نقد فیلم Spider-Man: No Way Home – مرد عنکبوتی – راهی به خانه نیست
با آمدن نسخه با کیفیت فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست بالاخره میتوانیم درباره این فیلم با جزئیات صحبت کنیم. با دانستن اینکه اکثر مخاطبان تا کنون این اثر سینمایی را دیدهاند، احتمالاً ایده ...
با آمدن نسخه با کیفیت فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست بالاخره میتوانیم درباره این فیلم با جزئیات صحبت کنیم. با دانستن اینکه اکثر مخاطبان تا کنون این اثر سینمایی را دیدهاند، احتمالاً ایده خوبی است که در مورد ویژگیهای ناگفته این فیلم در «بررسی بدون اسپویل» ما در ویجیاتو صحبت کنیم. مرد عنکبوتی جدید ترکیبی موفق از نوستالژی و ریبوت نرم است که در آن برخی رشتههای داستان دچار مشکل هستند. در ادامه برای واکاوی بیشتر این اثر با نقد فیلم Spider-Man: No Way Home همراه ما باشید.
از زمان پیش تولید فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست تا لحظه نمایش آن در سینماها یک سوال خاص ذهن مخاطبان را به خود مشغول کرده بود؛ آن سوال چیزی نبود جز این که آیا جدیدترین قسمت مرد عنکبوتی به واسطه ورود به مولتیورس و جهان چندجانبه خود شامل چند مرد عنکبوتی است، یا از اساس آیا به جز پیتر پارکر تام هالند شخص دیگری نیز با این عنوان در فیلم وجود دارد یا خیر؟! خب جواب مثبت است، بله! توبی مگوایر و اندرو گارفیلد در این فیلم حضور دارند و نه تنها این حضور کوتاه نیست، بلکه در واقع قوس داستانی رضایتبخشی دارند که بسیاری از موضوعات را از دل فیلمهای خودشان میگیرد. در واقع، شما میتوانید سه فیلم اول توبی مگوایر و دو فیلم اندرو گارفیلد را قبل از این اثر تماشا کنید و به این فکر کنید که بین هر پنج فیلم آنها با این اثر، داستانی مشترک وجود دارد.
اما در کنار حضور یک تیم سه نفره از مردان عنکبوتی، تیم شروران جهان عنکبوتی نیز در این فیلم حضور دارند. با این تفاسیر همه شرورانی که در فیلم ظاهر شدند نیز انگیزههای بزرگی در داستان خود دارند که باعث میشود با همه آنها احساس همدردی و همراهی کنید. اما شخصیت شروری که به طور کامل فیلم را مال خود میکند، گرین گابلین با بازی خوب ویلم دفو است. در کنار این نکته باید گفت شباهتهای زیادی بین این طرح و داستان فیلم «مرد عنکبوتی: درون دنیای عنکبوتی» از نظر استفاده از شخصیتهایی از جهانهای مختلف وجود دارد. البته کیفیت داستانی فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست استودیو مارول نسبت به آن انیمیشن دیدنی از سطح پایینتری برخوردار است.
حال با گفتن این نکات بیایید به صورت جزئی به بررسی ساختار فیلم بپردازیم؛ سومین قسمت از سهگانه فیلمهای مرد عنکبوتی مارول با مضمون رسیدن به جهان چند وجهی، مجموعهای از اهداف بلندپروازانه، اما دشوار داشت. اول، این اثر باید سهگانه فیلمهای مرد عنکبوتی MCU را با موفقیت به پایان میرساند. دوم، این فیلم باید بهعنوان یک اثر مستقل عمل میکرد و در عین حال نوستالژی سالمی را برای طرفداران قدیمی و جدید به ارمغان میآورد. و سوم باید آینده را برای مرحله بعدی رشد نسخه تام هالند تنظیم میکرد.
فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست هماکنون در راه تبدیل شدن به یکی از موفقترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان است، و عملاً به دنبال پیوستن به کلوپ آثار دو میلیارد دلاری است. اما، آیا فیلم Spider-Man: No Way Home از همه لحاظ موفق است؟
بیایید پاسخ به این سوال را با ذکر موارد مثبت فیلم شروع کنیم؛ خوب یا بد این قسمت از مرد عنکبوتی برای هواداران ویژه این ابرقهرمان محبوب ساخته شده است. بنابراین، بازیگران و عوامل فیلم دقیقا میدانند که طرفداران چه میخواهند و آن را به آنها میدهند. ارجاعات درون این فیلم با جزئیات خاطرهانگیز از سری فیلمهای قبلی مرد عنکبوتی در ارتباط مستقیم است و خط ظریفی از نوستالژی خالص را به زبان میآورد. در کنار این نوستالژی سازی، بازیگران اصلی کار نیز اکثرا در بهترین حالت خود هستند، در واقع از بین سه فیلم مرد عنکبوتی MCU این قسمت بهترین تیم بازیگری را در خود دارد.
به نظر میرسد تام هالند بالاخره به تعادل لازم برای نقش پیتر پارکر همیشه بدشانس اما همیشه امیدوار خودش رسیده است، و شخصیت MJ با بازی زندایا (اکنون تایید شده که میشل جونز واتسون است) کارهای بیشتری برای انجام دادن دارد. مریسا تومی همیشه لذت بخش نیز یکی از بهترین بخشهای فیلمهای عنکبوتی مارول است، او در مدت زمان اندک خود در جلوی دوربین، واقعاً میتواند به چراغ راهنمای پیتر در این سفر تبدیل شود. در واقع او نقشی را ایفا میکند که پیتر را متوجه جایگاه خود در این دنیای قهرمانان و شروران میکند؛ نقشی که قبلا در جهان مرد عنکبوتی عمو بن آن را بر عهده داشت.
از بین شرورهای بازگشته، آلفرد مولینا دوباره در هر صحنهای که حضور دارد، نشان میدهد چه بازیگر توانا و جذابی است. نورمن آزبورن با اجرای ویلم دافو نیز در بهترین فرم قرار دارد و با همان ذوق به بازی دیوانهوار خود ادامه میدهد. تعاملات کوتاه آنها با یکدیگر نیز یک نکته خوب برای مخاطب است، که بازتاب دهنده احترام متقابل و رقابت کمرنگ بین این همتایان است. در این بین توماس هیدن چرچ و ریس ایفانس در نقش Sandman و The Lizard عمدتاً فقط به صورت دیجیتالی حضور دارند، و بود و نبود آنها تفاوت خاصی در داستان ایجاد نمیکند. در مورد جیمی فاکس یا الکترو، او این بار کمی بهتر از گذشته است، و با مرد عنکبوتی اندرو گارفیلد تعامل خوبی ایجاد میکند.
در همین راستا، نقد فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست بدون صحبت در مورد دو مرد عنکبوتی کهنه کار، یعنی توبی مگوایر و اندرو گارفیلد کامل نمیشود. احتمالاً در بدترین راز پنهان فیلم، طرفداران در نهایت به نتیجهای که دنبالش بودند رسیدند. به طور کلی برداشت جدی تر مگوایر از پیتر با نسخه پر انرژی گارفیلد در اوج تضاد، لحظات به نسبت جالبی را برای مخاطب خلق میکند، و در مجموع یک حس واقعی رفاقت بین سه Spidey وجود دارد.
اما فیلم Spider-Man: No Way Home در تمام دقایقش اثر کاملی نیست؛ زیرا برخی از طرفداران بیش از حد هیجان زده آن را ترسیم میکنند. مطمئناً این فیلم فراتر از دستاوردهای فنی در بخش جلوههای بصری، ارزش حضور در بخش جوایز دیگر اسکار را نداشت. به طور دقیقتر نگرانیهای آشکاری در مورد داستان، سرعت و شخصیت پردازی فیلم وجود دارد. از اساس داستان سرایی خوب لزوماً این نیست که به مخاطب خود آنچه را که میخواهد بدهید، بلکه چیزی است که آنها به آن نیاز دارند، حتی اگر این به معنای برگرداندن انتظارات آنها باشد.
به همین دلیل است که فیلم Spider-Man: No Way Home تا حد زیادی شبیه به یک فنسرویس بد است. فیلم تلاشی برای بازنویسی داستانهای گذشته به چیزی دلپذیر را نشان میدهد. شاید سوال باشد که مگر فیلم سرگرمکننده نیست؟ مطمئناً بله، فیلم سرگرمکننده است همان طور که خوردن یک جعبه شیرینی سرگرمکننده است، اما بعد از آن واقعاً احساس خوبی در موردش ندارید. فیلم زمانی که تمام شخصیتها را در یک اتاق کنار هم قرار میدهد و آنها با یکدیگر تعامل میکنند، بسیار شگفتانگیز است.
با این حال، این تصور که پیتر احساس میکند مجبور است شرورهای ناشناخته را نجات دهد به هیچ وجه ریشه در هیچ چیزی در وجود او ندارد، زیرا از اساس پیتر پارکر جهان سینمایی مارول از ابتدا در هیچ چیزی ریشه نداشت. او افراد زندگیاش را دوست دارد، اما هیچ اتفاقی تاکنون رخ نداده است تا نشان دهد که پیتر چه احساسی را دنبال میکند. البته این بیهویتی به اندازه ای نیست که من معتقدم باشم پیتر پارکر مارول بی تفاوت است، بلکه یک ناهماهنگی دراماتیک در نحوه نوشتن شخصیت او در این مجموعه است که داستان را به ناکجاآباد کشانده است.
همچنین جنبههای جهان چندوجهی نیز چندان منطقی نیست، بنابراین سعی نکنید آن را مرتب یا واکاوی کنید. در درون این فیلم شخصیتها یکدیگر را میشناسند، اما آنها نیز از نقاط مختلفی در یک جدول زمانی هستند و تنها چیزی که واقعاً مهم است این است که آنها شخصیتهایی را برای حضور در این فیلم انتخاب کردهاند تا دور هم دیگر خوش باشند. در کنار این حفرههای داستانی وجود دکتر استرنج نیز در فیلم یک هسته بدون برنامه است. در واقع میتوانید بگویید که فیلم نمیداند با دکتر استرنج چه کار کند، زیرا وقتی او در فیلم نیست، همه چیز راحتتر به نظر میرسد.
شیمی زیادی بین کامبربچ و هالند وجود ندارد، و به نظر میرسد استرنج صرفاً برای تسهیل نقشههای داستان به جای افشای چیزی در مورد رابطه او با پیتر یا احساس پیتر در مورد او، در این فیلم حضور دارد. مطمئناً، این فیلم دکتر استرنج نیست، اما او تقریباً یک عنصر غیر عامل است. استرنج یا در حال طلسم کردن است یا نیست؛ البته در یک سکانس بزرگ که در آن با پیتر در دنیای آینهای مبارزه میکند، تا آنجا که صحنههای اکشن پیش میروند احتمالاً نقطه برجسته فیلم است.
شاید بپرسید چطور میتوان گفت این صحنه بهتر از فینال است؟ وقتی توبی مگوایر و اندرو گارفیلد در سکانس فینال ظاهر میشوند! مشکل این دو مرد عنکبوتی این است که ما در عرض یک دقیقه با آنها روبرو میشویم و بدون هیچ پرسشی باید وجودشان را بپذیریم، بنابراین گفتن این که سکانس نبرد استرنج بهترین لحظه است به نوعی آسان است. زیرا این تنها صحنه اکشنی است که به نظر نسبتاً مبتکرانه و دلپذیر به نظر میرسد. بدون تردید باید این نکته را گفت که توبی مگوایر بیشتر شبیه به بازیگر نقش خودش است، نه پیتر پارکر احساسی و بی دست و پا از سه گانه اصلی سم ریمی. در برخی از دیالوگها، او بی احساس به نظر میرسد. با این حال، بدیهی است که بازیگر میتوانست کمی بیشتر تلاش کند.
در همین حال، مرد عنکبوتی اندرو گارفیلد نیز برای کسی که ظاهراً بعد از دست دادن گوئن استیسی غمگینتر شده است، بسیار متحرک و خوشحال است. اما یکی از مشکلات بزرگ این فیلم بدون تردید کارگردانی کار است. موارد بسیار زیادی وجود دارد که فیلمنامه و کارگردانی یکدیگر را نادیده میگیرند و به این تکیه میکنند که تماشاگر این صحنه را دوست دارد.
دو فیلم قبلی مرد عنکبوتی نیز با حضور جان واتس در مقام کارگردان آثار بدون هویتی بودند، اما «راهی به خانه نیست» برای من ثابت میکند که او فیلمسازی عمیقاً بیذوق است. شما با این مواد و مضمون یک صحنه درست و حسابی در این فیلم مشاهده نمیکنید؛ و این ضعف کارگردان و البته فرمول همیشگی مارول است. آیا قرار است همه فیلمهای مارول برای همیشه اینگونه باشند؟! واقعا نکته تلخی است. فیلمهای عالی درباره داستانسرایی عالی هستند، و No Way Home به اندازه کنار هم قرار دادن تعدادی از بازیگرانی که نقشهایی را بازی میکنند که قبلاً آنها را با آن نقش دیدهاید، چیز دیگری روایت نمیکند.
برتری انیمیشن Into the Spider-Verse نشان میدهد که این رویکرد «مرد عنکبوتی چندگانه» هنوز هم میتواند یک فیلم عالی به ارمغان بیاورد، اما آن انیمیشن یک نکته در مورد اینکه چرا مرد عنکبوتی یک قهرمان منحصربهفرد است به مخاطب میدهد که برای بسیاری از مردم معنی دارد. اما تنها نکته No Way Home این است که تماشاگر را وادار به تکان دادن سر، لبخند زدن و دست و جیغ و هورا به چیزهایی میکند که قبل از پایان فیلم تشخیص اتفاق افتادن آن 100٪ بوده و در آخر همه شخصیتها فراموش میکنند که پیتر پارکر (تام هالند) مرد عنکبوتی است.
چرا فیلم به این شکل تمام میشود؟ آیا مسئله این است که پیتر باید مراقب خواسته هایش باشد و این درسی است که او باید در این فیلم یاد بگیرد؟ نه، این یک ملاحظات تجاری است زیرا سونی و مارول و تام هالند مشخص نکردهاند که آینده این شخصیت چگونه است. بنابراین این پایان یک اتفاق رضایتبخش نیست؛ مارول واقعاً قصد دارد داستان مرد عنکبوتی راضیکنندهای را تعریف کند، اما به جای کیفیت، تنها کمیت دارد. باید آموخت گاهی اوقات میتوان از کمیت دور شد.
در انتهای نقد فیلم مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست باید گفت: Spider-Man: No Way Home به هیچ وجه فیلم کاملی نیست. حتی یک فیلم ابرقهرمانی کامل هم نیست. اما آنچه که انجام میدهد برای هواداران این شخصیت قطعاً دیدنی است. این اثر تاریخچه سری فیلمهای قبلی مرد عنکبوتی را به گونهای ادغام میکند که نباید کار کند، اما کار میکند و دلیل مناسبی را برای خودنمایی فیلمهای مورد علاقه قدیمی از گذشته فراهم میکند و در عین حال عصر جدیدی را برای پیتر پارکر تام هالند آغاز میکند (و اگر شایعات درست باشند، فرصتی دیگر برای مجموعه فیلمهای اندرو گارفیلد برای ادامه پس از پایان ناگهانی آن).
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
پایان بندیش عالی بود
اسپویل
و تا جایی همه مطمئنیم مرد عنکبوتی تو نسل بعدی انتقام جویان نیست
پایان اسپویل
و من بشدت خوشحالم
چون بنظرم شخصیت پیتر پارکر (تام هالند) خیلی ضعیف و ترسو نشون داده از نظر من یک سری دیگه هم آوردنش اشتباه محض بود اگه قرار بود مرد عنکبوتی بیاد داخل انتقام جویان بهتره توبی یا اندرو بیان نمیدونم چرا از تام هالند خوشم نمیاد
سلام دوستان من چند دقیقه پیش عضو شدم و عضو جدید ویجیاتو هستم امیدوارم که اوقات خوبی رو با شما صرف کنم دوستان یک چیز دیگه اگه خواستید ما یه سرور دیسکورد داریم که لینکش https?://discord.gg/w5McFJAh هست اگه خواستید بیاید اون استکیرو حذف کنید و بحث های گیمینگ داریم و ایونت ها و کار های خیلی متنوع و بحث های گیمینگ میکنم خلاصه اگه خواستید حتما بیاید خوشحال میشیم
خوب بود خوشمان امد
..
..
.
اسپویل
..
عمه می چرا رفت????
بدترین قسمت فیلم منطق توبی و عمه ش بود برای درمان ویلن هایی که نمیشناسن و به اون دنیا تعلق ندارن. واقعا حرص خوردم که چرا مثلا سر چنین چیز مسخره ای باید عمه ش میمرد؟ کافیه آدم مقایسه کنه با مرگ هایی که توی اسپایدرمن سم ریمی دیدیم تا ببینیم چقد بی حس دراومد اون صحنه. چرا؟ به همون دلیل که گفتم چون اصلا دلیلی نداشت انقدر بدموقع سر هیچ نکته تراژیکی بمیره. دکتر استرنج که یه جورایی الان جزو قوی ترین ابرقهرمان هاس ، اگه نگیم قوی ترین ، اینقدر راحت توی 80 درصد فیلم نیست و داشته پیاده روی میکرده (حتی خنده دار هم نبود که بگیم برای کمدیه!! اآیا ما براش لطیفه ایم؟)
یک جوک دیگه مهم ترین بخش داستان که قراره دردسرها اونجا شروع شه اینه که دغدغه اسپایدرمن اینه که هپی اونو از یاد نبره:/ هپی؟؟؟ آخه مرد حسابی هپی و تو چی بینتونه مگه؟ قشنگ تو اون صحنه سطح دکتر استرنج رو هم آوردن پایین. اگه تاکیدش روی ام جی بود خیلی قشنگ هم میتونست حفره ی احساسی بینشون پر بشه هم برای ما باورپذیر تر باشه که این بشر عاشق ام جی هست نه این که در حد کراش رفتار کنن!
پایان بندی اسپایدی واقعا اینجوری بود که خب همون اول فراموش میکردنت بهتر بود که عزیزم. البته به شخصه اون سکانس که رفت کافه ولی چیزی نگفت معنا دار بود (که بخوای دوباره از سر بگیری راه دوست داشتن رو) و امیدوارم واقعا عمدی بوده باشه نه برداشت شخصیم. پتانسیل فیلم از تمام فیلمای ابرقهرمانی ساخته شده و حتی در آینده بیشتر بود و ظرافت فیلمنامه خیلی مهم بود. وگرنه آره اولین چیزی که به هر بنی بشری میرسه اون میم اسپایدرمن هاس که به هم اشاره میکنن. بهترین صحنه که واقعا توش حس داشت نجات دادن ام جی به دست اندرو گارفیلد بود. ویلیم دفو واقعا وزنه فیلم بود و جون داشت. آدم حال میکرد با اون دوگانه شخصیتیش که گرد پیری هم روش نشسته بود ولی یه هو با اون صدا همچنان گرین گابلینو برامون ترسناک و شرور نشو میداد(کرک و پرش مثل بقیه نریخته بود)
فیلم واقعا حال میداد که مخصوصا بشینی با یه اسپایدی فن دیگه نگاه کنی و تجدید خاطره کنی ولی واقعا همین؟ من که راحت فراموش میکنم این داستانو فقط یادم میمونه یه روزی یه جایی سه تا اسپایدرمن روی پرده بودن (کاش میشد گفت میدرخشیدن)
با اینکه خیلی هایپ بودم برای بلوری و بلوری دیدم ولی هایپی که میخواستم رو اصلا نداشت و اینکه یه
ادامه متن اسپویله
.
.
.
.
.
.
.
.
اینکه سه تا مرد عنکبوتی بودن تنها هایپش بود و اتفاقاتش زیاد بود مثل مرگ عمه می ولی تنها اتفاقی که یکمی تونست هایپم رو نگه داره برای بعدی ها همون حافظه از دست رفته که مرد عنکبوتی هست یا نیستش.
نقد خیلی خوبی بود و ممنون از امیر پریمی که این نقد رو نوشت . من با اون تیکش که درباره رابطه استرنج و پیتر پارکر صحبت میشه خیلی موافق بودم و به نظرم توبی مگوایر و اندرو گارفیلد اگه واقعا از همون دنیای فیلماشون که ما میشناسیم اومده بودن ، خیلی با فیلمهایی که ازشون دیدیم فرق داشتن .
من نه میگم خیلی خفن بود ( چون خیلی خیلی هایپ بودم ولی هایپم رو خیلی بر آورده نکرد. ) اونقدرا هم که خیلی ها میگن بد نبود . ولی در کل چون با کیفیت پرده ای دیدمش به نظرم باید یه بار دیگه هم با کیفیت خوب ببینم که بتونم نظر بدم .
با سلام
متاسفانه همانطور که از قبل از اکران این احتمال میرفت، فیلم با آوردن این همه کاراکتر، عملا فرصت ( و قصد) رسیدگی مناسب به همه آنها را ندارد و ازین لحاظ ، شباهت غیرقابل کتمانی به اونجرز ۴ ( خصوصا در نبرد نهایی) دارد. هرچقدر آنجا برای راضی نگه داشتن طرفداران ، همه کاراکتر ها را در نبرد آخر به بازی گرفتند، اینجا هم کم و بیش از همان فرمول استفاده کردند.
به شخصه درک نکردم چرا باید آنتاگونیستهای این فیلم انقدر بیمغز و تک بعدی عمل کنند. آیا اینکه قبلا ادم بدی بودهاند، دلیل مناسبی است که اکنون هم ادم بدی باشند؟! به غیر از گرین گابلین( آن هم تا حدودی) بقیه آنتاگونیستها از انگیزه موجهی برخوردار نیستند.
مورد بعد، حال و هوای بیش از اندازه فان این فیلم بود. واقعا چه دلیلی داشت توبی مگوایر و اندرو گارفیلد که هر کدام فیلم های خود را با یک درام بزرگ به پایان رساندهاند، اینگونه شاد و شنگول باشند؟ اینکه آن کاراکتر ها اینگونه از اصل خود فاصله کرفته بودند، باعث میشد به مانند یک وصله ناجور به نظر بیایند.
یکی دیگر از نقاط ضعف فیلم هم رابطه پیتر و امجی بود. اساسا هیچ نکته مثبت و قابل باوری در رابطه با رابطه پیتر و ند در mcu به ذهنم نمیرسد اما در مورد پیتر و امجی با این همه تبلیغی که شاهد بودیم، انتظار رابطه روانتر و پویاتری را داشتم.
در عین حال فیلم پر است از صحنه هایی که هرکدام یادآور صحنهای مشابه در فیلم های مردعنکبوتی های قبلی هستند که اگر مثل من با این کاراکتر و فیلم هایش بزرگ شده باشید، میتواند لبخند بر لب شما بیاورد. شاید یکی از درخشان ترین صحنهها، مربوط به صحنه نجات امجی توسط گارفیلد بود.
در کل بنظرم آوردن آن مردعنکبوتی ها از سالیان قبل، و از فیلم هایی با حال و هوای کاملا متفاوت نسبت به mcu به این فیلم، چندان کار درستی نبود.
واقعا حرف دلم رو زدی . توبی و اندرو اصلا اون توبی و اندرو سابق نبودن و من فقط از حضورشون تو فیلم خوشحال شدم و بازیشون چنگی به دلم نزد .
اره دقیقا . وقتی کارگردان میخواد مثل همین فیلم ، کاراکتر یا یه چیزی رو که ما بهش عادت کردیم با یه حال و هوای کاملا متفاوت بیاره داخل فیلم ، یه باگ تو فیلم ایجاد میشه و ما هم طبیعتا استقبال نمی کنیم.
بله نظر منم همینه خیلی کامنت مفیدی بود
اگه بحث سر فیلم هایی مثل اترنالز و بلک ویدو و سریال هایی مثل فالکون و سرباز زمستان باشه منم پایه ام. بیاید ساعت ها غیبت کنیم....!
ولی واقعا ۸۰ درصد کامنت های اینجا هیته. اونم از نوع خالص صد درصدیش! دیگه حوصله ی توهین های فن های عزیز کاپولا رو ندارم. (هر چی منطق و دلیل آوردم اون دفعه، بهم گفتن فن بوی و بچه و بی منطق و...! اونم چون جواب نداشتن اکثریتشون.)
واسه ی همین ترجیح میدم وارد بحث با هیچ کدوم از هیتر های عزیز نشم. گفتم بدونید که چرا یه بار خیلی تند و آتشین باهاتون بحث می کنم یه جا عین خیالم نیست.
چیکار کنم که خالق خود اسپایدرمن، تام هالند رو به عنوان بهترین نسخه ی اسپایدرمن دوست داشت و شما ها ندارید.
از دیسات معلومه چقد خوب حرف رایگان میزنی
میلیارد ها بار گفتم. بخاطر شما هم یه بار دیگه میگم.
لطفا توی هر کامنت من رو رکورد دار دیس کنید. بعدش که چی؟ با این حجم از دیس میمیرم؟ از کمبود اکسیژن خفه میشم؟ سرطان مغز میگیرم؟ چی میشه تهش؟
اقا جو گرفته ای ها من نه گفتم خفه میشی نه میمیری نه هیچی دیگه گفتم از دیسات معلومه که چند نفر باهات محالفن و این نظریه هایی ک میدی شرمنده ولی ارزش نداره
داداش خیلی با حرفات موافقم و زندگیمو از ی هیتر ب ی فن بوی تبدیل کردی۔حالا بزار ی دیسلایک بدم خدمتت تا ببینیم چی میشه بعدش???
سایت رو هک کن میلیارد ها دیس بده!
انتظار داشتم فیلم درگیری های بیشتری داشته باشه یا مثلا همون سکانس اول فیلم طولانی تر باشه و بیشتر بهش بپردازن.
اون انتظاری که مخاطب داشتو فکر نکنم خوب براورده کرد
نقد رو خوندم و ممنونم از آقای پریمی برای نقد خوبشون. ولی حس میکنم اسپویل زیاد بود تو متن .
من همین دیروز فیلم رو دیدم و یه چند تا چیز هست که گفتم بهتره حالا که دوستان نظراتشون رو به اشتراک گذاشتند من هم کمی حس خودم نسبت به فیلم رو توضیح بدم .
به نظرم فیلم خیلی خوبی نبود و واقعا فروشش رو درک نمیکنم و فکر میکنم به خاطر کامیونیتی بزرگی باشه که پشت مردعنکبوتین و چشمشون رو به روی واقعیت بستن و فقط برای دل خودشون فیلم رو دیدن . به هر حال فیلم یکی از نقاط قوتش به نظرم تیم بازیگریش بود ( البته نه همه بازیگرها ) . مثل همیشه تام هالند و بازیش زیاد جالب نبود ( نظر شخصی ) و به شخصه از توبی مگوایر و اندرو گارفیلد انتظار بیشتری داشتم ولی بازیشون زیاد قانع کننده نبود . ( همچنین به نظرم فیلم یک فیلم کوچیک بود فقط برای اینکه ایده دنیاهای موازی جا بیوفته و بعدش تو فیلم دکتر استرنج اونو تقویت کنن .) فیلم یه اثر به شدت فن سرویسه و منی که علاقه ی چندانی به این سه گانه جدیده ندارم حس میکنم که سه گانه سم ریمی خیلی از این سه گانه بهتر بودن . صحنه های اکشن فیلم هیچکدوم راضی کننده نبودن و همه پیش پا افتاده بودن و به نظرم تنها صحنه ی اکشن فیلم که جالب بود صحنه ی کوتاه مبارزه اسپایدی با دکتر استرنج بود . از طرفی به گفته نویسنده پایان فیلم خیلی عجیب و غیر منطقی بود . اگر قرار بود پیتر رو فراموش کنند میتونستند همون اوایل فیلم این اتفاق رو رقم بزنند . اما ایده دنیاهای موازی واقعا جذاب بود اما در کل ایده ایه که نیازمند رشد و پیشرفته .در کل تنها نقطه مثبت فیلم که منو هیجان زده کرد فقط و فقط حضور کاراکتر های قدیمی و پیتر های قدیمی بود که دور هم جمع شدند و خاطراتشون رو مرور کردند . با دیدن فیلم ترغیب شدم که برم و سه گانه سم ریمی رو دوباره ببینم نه اینکه منتظر ادامه فیلم های اسپایدرمن باشم چون به نظرم همش شیردوشیه ! ( انقدر تو فیلم محتاج بودند که حتی یک آنتاگونیست از دنیای اسپایدرمن تام هالند هم تو فیلم نبود! ) در آخر نه قصد هیت دارم نه طرفداری . مبارک طرفداراش باشه . اما به نظرم فیلم بدون آنتاگونیست ها و مرد عنکبوتی های قدیمی آشغال به تمام معنا میبود.
درود بهت ، کامنتت از خود مقاله طولانی تر بود
قربونت .
دوستان بابت قسمت آخر کامنت ازتون عذرمیخوام یکم عصبانی بودم چون دوستام میگفتن خیلی فیلم خوبیه و بعد دیدنش نا امید شدم . بازم ببخشید دیگه در حد آشغالم نبود واقعا .
من اونموقع کیفیت پرده ای دیدم معمولی بود واقعا
من درک نکردم چرا اینقدر ازش تعریف کردن
تنها دلیل فروشش این بود که یه عالم ویلن قدیمی و اسپایدی های قدیمی توش بودن
منی که خودم فن مارولم دارم متقاعد میشم فاز چهار فیلماش جالب نیستن سریال هاش نقطه قوتش هستن که اگر میس مارول اونا رو هم خراب نکنه
تنها امیدم برای فیلم های این فاز مولیتورس او مدنس هست که اوور کارکتر شده یه جورایی
عاقبتش مثل این فیلم اسپایدی نشه
یک فیلم پاپ کورنی به تمام عیار.
"شیمی زیادی بین کامبربچ و هالند وجود ندارد، و به نظر میرسد استرنج صرفاً برای تسهیل نقشههای داستان به جای افشای چیزی در مورد رابطه او با پیتر یا احساس پیتر در مورد او، در این فیلم حضور دارد. مطمئناً، این فیلم دکتر استرنج نیست، اما او تقریباً یک عنصر غیر عامل است. "
چیزی که من اصلا انتظارش رو نداشتم که در این مقاله ببینم.شیمی بین دکتر استرنج و پیتر فوق العاده است.چیزی که این شیمی رو شیرین تر میکنه حرف زدن اونها و البته بازی فوق العاده بندیکت کامبریج و تام هالند هست.اون سکانس آخر فیلم رو یادتونه؟!
همونجا که استرنج به پیتر میگه استیو صدام کن......
.
. از اساس داستان سرایی خوب لزوماً این نیست که به مخاطب خود آنچه را که میخواهد بدهید، بلکه چیزی است که آنها به آن نیاز دارند، حتی اگر این به معنای برگرداندن انتظارات آنها باشد.به همین دلیل است که Spider-Man: No Way Home تا حد زیادی شبیه به یک فنسرویس بد است.
نکته که میبینم خیلی ها روش مانور میدن و خیلی روش تاکید دارن!ببینید،سونی و مارول به هواداران حال دادن!یعنی دقیقا چیزی رو آوردن روی پرده سینما که ما میخوایم اما یه نکته!:
این فیلم در عین حال که یک اثر باشکوه برای هوادارن هست به شعور مخاطب هم احترام میزاره.به خدا که این فیلم فقط صحنه های اکشن نیست.پس دوباره نگید این برای اینکه سه تا اسپایدرمن توی فیلم هستن خیلی تحویلش میگیرن یا اینکه چون خبیث های فیلمای قبلی هستن اینجوریه و .....
نقد خوبی بود و فیلم هم بی نقص نبود
بنظرم داستان فیلم بهتر و یکم دارکتر از بقیه فیلم های اسپایدرمن هست ولی خب بخوایم واقع بین باشیم no way home فیلم خوبی بود
به جرات و بدون هیچ باکی میگم که فیلم spider-man no way home یکی از برترین فیلم های کمیک بوکیه تاریخه.
دلایل کافی هم برای اثبات حرفم دارم.این فیلم ریسکی بزرگ برای مارول و دیزنی بود.این همه شخصیت و این همه سوال بی جواب که در این فیلم بهشون جواب داده شد و.......
این فیلم دارای داستانی بسیار جمع و جور و تمیزه.nwh بسیار احساسی،حماسی،هیجان انگیز هست
بازی تام هالند بی نظیره،آقا خداوکیلی که جرات داره هنوز بگه این بازیگر نیست و فلان؟!
از همون اول در فیلم homecoming این بشر با اون سکانس ملاقاتش با پدر لیز(همون والچر)ثابت که هنرمنده.در این فیلم که دیگه دهن همه رو بست!
آقا یه دقیقه چشماتون رو روی توبی و اندرو ببندین و فقط به بازی فوق العاده تام هالند فکر کنید.فکر کنید به اون صحنه که چطور تام هالند،یه بچه جوون داره سر جنازه عمش گریه میکنه.در حالی که سربازا از اونطرف نشونه گرفتن روش و میخوان بهش شلیک کنند.صحنه بعد از مرگ زن عمو می،اون صورت خونی و داغون پیت توی بارون.......
اندرو هم از این ور درخشید.اون صحبت هایی که در مورد مرگ گوئن کرد،اون بغضی که توی گلوش و اون اشکی که از چشماش جاری شده بود......وقتی میشل رو از مرگ نجات میده و اون نگاهی که بهش میکنه...نگاه خیلی معنا داریه.......
توبی که از اونطرف ترکوند!اون صحنه که میاد و گلایدر گابی رو میگیره تا تام گرین گابلین رو نکشه خود زیباییه!صحنه ملاقاتش با پیتر اندرو اون شوخی درد کمر هم که بماند.
نکته بعدی اینکه این فیلم همه چی داره.هر چیزی که از یک فیلم کمیک بوکی شاهکار بخواین.غم داره،شادی داره،اکشن و هزار و یک چیز دیگه داره.اما نکته اینجاست که تعادل در همه این صحنه ها به زیبایی به چشم میخوره.یعنی نمیاد یهو از صحنه مرگ زن عمو می بره توی یه سکانس شاد و مفرح!
فیلمنامه این فیلم محشره آقا محشر!
مطمئنا فیلمنامه میتونست داغون و احمقانه باشه.اصلا سازندگان میتونستند خیلی راحت چند تا صحنه اکشن بزارن تو فیلم و پول بزنن به جیب!اما اونا به من و شما احترام گذاشتن!اونا فیلمنامه رو خیلی جمع و جور و تر و تمیز در آوردن!
دیالوگ ها محشره،از شوخی ها گرفته تا دیالوگ های احساسی.
شاخ شمشاد همشون هم"قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه میاره هست"!
این فیلم به خوبی دغدغه های پیتر رو نشون میده!نشون میده که اطرافیان پیتر همیشه باید به خاطر قهرمان بودن اون تاوان بدن!آخر فیلم نشون میده پیتر چه زندگی ساده و معمولی داره.این یعنی وفاداری به کمیک بوک،این یعنی احترام به شعور مخاطب!
تام همون پیتریه که باید باشه.خیلی صاف و سادست.مثل خیلی از ماها خام میشه و طبق معمول تقاصش رو هم پس میده.خیلی خوش ذات بود که میخواست به گرین گابلین و دیگر دشمناش کمک کنه!
ویلن های فیلم مخصوصا ویلم دفو نظیر ندارن.اون گرین گابلینی که هی کتک میخوره اما بخاطر جنون خودش میخنده.همونیه که پیتر تا سر حد مرگ عذاب داد.صحنه های بدلکاری هم که خودش انجام داد.این یعنی یه بازیگر محشر!
صحنه های اکشن و مبارزات فیلم بسیار عالی هستند.اون مبارزه اسپایدی با دکی اختاپوس بالای پل خیلی خلاقانه است.اون مبارزه اسپایدرمن و ویلم دفو در آخر کار که نور علی نوره!قشنگ معلومه دارن همدیگه رو به قصد کشت میزنن.قشنگ معلومه میخوان همدیگه رو تیکه تیکه کنن.و فقط مبارزات مردعنکبوتیه که اینجکر خشونتی درش دیده میشه!
اون صحنه تاب خوردن سه تا اسپایدرمن هم که آیا لازمه چیزی دربارش بگم؟!بابا دیدن همچین سکانسی یک رویا بود.دیدن اینکه سه تا اسپایدرمن با سه تا از دشمناشون رو در رو میجنگن و یکی بعد از دیگری فرود میان مو به تن آدم سیخ میکنه!
اما این فیلم بهترین پایان بندی ممکن رو داست.اون پایان تلخ،اون خداحافظی تلخ پیتر با ام جی و ند.اون زمان که سه تا اسپایدی همدیگه رو در آغوش گرفتن.....
زمانی که استرنج میخواد طلسم رو اجرا کنه و به پیت میگ ه بهم بگو استیو یک بار احساسی وحشتناک سنگینی رو ایجاد میکنه.وقتی پیتر رفت به مغازه تا دوستی خودش رو با ند و میشل دوباره احیا کنه،اونجا یه زخم روی پیشونی میشل دید و متوجه شد که بهتره چیزی بهش نگه،چون ممکنه آسیب ببینه.بلوغ و رشد شخصیتی یعنی این!
بعد هم که پیتر تک و تنها میره آپارتمان ساده خودش.هنوز هم کسی میتونه بگه این اسپایدرمن وابسته به تکنولوژیه استارکه؟؟!!اون لباس دست ساز و کلاسیک و اون صحنه تاب خوردن....
.
هرگز این فیلم رو نمیشه با امثال گادفادر مقایسه چون معلومه که کدوم یکی شاهکاره.پس خواهشا این فیلم رو با امثال تاکسی درایور،گاد فادر و اینجور فیلمها مقایسه نکنید چون این فیلم "فرق" داره.بهتره که این فیلم رو با دیگر امثال کمیک بوکی مقایسه کنید تا حقیقت بشید.........
داداش نوشته ات اشک شوقو تو چشمام جاری کرد??.حالا بزار ی دیسلایکمنم بهت بدم در جواب این کامنت منطقی و زیبات??
??
حیف همچین فیلمی رو با کیفیت بد ببینی.راستی دوستان نسخه webdl کی میاد؟
پروفایلت خیلی خطریه
دکتر استاپ ?
بلوری هم اومده :|
تقریبا چهار روزه اومده فکر کنم .
چند نکته کوچک: یک اینکه نیاز نیست نقدتون حتما بدون اسپویل باشه کسی که فیلمو دیده میاد نقدشو میخونه دیگه ،کسی ام که ندیده باشه بعد ازاینکه دید میتونه بیاد بخونه و دو همچین بدون اسپویلم نبود ، مقاله رو تا اخر نخوندم ولی تا یجاش خوندم که قشنگ گفتین (پیتر احساس میکند مجبور است شرورهای ناشناخته را نجات دهد) خب همینجا اسپویل کردید که پیتر میره نجاتشون بده(منظورمو فهمیدید حتما?)
اتفاقا بدون اسپویل بهتره تا طرف که فیلمو ندیده بدونه ارزش دیدن داره یا نه
در هرصورت نظر من این بود که با مخالفت بسیاری از اشخاص رو به رو شد پس حق با شماست
بخوایم مختصر بگیم، شاهکار برای طرفدارها متوسط برای مردم ضعیف برای منتقدها و صاحب نظرها
نشستم دوشنبه دیدمش و با خودم گفتم حیف وقت
واقعا خیلی خوب نبود از نظرم
در حد متوسط رو به پایین
آره اونطور نبود که همه میگفتن
بنظرم خیلی اتفاقات زیادی رو تو یه فیلم چپوندن
آقای پریمی خسته نباشید.
با نقدتون موافقم.
یکی از لحظاتی که من رو اذیت میکرد این بود که گاهی اوقات صحبت ها انگار با هم همخوانی ندارند. مثلا وقتی که الکترو از سکانس نبرد پایانی فیلم The Amazing Spider-Man 2 ، به این فیلم اضافه شده؛ پس چرا اندرو گارفیلد بعد از سکانس مرگ گوئن این اتفاق براش افتاده و به این دنیا اضافه شده؟ یا اینکه چطوری دکتر اکتاویوس و گرین گابلین همدیگه رو میشناسن؟
برای این میشناسن که دانشمند هستن و با هم همکاری داشتند
این هم یکی از هنون دلایلی که میگم بعضی از عزیزان متوجه خیلی از نکات فیلم نشدند.
دوست عزیز نورمن قبل از اینکه نورمن در فیلم اسپایدرمن یک سم ریمی بمیره با اکتاویوس همکاری داشت.حتی در فیلم مردعنکبوتی دو هم به این موضوع اشاره شد
کسی نگفت همکاری نداشته. من میگم مثلا دکتر اکتاویوس از کجا میدونست که نورمن آزبورن خود گرین گابلینه؟؟
هویت گرین گابلین حتی بعد از مرگش هیچوقت فاش نشد که بقیه بشناسنش.
این نقد کاملا با حرف های نقد های قبلتون متفاوت بود
تو نقد قبل گفته بودید ((بنابراین، Spider-Man: No Way Home نه تنها حماسی ترین و غافلگیرکننده ترین فیلم مرد عنکبوتی جان واتس است، بلکه یکی از پیچیده ترین و لذت بخشترین فیلمهای ابرقهرمانی است که در این دهه دیدهایم.))
در مورد بازی توبی مگوایر هم باید بگم طبیعیه چون چندسال از بازیگری دور بوده
واقعا امیدوارم توبی در فیلم دکتر استرنج 2 حضور داشته باشه
بررسی اول احساساتم رو به عنوان یک هوادار مرد عنکبوتی در نظر گرفتم، و بررسی دوم سعی کردم در چارچوب یک نقد و واقع گرایانه، هست و نیست فیلم رو ببینم! البته بررسی اول باید در چارچوب اسپویل نکردن میبود!
به این نتیجه رسیدم اکثر سایت ها نمیخوان اسپادرمن تام رو به عنوان اسپایدرمن قبول کنند ، البته کلی گفتم ، بازی توبی کمی ضعیف بود ولی اندرو عالی بود تام هم فوق العاده بازی کرده بود
پایان بندی فیلم عالیه اما سوالات زیادی برای تماشاگر ایجاد میکنه که من امید دارم توی آینده برطرف بشه حداقل طبقگفته نویسندگان ، فک کنم این فیلم یه جورایی نظرسنجی بود برای اینکه آیا طرفدارن دوست دارند که اسپایدرمن های قدیمی دوباره در نقششون حضور پیدا کنند که فک کنم جوابشون رو پیدا کردند و این فروش فوق العاده یعنی اینکه بلههه و این یعنی اینکه ما در آینده شاهد حضور 3 اسپایدرمن و حتی بیشتر باشیم در کل بخوام بگم no way home اثری سرگرم کننده و قطعا ارزش دیدن رو داره من خودم 2 بار دیدم
احتمالا ما توبی رو تو دکتر استرنج 2 ببینم و اندرو رو توی ونوم 3 هر چند که امید دارم خراب نکنه ونوم ۳
ایا توان پذیرفتن حق را نداشتید ؟
خیر توان پذیرفتن ناحق را نداشتیم استاد . ? ( نه بی شوخی من دیسلایک ندادم )