نقد فیلم Spider-Man: No Way Home – حمله به قلب طرفداران مرد عنکبوتی
هنگامی که «Avengers: Infinity War» خشم تایتان دیوانهای چون تانوس را بر سر جهان سینمایی مارول فرو برد، واقعاً احساس میشد که اولین بار است که چیزی به این بزرگی را تجربه میکنیم. اما سپس ...
هنگامی که «Avengers: Infinity War» خشم تایتان دیوانهای چون تانوس را بر سر جهان سینمایی مارول فرو برد، واقعاً احساس میشد که اولین بار است که چیزی به این بزرگی را تجربه میکنیم. اما سپس کوین فایگی و تیمش با ارائه یک نتیجه گیری مناسب با فیلم Avengers: Endgame توانستند از انتظارات ما نسبت به دنیای سینمایی مارول فراتر بروند. پس از آن، این فرنچایز به فیلمها و سریالهای تلویزیونی با کیفیتها و مقیاسهای متفاوت منشعب شد که به صورت ویژه یک چیز را نوید میداد: چندجهانی یا «the multiverse»؛ و حالا مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست از نظر فنی اولین ورودی است که از این جهان بی حد و حصر به طور کامل استفاده میکند. اما آیا این به نفع فیلم است؟ خوب، بیایید آن را با نقد فیلم Spider-Man: No Way Home دریابیم.
«قبل از شروع بررسی ذکر یک نکته مهم و کلیدی است، توجه داشته باشید در این مطلب ویجیاتو هیچ اسپویل مهمی فراتر از آنچه در تریلرها نشان داده شده است، دنبال نخواهد شد.»
در جهان سینما چند مدل فیلم وجود دارد؛ فیلمهای معمولی، فیلمهای مورد انتظار و البته فیلمی مانند «Spider-Man: No Way Home» که عملاً یک اثر مورد انتظار و مِگا هایپکننده است. اما چرا اثری مانند این فیلم برای مخاطب اینقدر مورد انتظار یا مگا هایپکننده میشود؟ جواب ساده است: زیرا در چند سال گذشته، Spider-Man: No Way Home موضوع اول شایعات بیپایان، داستانهای مداوم پیرامون لو رفتن احتمالی ماجرای کار و یک بازی حدس و گمان بیانتها بوده است که در آن طرفداران سعی میکردند بفهمند که چه شخصیتها و خطوط داستانی در این بازی وجود دارند. حالا فیلم نمایش داده شده و تمام این شور و هیجان به سر منزل نهایی خود رسیده است.
در طی یکی دو سال گذشته این فیلم چندین بار در فضای مجازی پرطرفدار شده است، مورد پوشش رسانهای زیادی قرار گرفته و چند تریلر یا پیشنمایش ارائه کرده که طرفداران Spidey را درگیر خود کرده است. نکته تمام این تریلرها این است که Spider-Man: No Way Home بزرگترین، دیوانهکنندهترین، باهوشترین و جاهطلبانهترین فیلم Spidey تا به امروز است که همین نکته آن را تبدیل به تجربه حس نوستالژی برای هر کسی میکند که حتی از راه دور به فیلمهای کمیک علاقهمند است.
مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست، فیلمی است که در آن پیتر پارکر با دنیای چندگانه برخورد میکند؛ مکانی که در آن واقعیتهای متناوب مختلف با هم وجود دارند. این چندجهانی یا مولتیورس به شخصیتهایی از واقعیتهای مختلف (معروف به فیلمهای مختلف مارول در گذشته) اجازه میدهد تا به دنیای سینمایی مارول راه پیدا کنند. به زبان عامیانه، این بدان معناست که دکتر اختاپوس از فیلم مرد عنکبوتی 2 در سال 2004 میتواند با نسخه تام هالند پیتر پارکر مبارزه کند. یا به همین ترتیب، الکترو از مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2 را میتوان از آن فیلم قدیمی اندرو گارفیلد جدا کرد و در فیلم جدید قرار داد.
بنابراین، مولتیورس راهی است برای همزیستی برداشتهای مختلف از شخصیتهای مختلف. اساساً این سیستم میگوید که تمام آن فیلمهای مختلف در گذشته مارول، یعنی فیلمهای غیر MCU (مردان ایکس، مرد عنکبوتی سم ریمی و مارک وب، چهار شگفتانگیز، و غیره)، همگی جدولهای زمانی متناوب هستند که اگر داستان بخواهد، میتوانند با MCU همگرا شوند. و این فیلمی است که همه چیز در آن شروع میشود. البته، این اثر اولین فیلم مرد عنکبوتی نیست که به چندجهانی میپردازد، چرا که این نقطه عطف خاص به انیمیشن «Spider-Man: Into the Spider-Verse» تعلق دارد. با این حال، راهی به خانه نیست اولین فیلم بلند لایو اکشن است که این منظره را طی میکند، و فیلمی است که میتواند از انبوهی از آثار لایو اکشن قدیمی مارول استفاده کند.
اما فیلم Spider-Man: No Way Home دقیقاً از جایی شروع میشود که فیلم مرد عنکبوتی دور از خانه به پایان رسیده بود؛ این یعنی در همان شروع کار فاش میشود که پیتر پارکر (تام هالند) در واقع همان مرد عنکبوتی است. با نمایان شدن این راز، پیتر ناگهان خود را مورد توجه رسانهها و عامه مردم میبیند. بنابراین زندگی او به یک هرج و مرج مطلق تبدیل میشود، هرج و مرجی که مانند یک تفسیر نه چندان ظریف در مورد سلبریتیها و فرهنگ پاپاراتزی، دوستان پیتر، ام جی (زندایا)، ند لیدز (جیکوب باتالون)، هپی هوگان (جان فاورو) و عمهاش مِیپارکر (ماریسا تومی) را نیز با خود درگیر میکند. و هنگامی که درخواستهای کالج پیتر، ام جی و ند به دلیل وضعیت «جنجالبرانگیز» آنها رد میشود، پیتر تصمیم میگیرد از دکتر استرنج (بندیکت کامبربچ) کمک بگیرد.
در این بین استرنج سعی میکند هر خاطرهای را که جهان در مورد مرد عنکبوتی بودن پیتر دارد پاک کند، اما طلسم به طرز وحشتناکی اشتباه میشود. این منجر به بروز شکافی در جهان چندگانه شده و در نتیجه راه را برای ورود نورمن آزبورن (ویلم دافو)، اتو اکتاویوس (آلفرد مولینا) و فلینت مارکو (توماس هادن چرچ) از فیلمهای مرد عنکبوتی سام ریمی و مکس دیلون (جمی فاکس) و مارمولک (ریس ایفانس) از فیلمهای مرد عنکبوتی مارک وب باز میکند؛ و این تمام چیزی است که من در مورد داستان خواهم گفت…
خًب بیایید فیلم را به صورت جدیتر مورد واکاوی قرار دهیم: آیا این بلندپروازانه ترین فیلم مرد عنکبوتی تا به امروز است؟ خوب، من میتوانم صادقانه به این سوال پاسخ بدهم و بگویم که بدون شک این فیلم جاه طلبانهترین فیلم عنکبوتی است. اما مهمتر از همه، این جاه طلبانهترین فیلم مرد عنکبوتی تا به امروز است که اوضاع را به هم نمیزند. این یعنی فیلم بزرگ است، جسور است، لحظات بسیار دلنشین و مشتاقانهای را ارائه میدهد، و هیچ یک از چیزهای خوبش در اجرا گم نمیشود. اما فیلم دو داستان فرعی در دل خود دارد که هر کدام تمایل زیادی به تضعیف یکدیگر دارند. و این یک طعم نه چندان دلپذیر در دهان شما باقی میگذارد.
همانطور که به وضوح میتوانید متوجه شوید، در داستان این اثر دو فیلم کاملاً متضاد در حال پیشروی هستند. یکی از آنها تلاش پیتر برای مقابله با افشای هویت او است و دیگری شرورانی از چندجهانی یا مولتیورس هستند که باید متوقف شوند و به جهان مربوطه خود بازگردانده شوند، اما مشکل این نیست؛ چرا که پیتر باید در کنار خود شناسی و رویارویی با هدفش، در عین حال از دوستان و خانواده خود در برابر هرگونه آسیب احتمالی به حال و آینده آنها نیز محافظت کند. ترکیب این عناصر با وجود جذابیت هر کدامشان دچار یک مشکل است، و آن چیزی نیست جز سطحی نگری فیلمنامه به جزئیات داستان.
برای مثال: به محض اینکه اولین تریلر فیلم منتشر شد، بسیاری از طرفداران متوجه شدند که چیدمان داستان چندجهانی کمی نادرست به نظر میرسد. در واقع هر چقدر هم که دکتر استرنج (بندیکت کامبربچ) مغرور باشد، به این راحتی نباید دست به انجام چنین طلسم خطرناکی بزند، طلسمی که باعث میشود همه فراموش کنند که پیتر (تام هالند) مرد عنکبوتی است. برخی این ایده را گیجکننده و یا یک شوخی موجود در تریلر میدانستند، اما حالا با پخش فیلم متوجه شدیم تریلر برداشت نسبتاً دقیقی از نحوه انجام همه چیز به مخاطب میدهد. در نهایت این یکی از آن خطوط داستانی است که برای لذت بردن از بقیه فیلم باید آن را بپذیرید، اما صادقانه بگویم که چنین چیزی، کمی ناامیدکننده به نظر میرسد.
خط داستانی درهم و برهم مولتیورس در No Way Home واقعاً ابزاری برای رسیدن به هدف است، چیزی که قرار نیست زیاد در مورد آن فکر کنید، بلکه این خط داستانی تنها وسیلهای است که به فیلم کمک میکند خدمات باکیفیت برای طرفداران ارائه دهد. برای مثال: از آنجایی که شکاف چندجهانی باعث میشود که بسیاری از آنتاگونیستهای قدیمی به دنیای مرد عنکبوتی تام هالند سرازیر شوند، بنابراین بیشتر فیلم به برخورد سخت جهانهای سینمایی متضاد میپردازد. به این ترتیب، شخصیتهای شرور که در حال بازگشت هستند، بی وقفه درباره گذشتهشان صحبت میکنند تا مطمئن شوند که هیچ یک از مخاطبان گیج نمیشوند، و بنابراین این خلاصهنویسی مداوم زمان زیادی از فیلم را میخورد که میتوان آن را صرف انجام هر کار دیگری کرد.
فراتر از آن، رویکرد فیلم به دنیای چندگانه در مقایسه با Spider-Man: Into the Spider-Verse که بسیار ماجراجویانهتر، خلاقانهتر و کاملاً سرگرمکنندهتر بود، بسیار کمرنگتر و بدون برنامه است. در کنار این ضعف موجود در فیلمنامه و داستان، کارگردانی جان واتس نیز در نقطه اوج خود نیست. برای مثال برخی از بزرگترین و تاثیرگذارترین لحظات فیلم کمی معمولیتر از آنچه که باید میگذرند، زیرا واتس قابهای عجیب و غریبی را انتخاب میکند یا روی سوژه اشتباهی تمرکز میکند.
البته به هیچ وجه کار کارگردانی این اثر چیز بدی نیست، اما برای چنین فیلم عظیمی ممکن است منطقی باشد که افسار را به کسی بسپاریم که چشم تیزتری به تصویرسازی نمادین داشته باشد (فردی چون سم ریمی). بنابراین اگرچه فیلم جان واتس به اندازه کارگردانی سم ریمی یا مارک وب در دو فرنچایز قبلی پر جنب و جوش یا الهامبخش نیست، اما او حداقل در جایی که به سکانسهای اکشن فیلم مربوط میشود، خوب عمل میکند.
با این اوصاف، علیرغم انتقادهای من، Spider-Man: No Way Home به هیچ وجه یک فیلم «بد» نیست. اما چرا؟ چون مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست سه گانه فیلمهای مرد عنکبوتی خود را با قوسی عظیم برای پیتر پارکر به پایان میرساند که به تام هالند بزرگترین فرصتهای عاطفی دوران تصدی او در MCU تا به امروز را میدهد. بیشتر فیلم روی پیتر تمرکز دارد که عواقب اعمالش را محاسبه میکند و ساده لوحی خوش نیت خود را با رشد شخصی لازم برای بهبود زندگی خود و اطرافیانش متعادل میکند. حتی با وجود تردیدهای ناشیانه فیلمنامه، هالند عملکرد قابل توجهی از خود ارائه میدهد که اگر به نحوی آخرین حضور او در MCU باشد، مطمئناً باید به آن احترام بگذارید.
پیتر پارکر در این فیلم میآموزد که چگونه مرد خودش باشد، اما همچنین به دیگران تکیه کند، و احساسات متضاد بسیاری را به هدفی هدایت کند که ارزش مبارزه برای آن را دارد. در کنار این موضوع نکتهای دیگر وجود دارد که متن فیلم میخواهد آن را برای مخاطب درشتتر جلوه دهد؛ در فیلمی که حتی خود مرد عنکبوتی توسط جامعه طرد میشود و به ناحق مقصر مرگ یک شرور واقعی میشود، حضور دشمنان گذشته این ابرقهرمان به ما یادآوری میکند که در زیر ظاهر شیطانی آنها افراد خوبی وجود داشتند که یا توسط بدرفتاری جامعه به حاشیه رانده شدند یا قربانیان رویدادهای ناگوار بودهاند که به این روز در آمدهاند. در کنار این نکات، همه عناصری که از یک فیلم مارول انتظار دارید نیز وجود دارد، مانند صحنههای اکشن حماسی و سکانسهای مبارزه که باعث میشود نفستان را برای چند دقیقه حبس کنید.
اگر بخواهیم عمیقاً در خط داستانی No Way Home جستجو کنیم، پیدا کردن حفرههای داستان کار سختی نخواهد بود: چیزهای زیادی در فیلم اتفاق میافتد و به همه این رویدادها توضیح مناسبی داده نمیشود. اما این هدف فیلمی نیست که بتواند حداقل هفت فیلم متفاوت از گذشته را با شخصیتها و واقعیتهای کاملاً متفاوت گرد هم آورد و به تک تک آنها معنای جدیدی ببخشد. بنابراین، Spider-Man: No Way Home نه تنها حماسی ترین و غافلگیرکننده ترین فیلم مرد عنکبوتی جان واتس است، بلکه یکی از پیچیده ترین و لذت بخشترین فیلمهای ابرقهرمانی است که در این دهه دیدهایم.
این فیلم به بازیگر این فرصت را میدهد تا بهترین بازی خود را در یک فیلم مرد عنکبوتی ارائه دهد. اگر قبلاً او را دوست داشتید، اکنون او را بیشتر دوست خواهید داشت. و اگر او هرگز در قسمتهای قبلی شما را کاملا متقاعد نکرد، این بار شما را خشنود خواهد کرد. این اثر همچنین شامل یک فیلم کوتاه برای بندیکت کامبربچ است که در نقش دکتر استرنج بازمیگردد. او برخی از اخلاقیات مورد نیاز داستان را ارائه میکند و ظاهرش به تنظیم ضربان داستانی آینده کمک میکند.
این فیلمی است که برای تماشای هر سه فیلم توبی مگوایر، هر دو فیلم اندرو گارفیلد، و البته فیلمهای تام هالند، وقت صرف کرده است، و در عین حال که هوشمندانه به نظر میرسد حس «مرد عنکبوتی 8» را به همراه دارد.
اما مسلماً مهمتر از همه، این فیلم شامل شخصیتهایی میشود که به طور کامل شکل گرفتهاند. آیا دیدن افرادی مانند آلفرد مولینا و ویلم دافو در فیلم Spidey جالب است؟ من از طرفداران بزرگ سه گانه مرد عنکبوتی به کارگردانی سم ریمی در اوایل قرن 21 هستم، بنابراین هر گونه ارتباطی با آن سری فیلمهای قدیمی برای من لذت بخش است. مطمئناً، در چنین داستانی برخی از شخصیت کمی بیشتر از دیگران عمق پیدا میکنند، اما (تقریبا) همه زمان مناسبی را برای گفتن داستان خود در اختیار دارند. و جدای از این، حتی در میان این همه مشت و لگد و اکشن فراوان فیلم، برای یک بار هم که شده به ما یادآوری میشود که ابرقهرمانی فقط مشت زدن و لگد زدن نیست، و این نکته بسیار عالی است.
در پایان باید گفت: در حالی که Spider-Man: No Way Home سومین فیلم انفرادی مرد عنکبوتی برای تام هالند است، اما این پایان کاراکتر نیست. گفته میشود، هر چیزی که در آینده میآید این فرصت را دارد که با آنچه قبلاً آمده است متفاوت باشد، بنابراین این فیلم به نوعی نقطه پایانی به نظر نمیرسد. به طور کلی این فیلمی است که بسیار به MCU متصل است، اما در عین حال تصویری است که امکان چرخش و فوکوس مجدد را فراهم میکند، در حالی که به همه ما یادآوری میکند همه فیلمهای Spidey که قبلاً دیدهایم نیز لذت بخش بودهاند.
پیامدهای گسترده این فیلم تأثیری محو نشدنی بر بقیه MCU در آینده دارد. برای کسانی که به دنبال یک فیلم از نوع انتقامجویان هستند، این همان است. ممکن است به اندازه آن فیلمها قهرمان نداشته باشد، اما مطمئناً به اندازه آن فیلمها عظیم و زمین لرزان است.
چیزی که من در مورد Spider-Man: No Way Home بیشتر دوست دارم این است که بلندپروازانه است، اما گستاخ نیست؛ حماسی است، اما فراتر از آن نیز نمیرود. فیلم شبیه فرانکشتاین است که با قراردادهای نامتجانس به هم دوخته شده است. بنابراین ایدههای بیشماری در بازی وجود دارد و راههای مختلفی وجود دارد که این فیلم میتواند از هم بپاشد، با این حال همه چیز درست کار میکنند. در نتیجه اگر عشقی به فیلمهای مرد عنکبوتی در گذشته دارید، بدانید این فیلم برای شما است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بدترین فیلم مرد عنکبوتی
فقط به درد بچه سالا میخوره
یکی از دوستام که حسابی کفری شده بود از اینکه کدوم احمقی ارمان های بچگانه انداخته داخل فیلم ، چرا باید آدم بدا رو خوب کنیم ؟ همین موضوع و روندش باعث شد واقعا تمام اون شخصیت های خوب قدیمی حقیر بشن ، میرفتی واسه تانوس روان شناس میگرفتی :/ - ابهتشون خراب شد و فکر کنم سونی داره شخصیت پردازی رو فدای مولتی ورس و نسخه های مختلف افراد میکنه
جلوه های ویژه قدیم واقعا بهتر بود . با اینکه تکنولوژی پیشرفت کرده ولی همین راحت شدن باعث شده کیفیت فدای کمیت بشه ، همه چیز به پرده های سبزو آبی خلاصه شده اما صحنه های نفس گیر و قشنگ واقعا بیشتر نشدن . نبرد دکتر اختاپوس با توبی توی صحنه قطاری که داشت حرکت میکرد یکی از به یاد موندنی ترین هایی بود که دیدم ، انگار هر حمله و دفاعی که میشد ، شیشه هایی که میشکست و زخم هایی که برمیداشتند عمق داشتند . درحالی که توی اسپایدر من تام هالند من شاهد یه بچه نوجوون فوق احمقم که تو نبرد با دکتر استرنج با اون ابهت به ذهنش میزنه بعد آیینه از هندسه تحلیلی پیروی میکنه و طی یه حرکت سریع ، طنز و مسخره شکستش میده ...
چیزی که متوجه شدم اینکه اسپایدرمن های توبی و اندرو سعی نمیکردند به زور خودشون رو نوجوون نشون بدن و واقعا هم اینطور به نظر نمیرسیدن . اونها سعی میکردند تعادل و تعریفی بین دو شخصیت ابرقهرمانی و عادی شون به وجود بیارن اما تو این راه مشکلاتی براشون به وجود میومد ، تو این حین ممکن بود خودشون هم مرتکب خطایی بشن به هرحال یه جوون خامن که رفته رفته پخته میشه . با اینکه دوست داشتم پیتر پارکر رو درحال پلتسیشن بازی کردن ، زندگی مدرسه و حتی تمیز کردن اتاقش و پوستر های مورد علاقش ببینم اما هالند که بعد از دوتا فیلم و انتقام جویان ازش انتظار میره پخته تر شده باشه و مشکل بزرگ تری براش پیش بیاد تو این فیلم عملا خودش برای خودش مشکل درست میکنه . این مشکلات اونقدر بچگانه و سطحین که حس میکنم کارتون اسپایدر من دیدم تا یک فیلم چند صد ملیون دلاری
فکر کن با تانوس و کاپتان آمریکا جنگیدی ، با مستریو و توهمات و بازی های روانیش مواجه شدی و الان میری پیش دکتر استرنج و میگی حالا عمه می ، حالا ام جی ، حالا همشون و طلسم خراب :/
بعد از اونور تو چند دقیقه میفهمی بعد آینه چطور کار میکنه :/ و اصلا ککت نمیگزه که چطوری ساختمونا دارن برعکس میشن یا قطارا هزار تا ....
اسپویل
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پایانش خیلی بیخود بود و فقط خواستن الکی احساسیش کنن، پیتر میتونست بگه دکتر استرنج یه طلسمی کنه که همه مردعنکبوتی رو فراموش کنن اون وقت هم برا پیتر هم مشکلی پیش نمیومد هم میتونست مردعنکبوتی بودن رو از اول شروع کنه:/
پ. ن:حالا یه سری پروفسور میان میگن خب اینکارو اول فیلم میخواستن بکنن، ولی من در جوابشون میگم اول فیلم خواستن هویت مردعنکبوتی از یاد مردم بره نه این که کلااا فراموش بشه.
پ. ن۲:این مارول همون مارولیه که تو کمیکاش تانوس نصف دنیارو کشت ولی کاپیتان مارول بر اثر سرطان مرد و جالب اینه نه دکتر استرنج تونست جادویی کنه که سرطان کاپیتان مارول خوب بشه و نه تونی استارک تونست دارویی واسه سرطان بسازه://///
اسپوووووووووووویل
.
تهش انقدر غم انگیز تموم شد که دو روزه اعصابم خیلی خرده و حالم بده ولی خب بنظرم تهش یه باگ داشت جای اینکه همه کلا پیتر رو فراموش کنن چرا یه کار نکرد همه فراموش کنن مرد عنکبوتی پیتره؟؟؟ اون موقع وقتی کسی نمیدونست پیتر مرد عنکبوتیه دیگ مشکلی نبود جای اینکه کلا پیترو از یادها ببره
طلسمی که تو دوست داشتی انجام بده همون اول فیلم خواستن انجام بدن که درست انجام نشد و دیگه نمیشد دوباره اون طلسم رو انجام بدن واس همین پیتر اونجوری خودشو قربانی کرد
مشکل اینجا بود اگه با یه ویدیو تبدیل شد به تهدید عمومی public menace با ویدیو هم همه چیز بر می گشت کافی بود خانم پپر که نصف دنیا جونشونو مدیون شوهرشان یا چند تا از انتقام جویان بیان و تو یه ویدیو پیر پارکرو تبرئه کنن
آقا تو سایت اسپایدی همه میگن وای این فیلم شاهکاره این فیلم نمادینه هیچی رو دستش نمیاد دی سی تا آخر عمرش نمیتونه چیزی به خوبی بسازه دی سی فنا بسوزید
منم کامنت دادم مشکلات فیلم رو گفتم همه ریختن سرم گفتن تو از فیلم هیچی حالیت نمیشه تو برو همون دارک نایت ات رو نگاه کن این چیزا به تو نیومده دی سی فن م.ت.ع.ص.ب دی سی فن م.ت.ع.ص.ب و فلان
ادمین سایت هم کامنتم رو پاک کرد گفت کامنت شما به دلیل توهین آمیز بود پاک شد /:
ای خدا
مسمومه اونجا نروووو :))
تیتر درستی انتخاب کردین
شروع خوب ، پایان خیلی بد
به پایانی که یکم ناراحت کننده باشه میگی پایان بد؟
آخی بمریم برات
پایانش شاهکار بود هرچند غم انگیز و تلخ بود.
شروع خوبی داشت در واقع ادامه فیلم قبلی بود
ولی پایان بدی داشت
من از ۱۰ به این فیلم ۸ میدم
اسپویل:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مثل سریال های ایرانی شد،توی قسمت آخر یه دفعه همه ی اتفاق ها با هم افتاد
بهترطن پایان رو داشت نامردیه بگی شبیه ایرانی ها شد، اگه منظورت گل و بلبل تموم شد اصلا اینجوری نبود خیلی تلخ بود پایانش که پیتر اونجوری خودشو قربانی کرد.
سلام من دیدم بدون اسپویل میگم
واقعا غم انگیز بود و پیتر پارکر تام هالند به بلوغ نصبی رسیده بود و اتفاقات یی برش افتاد باعث تجربش شد تام هالند بازیش بهتر شده بود خدایی
فیلم های مارول به نظرم دیگه مسخره شدن چون میان ابر قهرمان های مختلف رو با هم ترکیب میکنن البته من هنوز no way home رو ندیدم ولی فیلم های قبلی مارول رو که دیدم این طوری بود
نقد خوبی بود ولی میتونستید به یه سری نکات اشاره کنید تا خواننده برای تماشای فیلم اشتیاق بیشتر ی داشته باشه.
ولی در کل نقد کردن این فیلم اون هم بدون اسپویل واقعا کار سختیه.
.
این هم از نقد و نمره من به فیلم:
(بعضی از قسمت های این نقد اسپویل داره که خودم قبلش میگم)
فیلم شروع خوبی داره و علاوه بر اون تونسته به شکل خیلی خوبی نشون بده که هویت مخفی پیتر پارکر چرا تا این حد براش اهمیت داره.به خوبی نشون داده میشه که پیتر چرا این همه مدت هویت خودش رو از بقیه مخفی میکرده و حالا که همه میدونن اون مردعنکبوتیه چه خطراتی اطرافیان و البته خودش رو تهدید میکنه.داستان فیلم روی روال روایت میشه و نشون میده که پیتر برای ثابت کردن اینکه بی گناهه خودش رو به هر دری میزنه.توی فیلم ما مت مورداک/دردویل رو به صورت کامئو با بازی چارلی کاکس میبینیم که خیلی کوتاه ولی هیجان انگیزه.این نشونه اینه که به احتمال خیلی یاد قراره دردویل و توی mcu ببینیم.
یکی از نقاط قوت فیلم اینه که ما کاملا یه جنبه متفاوت از اسپایدرمن میبینیم.کاملا معلومه که این فیلم با فیلم های قبلی مردعنکبوتی خیلی فرق داره.این فیلم یه جنبه دارک و خشن تری از مردعنکبوتی رو به خوبی به ما نشون میده.یه نکته که ممکنه متوجهش شده باشین بازی فوق العاده تام هالند و دیگر بازیگراست.همه و همه پیشرفت بی نهایت چشم گیری در نقش خودشون داشتند.تام هالند نسبت به فیلم های قبلی بسیار بسیار پخته تر شده و دقیقا تبدیل شده به همون پیتر پارکر/مردعنکبوتی که میخواستیم.علاوه بر تام،جیکوب باتالون و زندیا هم خیلی پیشرفت کردن و صحنه های فان و احساسی زیبایی رو خلق کردن.صحبت از صحنه های مختلف شد.باید بگم این فیلم از اون فیلمایی هست که میتونید درش بهترین صحنه های دارک و فان و احساسی و......پیدا کنید.برای مثال(اسپووووووویل)صحنه مرگ زن عمو می یا ملاقات دوتا اسپایدرمن(توبی و اندرو).گفت و گو های این عنکبوتی ها و خیلی چیزای دیگه!
نکته بسیار مهم تر اینه که بین این صحنه ها تعادل خیلی خوبی وجود داره.مثلا یهو از صحنه احساسی فیلم نمیاد یه صحنه فان رو نشون بده و این نکته ای هست که شاید خیلی به چشم نیاد ولی واقعا مهمه.یکی دیگه از نقاط قوت فیلم صحنه اکشن و جلوه های ویژه هست.این فیلم حتی از مرز خودش پا رو فراتر گذاشت!
اصلا صحنه های اکشن و مبارزات عالی بودن.مبارزه اسپایدرمن و دکتر استرنج،یا اون نبرد نهایی با گابلین.بهتون قول میدم هیچ وقت از تماشای مبارزات این فیلم خسته نمیشید.موسیقی فیلم هم به شدت حماسی و جاه طلبانه هست.البته حتی خود منتقدا هم نمیتونن بگن که موسیقی یه فیلم بده یا خوب چون اصلا قابل تشخیص نیست!
شرور ها هم که دیگه گل گلاب!بازی بی نظیر آلفرد مولینا و ویلم دفو دوباره کار خودش رو کرد و باعث شد تا بتونیم لحظات بی نظیری رو شاهد باشیم.انگیزه خبیث ها برای جنگیدن منطقی هست و مبارزاتشون هم عالی تر از عالیه!گرچه من خودم شنیدم که بعضی افراد میگن طراحی لیزارد و مرد شنی خیلی چیز خوبی نشده که این یه نقطه ضعف کوچیک به نظر میاد.
و اما باید بگم که این فیلم بهترین پایان بندی که تا حالا توی عمرم دیدم رو داشت!معرکه بوووود.(از این جا به بعد اسپویله)
وقتی دکتر استرنج در نهایت اون طلسم رو اجرا کرد که باعث شد همه فراموش کنن پیتر همون مردعنکبوتیه و اون صحنه ای که پیتر میره توی مغازه و با میشل و ند ملاقات میکنه?هیچ کدومشون پیتر رو به یاد نمیارن:(((
خیلی درد روحی و روانی بدی به مخاطب میده??
در واقع پیتر خوش بختی و عشق و عواطف و احساسات خودش رو فدا کرد....
.
.
و اما چند تا خبر خوب برای دوستان(اسپوووویل):
اولین خبر خوب برای دنیلا:میشل نمرد ولی حداقل فراموش کرد که پیتر همون مردعنکبوتیه و این یعنی پایان این رابطه:(((
.
دومین خبر خوب برای عزیزانی هست که از پیتر پارکر/اسپایدرمن تام هالند بدشون میومد و فکر میکردن نمیشه باهاش همذات پنداری کرد.باید بگم که در آخر فیلم همه و همه و همه فراموش میکنن که پیتر مردعنکبوتیه و این یعنی بای اونجرز!بای تونی استارک!
شما حتما باید صحنه آخر فیلم رو ببینید،حتما!
پیتر دیگه تنها شده،میره توی خونه کوچولو و درب و داغون خودش!با لباس دست ساز زیبای خودش!دیگه خبری از بیل بیلک ها نیست.......
.
.
و نمره من به این فیلم از ۱۰=۹/۶
با تشکر
نقد خوبی بود??
قربان تو
بنظرم نمره ات خیلی زیاده
این فیلم رو امروز دیدم و واقعا از اتفاقایی که توش افتاد سوپرایز شدم
مقاله عالی
اسپویل نو وی
وقتی که همه حتی ند و ام جی حافظه شونو از دست دادن گلبم گرفت☹️
من که هنوز ندیدمش
اما یه مشکل بزرگی هست
دکتر استرنج وقتی جادوگر اعظمه چطور میتونه یه ورد رو جوری اشتباه بخونه که ورس ها باز بشن؟خب باشه، میگیم بر اساس تئوری ها جایی که استرنج ورد رو میخونه همزمان با پایان سریال لوکیه.
اما قدرت زیاد استرنج چی پس؟ وقتی تونست یه جا تانوس رو قفل کنه و باهاش تک به تک بجنگه ورد رو که نمیشه اشتباه بخونه
تو فیلم دکتر استرنج ۲۰۱۶ هم قدرت بالایی داره من اصلا راضی نمیشم اینجوری
هر چقدر هم که مغرور باشه همچین کار خطرناکی نمیکنه
این کامننت اسپویل نمیکنه ولی زیادی حساسی نخون
.
.
تقصیر پیتره
دکتر استرنج چون چند سال نبود الان وانگ جادو گر اعظمه واینکه ورد رو اشتباه خوند به این دلیل بود که پیتر هی حواسش رو پرت می کرد
اسپویل
پیتر می خواست همه ی آشنایان خودش بفهمن که اسپایدر من عه ولی بقیه نه و همین باعث بهم خوردن اون خط زمانی شد و تازه پیتر خیلی حرف میزد رفت رو مخ دکی
خسته نباشید نقد عالی بود
پ.ن:دوستان لینکی دارین کیفیت اوکی باشه با زیر نویس اگر دارید بدین خواهشا
من هم به زودی نقد خودم را مینویسم
(الان حس خفن بودن بهم دست دادهo_O)
نویسنده شدی یعنی؟
نه بابا
برای دل خودم نوشتم?
اهاا موفق باشی
ممنون برای نقد خیلی خوب بود....نیم ساعت پیش 10 خط کامنت نوشتم رفت تایید?
ترو خدا بگید بگید توبی و اندرو بود یا مردم از هایپ نمیخوام تا شهریور واسه کیفیت پرده وایسم
توبی و اندرو بودن ولی ونوم نبود
اسپویل
.
.
.
ونوم یک حضور کوتاه تو صحنه پس از تیتراژ داشت
"یکی از پیچیده ترین و لذت بخشترین فیلمهای ابرقهرمانی است که در این "دهه" دیدهایم."
این دهه: سال ۲۰۲۰ الی امروزxDDDD
ولی خودمونیم با جمله :"این فیلمی است که برای تماشای هر سه فیلم توبی مگوایر، هر دو فیلم اندرو گارفیلد، و البته فیلمهای تام هالند، وقت صرف کرده است" حرفتونو زدید ها
اسپم:
در مقاله قبلی هم گفتم. اگر روزی سخنی زدم که کسی به دل گرفته، خام بچه ای بودم جوگیر و کمی گستاخ و از همین جا عذرخواهی می کنم.
:/ حرفات تسکین سر دردم نبود بیا پایین
خب خبیث های فیلم های قبلی تو فیلم هستند برای اینکه بیشتر انا شویم با خبیث ها باید ببینیم
اسپویل
.
.
.
.
فیلمش خوب ولی دو تا مشکل داشت
۱ ونوم توش نبود
۲ تهش غم انگیز تموم شد
هیچکدومشون مشکل نیست
باید به مشکلات اصلی اشاره میکرد مثل اینکه توبی خیلی تو فیلم بد بود ولی تو فیلم های سم ریمی فوق العاده بود
یه جای فیلم هم اوج تنبلی نویسنده رو نشون میده تام هالند یه دستگاهی داره همه رو خوب میکنه /: خب یه زحمتی یکم وقت میگظاشطین ?
به نظرتون الان ببینم
یا صبر کنم کیفیت بالا بیاد؟
کیفیت بالا
ببین
ممنون بابت نقد خیلی خوب و کامل بود فقط ای کاش نقد با اسپویل هم بزارین چون به نظرم برای این فیلم لازمه
این واقعا کامل ترین و بهترین فیلم مردعنکبوتی بود که "تقریبا" همه چیش به اندازه بود و یه پایان واقعا خوب برای این سه گانه اسپایدرمن بود
درسته 2 تا فیلم قبلی کوچکتر و ضعیفتر بودن ولی به نظرم یکی از بهترین روند ها تو شکل گیری اسپایدرمن بوده (مخصوصا به خاطر تعداد فیلمایی که توش بوده)
من خودم قبل از اینکه فیلمو ببینم واکنشم به خبر ساخته شدن ادامه اسپایدرمن با تام هالند منفی بود ولی الان کاملا منطقیه و شخصیت پردازیش خیلی خوب شده... در کل یکی از بهترین فیلمای مارول تا الان بود و بیشترین مشکلش این بود که یکم از فضای خود اسپایدرمن دور شده بود که فکر میکنم(با وجود وقایع فیلم) منطقیه و توی فیلمای دیگه اینطور نیست(امیدوارم :) )
به طور کلی از ۲ فیلم قبلی بهتر بود و دیدن دوباره اناگونیست های قدیمی خیلی جذابه
مقاله خوبی بود
ممنون از زحماتون باحال بود
نقد خوبی بود بدون اسپویل