زمانی که بازی Cuphead عرضه شد، همگی درباره یک ویژگی آن شنیده بودند؛ یک بازی بیش از حد اندازه سخت آمده که سر و شکلی کارتونی دارد ولی دمار از روزگار آدم در میاورد. این بهترین توصیف کوتاه از بازی کاپهد در زمان عرضه بود چرا که این بازی واقعا روی اعصاب گیمر رژه میرفت و او را درگیر باس فایتهایی میکرد که گاه باید دهها بار در برابرشان شکست میخوردیم تا بفهمیم چطور آنها را نابود کنیم. حالا پس از گذشت بیش از سه سال از بازی اصلی، سازندگان یک DLC پر و پیمان برای Cuphead آماده کردند و همانطور که از اسمش برمیآید (آخرین بشقاب خوشمزه)، این عنوان یک دسر پایانی خوشمزه برای Cuphead به شمار میرود. یک دسر با همان طعم قبلی ولی دیزاینی کمی متفاوت که میتواند بار دیگر ساعتها شما را درگیر مبارزههای نفس گیر خود کند.
MS Chalice که یک روح است، از دو قهرمان داستان کمک میخواهد، آنها به درخواست کمک او پاسخ مثبت میدهند و با همراهی او راهی جزیره دورافتاده میشوند. در جزیره دور افتاده، چلیس یک شیرینی خوشمزه به قهرمانان میدهد که مشخص میشود این شیرینی در واقع یک جادو است. جادوی شیرینی کاری میکند که روح خانم چلیس به دنیا برگردد و در کالبد یک موجود زنده، دوباره زندگی کند.
خانم چلیس دوست دارد مثل قهرمانان قصه ما زندگی کند و از اینکه یک روح باشد خسته شده، از همین رو هم به سراغ قهرمانان قصه ما آمده تا بتوانند در این راه کمکش کنند. ماهرترین شیرینی پز این دنیا به خانم چلیس قول داده که اگر مواد اولیه مرغوبی پیدا کنند و این مواد را به دستش برسانند، او میتواند فرمولاسیونی تهیه کند و خانم چلیس را برای همیشه زنده کند و او را به کالبد زندهاش برگرداند. قهرمانان داستان ما با همراهی خانم چلیس راهی نبرد با چندین غول میشوند تا بتوانند این مواد اولیه را پیدا کنند و رویای این زن را به واقعیت برسانند غافل از اینکه این کار اصلا راحت نیست و همه چیز انقدر سرراست و ساده که به نظر میرسد هم نیست!
نه بازی اصلی Cuphead و نه بسته الحاقی که هماکنون عرضه شده، داستان قدرتمند و خیلی به یاد ماندنی ندارند. حتی زمانی که انیمیشن سریالی Cuphead هم عرضه شد، داستان خارقلعادهای را به نمایش نگذاشت (هرچند هواداران را بیشتر با قهرمانان ماجرا و دنیای دیوانه وار آنها آشنا کرد). در واقع میخواهم بگویم اساسا کاپهد هیچ وقت درگیر داستان سرایی نبوده و به عناصر دیگر تکیه کرده تا خودش را نشان دهد؛ ویژگیهایی نظیر گرافیک جذاب و منحصر به فرد، موسیقی گوش نواز و صد البته، گیمپلی درگیر کننده که با استادی تمام طراحی شده است.
داستان اصلی: ۵ ساعت
ماموریتهای فرعی: ۶ ساعت
Cuphead بازی سخت و پرچالشی است، جنس سختی که دارد از نوع بازیهای سولز لایک نیست و کاملا امضای خود بازی در آن جلوه میکند. در واقع بازی، گیمرها را در برابر باسهای متفاوتی میگذارد که هر یک تنها یک نقطه ضعف دارند و با جان و دل هم میجنگند. کشف کردن نقطه ضعف هر غول گاه ممکن است چند دقیقه طول بکشد و مجبور باشید که با آزمون و خطا، آن را پیدا کنید. این وسط نهایتا سه الی چهار بار هم حق دارید که کتک بخورید و بیشتر از این باعث مرگتان میشود، هرچند اگر دو نفره بازی را پیش ببرید؛ نفر دوم میتواند خودش را به شما برساند و شما را احیا کند. احیا کردن در طول بازی هم به سادگی نیست و هربار که یکی از کارکترها میمیرد، خیلی سریعتر باید به آن رسید وگرنه نمیتوان آن را احیا کرد.
اما Cuphead جدید چه چیزی در چنته دارد؟ آیا همه چیز مانند بازی قبلی است و صرفا چند باس فایت تازه به آن اضافه شده؟ خیر. بزرگترین تغییر بازی رسما وجود شخصیت جدید MS Chalice است که با خودش کلی ویژگی جدید آورده است. برخی از گیمرهای قدیمی کاپهد، بازی کردن با شخصیت جدید این DLC را نوعی تقلب به حساب میآورند و ترجیح میدهند که با دو کاراکتر اصلی و پیشین بازی، DLC جدید را تجربه کنند. دلیل این مخالفت هواداران متعصب بازی اینست که بازی کردن با MS Chalice شاید نیم درجه بازی را آسانتر کند.
خانم چلیس برخلاف قهرمانان اصلی که سه جان دارند، چهار جان دارد و میتواند تا چهار ضربه نوش جان کند! حرکت ویژه او (که در بازی از آن به عنوان Parry یاد میشود و در واقع پرش روی نقاط صورتی رنگ خاصی است که نقطه ضعف باسها است) برخلاف قهرمانان اصلی به صورت پرش نیست بلکه به صورت یک مشت هجومی است. او همچنین میتواند به صورت درازکش و ایستاده و در حین پرش Parry را انجام دهد و در هر سه حالت به دشمن ضربه وارد کند.
از همه این موارد مهمتر که خانم چلیس میتواند دوبار بپرد و نکته دیگر اینکه قدرت ویژهای که هر از گاهی پس از زدن ضربات به باس بازی به شما داده میشود، برای خانم چلیس زودتر فراهم میشود و در واقع خیلی بیشتر میتواند از این ویژگی استفاده کند. به جز این موارد گفته شده، آپگرید کردن شخصیت Ms Chalice در طول بازی نشان میدهد که او قدرتهای خاص و منحصر به فردی دارد. در کل وجود شخصیت جدید چلیس نه اینکه بازی سخت Cuphead را آسان کرده باشد، ولی درصد بسیار بسیار بسیار اندکی، آن را سادهتر کرده است اما میتواند خیالتان راحت باشد که بازی کماکان بسیار سخت است و باس فایتهای بازی نیز قرار است تا مدتها شما را درگیر کنند.
در بازی چند باس فایت کاملا تازه وجود دارد. تعداد آنها در این DLC به ۱۲ مورد میرسد (یکی از باس فایتها انتخابی است و آن را باید پس از حل کردن معمای قبرستان جزیره ملاقات کنید، خیلی هم باس فایت سخت و قلچماقی است!). مبارزه با این دشمنان مثل همیشه سخت و طاقت فرسا است و البته که مثل همیشه جذاب هم است به طوری که با هر بار مبارزه جدید، شما رسما متوجه میشوید که در حال پیشرفت هستید. در واقع ویژگی خوب و جذاب بازی Cuphead اینست که اصلا به شما آسان نمیگیرد و هر بار که مبارزه شروع میشود، این شما هستید که با تجربه بیشتریان، بهتر بازی میکنید.
حس پیشرفت در بازی Cuphead واقعا یکی از جذابترین حسهایی است که گیمرها میتوانند تجربه کنند. البته که شخصا معتقدم یک درصد بسیار کمی «شانس» هم در طول مبارزات دخیل هستند ولی نود و پنج درصد کار همانا مهارت شما در این مبارزهها است که با هر بار شکست، بیشتر میشود. در واقع شما کم کم کشف میکنید که چطور باید با این باس فایتها مبارزه کنید و شدیدا پیشنهاد میکنم که ویدیوهای یوتوب را اصلا تماشا نکنید و خودتان این مبارزهها را پیش ببرید. لذت کشف کردن اینکه چطور این باس لعنتی را نابود کنید، باید توسط خودتان باشد تا خستگی نبردهای بازی از تنتان در برود!
این هم یادتان باشد که نبرد با هر باس یک حالت آسان دارد و یک حالت سخت که در حالت دوم، نبردها طولانیتر میشود. در واقع هر باس بازی چند مرحله با شما مبارزه میکند و این مراحل در هنگامی که نبرد را روی حالت سخت شروع کنید، یک یا دو مورد بیشتر میشود. اگر با دنیای بازیهای کاپهد آشنایی ندارید، به هیچ وجه از همان اول کار سراغ نبردهای سخت نروید و خودتان را آرام آرام تقویت کنید.
من Cuphead را دو نفره بازی کردم، همسرم را با خستگی تمام پای بازی نشاندم و زمانی که بازی را شروع کردیم هر دو به شدت خواب آلود بودیم اما پس از مدت زمانی، متوجه شدیم که بیش از ۳ ساعت و نیم است که درگیر بازی شدیم. لذت دو نفره بازی کردن Cuphead در کنار دوستتان از آن مواردی است که بازی را دو چندان زیبا میکند. زمانی که دو نفره به سراغ دشمنان بروید، میتوانید کار تیمی بکنید و آنها را خیلی راحتتر نابود کنید.
نکته مهم در مبارزات کاپهد اینست که اصلا نباید عجله داشته باشید. عجله کار شیطان است و رسما دشمن شماره یک گیمرها در مبارزهها به شمار میرود. در تمامی نبردها صبر و طمانینه داشته باشید و سعی کنید با آرامش تمام، متوجه شوید که باید چه کار کنید تا نبرد را آسانتر کنید. تقریبا تمامی باسهای بازی عدهای مینیون یا همان یارهای کوچک روی اعصاب دارند که عین مور و ملخ به سمت شما حمله میکنند. همینها هم هستند که مبارزات را سخت میکنند و گیمر دائما حواسش به جاخالی دادن از دست این موجودات است. توصیهام اینست که آنها را مانند «خوانش روزنامه» ببینید. یعنی چه؟ یعنی تمرکزتان اصلا نباید روی حرکات آنها باشد بلکه آنها را فقط ببینید. به این دشمنان انبوه و ریز مثل موانع سادهای نگاه کنید و آنها را اصلا جدی نگیرید!
بازی Cuphead: The Delicious Last Course بازگشتی دوباره به دنیای کارتونی اما بیرحم این فرنچایز است. ملاقاتی دوباره که البته فراهم شدنش بیش از اندازه معمول طول کشید اما در نهایت تبدیل به مهمانی سرگرم کنندهای میشود که میزبان آن دقیقا میداند باید چطور رفتار کند. سازندگان بازی جدید، همان حال و هوای جذاب بازی خلاقانه و بینظیر خود را تکرار کردند و با ورود یک شخصیت جدید و باسهای پنجگانه خاصی که در بازی گذاشتهاند (مواردی که نمیتوان به آنها شلیک کرد و باید تن به تن جنگید) سعی کردند روح تازهای در بازی خود بدمند. Cuphead: The Delicious Last Course یک بسته الحاقی دوست داشتنی است و همانند اسمش، یک بشقاب خیلی خوشمزه که میتواند طعم منحصر به فرد کاپهد را بعد از سالها، دوباره تداعی کند.
پ.ن: برای رسیدن به این بسته الحاقی لازم نیست کل بازی را تمام کرده باشید، همان ابتدای بازی اگر به سراغ یکی دو مرحله اولیه بروید و سپس به سمت معبد (در گوشه سمت راست نقشه) بروید، پس از نابود کردن ارواح یک قایق در کنار نقشه پیدا میشود که با رفتن به سمت آن به جزیره جدید رهسپار میشوید.
خلاصه بگم که...
بازی Cuphead: The Delicious Last Course کمی دیر عرضه شده اما باید گفت این انتظار طولانی برای تجربهای جدید در دنیای بازی کاپهد، ارزش داشته و حالا با باس فایتهای جدید و یک کاراکتر کاملا تازه روبرو هستیم که حرکاتش مستقیم روی گیمپلی بازی تاثیر میگذارد. این بازی شبیه به یک دسر مفصل و خوشمزه است که میتواند در کنار مزه غذای اصلی (بازی اصلی) یک ترکیب زیبا را بیافریند.تجربه دو نفره بازی یک لذت دوچندان را درست میکند که شدیدا آن را توصیه میکنم.
میخرمش...
اگر از طرفداران بازی اصلی هستید و دلتان برای چالشهای جدید تنگ شده باید خیلی سریعالسیر سراغ این بسته الحاقی بروید.
نمیخرمش...
بازی خیلی سخت است و زمان زیادی را میطلبد تا بتوانید قلقهای آن را به دست بیاورید. اگر با بازیهای سخت میانهای ندارید و اعصابتان خیلی سریع خرد میشود، برای حفظ سلامتی خودتان هم که شده سمت این بازی نروید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
باس های بازی cuphead همیشه برای من اذیت کننده بودند مخصوصا سیستم پری و پلتفرمینگ بازی که یه چیز عجیب وغریب برام سخت بود . ولی با این حال از تموم کردن بازی آرامش خاطر گرفتم و فک نکنم بخوام حالا حالا ها سراغ دی ال سی برم .
من تموم نشده مجبور شدم حذفش کنم،لعنت به درایو پر
من سیستمم تونست کاپهدو اجرا کنه(با ۴۰ تا ۶۰ فریم)
آیا توان اجرای این دی ال سی رو هم داره ؟
آره مشکلی نیست
بازی کاملا برای سیستم های ضعیف هم بهینست و dlc هم از این قاعده مستثنی نیست .
صد در صد