بازی موبایلی Life is Strange: Before the Storm؛ از کلویی پرایس چه خبر؟
اگر علاقهمند به تجربه بازیهای ماجراجویی موبایلی هستید، در این مطلب با بررسی بازی iOS و اندروید Life is Strange: Before the Storm همراه ویجیاتو باشید. نمیدانم که تا چه اندازه بازار بازیهای ویدیویی را ...
اگر علاقهمند به تجربه بازیهای ماجراجویی موبایلی هستید، در این مطلب با بررسی بازی iOS و اندروید Life is Strange: Before the Storm همراه ویجیاتو باشید.
نمیدانم که تا چه اندازه بازار بازیهای ویدیویی را دنبال میکنید؛ اما اگر کمی با حوصله نگاهی به بازیهای ویدیویی داشته باشید، متوجه میشوید که این مارکت کاملا متفاوتتر از چندین دهه پیش است. البته من قصد ندارم که در این مطلب نگاهی دوباره به تاریخچه بازیهای ویدیویی داشته باشم. منتهی چیزیکه مشخص است، این است که شرایط امروزه بازیهای ویدیویی توام و نشات گرفته از تصمیمات و ایدئولوژیهایی هستند که بازیسازها در حدود یک دهه پیش گرفتهاند. اگر تاریخ بازیهای ویدیویی را صرفا یک خط صاف درنظر بگیریم، نسل هشتم درست همان نقطه تقابل آینده و ریشههای اصلی بازیسازی است. نسلی که تعریفی جدید از بازیهای ویدیویی را بیان کرد و واقعا تاثیرگذار بود.
قضاوت اینکه آیا شرایط کنونی صنعت بازیسازی مناسب است یا نه را برعهده خود شما میگذارم. کار ما در این مطلب چیز دیگری است و نباید اصل موضوع را نادیده گرفت. تغییریکه نسل هشتم به دنبال داشت؛ یک موضوع را روشن کرد. بازیهای ویدیویی به چیزی جز گرافیک و صداگذاری نیاز داشتند. از طرفی مردم از شنیدن قصه لذت میبردند و دوست داشتند که قهرمان داستانهایشان شوند. بنابراین ایده تولد اولین عناوین اپیزودیک از همینجا شروع شد. بازیهایی که بعد جدیدی را به تصویر کشیده بودند و داستانهایشان؛ برگ برنده آنها بود.
در این بین پلتفرم موبایل نیز ساکت باقی نماند و تبدیل به میزبانی عالی برای بازیهای اپیزودیک شد. بازیهای اپیزودیک روی پلتفرم موبایل عموما با عناوین استودیوی تلتیل شناخته میشوند و این استودیو روی پلتفرم موبایل حسابی طرفدار دارد. منتهی علاوه بر استودیوی تلتیل؛ فرنچایزها و عناوین دیگری نیز روی پلتفرم موبایل حضور دارند که میتوانند تجربهای بینظیر از یک بازی ایپزودیک موبایلی را برایتان به تصویر بکشند. بنابراین شاید بهتر باشد که این عناوین شاهکار را از منظر دیگری نیز بررسی کنیم.
همانطور که به آن اشاره کردیم؛ معمولا بازیهای اپیزودیک موبایلی با استودیوی تلتیل شناخته میشوند. منتهی وقتی استودیوی اسکوئر انیکس در سال ۲۰۱۵ بازی Life is Strange را منتشر کرد؛ آغازگر فصلی جدید از بازیهای اپیزودیک موبایلی شد. Life is Strange تبدیل به موفقیتی بزرگ شد و به لطف داستانیکه داشت؛ هرکسی را مجذوب خودش میکرد. این بازی با متای ۸۵ توانست که مسیرش را به دنیای دیگر پلتفرمها از جمله پلتفرم موبایل نیز باز کند و منتقدان و از طرفی، طرفداران بازیهای موبایلی نیز از تجربه Life is Strange کاملا راضی بودند.
پس از موفقیت بازی Life is Strange؛ استودیوی اسکوئر انیکس در سال ۲۰۱۷ به سراغ بازی Life is Strange: Before the Storm رفت. Life is Strange: Before the Storm دومین نسخه از این فرنچایز بود که در ابتدا برای کامپیوترهای شخصی و کنسولهای نسل هشتمی توسعه پیدا کرد. سازنده بازی اینبار استودیوی Deck Nine بود و ناشر آن نیز اسکوئر انیکس! Life is Strange: Before the Storm در سپتامبر سال ۲۰۱۸ پایش به دنیای پلتفرم موبایل نیز باز شد تا به نوعی ادامه دهنده نسخه اول بازی باشد. هرچند که Life is Strange: Before the Storm کمی پسرفت کرده بود و به امتیاز متای ۸۲ رسید؛ اما باز هم نمیشد که از این بازی به عنوان یک بازی بد یاد کرد.
Life is Strange: Before the Storm درواقع پیش درآمدی بر بازی Life is Strange بود. سازندگان به نوعی قصد داشتند که با ساخت بازی Life is Strange: Before the Storm؛ بکاستوری شخصیتهای فرعی داستان بازی و معماهای نسخه اول بازی را برایمان روایت کنند. پس اگر نسخه اول بازی را هنوز تجربه نکردهاید؛ توصیه میکنم که پیش از تجربه Life is Strange: Before the Storm نسخه اول بازی را تجربه کنید تا مشکلی در فهم داستان بازی نداشته باشید.
داستان بازی ما را به سالها پیش میبرد. کلویی پرایس که اکنون ۱۶ سال دارد؛ پروتاگونیست اصلی ما در Life is Strange: Before the Storm است. کلویی هنوز هم آن شخصیت افسرده و انزوا طلبی که در نسخه اول بازی آن را با این ویژگیها شناخته بودیم را دارد. اتفاقات بازی Life is Strange: Before the Storm چیزی در حدود ۳ سال قبل از اتفاقات نسخه اول است و کلویی را اینبار نزدیکتر به یک نوجوان ۱۶ ساله نشان میدهد. نوجوانی که هنوز هم علاقه به موسیقی راک دارد و سرش برای دردسر درد میکند.
کلویی پرایس در داستان ما نمادی از انزوا طلبی و غم از دست دادن نزدیکانش است او که هنوز در غم از دست دادن پدرش است؛ سعی میکند که در قطعات گمشده پازل زندگیاش؛ خودش را پیدا کند. با اینکه در Life is Strange: Before the Storm خبری از مکس نیست؛ اما میتوان رد و پای آن را گوشه و کنار بازی پیدا کرد. Life is Strange: Before the Storm قدرت دوستی را نشان میدهد. زیرا علیرغم نقل مکان کردن مکس؛ کلویی هنوز هم او را از یاد نبرده و گاهی از اتفاقاتی که برایش رخ میدهند؛ برای مکس نامه میفرستد.
بازی موبایلی Life is Strange: Before the Storm یک عنوان کاملا آفلاین است
اولین چیزیکه به هنگام تجربه این بازی متوجه آن خواهید شد؛ تغییر کلی کنترلرهای بازی است. در این بازی المانهای تپ کردن جهت حرکت جایشان را مکانیزمهای حرکتی بازی Life is Strange دادهاند و حسی اشاره و کلیک به این بازی بخشیدهاند. اگر بخواهم صادقانه درباره گیمپلی بازی نظر بدهم؛ باید بگویم که مکانیزمهای گیمپلی بازی به ویژه کنترلرهای آن سختتر شدهاند و این موضوع ممکن است که کمی دلسرد کننده باشد.
Life is Strange: Before the Storm از همان فرمول اصلی بازی پیشین استفاده میکند. شما باید در داستان بازی قدم بردارید و با تصمیماتی که میگیرید؛ قهرمان داستان شوید. در حین انجام بازی؛ این بازی شما را مدام در شرایط مختلفی قرار میدهد. شرایطی گاهی باید از خطوط قرمز خودتان بگذرید و تصمیماتی را بگیرید که شاید چندان باب میلتان نباشند. Life is Strange: Before the Storm تقابل میان منطق و احساسات است و نباید به همین سادگی از کنار تصمیم بازی رد شد. یادتان نرود که در دنیای مرموز این بازی؛ هر تصمیمی انعکاس و بازخورد خودش را خواهد داشت.
تنها ایرادی که میتوانم به گیمپلی بازی بگیرم؛ این است که Life is Strange: Before the Storm ابدا نمیخواهد که تمرکز زیادی برای توصیف اتفاقات قبل از بازی Life is Strange صرف کند. وقتی این بازی منتشر شد؛ کاربران انتظار داشتند تا این بازی پاسخی برای تمامی سوالات آنها باشد؛ منتهی بنظر نمیرسد که استودیوی اسکوئر انیکس چندان در بازی با خط زمان داستانها درست عمل کرده باشد و Life is Strange: Before the Storm پاسخی دقیق برای تمامی سوالات شما نیست!
همچنین ایراد بعدی این بازی این است که اسکوئر انیکس ناشیانه عمل کرد و در برخی از مواقع بیخیال جزئیات حیاتی بازی شده. برای مثال ناسلامتی این بازی قرار است که بازگو کننده اتفاقات چند سال پیش باشد؛ اما طراحی شخصیتها نهتنها تغییر نکرده است؛ بلکه در بعضی از مواقع این بازی نمیتواند آنطوری که باید از پتانسیلهای شخصیتهای فرعی استفاده کند. البته این موضوعات تاثیری در روند گیمپلی بازی ندارند و این بازی هنوز هم از نظر من، عنوانی قابل احترام است.
گرافیک بازی همانطور که از نسخه اول بازی پیدا بود، تمی عامهپسند داردو منظورم این است که قرار نیست در دنیای این بازی شما با اتسمفری مشابه شهر گاتهام در بتمن رو به رو شوید! از طرفی چیز چندان عجیب و غریبی هم انتظارتان را نمیکشد و همهچیز ساده و دوست داشتنی است. گرافیک این بازی درست مانند یک مهمانی شام آخر هفته است که همهچیز درست سرجایش قرار دارد و خبری از ریخت و پاشهای اضافی نیست. موسیقیمتن بازی نیز درست از همین قاعده پیروی میکند و موضوعی دوست داشتنی است.
پیشنهاد میشه!
نمیخواهم که بگویم این بازی ارزش تجربه کردن را ندارد. منتهی باید کمی منصافه به Life is Strange: Before the Storm نگاه کرد. این بازی پیشدرآمدی نسبتا خوب برای نسخه اول بازی است و اگر کسی بتواند با نقاط ضعف بازی کنار بیاید؛ بدون شک این بازی تجربهای شاهکار برایش خواهد بود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
احساس می کنم شورش رو در آورده استودیو.
دقیقا چند تا بازی از روی یه آیپی ساخته؟
رو دست اکتیویژن رو هم زده.
(البته این بازی جدید نیست و مال ۲۰۱۷ هست.)