم بال میزنم
من نسخه یکش رو بخاطر عکس فانتزی روی قاب تا مدتها نمیخریدم قیمتشم شده بود سی هزارتومن یه روز از بی بازی ای گرفتمش شد جز بهترین بازیهایی که کردم
خیلی نقد خوبی بود
حتما تجربه اش خواهم کرد
یه سوال مگه متا بازی ۸۷ شد ؟
چرا آنقدر سایت ها اینطوری به این شاهکار چنین نمره ای میدن
موندم چکار باید میکرد
بزار من یه سوال اساسی تر بپرسم داداش
چرا فکر می کنی ۸۷ نمره ی کمیه؟
پن: در کل ثابت شده که نمره هیچ اهمیتی نداره. آدم باید خودش گیمی که دوست داره رو پلی بده و کاری به نمره نداشته باشه. نمرات خیلی وقت ها چرت و پرتن
نمره خوبیه
ولی در حق بازی نبود
از نظر من ارزش این بازی متای ۹۰الی۹۳بود
نمره کمی نیست ولی لیاقتش خیلی از این بالاتر بود
برای چنین بازی کمه حداقل باید ۹۰ میشد
با اینکه خودم بعد از نمرات داینگ لایت ۲ و فوربیدن وست دیگه اصلا فهمیدم متا چیز چ.ر.ت.ی.ه
اصلا گیریم که کم بهش نمره داده باشن
خیلی وقت ها به خیلی بازی ها کمتر از اون حدی که باید داده بشه، نمره میدن
برای همین نمره کلا مهم نیست. کسی گیمی رو دوست داره باید بدون در نظر گرفتن نمره به بازی کردنش بپردازه
آخه دلیل هایی هم که میارن مسخره است
یکی میگفت بازی هیچ پیشرفتی نداشته و پسرفت خالی بوده ?
دوست دارم نویسنده اش رو ببینم باهاش صحبت کنم ?
نقد stevivor منو فشاری کرد بعد ماه ها
همین سایت های دوزاری باعث شدن گوست آو سوشیما هم نمره اش بیاد پایین
۸۷ کمه ؟ ?
داداش یه لحظه بشین با خودت فکر کن بنظرت این بازی در حد گاد آف وار و لست آف آس هست؟
میدونم در حد اونا نیست و حداقل میتونست ۹۰ با ۹۱ بشه
انصافا با توجه به پیشزفت هایی که کرده بود لایق 91 بود
امتیازات رو ولش کن و جدی نگیر. خودت با بازی اگر عشق میکنی بشین پاش. خودت مهمی رفیق
سر دایینگ لایت ۲ من اینو فهمیدم
و سر فوربیدن وست دیگه کاملا مطمئن شدم
که متا برای دعوا های فن بوی هاس
درود
مهم نیست ? در واقع نمره فن بوی ها مهم نیست ? از ارزش هاش هیچی کم نمیکنه .
اول از همه تشکر میکنم از بررسی بسیار خوبتون و نمره ای که شایسته بازی بود رو بهش دادید
واقعا عناوینی که هنوز بازی های داستان محور را زنده نگه داشتن و روز به روز زیباترش میکنن را باید تحسین کرد
به شخصه از همون تریلر شوکیس ۲۰۲۰ سونی برای horizon forbidden west انتظارات زیادی داشتم و با نمایش های بعدی این انتظارات بیشتر شد ، اما اگر بخوام کلی بگم تمام این انتظارات کاملا توی بازی برای من برآورده شده است
با تشکر
خیلی مقاله خوبی بود ، دستتون درد نکنه
تنها اشکالی که بازی دارد npc هاش است یعنی npc ها در بازی خیلی مدرن هستند در حالی که باید وحشی باشند مثلا تو یک معموریت باید میرفتی به جایی که اونجا مردم وحشی و بربر هستند درحالی که وقتی با اون ها حرف میزدی احساس میکردی متمدن تر از خودت هستند
میدونم که اینها اشکال جزعی هستند و به گیم پلی تاثیر نمی گذارند
رو مخ من اونقدر نبودن . ولی راست میگی شاید یک مقدار فرهنگ غنی بیش از حدی دارن
جیب مبارک و فشار اقتصادی نگذارد (که در این شرایط خیلی هم دلیل موجهی است!)
دقیقا به همین دلیل است که پی سی و کنسول برا گیم زدن نداریم :) :(
والا باور کن من خودم هم فعلا نمیتونم بخرمش ? برای بررسی فقط تونستم تجربه کنم مدتی کوتاه.
فداتون بشم (با لحن اون پیرمرده :) )